نداشتن سواد رسانه ای در زمانه ای که شاهد گسترش میزان ضریب نفوذ رسانه های اجتماعی هستیم می تواند به مثابه رانندگی در جاده ای پر خطر بدون داشتن مهارت حرفه ای باشد و از این رو جدی گرفتن سواد رسانه ای می تواند تهدیدهای شبکه های اجتماعی را به فرصت تبدیل کند.
به گزارش راسخون به نقل از خبرگزاری ایرنا، طی دهههای گذشته جغرافیای نوینی در عرصه جهانی رخ عیان نموده و زمان و مکان در حال فشرده شدن و جهان مسطح شده؛ به این معنی که فناوری نوین ارتباطی مرزها را درنوردیده و ابعاد تازهای پیش روی بشر نهاده است. پیشرفت ابزار و فناوریهای متنوع و در نظر گرفتن نقش سرعت ارتباط در آنها گویای این مدعا است. پیشرفتهای حوزههای زیرساختی، سختافزاری و نرمافزاری موجب تکامل کیفیت ارتباطات در این دوران شده است.
امروز رسانهها نقشی بیبدیل در شکلگیری افکار عمومی دارند؛ شاید با کمی اغراق بتوان گفت که نگاه مردم را رسانهها میسازند. در واقع ما اکنون در مرکز انقلاب ارتباطاتی در عرصه رسانهها هستیم و در مرکز این انقلاب، گسترش روزافزون رسانههای اجتماعی قرار دارند که به رقیبی جدی برای رسانههای اصلی تبدیلشدهاند.
سواد رسانهای که آمیزهای از تکنیک های بهرهگیری موثر از رسانهها و کسب بینش و درک برای تشخیص رسانهها از یکدیگر است تا حدودی می تواند به شناخت و نگرش و رویکردی درست در زمینه استفاده از رسانه ها بیانجامد.
همان سان که استفاده از ابزارها، نیازمند آموزش و راهبردهایی در راستای نحوه مصرف آن ها است، با استفاده صحیح و افزایش سواد رسانه ای، می توان بجا و متناسب از رسانه ها بهره گرفت.
تحقیقات نشان داده است که افراد موفق تر انتخاب های برگزیده تری از رسانه ها دارند، زیرا آنها به گونه ای هدفمند تر و گزیده تر از رسانه ها بهره می گیرند که البته بخشی از این مساله نیز به داشتن سواد رسانه ای باز می گردد.
به منظور بقا در شبکه گسترده اطلاعاتی و رسانه ای که در سراسر محیط فرهنگی انسان مدرن ریشه دوانیده، حفظ استقلال فکری و اندیشه، اجتناب از انفعال، بهره مندی از تفکر انتقادی، افزایش توانایی گزینش و انتخاب، از طریق تکوین و تکامل سواد رسانه ای قابل حصول است.
سواد رسانهای، با توانمند کردن انسان بر درک نحوه کار رسانهها و نحوه معنیسازی آنها، ماهیت و اهداف تولید پیام رسانهها و تأثیرات و تکنیکهای رسانههای گوناگون، افراد را از مصرفکنندگی صرف خارج کرده و در برابر اثرات رسانهها مقاوم میسازد. بنابر این با سیاستگذاری و رسیدن به سازوکاری مناسب می توان به استفاده بهتر از رسانه ها و به ویژه فضای مجازی دست یافت.
هدف عمده ی آموزش سواد رسانه ای این است که گیرندگان ارتباطات جمعی در فرآیند انتقال و کسب اطلاعات به شرکت کنندگان فعال و آزاد تبدیل شوند؛ نه این که حالتی ایستا، منفعل و تابع نسبت به تصاویر و ارزش هایی داشته باشند که در یک جریان یک طرفه از منابع رسانه ای انتقال پیدا می کنند. بنابراین مخاطب با آموختن سواد رسانه ای توانایی شناسایی پیام های مخرب را کسب کرده و می تواند نوعی رژیم مصرف رسانه ای را برای خود تنظیم کند. این مهارت هم چون یک رژیم غذایی عمل می کند که هوشمندانه مراقب است چه موادی مناسب هستند و چه موادی مضر؛ چه چیزی را باید مصرف کرد و چه چیزی را نه؛ و یا این که میزان مصرف هر ماده بر چه مبنایی باید استوار باشد.
مخاطب با داشتن سواد رسانه ای در مواجهه با پیام های مختلف از رسانه ها و برای دریافت معنای حقیقی آن ها، دو مرحله ی گزینش گری و پردازش گری را باید پشت سر بگذارد. بدین ترتیب، سواد رسانه ای همانند فیلتری عمل خواهد کرد تا جهان متراکم از پیام، از لایه های فیلتر سواد رسانه ای عبور کرده و شکل مواجهه با پیام معنادار شود.
پژوهشها نشان میدهد درصد بالایی از جامعه ما سواد رسانهای بالایی ندارند و این اتفاق باید پیگیری شود. بر اساس برخی آمارها، نمره سواد رسانهای کشور طبق پژوهشهایی صورت گرفته 12 از 100 است. این آمار نشانگر آن است که ارتقای سواد رسانه ای باید مدنظر و در دستور کار قرار بگیرد.
بنابراین جهت ارتقای سواد رسانه ای در کشور باید بسترهای مناسب جهت رشد سواد رسانه ای همگام با فناوری های مدرن ارتباطی ایجاد شود. این امر مستلزم سیاستگذاری و برنامه ریزی های منسجم، راهبردی و کاربردی است. در این میان مراکز مطالعاتی، پژوهشکده ها و رسانه های اصلی از نقش و جایگاه برجسته تری برخوردار هستند.
