پرسش :
آیا احتمال خود ارضایی نوجوانی که مبتلا به دیدن سایتهای جنسی است، وجود دارد؟
پاسخ :
در اين جا بهتر است كه به تجربه دكتر روان شناس، چيز مك گاف در دانشگاه كاليفرنيا بپردازيم. يافتههاي او (كه بسيار ساده شده اند) نشان ميدهند كه خاطرات تجربههايي كه به هنگام تحريكات احساسي (مثل تحريك جنسي) رخ ميدهند، توسط هورمون غده آدرنال در مغز مينشينند و پاك كردن آنها دشوار است. اين فرض ميتواند تا حدودي اثر اعتياد به هرزهنگاري را توصيف كند.
خاطرات نيرومند تحريكات جنسي ، خودشان را در صحنه مغز حفظ ميكنند و مرتباً به ذهن خطور ميكنند و فرد را از لحاظ شهواني تحريك ميكنند.
اگر تحقيقات راچمن، مك گوير، مك گاف و تعداد بسياري از محققان عرصه يادگيري انساني، به طور كلي مفهوميداشته باشند، آن مفهوم اين است كه چنين سایتها و فيلمهايي ميتوانند خطرناك باشند.
چنين تصاویر و فيلمهايي ميتوانند به طور بالقوه، شاهدان خود را نسبت به تخيلات جنسي (كه در ذهن آنها توسط هورمون غده آدرنال كاشته شده است) شرطي كنند. اين افراد ميتوانند اين تخيلات جنسي را به طور مرتب با استمنا همراه سازند .
استمناي مداوم با تصويرپردازي هرزهنگاريها (چه به صورت ياد آوردن در ذهن و چه به صورت محرك آشكار هرزهنگاري)، موجب مخاطراتي از طريق شرطي سازي در ابتلا به اعتيادهاي جنسي و يا آسيبهاي جنسي ديگر ميشود.
در اين مورد، هيچ فرقي نميكند كه فرد، يك پزشك مشهور باشد يا يك وكيل، قهرمان، مدير يك شركت، رئيس دانشكده، كارگر غيرماهر و يا يك پسربچه 14 ساله؛ همه آنها ميتوانند نسبت به نابهنجاري جنسي شرطي شوند.
روند شرطي سازي استمنا غيرقابل اجتناب است و به طور خودانگيخته از بين نميرود. رشد اين بيماري ممكن است آهسته باشد و تقريباً هميشه از ديد پنهان بماند. اين بيماري معمولاً بخش محرمانه زندگي يك نوجوان، جوان و یا بزرگسال است و همانند سرطان به رشد و گسترش خود ادامه ميدهد.
اين بيماري به ندرت، خود به خود متوقف ميشود و درمان آن بسيار دشوار است. تكذيب اين بيماري از طرف فرد معتاد و امتناع او از برخورد با اين مشكل، طبيعي و قابل پيش بيني است،
در ادامه پاسخ شما را به خواندن مقاله ذیل در این رابطه که توسط دين چابنر نوشته شده، توصیه می نماییم.
در حال حاضر چندين هزار سايت اينترنتي وجود دارد كه حاوي تصاوير مستهجن جنسي است. تصاوير موجود در اين سايتها بسيار وقيح و زننده است. اگر تا پيش از اين، استفاده ابزاري از زنان در تبليغ لباس و كالاهاي لوكس معمول بود، اين سايتها پا را فراتر نهاده و صحنههاي ارتباط جنسي را به طور آشكار تبليغ ميكنند. در اين مقاله، محققان و روان شناسان برجسته، نقش و تاثير اين تصاوير را بر نوجوانان بررسي نموده و در پايان كلام، نكاتي را به والدين متذكر ميشوند كه بسيار مفيد و ارزشمند است. مطالعات دقيق و گستردهاي در طول اين سالها در اين باره صورت نگرفته است ولي روانشناسان شبكه اي بي سي نيوز (ABC NEWS)، براساس تجربيات خود در مواردي كه با كودكان سر و كار داشتهاند، متفقا بر اين باورند كه پسراني كه با تصاوير خشونتآميز و مستهجن سر و كار داشتهاند، اغلب انگيزههاي بوالهوسانهاي نسبت به دختران دارند؛ در عين حال، دختران نيز پاسخ مثبتي به اين گونه تملايات پسرها نشان ميدهند. مري والاس نويسنده و روان پزشك كودك و خانواده چنين ميگويد: «اين گونه تصاوير، جنبه بسيار نامطلوب مسائل