0

جداسازي اعضاي بدن انسان هاي زنده در چين" +(عکس)

 
hadiiii
hadiiii
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : آذر 1388 
تعداد پست ها : 76
محل سکونت : تهران

جداسازي اعضاي بدن انسان هاي زنده در چين"

جداسازي اعضاي بدن انسان هاي زنده در چين" "


    در نهم مارس 2006 دو شاهد اخبار تکان دهنده يي را از سرزمين چين افشا کردند:

  "حزب کمونيست چين" براي انجام اعمال جراحي پيوند اعضا شامل  کليه ، کبد ، قرنيه  و.... از اندام هاي حياتي تمرين کنندگان زنده "فالون گونگ" در زندان ها و اردوگاه هاي کار اجباري استفاده مي کند و باقيمانده اجساد را پس از جداسازي اندام، براي از بين بردن شواهد مي سوزانند و از راه فروش اين اندام، به خصوص به خارجيان، که به خاطر ارزان بودن اعضا و نيز مدت انتظار کمتر براي عمل پيوند به چين سفر مي کنند، تجارت بي سابقه يي را در عرصه پزشکي به راه انداخته اند.

  "مهم تر اين که اين جنايت فجيع تا امروز ادامه دارد ".

يکي از شاهدان ، همسر سابق يک جراح اعصاب بود که عمل جداسازي قرنيه از چشم تمرين کنندگان "فالون گونگ" را در حالي که هنوز زنده بودند انجام مي داد. فشار رواني که او متحمل شد تا خود را راضي به افشاي اين حقايق کند ناگفتني است. او جزئيات کامل اين اعمال را در شهادت خود بيان کرد و اظهار داشت که انگيزه اش از اين افشاگري نجات زندگي هزاران تمرين کننده  "فالون گونگ"  بود که هنوز در زنداني زيرزميني در پشت بيمارستان محبوس بودند و خطر مرگ ناشي از بيرون آوردن اندام هاي داخلي بدن تهديدشان مي کرد .
    
    در عرض يک سال افراد بيشتري براي تحقيقات گسترده تر قدم پيش گذاشتند. از جمله يک گروه مستقل کانادايي که دو گزارش مستند در اين زمينه ارائه کردند
.
    
    دو تن از فعالان حقوق بشر کانادايي به نام
 "ديويد ماتاس" ( وکيل بين الملل حقوق بشر ) و  "ديويد کيلگور"  (وزير پيشين کانادا در صلح آسيا ) تحقيقات خود را در گزارشي 64 صفحه اي منتشر کردند.

 اين گزارش مستند و جامع ، واقعي بودن ادعاي شاهدان را تاييد مي کند: خارج کردن اعضاي بدن تمرين کنندگان بي گناه  "فالونگونگ"  در حالي که زنده هستند، در زندان ها با همکاري بيمارستان ها ، به خصوص بيمارستان هاي نظامي و وابسته به ارگان هاي دولتي کشور صورت گرفته است.

 در اين گزارش آمده است : با توجه به اينکه طبق آمار منتشر شده توسط مقامات رسمي دولت در يک دوره شش ساله قبل از شروع آزار و سرکوب "فالون گونگ" (1994 تا 1999) آمار عمل هاي پيوند عضو در چين بالغ بر 18500 مورد بوده است ولي در فاصله سال هاي 2000 تا 2005 يعني شش سال آزار و شکنجه فالون گونگ تعداد 41500 عمل پيوند عضو در چين انجام شده است.

 منبع لازم براي تامين عضو براي اين تعداد عمل غيرقابل توضيح است و ادعاي جداسازي اعضاي بدن تمرين کنندگان  "فالون گونگ"  پاسخي به آن است. اين گزارش 64 صفحه اي به همراه ديگر مستندات هم اکنون در اينترنت قابل دسترسي است. ديويد کيلگور و ديويد ماتاس در نامه خود به رياست کميته بين المللي المپيک عنوان کرده اند که متاسفانه نتيجه گيري هاي قبلي ما تاييد شد اين که دولت چين و کارگزارانش در قسمت هاي بي شماري از کشور ، مخصوصاً در بيمارستان ها و مراکز بازداشت و دادگاه هاي خلقي خود تعداد وسيعي از زندانيان  "فالون گونگ"  را آگاهانه از سال 1999 به کام مرگ برده اند .
    

    اندام هاي حياتي اين افراد شامل قلب، کليه، کبد و قرنيه چشم ها بلافاصله و بدون کسب اجازه قبلي محکومان از بدن هايشان خارج و به بهاي گزاف به فروش رفته است. اين اندام ها بعضاً به خارجيان فروخته شده که در کشور خود قاعدتاً بايد مدت طويلي براي دستيابي به اندام هاي اهداکنندگان داوطلب منتظر مي ماندند.
    
