پرسش :
آيا در قرآن آيه اي براي دوست وجود دارد، اگر هست در كدام سوره است؟
پاسخ :
مترادف واژه دوست، در قرآن كلماتي مثل صديق، خليل، خَلطاء، وَدَّ، ولي، اخوه آمده است.
قرآن مجيد در يك قانون كلي همه مؤمنين را با هم دوست و برادر مي داند، و انتظار دارد، نگاه مؤمنين به همديگر از همين منظر باشد.
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ»[1] پس با توجه به اين آيه همة مؤمنين با همديگر دوست و برادر هستند، و بايد براي پيشرفت در امور دنيوي و اخروي خود كمك حال همديگر باشند و اگر در انتخاب دوست دقت نكنيم، موجب افسوس در روز قيامت مي شود. در قرآن از قول دوزخيان آمده:
«يا وَيْلَتى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلاً»[2]
اي واي بر من، كاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نكرده بودم!
صحنه قيامت، صحنه ندامت و پشيماني است و يكي از موارد حسرت خوردن انسانها در آن روز، تأسف بر انتخاب رفيق بد است، كه او را از راه راست منحرف كرده است.
بدون شك عامل سازنده شخصيت انسان ـ بعد از اراده و خواست و تصميم او ـ امور مختلفي است كه مهم ترين آنها همنشين و دوست و معاشر است، چرا كه انسان خواه ناخواه تأثيرپذير است و بخش مهمي از افكار و صفات اخلاقي خود را از طريق دوستانش مي گيرد.[3]
در آيه اي ديگر از قرآن مجيد به يكي از حالات دوستان بد و صفات زشتي كه دارند، پرداخته مي شود و اينكه فقط مؤمنين مي تواند براي شما دوستان خوبي باشند.
«... وَ إِنَّ كَثِيراً مِنَ الْخُلَطاءِ لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ قَلِيلٌ ما هُمْ...»[4]
... بسياري از دوستان و افرادي كه با هم سر و كار دارند به يكديگر ستم مي كنند، مگر كساني كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند، امّا عده آنان كم است.
آري آنها كه در معاشرت و دوستي حق ديگران را به طور كامل رعايت كنند و كمترين تعدي بر دوستان خود روا ندارند، كمند، تنها كساني مي توانند، حق دوستان و آشنايان را بطور كاملاً عادلانه ادا كنند كه از سرمايه ايمان و عمل صالح بهره كافي داشته باشند.[5]
آية ديگر كه براي شما انتخاب كرديم در رابطه با دوست، توصيفي از صحنه هاي قيامت است، كه نشانگر حال دوستان در آن روز مي باشد.
«الْأَخِلاَّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقِينَ»[6]
دوستان در آن روز دشمن يكديگرند، مگر پرهيزگاران.
بله تبديل شدن دوستيهايي كه بر پايه گناه و فساد باشد به عداوت، در آن روز طبيعي است، چرا كه هر كدام از آنها ديگري را عامل بدبختي و بيچارگي خود مي شمرد و تنها انسانهاي با تقوي هستند كه پيوند دوستي آنها هم در زندگي دنيا و هم در سراي آخرت موجب بركت مي باشد و اين به خاطر آن است كه محور دوستي آنان خداوند متعال مي باشد، نتايج پربار اين دوستيها در قيامت آشكارتر مي شود.[7]
آيه بعد باز نشانگر يك قانون كلي است، كه مؤمنين در هيچ زمان و حالي دشمنان خدا و رسول او را دوست خود قرار نمي دهند.
«...لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ...»[8]
هيچ قومي را كه ايمان به خدا و روز رستاخيز دارند نمي يابي كه با دشمنان خدا و رسولش دوستي كنند...
آري در يك دل دو محبت متضاد نمي گنجد و با ايمان واقعي و كسي است كه با دوستاني رفاقت مي كند كه در خط خدا و رسول او باشند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. پرتوي از قرآن؛ محمود طالقاني، ج5، ص 59، ذيل آيه 28، آل عمران.
2. دوستي در کلام امير مومنان علي ـ عليه السلام ـ ؛ جعفر شيخ الاسلامي.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . حجرات/ 10.
[2] . فرقان/ 28.
[3]. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، 1353 هـ . ش، ج15، ص 72.
[4] . ص/ 24.
[5] . نمونه، ج 19، ص 242.
[6] . زخرف/ 27.