جنسي را - كه به هرزگي ميانجامد - منتقل ميكند. چيزي از دلبستگي ساده به قد و بالاي يك شخص كه چاشني آن يك ارتباط عاشقانه باشد.» روانششناسان معتقدند: آن چه از آسيبهاي عاطفي و رواني احتمالي اين تصاير بر جوانان و نوجوانان و نيز علاوه بر خطر آسيبهاي جسماني كه به دليل روابط جنسي به وقوع ميپيوندد، باور اين كه به تصوير كشيدن صحنهها تجاوز جنسي در بعضي سايتها يا تصاوير ارتباط جنسي نوجوانان با بزرگسالان پديدهاي نرمال و خالي از اشكال است. بسيار خطرناكتر ميباشد. دكتر كن هالر استاد دانشگاه پزشكي دانشگاه سنت لوئيس كه در آكادمي طب اطفال مشغول بوده و اخيرا اقدام به بررسي تاثير رسانهها - اعم از اينترنت و غيره - نموده است، چنين ميگويد: «اگر نوجوانان فقط سراغ اطلاعات كاملا عريان و فيلتر نشده يا تصاوير سانسور نشده وب سايتها بروند و اصلا توجهي به [عناوين] و اطلاعات مفيد و قابل اطمينان نداشته باشند، مرتكب اشتباه محض شدهاند.». دولت بوش با نظر به اين نگرانيها، به عنوان بخش مهمي از تلاشهاي دولت در اين راستا، نسبت به اجبار كتابخانههاي عمومي و مدارس در نصب فيلتر بر روي كامپيوترهاي مورد استفاده عموم يا دانشآموزان اقدام نمود. اما مساله به همين جا ختم نشد، با كشته شدن دختري، اين موضوع سر از خانهها درآورد. بنابر گزارشهاي منتشر شده، دختر سيزده سالهاي اهل كنتيكوت از طريق اتاقهاي گفت و گوي اينترنتي چات با مرد بيست و چهار سالهاي آشنا شده و ارتباط عاشقانه برقرار ميكند و در حال حاضر اين مرد متهم به قتل آن دختر است. اين مرد اقرار كرده است كه قصد كشتن وي را نداشته و بر اثر هيجان جنسي به طور ناخواسته او را خفه كرده است. پليس اظهار داشت، اين ملاقات به اصطلاح اتفاقي كه منجر به مرگ اين دختر گرديد، اولين تماس وي با قاتل نبوده و نيز ممكن است وي اولين مردي نبوده باشد كه آن دختر با او ارتباط برقرار كرده است. تحقيقات اوليه عليرغم شواهد موجود، مانند آن چه ذكر آن گذشت و ديگر موارد مشابه موجود و نيز تجربيات روانشناسان كودك و خانواده، بايد گفت: تحقيقاتي براي بررسي تاثير مخرب عكسهاي مستهجن بر نوجوانان به چشم نميخورد؛ ولي موسسات ملي سلامتي، طرح پنج سالهاي براي انجام تحقيقات و آزمايشات در اين خصوص در نظر گرفتهاند. رالف ديكلمنت دانشمند رفتارگراي دانشگاه «اموري» كه بودجه سه ميليون دلاري را از موسسه ملي سلامت دريافت كرده است، خاطرنشان ميكند كه اين تحقيق درصدد است با اقدام به رديابي سايتهايي كه نوجوانان به سراغ آنها ميروند و نيز تمايلات روز افزون آنها به مساله سكس و ارتباطات جنسي، ميزان تاثير اينترنت بر سلامت اخلاق هزار نوجوانان بالغي را كه به طور تصادفي انتخاب ميشوند و از قرار معلوم با مفاهيم جنسي در اينترنت سروكار داشتهاند، بررسي نمايد. او ميگويد: اطلاعات جديد نشان ميدهد كه 70 - 60 درصد نوجواناني كه سراغ شبكه اينترنت ميروند، در مواجهه با سايتهاي مستهجن نگار دچار هيجان ميشوند - خواسته يا ناخواسته - و حتي اگر به خودي خود تحت تاثير چهار صد هزار سايت فعال در اين گونه مسائل به خطا و لغزش نيفتند، ممكن است با دريافت آدرس پايگاههاي مستهجن از طريق پست الكترونيكي دچار هيجانات عصبي شوند. وي به تحقيقات بسياري اشاره ميكند كه با تاثير خشنونت در فيلمهاي سينمايي و تلويزيوني بر نوجوانان پرداختهاند. بسياري از اين تحقيقات بيان داشتهاند كه هر چه