    اولين بار پس از افشاي اين وقايع حزب کمونيست چين آن را به شدت انکار کرد. رسانه ها و افراد در حال تحقيق بيان کردند
حزب کمونيست آثار باقيمانده را در آن دسته از زندان هايي که مورد توجه رسانه ها قرار گرفته بود، قبل از بازديد سازمان هاي بين المللي از بين بردند. سپس در مقابل افزايش فشارهاي بين المللي، حزب کمونيست سرانجام خارج ساختن اعضا از زندانيان اعدامي را مي پذيرد، اما همچنان منکر خارج کردن اعضاي بدن تمرين کنندگان "فالون گونگ" مي شود.

 يک مجموعه بين المللي از مقامات دولتي، وکلا، متخصصان و خبرنگاران به اتحاديه تحقيق درباره آزار و شکنجه  "فالون گونگ" ملحق شده اند و از چين خواسته اند که اجازه يک تحقيق موشکافانه و مستقل را به آنها بدهد. پزشکي سنگاپوري به نام دکتر چي سون جوآن که به انجمن تحقيق درباره آزار و شکنجه تمرين کنندگان   "فالون گونگ"   پيوسته، به سنگاپوري ها هشدار داده است که اگر براي پيوند عضو به چين مي روند به اين موضوع توجه کنند .

فالون گونگ" چيست؟ "  

    
    
فالون گونگ (فالون دافا) روشي کهن براي تزکيه و پالايش روح و جسم است که در سال 1992 توسط آقای «لي هنگجي» در کشور چين به عموم معرفي شد. اساس اين روش پنج سري تمرين حرکتي بر مبناي حرکت انرژي در بدن و آموزش هايي بر پايه سه اصل: حقيقت، نيکخواهي و بردباري است. تاثيرات فالون گونگ در رشد معنوي فرد و پالايش جسم و بدن به قدري واقعي است که در اندک زماني بيش از يکصد ميليون نفر از مردم چين به اين روش پيوستند و هم اکنون مردم بيش از 80 کشور دنيا به تمرين اين روش مي پردازند.
همچنين دولت ها و مجامع علمي زيادي جوايز و تقديرنامه هاي متعددي را به فالون گونگ و موسس آن -آقای «لي هنگجي» - تقديم کرده اند. اما قريب به 7 سال است که آنان توسط حزب کمونيست چين بي رحمانه آزار و شکنجه مي شوند، خارج کردن اندام آنان نيز بخشي از اين آزار و شکنجه است. چرا دولت چين اين سرکوب، آزار و اذيت بدخواهانه را عليه مردمي که از اصول حقيقت، نيکخواهي، بردباري پيروي مي کنند شروع کرد و تا امروز ادامه داده است؟
    
    شايد پيش بيني آن روزنامه نگار ايراني نيز چندان غريب نباشد که نوشت: اين روزها از هر کالايي يک نمونه چيني در بازار وجود دارد و بعيد نيست کار به جايي برسد که وقتي پزشکي در حال پيوند عضوي نظير کليه است، برچسبي را ببيند که رويش نوشته باشد:
Made in China .
    
    آيا در پس هر پيشرفتي در عرصه هاي مختلف، چنين تراژدي هول انگيز و دردناکي نهان است؟

منبع
http://www.organharvestinvestigation.net/ 
جهان ما نیازمند "حقیقت ، نیک خواهی ، بردباری " است ...
جمعه 27 آذر 1388  7:49 PM
تشکرات از این پست
malihe papeli
hadiiii
hadiiii
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : آذر 1388 
تعداد پست ها : 76
محل سکونت : تهران

پاسخ به:جداسازي اعضاي بدن انسان هاي زنده در چين"

سوء استفاده از رسانه‌ها در جهت سانسور جریانات خبری .


سیاست ”وارد آوردن خدشه به آبروی تمرین‌کنندگان "فالون ‌گونگ“ وظیفه‌ی رسانه‌ها بود كه خود تحت كنترل مطلق حزب کمونیست چین بودند.

در روز 22 جولای 1999 یعنی 3 روز پس از شروع مبارزه و دستگیری تمرین‌کنندگان "فالون گونگ" در سراسر كشور، رسانه‌های خبری تحت كنترل حزب کمونیست چین یك حمله‌ی تبلیغاتی تمام عیار را بر ضد "فالون ‌گونگ" آغاز كردند. برای مثال در طول ماه‌های باقی مانده تا پایان سال 1999، تلویزیون مركزی چین (cctv) واقع در پكن، روزی 7 ساعت برنامه‌ی از قبل ضبط شده در جهت دروغ پراكنی بر ضد "فالون ‌گونگ" پخش می‌كرد. تولید كننده‌های این برنامه‌ها كار خود را با تحریف و دروغ جلوه دادن سخنرانی‌های آقای "لی هنگجی" بنیان‌گذار "فالون ‌گونگ" آغاز كرده و سپس به مواردی تحت نام خودكشی، جنایت و مرگ به علت امتناع از درمان‌های پزشكی پرداختند. آنها هر چه توانستند در جهت لكه‌دار كردن حیثیت و وارد كردن اتهام به "فالون ‌گونگ" و مؤسس آن انجام دادند.
.
بیش از 2000 روزنامه، 1000 مجله و صدها ایستگاه رادیویی و تلویزیونی محلی تحت كنترل حزب کمونیست چین با تمام قدرت شروع به حمله و ضربه زدن به "فالون ‌گونگ" كردند.
.
در سفارت‌خانه‌ها و كنسول‌گری‌های خارج كشور نیز تعداد زیادی آلبوم، لوح فشرده و جراید در جهت انتقاد و ”افشاگری“ فالون ‌گونگ عرضه شد. ستون مخصوصی در وب سایت وزارت امور خارجه برای انتقاد و ”افشاگری“ فالون ‌گونگ قرار داده شد.

