پرسش :
چرا همة مسلمانان اعم از شيعه و سنّي در هر دوره از يك مرجع تقليد تبعيت نمي كنند و همواره دچار اختلاف اند؟
پاسخ :
اختلاف شيعه و اهل سنت در مسائل به اختلاف در مباني استنباط احكام ديني بر مي گردد. هر يك از مذاهب فقهي اسلامي براي استنباط احكام دين، از يكسري اصول و مباني بهره مي گيرند.
طبيعي است كه اگر در اصول، مباني و منابع استنباط با هم اختلاف داشته باشند، نتيجه و رهآورد استنباط ها متفاوت خواهد شد. بسياري از اختلافات فقهي شيعه و سني، ريشه در تفاوت ديدگاه ها در اصول و مباني استنباط دارد، مثلاً اهل سنت افزون بر قرآن و سنت پيامبر(ص) به سنت صحابه و گاهي به سنت تابعين ارزش مي دهند، ولي شيعه افزون بر قرآن و سنت پيامبر(ص)، به سنت اهل بيت پيامبر(ص) بها مي دهند و سنت صحابه را اگر مستند به سنّت پيامبر نباشد، به عنوان منبع شرعي نمي پذيرند.
برخي از اختلافات فقهي ريشه در همين نكته دارد. اختلاف در وضو هم از همين نوع است. شيعيان با تمسك به حديث ثقلين، به اهل بيت و امامان معصوم(ع) مراجعه مي كنند و احكام شرعي خويش را فرا مي گيرند، امّا اهل سنّت اين چنين نيستند.
در زمان خلفا به ويژه خليفة دوم(عمر) سياست جلوگيري از نشر حديث رواج داشت و خلفاي بعدي تا زمان عمر بن عبدالعزيز، همين سياست را در پيش گرفتند كه سرانجام بسياري از روايت هاي پيامبر اسلام(ص) و حوادث صدر اسلام به فراموشي سپرده شد و نسل هاي بعدي نسبت به آن بيگانه شدند.
زين پس شيعيان با مراجعه به امامان معصوم(ع) توانستند سنت فراموش شدة پيامبر(ص) را دريابند و آن را سرمشق زندگي خويش قرار دهند؛ به عنوان مثال: امام باقر(ع) در اين راستا ظرف آبي برداشت و به وضو پرداخت و فرمود: پيامبر(ص) چنين وضو مي ساخت.(1)
در هر حال اختلاف عمل در مذاهب اسلامي ناشي از اختلاف برداشت و فهم متفاوت از آيات بوده و سنت پيامبر را هر دوگروه طبق عقيده خود مي دانند، اما شيعه افتخار دارد و معتقد است كه پيرو ائمه اطهار بوده و پيشوايان معصوم(ع) از آيات الهي و از سنت و گفتار رسول خدا(ص) آگاه تر بوده و درست تر تفسير مي كنند. تمامي مسلمانان(شيعه و سنّي) از يك مرجع و يك رهبر تبعيت نمي كنند، كه ناشي از اختلاف مبنايي بين آنان است كه به سبب تبعيت از اهل بيت پيامبر است. شيعه معتقد است كه بايد پس از رسول الله(ص) از علي(ع) و فرزندانش پيروي كرد. در زمان غيبت حضرت ولي عصر(ع) از فقها و دانشمندان ديني كه جانشينان ائمه هستند، مي بايد تبعيت كند، ولي اهل سنّت بر اين عقيده نيستند، افزون بر اين كه آنان از چهار مجتهد وفقيهي كه قرن ها پيش فوت كرده اند، پيروي مي كنند، در حالي كه شيعه معتقد است بايد مرجع تقليد زنده باشد.
البته اختلاف در مسايل فقهي موجب نمي شود در مسايل اساسي (كه مربوط به جهان اسلام است و شيعه و سنّي در آن مشترك اند و اتفاق نظر دارند) اختلاف داشته باشند.
متأسفانه برخي از مسلمانان يا فرقه هاي اسلامي به جهت ناآگاهي از يك طرف و توطئه دشمنان اسلام و مسلمانان (كه بقاي خود و تجاوز به مسلمانان را در جدايي هميشگي بين آن ها مي دانند) با پررنگ كردن موارد اختلافي، بر مواردي كه اتفاق نظر بين مسلمانان است، سرپوش گذاشته و آن ها را ناديده مي گيرند.