نوجوانان بيشتر به تماشاي خشونت بنشينند و به تبع آن هر چه اين صحنه و تصاوير را بيشتر مجسم نمايند، احتمال بروز رفتارهاي عصبي و خشنونت آميز در آنها بيشتر است. براساس گزارش منتشر شده از سوي متوليان بخش بازرگاني در ماه فوريه، نود درصد كودكان بين 17 - 5 سال به كامپيوتر دسترسي داشته و 75 درصد نوجوانان 17 -14 ساله به طور منظم از كامپيوتر استفاده ميكنند. اين آمار در واقع ارقام فعلي است و در آينده انتظار رشد آن نيز ميرود. خطر زيربنايي آن چه باعث دغدغه خاطر پزشكان شبكه اي بي سي نيوز (ABC NEWS) شده و آنها را بر آن داشته تا در اين زمينه صحبت به ميان آورند، صرفا مساله نگاه كردن كودكان به تصوير افراد عريان و يا حتي ديدن تصاوير مستهجن نبوده، بلكه مساله مهمتر، نوع تصاويري است كه شايع شده است. نگراني نسلهاي گذشته والدين اين بود كه مبادا فرزندان آنها مبادرت به خريد مجلهاي مستهجن نمايند، اما نكتهاي كه مطرح هست اين است كه اگر تصاوير محرك زنان عريان در ساحل دريا، داخل حمام يا در تخت خواب، بيان كننده استفاده ابزاري جنسي از زنان در آن مجلات بود، بعضي وب سايتهاي فعال در اين عرصه، تمام توازن خود را برا استفاده ابزاري اين چنين مصروف داشتهاند. ديكلمنت ميگويد: «اكثر مجلات به طور خاص ويژه زنان بود. تصاوير زنان در آنها تا حدودي نيمه عريان بوده و اين گونه لباس پوشيدن آنها براي تبليغ نوعي لباس خاص بود. اينترنت، زنان و مردان زيادي را در حال ارتكاب اعمال جنسي به تصوير ميكشد. افرادي را نشان ميدهد كه در حين فعاليت جنسي مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند و يا كسان كه با حيوانات مقاربت جنسي داشتهاند. «اين سلسله مسايل به گونهاي نيست كه در قالب نمودار بيان شود، علاوه بر آن، بهرهگيري از امكانات سمعي و بصري اين وب سايتها، چيزي معادل تورق و مشاهد شش صفحه از آن مجلات است كه حقيقتا تكان دهنده است!» دست اندركاران سايتهاي مستهجن نگار نميتوانند اين گونه اقدامات را به عنوان جهان بيني خود طرح كنند، چرا كه آنها اصلا جهان بيني ندارند؛ اما قصدشان اين است كه اين قبيل مسايل را جزء اصل جهان بيني فرد كنند. [مسلما] تغيير باورها و نگرش شكل گرفته افراد، بسيار سختتر از القاي نگرش سالم براي روياروي آنها با اين گونه تصاوير ترسيم شده است، به ويژه كه در مورد كودكان زير سن بلوغ و نوجواني كه در آستانه بلوغ قرار دارند، ميتواند باعث تجزيه زود هنگام مفهوم ارتباط - عاطفي و فيزيكي - آن هم با دخالت عوامل بيروني گردد. دكتر «مارك سوسين» رئيس انجمن روانشناسان نوزدان و كودكان نيوريورك چنين ميگويد: «اين قبيل مسايل با پركردن خلاهايي كه با روياهاي و خيالات كودك پر ميشوند و به كمك تصاوير عيني كه تا به حال به ذهن كودك خطور نكرده، خواب و خيال او را به يغما ميبرند.» فيلتري ميان گوشهاي فرزندان با كليك كردن روي سايتي كه مملو از [تصاوير] زناني است كه در كنار كاهدان حيوانات مرتكب اعمال جنسي با آنها شده و يا مورد تجاوز قرار گرفتاند، به اين نكته ميتوان پيبرد كه صرف اين كه نوجواني قوه تشخيص رابطه عاشقانه سالم از ناسالم را پيدا كنند و يا كسي را دارند كه اين مسايل مخرب و مفسده انگيزه را با او در ميان گذارند، نميتوان آنها را به حال خودشان رها كرد و مراقبشان نبود. البته اين يك قاعده كلي نبوده و در مورد همه نوجوانان صادق نيست. سوسين ميگويد: «نوجواناني كه تصور و احساس درستي از ارتباط نداشته و اصولا نميدادند كه در رابطه عاشقانه، ارتباط جنسي سالم و نرمال چيست؟ به نظر من اين افراد نه تنها با ديدن صحنههاي جنسي هيجان زده ميشوند، بلكه ممكن است اين قبيل روابط را به سان الگويي رابطه عاشقانه تلقي كنند. همچنين اينترنت امكان بهرهگيري از بازيهايي را براي كودكان فراهم ميآورد كه آنها را به مراحل خطرناكي ميكشد. امكان ورود به تالارهاي گفت و گو، فرصت براي آنها ايجاد ميكند كه شخصيتي مجازي و نقشي را به خود بگيرند كه برگرفته از سايتهاي قانوني است. شيوه بازي آنها نيز برگرفته از فيلمهاي سينمايي و يا شوهاي تلويزيوني است كه تماشا كردهاند.» ديكلمنت معتقد است: «شما ميتوانيد اين فاصله را پركنيد. متاسفانه تا زماني كه شما در اتاق يك متل يا مغازه بستني فروشي نشستهايد يا مشغول تماشاي تئاتر هستيد، قادر به تميز ميان واقعيت و تخيل نيستيد و نابرابري آشكار قدرت و جنسيت خطراتي را در آستين دارد كه بسيار نگران كننده است.» روانشناسان و متخصصان اينترنت بر اين باورند كه زماني كه والدين تصميم ميگيرند دست به اقداماتي مثل نصب فيلترها اينترنتي زده و يا كامپيوتر را در قسمتي از منزل قرار دهند كه قادر باشند به طور اتفاقي و زير چشمي مراقب صحنههايي باشند كه نوجوانان مشغول تماشاي آن هستند، اين تكنولوژي نيست كه به كمك آنها ميآيد، بلكه بهترين راه حل برقراري ارتباط [عاطفي] است.» بايد پذيرفت كه وقتي نوجوانان به دنبال تصاوير مستهجن باشند، بالاخره به آن دست خواهند يافت. لذا بهترين فيلتر، آن فيلتري است كه ميان گوشهاي فرزندان شما قرار ميگيرد. براي فعال سازي اين فيلتر، والدين ميبايست راجع به مسايل جنسي با فرزندان خود صريح و بيپرده صحبت كنند. مفهوم مسايل جنسي و ارتباط آن با روابط عاشقانه را نيز بيشتر تشريح نمايند. سوسين ميگويد: «البته بحث راجع به مسايل جنسي، براي بسياري از افراد سنگين و مشكل بوده و پرداختن به آن خارج از چارچوب اخلاق است، اما هر چه پدر و مادر پاسخ روشنتري به سؤالات كودكان خود بدهند، صادقانهتر برخورد كنند، كمتر حالت قضاوت گونه به خود گيرند و نيز اطلاعات دقيقتري راجع به محتواي شبكه اينترنت داشته باشند، خيلي به هدف نزديك شدهاند. والدين ميبايست ابهامات را بر طرف كنند و كنجكاوي كودكان را براي گفتمان راجع به وقايع اطرافشان و نيز ارتباط خصوصي و شخصي آنها برانگيزانند.» هالر ميگويد: «والدين بايد در مورد سايتهايي كه فرزندانشان بازديد ميكنند، با آنها صحبت كنند و راجع به شناخت خود نسبت به سايتهاي مورد نياز بازديد آنها كاملا مطمئن شوند و حتما به آن سايتها سركشي كنند.» وي معتقد است: «اگر والدين به موردي غير اخلاقي برخورد كردند، وظيفه آنهاست كه احساس خود را به زبان بياورند. اين پدر و مادر هستند كه بايد رشته كلام را به دست گرفته و خطاب به فرزندان خود بگويند: چه ديدي؟! نظرت راجع به آن چيه؟ به نظرت راه برقراري ارتباط اينه؟ ديكلمنت نيز چنين ميگويد: :ما بايد تلاش كنيم و اگر دير بجنبيم، دير جنيدن ما خلايي ايجاد ميكند كه وسايل ارتباط جمعي به سرعت آن را پر ميكنند. بايد فضايي ايجاد كنيم كه نوجوانان احساس كند، تحت هر شرايطي ما تكيه گاهي قابل اعتماد او هستيم، تكيه گاهي دلسوز كه ميتواند با او رو كند. اگر چنين نشود، شخص ثالثي در چت رومهاي شبكه جهاني اينترنت منتظر آنها خواهد بود.»