حزب کمونیست چین در كنار دروغ پردازی‌ها و شایعه پراكنی‌هایش با تمام توان از گسترش اخبار و اطلاعات مربوطه نیز جلوگیری می‌كرد. گزارشات برون مرزی مربوط به فعالیت‌های "فالون ‌گونگ" را در نطفه خفه كرد و از گسترش اخبار مربوط به دفاعیات تمرین‌کنندگان آن جلوگیری می‌كرد. تمامی‌كتاب‌ها و مدارك مربوط به "فالون ‌گونگ" بدون استثناء از بین برده شد. اقدامات شدید امنیتی در جهت جلوگیری از موفقیت تلاش‌های خبرگزاری‌های خارجی در جهت مصاحبه با تمرین‌کنندگان "فالون گونگ" در چین اتخاذ گردید، اقداماتی از قبیل بیرون كردن روزنامه‌نگاران از كشور، تحت فشار گذاشتن خبرگزاری‌های خارجی و اجبار آنها به سكوت با توسل به تهدید و ممنوعیت ادامه‌ی كارشان در چین.
جهان ما نیازمند "حقیقت ، نیک خواهی ، بردباری " است ...
یک شنبه 6 دی 1388  10:46 AM
تشکرات از این پست
hadiiii
hadiiii
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : آذر 1388 
تعداد پست ها : 76
محل سکونت : تهران

پاسخ به:جداسازي اعضاي بدن انسان هاي زنده در چين"

«نُه شرح و تفسیر درباره كمونیست» عنوان مجموعه مقالاتی است كه در سال 2004 توسط نشریه اِپك تایمزEpochTimesمنتشر شد و در قالب كتابی با همین نام به بیش از 30 زبان دنیا منتشر گردید. ترجمه فارسی آن نیز توسط انتشارات ابتكار دانش راهی بازار نشر شده است.

این مجموعه مقالات درصدد است تا نظر پایانی را درمورد حزب كمونیست چین و جنبش كمونیسم بین‌المللی ارائه دهد. جایی كه اعتقادات و اصول سنتی به‌طور خشونت‌آمیزی توسط این حزب نابود شده، مفاهیم اخلاقی و ساختارهای اجتماعی متلاشی گردیده، همدلی، عشق و هماهنگی میان مردم به ستیز و تنفر تحریف شده و آرزوی متكبرانه «جنگ با آسمان و زمین» جایگزین ستایش آسمان و زمین و سپاسگزاری از آنها شده است و نتیجه آنها سقوط سیستم‌های اجتماعی، اخلاقی و زیست محیطی و بحرانی ژرف برای مردم چین و در حقیقت برای بشر بوده است.

چگونگی پیدایش و ماهیت حزب كمونیست چین، چگونگی نابودی فرهنگ سنتی به‌دست این حزب و حكومت استبدادی حزب كمونیست، محورهای مهم مورد بحث در این كتاب است. از دیگر مباحث این كتاب ریشه‌یابی آزار و اذیت معنویات است؛ روشی كه ریشه در فرهنگ كهن، اصول و سنن تزكیه نفس در چین باستان‌ دارد.

فرهنگ سنتی و كهن چین پر از مفاهیم و اصولی همچون عرش، تائو، خداوند، سرنوشت، احسان، درستكاری، نزاكت، عقل، وفاداری، صداقت، حیا، ایمان، احترام به خانواده، متانت و غیره است؛ اما ایدئولوژی كمونیسم كاملاً مغایر با فرهنگ كهن چین است.

فرهنگ كهن به حكم پروردگار احترام می‌گذارد. بودیسم و تائویسم گونه‌هایی از خداپرستی هستند و اعتقاد به اصل علیت خیر و شر در آنها وجود دارد. درست در نقطه مقابل،‌ حزب كمونیست اصول الهی را زیرپا می‌گذارد. كنفسیونیسم خانواده را محترم می‌شمرد، حال آنكه بیانیه كمونیسم به وضوح برچیدن نهاد خانواده را اشاعه می‌دهد. حزب كمونیست بر این عقیده است كه «شورش و طغیان توجیه‌پذیر است» و «مبارزه با انسان‌ها پر از لذت است»!

.................................................. ...............



