روزنامه رسالت در شماره امروز خود شعری در باره سفر ناتمام پنجشنبه کروبی به قزوین منتشر کرده است.
در بخشی از این شعر آمده است:
قزوین ما به عامل بیگانه پشت کرد
سوی کسی که ضد ولی بوده مشت کرد
فریاد زد که شیخ تو بیگانه ای برو
رنگ دروغ بسته به این خانه ای برو
ای شیخ بی چراغ که بی پیر آمدی
در بند نفس و فتنه به زنجیر آمدی
دارالعباده' است نه جای منافقان
مینو در است شهر شهیدان و عاشقان
ای شیخ بی چراغ به اصلاح خود بکوش
نابود می شوی ز دغلکاری سروش
چون گاو شاخ دار به ما حمله می کند
بنگر که گاو با گل و ریحان چه می کند؟
جایی برای نخبه نادان نداشتیم
او را به خاک برده و آنجا گذاشتیم
سوی کسی که ضد ولی بوده مشت کرد
فریاد زد که شیخ تو بیگانه ای برو
رنگ دروغ بسته به این خانه ای برو
ای شیخ بی چراغ که بی پیر آمدی
در بند نفس و فتنه به زنجیر آمدی
دارالعباده' است نه جای منافقان
مینو در است شهر شهیدان و عاشقان
ای شیخ بی چراغ به اصلاح خود بکوش
نابود می شوی ز دغلکاری سروش
چون گاو شاخ دار به ما حمله می کند
بنگر که گاو با گل و ریحان چه می کند؟
جایی برای نخبه نادان نداشتیم
او را به خاک برده و آنجا گذاشتیم
/1001/
جذب خبرنگار افتخاری