منابع:
www. torbatjam.com
ماهنامه سياحت غرب، شماره 12
در اين جا بهتر است كه به تجربه دكتر روان شناس، چيز مك گاف در دانشگاه كاليفرنيا بپردازيم. يافتههاي او (كه بسيار ساده شده اند) نشان ميدهند كه خاطرات تجربههايي كه به هنگام تحريكات احساسي (مثل تحريك جنسي) رخ ميدهند، توسط هورمون غده آدرنال در مغز مينشينند و پاك كردن آنها دشوار است. اين فرض ميتواند تا حدودي اثر اعتياد به هرزهنگاري را توصيف كند.
خاطرات نيرومند تحريكات جنسي ، خودشان را در صحنه مغز حفظ ميكنند و مرتباً به ذهن خطور ميكنند و فرد را از لحاظ شهواني تحريك ميكنند.
اگر تحقيقات راچمن، مك گوير، مك گاف و تعداد بسياري از محققان عرصه يادگيري انساني، به طور كلي مفهوميداشته باشند، آن مفهوم اين است كه چنين سایتها و فيلمهايي ميتوانند خطرناك باشند.
چنين تصاویر و فيلمهايي ميتوانند به طور بالقوه، شاهدان خود را نسبت به تخيلات جنسي (كه در ذهن آنها توسط هورمون غده آدرنال كاشته شده است) شرطي كنند. اين افراد ميتوانند اين تخيلات جنسي را به طور مرتب با استمنا همراه سازند .
استمناي مداوم با تصويرپردازي هرزهنگاريها (چه به صورت ياد آوردن در ذهن و چه به صورت محرك آشكار هرزهنگاري)، موجب مخاطراتي از طريق شرطي سازي در ابتلا به اعتيادهاي جنسي و يا آسيبهاي جنسي ديگر ميشود.
در اين مورد، هيچ فرقي نميكند كه فرد، يك پزشك مشهور باشد يا يك وكيل، قهرمان، مدير يك شركت، رئيس دانشكده، كارگر غيرماهر و يا يك پسربچه 14 ساله؛ همه آنها ميتوانند نسبت به نابهنجاري جنسي شرطي شوند.
روند شرطي سازي استمنا غيرقابل اجتناب است و به طور خودانگيخته از بين نميرود. رشد اين بيماري ممكن است آهسته باشد و تقريباً هميشه از ديد پنهان بماند. اين بيماري معمولاً بخش محرمانه زندگي يك نوجوان، جوان و یا بزرگسال است و همانند سرطان به رشد و گسترش خود ادامه ميدهد.
اين بيماري به ندرت، خود به خود متوقف ميشود و درمان آن بسيار دشوار است. تكذيب اين بيماري از طرف فرد معتاد و امتناع او از برخورد با اين مشكل، طبيعي و قابل پيش بيني است،
در ادامه پاسخ شما را به خواندن مقاله ذیل در این رابطه که توسط دين چابنر نوشته شده، توصیه می نماییم.
در حال حاضر چندين هزار سايت اينترنتي وجود دارد كه حاوي تصاوير مستهجن جنسي است. تصاوير موجود در اين سايتها بسيار وقيح و زننده است. اگر تا پيش از اين، استفاده ابزاري از زنان در تبليغ لباس و كالاهاي لوكس معمول بود، اين سايتها پا را فراتر نهاده و صحنههاي ارتباط جنسي را به طور آشكار تبليغ ميكنند. در اين مقاله، محققان و روان شناسان برجسته، نقش و تاثير اين تصاوير را بر نوجوانان بررسي نموده و در پايان كلام، نكاتي را به والدين متذكر ميشوند كه بسيار مفيد و ارزشمند است. مطالعات دقيق و گستردهاي در طول اين سالها در اين باره صورت نگرفته است ولي روانشناسان شبكه اي بي سي نيوز (ABC NEWS)، براساس تجربيات خود در مواردي كه با كودكان سر و كار داشتهاند، متفقا بر اين باورند كه پسراني كه با تصاوير خشونتآميز و مستهجن سر و كار داشتهاند، اغلب انگيزههاي بوالهوسانهاي نسبت به دختران دارند؛ در عين حال، دختران نيز پاسخ مثبتي به اين گونه تملايات پسرها نشان ميدهند. مري والاس نويسنده و روان پزشك كودك و خانواده چنين ميگويد: «اين گونه تصاوير، جنبه بسيار نامطلوب مسائل جنسي را - كه به هرزگي ميانجامد - منتقل