ایا با با این روند چیزی برای بقای انسان با تمدن باقی خواهد ماند؟




اسم کتاب: " نه شرح و تفسیر "



در این جا به برخی از برخورد های این حزب در جامعه اشاره میشود :



1– اتکا به خشونت و ترور برای بدست گرفتن و نگه داشتن قدرت .

2- استفاده از دروغ برای توجیه خشونت .
3 – اصول دائما در حال تغییر .
4 – چگونه سرشت حزب جایگزین سرشت بشری میشود و آن را از بین میبرد .
5 – روحی پلید در مقابله با طبیعت و سرشت بشریت .
6 – فریب : شیطان باید فریب دهد تا وانمود کند که درست کار است .
7 – تحریک و آشوب انگیزی – بر انگیختن ماهرانه تنفر و تحریک به مبارزه در بین توده ها .
8 – آزاد گذاشتن اوباش جامعه : اراذل و انگل های اجتماع سران و صاحب منصبان را شکل میدهند .
9 – جاسوسی – نفوذ ، کاشتن بذر های نفاق ، متلاشی کردن .
10 – بکارگیری هراس انگیز ترین روش های آزار و شکنجه .
11 – خیانت به کشور به منظور کسب قدرت .
12 – حمله به ادیان و گروه های مذهبی .
13 – خشونت با گذشت زمان افزایش میابد .
14 – کل جمعیت را شستشوی مغزی بده و کشور را مبدل به زندان افکار کن .
15 – مبارزه با مردم و نابود کردن فطرت انسانی .
16 – سوء استفاده از رسانه ها در جهت سانسور جریانات خبری .
17 – استفاده از منابع مالیِ ملی و نظامی برای به انجام رساندن آزار و اذیت .
18 – فرهنگ سنتی مانعی بر سر راه دیکتاتوری .
19 – اصلاح روشن فکران





و ....








بيش از يك دهه پس از سقوط اتحاد جماهير شوروي سابق و رژيم‌‌هاي كمونيستي اروپاي شرقي , جنبش كمونيستي بين‌المللي در سراسر دنيا، مردود شمرده شده است . سقوط حزب كمونيست چين ( ح‌ك‌چ ) صرفاً مستلزم زمان است .
به هرحال، حزب كمونيست چين ( ح‌ك‌چ ) قبل از سقوط كاملش، درحال تلاش است تا سرنوشت خود را با ملت چين، ملتي با تمدني 5000 ساله، گره بزند . اين فاجعه‌اي براي مردم چين است . مردم چين بايد حالا با سؤال‌هاي قريب‌الوقوعي در مورد چگونگي نگرش به حزب كمونيست چين ( ح‌ك‌چ ) ، چگونگي تحول چين به جامعه‌اي بدون حزب كمونيست چين ( ح‌ك‌چ ) و چگونگي منتقل کردن ميراث چيني روبرو شوند . درحال حاضر اِپُک تايمز درحال انتشار سري مقالات ويژه‌اي با عنوان " نُه شرح و تفسير در مورد حزب كمونيست " است . قبل از اين‌كه تاريخچه حزب كمونيست چين ( ح‌ك‌چ ) به پايان برسد، ما درصدد آن هستيم تا نظري پاياني را در مورد آن و جنبش کمونيستي بين‌المللي كه درمدت بيش از يك قرن بلايي براي بشريت بوده است، ارائه دهيم


حزب كمونيست چين ( ح‌ك‌چ ) در طول هشتاد و چند سال خود، به هر چيزي که دست زده است، با دروغ‌ها، جنگ‌ها، قحطي، استبداد، قتل عام و ترور به آن صدمه زده است . اعتقادات و اصول سنتي به‌طور خشونت‌آميزي نابود شده‌اند . مفاهيم اصلي اخلاقي و ساختارهاي اجتماعي با زور متلاشي شده‌اند . همدلي، عشق و هماهنگي ميان مردم به ستيز و تنفر تحريف شده است . آرزوي متکبرانه‌ي " جنگ با آسمان و زمين " جايگزين ستايش آسمان و زمين و سپاس‌گزاري از آن‌ها شده است . نتيجه‌ي آن‌ها سقوط كامل سيستم‌هاي اجتماعي، اخلاقي و زيست‌محيطي و بحراني ژرف براي مردم چين و در حقيقت براي بشريت بوده است . تمام اين فاجعه‌ها از طريق برنامه‌ريزي و سازمان‌دهي حساب شده و تحت كنترل حزب كمونيست چين ( ح‌ك‌چ ) ببار آمد

همان‌طور كه يك قطعه شعر معروف چيني مي‌گويد، " من به خاطر نابودي گل‌ها بيهوده افسوس مي‌خورم ". پايان رژيم كمونيست كه براي بقا دست و پا مي‌زند , نزديك است . روزهاي قبل از سقوط آن درحال شمارش معکوس است .....
جهان ما نیازمند "حقیقت ، نیک خواهی ، بردباری " است ...
شنبه 19 دی 1388  9:41 PM
تشکرات از این پست
hadiiii
hadiiii
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : آذر 1388 
تعداد پست ها : 76
محل سکونت : تهران

پاسخ به:جداسازي اعضاي بدن انسان هاي زنده در چين"

مقدمه


حزب كمونیست چیست؟

درطول بیش از 5 هزار سال، مردم چین در سرزمینی پرورش یافته توسط ”رودخانه‌ی زرد“ و ”رودخانه‌ی یانگ‌تسه“،
تمدنی شكوهمند خلق
كردند. در طول این سال‌های طولانی, سلسله‌ها آمدند و رفتند و فرهنگ چین روبه فزونی و کاهش گذاشت. داستان‌های بی‌نظیر و متأثر کننده‌ای در صحنه‌ی چین به‌نمایش درآمده است.