به گزارش راسخون به نقل از خبرگزاری ایرنا، طی دهههای گذشته جغرافیای نوینی در عرصه جهانی رخ عیان نموده و زمان و مکان در حال فشرده شدن و جهان مسطح شده؛ به این معنی که فناوری نوین ارتباطی مرزها را درنوردیده و ابعاد تازهای پیش روی بشر نهاده است. پیشرفت ابزار و فناوریهای متنوع و در نظر گرفتن نقش سرعت ارتباط در آنها گویای این مدعا است. پیشرفتهای حوزههای زیرساختی، سختافزاری و نرمافزاری موجب تکامل کیفیت ارتباطات در این دوران شده است.
امروز رسانهها نقشی بیبدیل در شکلگیری افکار عمومی دارند؛ شاید با کمی اغراق بتوان گفت که نگاه مردم را رسانهها میسازند. در واقع ما اکنون در مرکز انقلاب ارتباطاتی در عرصه رسانهها هستیم و در مرکز این انقلاب، گسترش روزافزون رسانههای اجتماعی قرار دارند که به رقیبی جدی برای رسانههای اصلی تبدیلشدهاند.
سواد رسانهای که آمیزهای از تکنیک های بهرهگیری موثر از رسانهها و کسب بینش و درک برای تشخیص رسانهها از یکدیگر است تا حدودی می تواند به شناخت و نگرش و رویکردی درست در زمینه استفاده از رسانه ها بیانجامد.
همان سان که استفاده از ابزارها، نیازمند آموزش و راهبردهایی در راستای نحوه مصرف آن ها است، با استفاده صحیح و افزایش سواد رسانه ای، می توان بجا و متناسب از رسانه ها بهره گرفت.
تحقیقات نشان داده است که افراد موفق تر انتخاب های برگزیده تری از رسانه ها دارند، زیرا آنها به گونه ای هدفمند تر و گزیده تر از رسانه ها بهره می گیرند که البته بخشی از این مساله نیز به داشتن سواد رسانه ای باز می گردد.
به منظور بقا در شبکه گسترده اطلاعاتی و رسانه ای که در سراسر محیط فرهنگی انسان مدرن ریشه دوانیده، حفظ استقلال فکری و اندیشه، اجتناب از انفعال، بهره مندی از تفکر انتقادی، افزایش توانایی گزینش و انتخاب، از طریق تکوین و تکامل سواد رسانه ای قابل حصول است.
سواد رسانهای، با توانمند کردن انسان بر درک نحوه کار رسانهها و نحوه معنیسازی آنها، ماهیت و اهداف تولید پیام رسانهها و تأثیرات و تکنیکهای رسانههای گوناگون، افراد را از مصرفکنندگی صرف خارج کرده و در برابر اثرات رسانهها مقاوم میسازد. بنابر این با سیاستگذاری و رسیدن به سازوکاری مناسب می توان به استفاده بهتر از رسانه ها و به ویژه فضای مجازی دست یافت.
هدف عمده ی آموزش سواد رسانه ای این است که گیرندگان ارتباطات جمعی در فرآیند انتقال و کسب اطلاعات به شرکت کنندگان فعال و آزاد تبدیل شوند؛ نه این که حالتی ایستا، منفعل و تابع نسبت به تصاویر و ارزش هایی داشته باشند که در یک جریان یک طرفه از منابع رسانه ای انتقال پیدا می کنند. بنابراین مخاطب با آموختن سواد رسانه ای توانایی شناسایی پیام های مخرب را کسب کرده و می تواند نوعی رژیم مصرف رسانه ای را برای خود تنظیم کند. این مهارت هم چون یک رژیم غذایی عمل می کند که هوشمندانه مراقب است چه موادی مناسب هستند و چه موادی مضر؛ چه چیزی را باید مصرف کرد و چه چیزی را نه؛ و یا این که میزان مصرف هر ماده بر چه مبنایی باید استوار باشد.
مخاطب با داشتن سواد رسانه ای در مواجهه با پیام های مختلف از رسانه ها و برای دریافت معنای حقیقی آن ها، دو مرحله ی گزینش گری و پردازش گری را باید پشت سر بگذارد. بدین ترتیب، سواد رسانه ای همانند فیلتری عمل خواهد کرد تا جهان متراکم از پیام، از لایه های فیلتر سواد رسانه ای عبور کرده و شکل مواجهه با پیام معنادار شود.
پژوهشها نشان میدهد درصد بالایی از جامعه ما سواد رسانهای بالایی ندارند و این اتفاق باید پیگیری شود. بر اساس برخی آمارها، نمره سواد رسانهای کشور طبق پژوهشهایی صورت گرفته 12 از 100 است. این آمار نشانگر آن است که ارتقای سواد رسانه ای باید مدنظر و در دستور کار قرار بگیرد.
بنابراین جهت ارتقای سواد رسانه ای در کشور باید بسترهای مناسب جهت رشد سواد رسانه ای همگام با فناوری های مدرن ارتباطی ایجاد شود. این امر مستلزم سیاستگذاری و برنامه ریزی های منسجم، راهبردی و کاربردی است. در این میان مراکز مطالعاتی، پژوهشکده ها و رسانه های اصلی از نقش و جایگاه برجسته تری برخوردار هستند.
مطالب مرتبط
ناتو به دنبال استارتآپها و تکنولوژیهای مخرب برای شکست تکنولوژیهای نوظهور است
بهترین دارو برای سرفه مصرف نکردن دارو است
علت سردی غیرمعمول دست و پا چیست؟