ميكند. چيزي از دلبستگي ساده به قد و بالاي يك شخص كه چاشني آن يك ارتباط عاشقانه باشد.» روانششناسان معتقدند: آن چه از آسيبهاي عاطفي و رواني احتمالي اين تصاير بر جوانان و نوجوانان و نيز علاوه بر خطر آسيبهاي جسماني كه به دليل روابط جنسي به وقوع ميپيوندد، باور اين كه به تصوير كشيدن صحنهها تجاوز جنسي در بعضي سايتها يا تصاوير ارتباط جنسي نوجوانان با بزرگسالان پديدهاي نرمال و خالي از اشكال است. بسيار خطرناكتر ميباشد. دكتر كن هالر استاد دانشگاه پزشكي دانشگاه سنت لوئيس كه در آكادمي طب اطفال مشغول بوده و اخيرا اقدام به بررسي تاثير رسانهها - اعم از اينترنت و غيره - نموده است، چنين ميگويد: «اگر نوجوانان فقط سراغ اطلاعات كاملا عريان و فيلتر نشده يا تصاوير سانسور نشده وب سايتها بروند و اصلا توجهي به [عناوين] و اطلاعات مفيد و قابل اطمينان نداشته باشند، مرتكب اشتباه محض شدهاند.». دولت بوش با نظر به اين نگرانيها، به عنوان بخش مهمي از تلاشهاي دولت در اين راستا، نسبت به اجبار كتابخانههاي عمومي و مدارس در نصب فيلتر بر روي كامپيوترهاي مورد استفاده عموم يا دانشآموزان اقدام نمود. اما مساله به همين جا ختم نشد، با كشته شدن دختري، اين موضوع سر از خانهها درآورد. بنابر گزارشهاي منتشر شده، دختر سيزده سالهاي اهل كنتيكوت از طريق اتاقهاي گفت و گوي اينترنتي چات با مرد بيست و چهار سالهاي آشنا شده و ارتباط عاشقانه برقرار ميكند و در حال حاضر اين مرد متهم به قتل آن دختر است. اين مرد اقرار كرده است كه قصد كشتن وي را نداشته و بر اثر هيجان جنسي به طور ناخواسته او را خفه كرده است. پليس اظهار داشت، اين ملاقات به اصطلاح اتفاقي كه منجر به مرگ اين دختر گرديد، اولين تماس وي با قاتل نبوده و نيز ممكن است وي اولين مردي نبوده باشد كه آن دختر با او ارتباط برقرار كرده است. تحقيقات اوليه عليرغم شواهد موجود، مانند آن چه ذكر آن گذشت و ديگر موارد مشابه موجود و نيز تجربيات روانشناسان كودك و خانواده، بايد گفت: تحقيقاتي براي بررسي تاثير مخرب عكسهاي مستهجن بر نوجوانان به چشم نميخورد؛ ولي موسسات ملي سلامتي، طرح پنج سالهاي براي انجام تحقيقات و آزمايشات در اين خصوص در نظر گرفتهاند. رالف ديكلمنت دانشمند رفتارگراي دانشگاه «اموري» كه بودجه سه ميليون دلاري را از موسسه ملي سلامت دريافت كرده است، خاطرنشان ميكند كه اين تحقيق درصدد است با اقدام به رديابي سايتهايي كه نوجوانان به سراغ آنها ميروند و نيز تمايلات روز افزون آنها به مساله سكس و ارتباطات جنسي، ميزان تاثير اينترنت بر سلامت اخلاق هزار نوجوانان بالغي را كه به طور تصادفي انتخاب ميشوند و از قرار معلوم با مفاهيم جنسي در اينترنت سروكار داشتهاند، بررسي نمايد. او ميگويد: اطلاعات جديد نشان ميدهد كه 70 - 60 درصد نوجواناني كه سراغ شبكه اينترنت ميروند، در مواجهه با سايتهاي مستهجن نگار دچار هيجان ميشوند - خواسته يا ناخواسته - و حتي اگر به خودي خود تحت تاثير چهار صد هزار سايت فعال در اين گونه مسائل به خطا و لغزش نيفتند، ممكن است با دريافت آدرس پايگاههاي مستهجن از طريق پست الكترونيكي دچار هيجانات عصبي شوند. وي به تحقيقات بسياري اشاره ميكند كه با تاثير خشنونت در فيلمهاي سينمايي و تلويزيوني بر نوجوانان پرداختهاند. بسياري از اين تحقيقات بيان داشتهاند كه هر چه نوجوانان بيشتر به تماشاي خشونت بنشينند و به