سال 1840، كه عموماً توسط تاریخ‌نویسان به‌عنوان آغاز دوران معاصر چین در نظر گرفته شده است، شروع سفر چین را از سنت به‌سوی نوین‌سازی مشخص کرد. تمدن چین 4 رویداد بزرگ چالش و عکس‌العمل را سپری كرد. سه‌تای اول آنها شامل یورش به پكن توسط نیروی متحد انگلیسی- فرانسوی در اوایل دهه‌ی 1860، جنگ چین و ژاپن در سال 1894 ( معروف به ”جنگ جی‌آوو“) و جنگ روسیه و ژاپن در شمال‌شرق چین در سال 1906 بود. در برابر این سه رویداد، چین با ”جنبش غربی‌کردن“ عکس‌العمل نشان داد که این مسئله توسط واردات کالاها و مهمات، اصلاحات سازمانی از طریق ”اصلاح در صد روز“ در سال 1898 [1] و تلاش در زمان پایان سلسله‌ی اخیر چینگ برای تأسیس حكومتی قانونی و بعداً ”انقلاب شین‌های“(یا ”انقلاب هسین‌های“) در سال 1911 [2]، مشخص شد.

در پایان جنگ جهانی اول, چین علی‌رغم این‌كه فاتح میدان بیرون آمد ولی در میان لیست قوی‌ترین و قدرتمند‌ترین نیروهای در آن زمان قرار نگرفت. بسیاری از چینی‌ها معتقد بودند كه سه عکس‌العمل اول چین با شكست روبرو شده بودند. ”جنبش چهارم می“ [3] به چهارمین تلاش برای پاسخ به چالش‌های قبلی ختم شده و به غربی‌کردن تمام عیار فرهنگ چین از طریق جنبش كمونیستی و انقلاب افراطی آن منتهی شد.

این مقاله مربوط است به حاصل آخرین رویداد عکس‌العمل در چین، یعنی تأثیر جنبش كمونیست و حزب كمونیست بر تمدن چین. تجزیه و تحلیل‌هایی ارائه خواهد شد تا روشن کند چه نتایجی به‌بار آورده است، خواه آن توسط خود چینی‌ها انتخاب شده باشد یا از خارج به چین تحمیل شده باشد، پس از این‌که چین 160 سال از تاریخ خود را پشت سر گذاشته است، نزدیک به یک‌صد میلیون نفر به مرگ‌های غیر طبیعی مرده‌اند و تقریباً تمامی فرهنگ و تمدن سنتی چین نابود شده است.
جهان ما نیازمند "حقیقت ، نیک خواهی ، بردباری " است ...
چهارشنبه 23 دی 1388  12:07 AM
تشکرات از این پست
shahdan
shahdan
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 1485
محل سکونت : تهران
چهارشنبه 23 دی 1388  9:17 AM
تشکرات از این پست
roozgool
roozgool
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : شهریور 1388 
تعداد پست ها : 195
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:جداسازي اعضاي بدن انسان هاي زنده در چين"

خیلی وحشتناکه
بی تو اما عشق بی معناست ، می دانی ؟
دست هایم تا ابد تنهاست ، می دانی ؟
آسمانت را مگیر از من ، که بعد از تو
زیستن یک لحظه هم ، بی جاست ، می دانی ؟
تو ، خودت را هدیه ام کردی ، ولی من هم
شعرهایم را که بی پرواست ، می دانی ؟
هرچه می خواهیم ، آری ، از همین امروز
از همین امروز ، مال ماست ، می دانی ؟
گرچه من ، یک عمر همزاد عطش بودم
روح تو ، هم ، سایه دریاست می دانی ؟
دوستت دارم» ، همین ، این راز پنهانی
از نگاه ساکتم پیداست ، می دانی ؟
عشق من ، بی هیچ تردیدی ، بمان با من
عشق یک مفهوم بی « اما » ست ، می دانی ؟
چهارشنبه 23 دی 1388  12:24 PM
تشکرات از این پست
hadiiii
hadiiii
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : آذر 1388 
تعداد پست ها : 76
محل سکونت : تهران

پاسخ به:جداسازي اعضاي بدن انسان هاي زنده در چين"

الف - اتکا به خشونت و ترور برای بدست گرفتن و نگه داشتن قدرت



 

کمونیست ها کسر شأن خود می دانند که نگرش ها و مقاصد خود را مخفی کنند . آن ها آش کارا اعلان می کنند که اهداف آن ها فقط توسط به زور برانداز ی تمامی شرایط اجتماعی موجود کسب می شود .
این نقل قول برگرفته از پاراگراف پایانی بیانیه ی کمونیست، سند اصلی حزب کمونیست می باشد . خشونت، اولین و اصلیترین ابزاری است که حزب کمونیست به وسیله ی آن قدرت را به دست آورد . این خصوصیت و ویژگی شخصیتی، به تمام اشکال بعدی حزب از همان زمان تولدشان منتقل شده است .