[7] . تفسير نمونه، ج 21، ص 110.
[8] . مجادله/ 22.
مترادف واژه دوست، در قرآن كلماتي مثل صديق، خليل، خَلطاء، وَدَّ، ولي، اخوه آمده است.
قرآن مجيد در يك قانون كلي همه مؤمنين را با هم دوست و برادر مي داند، و انتظار دارد، نگاه مؤمنين به همديگر از همين منظر باشد.
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ»[1] پس با توجه به اين آيه همة مؤمنين با همديگر دوست و برادر هستند، و بايد براي پيشرفت در امور دنيوي و اخروي خود كمك حال همديگر باشند و اگر در انتخاب دوست دقت نكنيم، موجب افسوس در روز قيامت مي شود. در قرآن از قول دوزخيان آمده:
«يا وَيْلَتى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلاً»[2]
اي واي بر من، كاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نكرده بودم!
صحنه قيامت، صحنه ندامت و پشيماني است و يكي از موارد حسرت خوردن انسانها در آن روز، تأسف بر انتخاب رفيق بد است، كه او را از راه راست منحرف كرده است.
بدون شك عامل سازنده شخصيت انسان ـ بعد از اراده و خواست و تصميم او ـ امور مختلفي است كه مهم ترين آنها همنشين و دوست و معاشر است، چرا كه انسان خواه ناخواه تأثيرپذير است و بخش مهمي از افكار و صفات اخلاقي خود را از طريق دوستانش مي گيرد.[3]
در آيه اي ديگر از قرآن مجيد به يكي از حالات دوستان بد و صفات زشتي كه دارند، پرداخته مي شود و اينكه فقط مؤمنين مي تواند براي شما دوستان خوبي باشند.
«... وَ إِنَّ كَثِيراً مِنَ الْخُلَطاءِ لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ قَلِيلٌ ما هُمْ...»[4]
... بسياري از دوستان و افرادي كه با هم سر و كار دارند به يكديگر ستم مي كنند، مگر كساني كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند، امّا عده آنان كم است.
آري آنها كه در معاشرت و دوستي حق ديگران را به طور كامل رعايت كنند و كمترين تعدي بر دوستان خود روا ندارند، كمند، تنها كساني مي توانند، حق دوستان و آشنايان را بطور كاملاً عادلانه ادا كنند كه از سرمايه ايمان و عمل صالح بهره كافي داشته باشند.[5]
آية ديگر كه براي شما انتخاب كرديم در رابطه با دوست، توصيفي از صحنه هاي قيامت است، كه نشانگر حال دوستان در آن روز مي باشد.
«الْأَخِلاَّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقِينَ»[6]
دوستان در آن روز دشمن يكديگرند، مگر پرهيزگاران.
بله تبديل شدن دوستيهايي كه بر پايه گناه و فساد باشد به عداوت، در آن روز طبيعي است، چرا كه هر كدام از آنها ديگري را عامل بدبختي و بيچارگي خود مي شمرد و تنها انسانهاي با تقوي هستند كه پيوند دوستي آنها هم در زندگي دنيا و هم در سراي آخرت موجب بركت مي باشد و اين به خاطر آن است كه محور دوستي آنان خداوند متعال مي باشد، نتايج پربار اين دوستيها در قيامت آشكارتر مي شود.[7]
آيه بعد باز نشانگر يك قانون كلي است، كه مؤمنين در هيچ زمان و حالي دشمنان خدا و رسول او را دوست خود قرار نمي دهند.
«...لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ...»[8]
هيچ قومي را كه ايمان به خدا و روز رستاخيز دارند نمي يابي كه با دشمنان خدا و رسولش دوستي كنند...
آري در يك دل دو محبت متضاد نمي گنجد و با ايمان واقعي و كسي است كه با دوستاني رفاقت مي كند كه در خط خدا و رسول او باشند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. پرتوي از قرآن؛ محمود طالقاني، ج5، ص 59، ذيل آيه 28، آل عمران.
2. دوستي در کلام امير مومنان علي ـ عليه السلام ـ ؛ جعفر شيخ الاسلامي.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . حجرات/ 10.
[2] . فرقان/ 28.
[3]. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، 1353 هـ . ش، ج15، ص 72.
[4] . ص/ 24.
[5] . نمونه، ج 19، ص 242.
[6] . زخرف/ 27.
[7] . تفسير نمونه، ج 21، ص 110.
[8] . مجادله/ 22.