تبع آن هر چه اين صحنه و تصاوير را بيشتر مجسم نمايند، احتمال بروز رفتارهاي عصبي و خشنونت آميز در آنها بيشتر است. براساس گزارش منتشر شده از سوي متوليان بخش بازرگاني در ماه فوريه، نود درصد كودكان بين 17 - 5 سال به كامپيوتر دسترسي داشته و 75 درصد نوجوانان 17 -14 ساله به طور منظم از كامپيوتر استفاده ميكنند. اين آمار در واقع ارقام فعلي است و در آينده انتظار رشد آن نيز ميرود. خطر زيربنايي آن چه باعث دغدغه خاطر پزشكان شبكه اي بي سي نيوز (ABC NEWS) شده و آنها را بر آن داشته تا در اين زمينه صحبت به ميان آورند، صرفا مساله نگاه كردن كودكان به تصوير افراد عريان و يا حتي ديدن تصاوير مستهجن نبوده، بلكه مساله مهمتر، نوع تصاويري است كه شايع شده است. نگراني نسلهاي گذشته والدين اين بود كه مبادا فرزندان آنها مبادرت به خريد مجلهاي مستهجن نمايند، اما نكتهاي كه مطرح هست اين است كه اگر تصاوير محرك زنان عريان در ساحل دريا، داخل حمام يا در تخت خواب، بيان كننده استفاده ابزاري جنسي از زنان در آن مجلات بود، بعضي وب سايتهاي فعال در اين عرصه، تمام توازن خود را برا استفاده ابزاري اين چنين مصروف داشتهاند. ديكلمنت ميگويد: «اكثر مجلات به طور خاص ويژه زنان بود. تصاوير زنان در آنها تا حدودي نيمه عريان بوده و اين گونه لباس پوشيدن آنها براي تبليغ نوعي لباس خاص بود. اينترنت، زنان و مردان زيادي را در حال ارتكاب اعمال جنسي به تصوير ميكشد. افرادي را نشان ميدهد كه در حين فعاليت جنسي مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند و يا كسان كه با حيوانات مقاربت جنسي داشتهاند. «اين سلسله مسايل به گونهاي نيست كه در قالب نمودار بيان شود، علاوه بر آن، بهرهگيري از امكانات سمعي و بصري اين وب سايتها، چيزي معادل تورق و مشاهد شش صفحه از آن مجلات است كه حقيقتا تكان دهنده است!» دست اندركاران سايتهاي مستهجن نگار نميتوانند اين گونه اقدامات را به عنوان جهان بيني خود طرح كنند، چرا كه آنها اصلا جهان بيني ندارند؛ اما قصدشان اين است كه اين قبيل مسايل را جزء اصل جهان بيني فرد كنند. [مسلما] تغيير باورها و نگرش شكل گرفته افراد، بسيار سختتر از القاي نگرش سالم براي روياروي آنها با اين گونه تصاوير ترسيم شده است، به ويژه كه در مورد كودكان زير سن بلوغ و نوجواني كه در آستانه بلوغ قرار دارند، ميتواند باعث تجزيه زود هنگام مفهوم ارتباط - عاطفي و فيزيكي - آن هم با دخالت عوامل بيروني گردد. دكتر «مارك سوسين» رئيس انجمن روانشناسان نوزدان و كودكان نيوريورك چنين ميگويد: «اين قبيل مسايل با پركردن خلاهايي كه با روياهاي و خيالات كودك پر ميشوند و به كمك تصاوير عيني كه تا به حال به ذهن كودك خطور نكرده، خواب و خيال او را به يغما ميبرند.» فيلتري ميان گوشهاي فرزندان با كليك كردن روي سايتي كه مملو از [تصاوير] زناني است كه در كنار كاهدان حيوانات مرتكب اعمال جنسي با آنها شده و يا مورد تجاوز قرار گرفتاند، به اين نكته ميتوان پيبرد كه صرف اين كه نوجواني قوه تشخيص رابطه عاشقانه سالم از ناسالم را پيدا كنند و يا كسي را دارند كه اين مسايل مخرب و مفسده انگيزه را با او در ميان گذارند، نميتوان آنها را به حال خودشان رها كرد و مراقبشان نبود. البته اين يك قاعده كلي نبوده و در مورد همه نوجوانان صادق نيست. سوسين ميگويد: «نوجواناني كه تصور و احساس درستي از ارتباط نداشته و اصولا نميدادند كه در رابطه عاشقانه، ارتباط جنسي سالم و نرمال چيست؟ به نظر من اين افراد نه تنها با ديدن صحنههاي جنسي هيجان زده ميشوند، بلكه ممكن است اين قبيل روابط را به سان الگويي رابطه عاشقانه تلقي كنند. همچنين اينترنت امكان بهرهگيري از بازيهايي را براي كودكان فراهم ميآورد كه آنها را به مراحل خطرناكي ميكشد. امكان ورود به تالارهاي گفت و گو، فرصت براي آنها ايجاد ميكند كه شخصيتي مجازي و نقشي را به خود بگيرند كه برگرفته از سايتهاي قانوني است. شيوه بازي آنها نيز برگرفته از فيلمهاي سينمايي و يا شوهاي تلويزيوني است كه تماشا كردهاند.» ديكلمنت معتقد است: «شما ميتوانيد اين فاصله را پركنيد. متاسفانه تا زماني كه شما در اتاق يك متل يا مغازه بستني فروشي نشستهايد يا مشغول تماشاي تئاتر هستيد، قادر به تميز ميان واقعيت و تخيل نيستيد و نابرابري آشكار قدرت و جنسيت خطراتي را در آستين دارد كه بسيار نگران كننده است.» روانشناسان و متخصصان اينترنت بر اين باورند كه زماني كه والدين تصميم ميگيرند دست به اقداماتي مثل نصب فيلترها اينترنتي زده و يا كامپيوتر را در قسمتي از منزل قرار دهند كه قادر باشند به طور اتفاقي و زير چشمي مراقب صحنههايي باشند كه نوجوانان مشغول تماشاي آن هستند، اين تكنولوژي نيست كه به كمك آنها ميآيد، بلكه بهترين راه حل برقراري ارتباط [عاطفي] است.» بايد پذيرفت كه وقتي نوجوانان به دنبال تصاوير مستهجن باشند، بالاخره به آن دست خواهند يافت. لذا بهترين فيلتر، آن فيلتري است كه ميان گوشهاي فرزندان شما قرار ميگيرد. براي فعال سازي اين فيلتر، والدين ميبايست راجع به مسايل جنسي با فرزندان خود صريح و بيپرده صحبت كنند. مفهوم مسايل جنسي و ارتباط آن با روابط عاشقانه را نيز بيشتر تشريح نمايند. سوسين ميگويد: «البته بحث راجع به مسايل جنسي، براي بسياري از افراد سنگين و مشكل بوده و پرداختن به آن خارج از چارچوب اخلاق است، اما هر چه پدر و مادر پاسخ روشنتري به سؤالات كودكان خود بدهند، صادقانهتر برخورد كنند، كمتر حالت قضاوت گونه به خود گيرند و نيز اطلاعات دقيقتري راجع به محتواي شبكه اينترنت داشته باشند، خيلي به هدف نزديك شدهاند. والدين ميبايست ابهامات را بر طرف كنند و كنجكاوي كودكان را براي گفتمان راجع به وقايع اطرافشان و نيز ارتباط خصوصي و شخصي آنها برانگيزانند.» هالر ميگويد: «والدين بايد در مورد سايتهايي كه فرزندانشان بازديد ميكنند، با آنها صحبت كنند و راجع به شناخت خود نسبت به سايتهاي مورد نياز بازديد آنها كاملا مطمئن شوند و حتما به آن سايتها سركشي كنند.» وي معتقد است: «اگر والدين به موردي غير اخلاقي برخورد كردند، وظيفه آنهاست كه احساس خود را به زبان بياورند. اين پدر و مادر هستند كه بايد رشته كلام را به دست گرفته و خطاب به فرزندان خود بگويند: چه ديدي؟! نظرت راجع به آن چيه؟ به نظرت راه برقراري ارتباط اينه؟ ديكلمنت نيز چنين ميگويد: :ما بايد تلاش كنيم و اگر دير بجنبيم، دير جنيدن ما خلايي ايجاد ميكند كه وسايل ارتباط جمعي به سرعت آن را پر ميكنند. بايد فضايي ايجاد كنيم كه نوجوانان احساس كند، تحت هر شرايطي ما تكيه گاهي قابل اعتماد او هستيم، تكيه گاهي دلسوز كه ميتواند با او رو كند. اگر چنين نشود، شخص ثالثي در چت رومهاي شبكه جهاني اينترنت منتظر آنها خواهد بود.»
منابع:
www. torbatjam.com
ماهنامه سياحت غرب، شماره 12