 

در حقیقت او لین حزب کمونیست دنیا سال ها پس از مرگ کارل مارکس تأس یس شد . یک سال پس از انقلاب اکتبر در سال ۱۹۱۷ ، حزب کمونیست تماماً روسی ( بلشو یک ) ( بعدها به عنوان حزب کمونیست اتحاد جماهیر شورو ی معروف شد ) به وجود آمد . این حزب از استفاده از خشونت علیه دشمنان طبقاتی ناشی شد و از طر یق خشونت علیه اعضاء حزب و شهروندان عادی ابقا یافت .


 

در طول پاک سازی حکومت استالین در دهه ی ۱۹۳۰ ، حزب کمونیست اتحاد جماهیر شورو ی به کشتار بیش از ۲۰ میلیون به اصطلاح جاسوس و خائن و آن هایی که تصور می شد نظرات متفاوتی داشته باشند دست زد .



 

حزب کمونیست چین ( ح ک چ ) در ابتدا به عنوان شاخه ای از حزب کمونیست شورو ی در سومین [ سازمان ] انترناسیونال کمونیستی شروع کرد . ازاین رو طبیعتاً حس کشتار را به ارث برد . در طول اولین جنگ داخلی بین کمونیست و کومین تانگ چین بین سال های ۱۹۲۷ و ۱۹۳۶ ، جمعیت استان جیانگ شی از ۲۰ میلیون نفر به ۱۰ میلیون نفر کاهش یافت . خسارت به بار آمده توسط استفاده ی ح ک چ از خشونت می تواند توسط این جریانات به تنهایی دیده شود .

ممکن است استفاده از خشونت هنگام به دست آوردن قدرت سیاسی اجتناب ناپذیر باشد، اما هرگز رژ یمی همانند ح ک چ که این قدر مشتاق کشتن باشد نبوده است ، به ویژه در طی دوران صلح که شرا یط غیر از ا ین است .

از سال ۱۹۴۹ ، تعداد کشته شدگان توسط خشونت های ح ک چ بیش تر از تعداد کل کشته شدگان درطول جنگ های بین سال های ۱۹۲۱ تا ۱۹۴۹ بوده است .



 

نمونه ی بسیار خوبی از استفاده ی حزب کمونیست از خشونت، حما یت آن از خمر ه ای سرخ کامبوج است . در دوران خمر های سرخ، یک چهارم جمعیت کامبوج شامل اکثریت مهاجران و نژادها ی چینی، کشته شدند .



 

چین هنوز هم سد راه جامعه ی بین المللی در به محا کمه کشیدن خمر های سرخ می شود تا بدین ترتیب نقش جنایت کارانه ی ح ک چ را در قتل عام مخفی نگه دارد .



 

ح ک چ ارتباط های نزدیکی با وحشیانه ترین نیروهای مسلح انقلابی دنیا و رژ یم های مستبد دارد . علاوه بر خمر های سرخ، این مسئله شامل احزاب کمونیستی در اندونزی، فیلیپین، مالزی، ویتنام، میانمار، لائوس و نپال نیز می شود - که همه ی آنها تحت حمایت ح ک چ تأسیس شدند . بسیاری از رهبران این احزاب کمونیستی، چینی هستند؛ برخی از آن ها تا امروز هنوز در چین پنهان می شوند .



 

سایر احزاب کمونیستی برپایه ی مائوئستی عبارتند از راه درخشان آمریکای جنوبی و ارتش سرخ ژاپن، که فجایع آ نها توسط جامعه ی جهانی محکوم شده است .




 

یکی از تئور ی هایی که کمونیست ها به کار می برند، داروینیسم اجتماعی است . حزب کمونیست فرضیه ی رقابت بین گونه ها ی دارو ین را در ارتباط با روابط انسانی و تاریخ بشر، به کار میگیرد، اعتقاد دارد که جدال طبقاتی تنها نیروی جلوبرنده برای توسعه ی اجتماعی است . بنابراین، جدال، نخستین اعتقاد حزب کمونیست شد، ابزار ی بر ای کسب و نگه داشتن کنترل سیاسی . بیانات مشهور مائو به سادگی این منطق بقای اصلح را آشکار می کند : با وجود ۸۰۰ میلیون نفر، چگونه بدون جدال امکان پذیر است؟




 

یکی د یگر از بیانات مائو که مشابهاً مشهور است این است که انقلاب فرهنگی باید هر هفت یا هشت سال اجرا شود . به کارگیری مکرر قدرت ابزار مهمی برای ح ک چ برای نگه داشتن حکومتش در چین می باشد .