پي نوشت ها:
1. شيخ حرّ عاملي، وسايل الشيعه، ج 1، ص 274، ج 7.
www.eporsesh.com
اختلاف شيعه و اهل سنت در مسائل به اختلاف در مباني استنباط احكام ديني بر مي گردد. هر يك از مذاهب فقهي اسلامي براي استنباط احكام دين، از يكسري اصول و مباني بهره مي گيرند.
طبيعي است كه اگر در اصول، مباني و منابع استنباط با هم اختلاف داشته باشند، نتيجه و رهآورد استنباط ها متفاوت خواهد شد. بسياري از اختلافات فقهي شيعه و سني، ريشه در تفاوت ديدگاه ها در اصول و مباني استنباط دارد، مثلاً اهل سنت افزون بر قرآن و سنت پيامبر(ص) به سنت صحابه و گاهي به سنت تابعين ارزش مي دهند، ولي شيعه افزون بر قرآن و سنت پيامبر(ص)، به سنت اهل بيت پيامبر(ص) بها مي دهند و سنت صحابه را اگر مستند به سنّت پيامبر نباشد، به عنوان منبع شرعي نمي پذيرند.
برخي از اختلافات فقهي ريشه در همين نكته دارد. اختلاف در وضو هم از همين نوع است. شيعيان با تمسك به حديث ثقلين، به اهل بيت و امامان معصوم(ع) مراجعه مي كنند و احكام شرعي خويش را فرا مي گيرند، امّا اهل سنّت اين چنين نيستند.
در زمان خلفا به ويژه خليفة دوم(عمر) سياست جلوگيري از نشر حديث رواج داشت و خلفاي بعدي تا زمان عمر بن عبدالعزيز، همين سياست را در پيش گرفتند كه سرانجام بسياري از روايت هاي پيامبر اسلام(ص) و حوادث صدر اسلام به فراموشي سپرده شد و نسل هاي بعدي نسبت به آن بيگانه شدند.
زين پس شيعيان با مراجعه به امامان معصوم(ع) توانستند سنت فراموش شدة پيامبر(ص) را دريابند و آن را سرمشق زندگي خويش قرار دهند؛ به عنوان مثال: امام باقر(ع) در اين راستا ظرف آبي برداشت و به وضو پرداخت و فرمود: پيامبر(ص) چنين وضو مي ساخت.(1)
در هر حال اختلاف عمل در مذاهب اسلامي ناشي از اختلاف برداشت و فهم متفاوت از آيات بوده و سنت پيامبر را هر دوگروه طبق عقيده خود مي دانند، اما شيعه افتخار دارد و معتقد است كه پيرو ائمه اطهار بوده و پيشوايان معصوم(ع) از آيات الهي و از سنت و گفتار رسول خدا(ص) آگاه تر بوده و درست تر تفسير مي كنند. تمامي مسلمانان(شيعه و سنّي) از يك مرجع و يك رهبر تبعيت نمي كنند، كه ناشي از اختلاف مبنايي بين آنان است كه به سبب تبعيت از اهل بيت پيامبر است. شيعه معتقد است كه بايد پس از رسول الله(ص) از علي(ع) و فرزندانش پيروي كرد. در زمان غيبت حضرت ولي عصر(ع) از فقها و دانشمندان ديني كه جانشينان ائمه هستند، مي بايد تبعيت كند، ولي اهل سنّت بر اين عقيده نيستند، افزون بر اين كه آنان از چهار مجتهد وفقيهي كه قرن ها پيش فوت كرده اند، پيروي مي كنند، در حالي كه شيعه معتقد است بايد مرجع تقليد زنده باشد.
البته اختلاف در مسايل فقهي موجب نمي شود در مسايل اساسي (كه مربوط به جهان اسلام است و شيعه و سنّي در آن مشترك اند و اتفاق نظر دارند) اختلاف داشته باشند.
متأسفانه برخي از مسلمانان يا فرقه هاي اسلامي به جهت ناآگاهي از يك طرف و توطئه دشمنان اسلام و مسلمانان (كه بقاي خود و تجاوز به مسلمانان را در جدايي هميشگي بين آن ها مي دانند) با پررنگ كردن موارد اختلافي، بر مواردي كه اتفاق نظر بين مسلمانان است، سرپوش گذاشته و آن ها را ناديده مي گيرند.
پي نوشت ها:
1. شيخ حرّ عاملي، وسايل الشيعه، ج 1، ص 274، ج 7.
www.eporsesh.com