 

هدف استفاده از زور ایجاد رعب و وحشت است . هر جدال و جنبشی به عنوان تمرین رعب و وحشت خدمت کرد به طوری که مردم چین قلبشان به لرزه افتاد، به رعب و وحشت گردن نهادند و به تدریج تحت کنترل ح ک چ به بردگی گرفته شدند .


 

امروز، تروریسم دشمن اصلی جهان آزاد و متمدن شده است . تمرین ترور یسم خشونت آمیز ح ک چ، به برکت تجهیزات حکومت، در گستره ای وسیع بوده ، دوامش طولانی تر و نتایجش نابودکننده تر بوده است . امروز در قرن بیست و یکم، ما نبا ید این ویژگی به ارث برده شده ی حزب کمونیست را فراموش کنیم، زیرا آن قطعاً در سرنوشت ح ک چ، زمانی در آینده نقشی بسیار حساس را ایفا خواهد کرد
جهان ما نیازمند "حقیقت ، نیک خواهی ، بردباری " است ...
چهارشنبه 23 دی 1388  9:41 PM
تشکرات از این پست
hhhhhhhhhh
hhhhhhhhhh
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 407
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:جداسازي اعضاي بدن انسان هاي زنده در چين"

وای ی ی ی-چقدر وحشیانه
خاک پای رهبر
جمعه 25 دی 1388  12:20 AM
تشکرات از این پست
hadiiii
hadiiii
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : آذر 1388 
تعداد پست ها : 76
محل سکونت : تهران

پاسخ به:جداسازي اعضاي بدن انسان هاي زنده در چين"


نقل قول hhhhhhhhhh
وای ی ی ی-چقدر وحشیانه

وحشیگری ، تنها جزئی از هزاران صفات شیطانی کمونیست هاست که باعث کشت و کشتار مردم چین توسط حزب کمونیست شده ...
جهان ما نیازمند "حقیقت ، نیک خواهی ، بردباری " است ...
جمعه 25 دی 1388  11:49 PM
تشکرات از این پست
hadiiii
hadiiii
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : آذر 1388 
تعداد پست ها : 76
محل سکونت : تهران

پاسخ به:جداسازي اعضاي بدن انسان هاي زنده در چين"


ب- استفاده از دروغ برای توجیه خشونت

سطح تمدن می‌تواند توسط درجه‌ی خشونتی که در یك حکومت استفاده می‌شود مورد سنجش قرار گیرد. با توسل به استفادخشونت, رژیم‌های كمونیستی آشكارا مرحله‌ی قهقرایی بزرگی در تمدن بشریت به نمایش گذاشتند. متأسفانه, حزب كمونیست توسط كسانی كه معتقد بودند خشونت ابزاری اساسی و اجتناب‌ناپذیر برای توسعه‌ی جامعه می‌باشد, به عنوان پیشرفت‌گرایی در نظر گرفته شده است.

این پذیرش خشونت می‌بایستی به عنوان به‌كارگیری بی‌مانند و ماهرانه‌ی نیرنگ و دروغ توسط حزب كمونیست نگریسته شود كه ویژگی موروثی دیگری از ح‌ک‌چ می‌باشد.


”از دوران جوانی, ما درباره‌ی ایالات متحده به عنوان كشوری محبوب فكر می‌كردیم. معتقدیم كه این مسئله به خاطر این حقیقت است كه ایالات متحده هرگز نه چین را اشغال كرده, نه دست به هیچ حمله‌ای به چین زده است. به‌طور بنیادی‌تر این‌كه, مردم چین به‌خاطر ویژگی دمکراتیک و روشن‌فكر بودن مردم ایالات متحده برداشت خوبی از آن دارند.“


این گزیده از سرمقاله‌ای چاپ شده در روزنامه‌ی رسمی ح‌ک‌چ(حزب کمونیست چین)، شین‌هوا دیلی در 4 جولای 1947 می‌باشد. تنهاسه سال بعد, ح‌ک‌چ سربازانش را برای جدال با سربازان امریكایی به شمال كره فرستاد و امریكایی‌ها را به عنوان شیطانی‌ترین امپریالیسهای جهان به تصویر كشید. هر فرد چینی کشور چین از خواندن این سرمقاله که بیش از 50 سال پیش نوشته شده متحیر می‌شود. ح‌ک‌چ تمامی انتشاراتی را که عباراتی نظیر چند سطر اخیر را نقل قول کنند ممنوع اعلام کرده و نسخه‌های بازنویسی شده را منتشر کرده است.
ح‌ک‌چ(حزب کمونیست چین) از زمان به قدرت رسیدن, در هر جنبشی، از جمله از بین بردن ضد انقلابیون (1953-1950), ”همكاری“ مردم و مؤسسات خصوصی (1957-1954)، جریان ضد راست‌گراها (1957), انقلاب فرهنگی (1976-1966), قتل عام میدان تیان‌آن‌من (1989) و اخیراً آزار و شكنجه‌ی فالون گونگ از سال 1999، ترفندهای مشابهی را به‌كار برده است. شرم‌آورترین مثال آن آزار و شكنجه اندیشمندان در سال 1957 بود. ح‌ک‌چ اندیشمندان را فرا خواند تا عقایدشان را ارائه دهند, اما پس از آن با استفاده از سخنرانی‌هایشان به عنوان مدركی برای ”جرم‌شان“ آن‌ها را به عنوان ”راست‌گرایان“ آزار و شكنجه كرد. هنگامی كه برخی آزار و شكنجه را به عنوان توطئه یا ”دسیسه‌ی مخفیانه“ مورد انتقاد قرار دادند, مائو علناً اظهار داشت، ”آن دسیسه‌ای مخفیانه نیست, بلكه شگردی آشكار است.“


فریب و دروغ نقش بسیار مهمی را در به‌دست آوردن و نگه‌داشتن كنترل ح‌ک‌چ ایفا كرده است. چین از طولانی‌ترین و كامل‌ترین تاریخ در جهان برخوردار است و اندیشمندان چینی از زمان‌های باستان والاترین ایمان را در تاریخ داشته‌اند. چینی‌ها از تاریخ برای ارزیابی واقعیت جاری و حتی برای کسب رشد معنوی شخصی استفاده كرده‌اند. ح‌ک‌چ برای این‌كه تاریخ را به خدمت حکومت كنونی درآورد, تغییر حقایق تاریخی و سرپوش گذاشتن بر آن‌ها را به انجام رسانده است. ح‌ک‌چ در تبلیغات و دروغ ‌پردازی‌هایش تاریخ را از دوره‌های دوری، حتی از دوره‌ی ”بهار“ و ”پاییز“ (476- 770 ق.م) و دوره‌ی ”كشورهای درحال جنگ“ (221 ـ 475 ق.م) تا انقلاب فرهنگی اخیر بازنویسی كرده است. یك چنین تحریفات تاریخی، از سال 1949 درطول بیش از 50 سال ادامه داشته و تمام تلاش‌ها برای بازسازی حقایق تاریخی به‌طور بی‌رحمانه‌ای توسط ح‌ک‌چ مسدود شده و نابود شده است.


هنگامی‌كه خشونت آن‌قدر ضعیف می‌شود که نمی‌توان کنترل را برپا داشت، ح‌ک‌چ به فریب و دروغ متوسل می‌شود که چهره‌ی خشونت را می‌پوشاند و آن‌را توجیه می‌کند.


باید پذیرفت كه فریب و دروغ توسط حزب كمونیست خلق نشد, بلكه اعمال افراد شرور دوران كهن هستند كه حزب كمونیست بدون هیچ‌ شرمی آن‌ها را به‌‌كار برده است. ح‌ک‌چ زمین را به دهقانان, كارخانه‌ها را به كارگران, آزادی و دمكراسی را به اندیشمندان و صلح را به همگان قول داد. هیچ‌كدام از این عهد و پیمان‌ها هرگز تحقق پیدا نكرده است. یك نسل از چینی‌های درگذشته فریب خورد و نسل دیگری به فریب خوردن ادامه
می‌دهند. این بزرگترین مصیبت مردم چین، اسف‌انگیزترین سیمای ملت چین می‌باشد
 
جهان ما نیازمند "حقیقت ، نیک خواهی ، بردباری " است ...
یک شنبه 27 دی 1388  9:47 PM
تشکرات از این پست
hadiiii
hadiiii
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : آذر 1388 
تعداد پست ها : 76
محل سکونت : تهران

پاسخ به:جداسازي اعضاي بدن انسان هاي زنده در چين"

پ - اصول دائماً درحال تغییر

در مناظره ی ریاست جمهوری امریکا در سال ۲۰۰۴ در تلویزیون، یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری گفت که یک فرد زمانی که نیاز داشته باشد، می تواند تاکتیک را تغییر دهد ، اما هیچ گاه نبایستی عقاید یا ارزش های اصلی خود را تغییر دهد ، در غیر این صورت وی قطعاً قابل اعتماد نیست . این گفته واقعاً اصلی عمومی را مشخص می کند .


حزب کمونیست یک مثال نمونه است . به عنوان مثال، ح ک چ از زمان تأسیس خود از ۸۰ سال پیش، ۱۶ کنگره ی نمایندگان ملی را برگزارکرده و ۱۶ بار قانون اساسی حزب را اصلاح کرده است . ح ک چ در طی ۵ دهه از زمان به قدرت رسیدن خود، ۵ اصلاحیه ی اصلی را در قانون اساسی چین ایجاد کرده است .

ایده ال حزب کمونیست مساوات اجتماعی در جهت جامعه ای کمونیستی است . امروزه به هرحال، چینِ تحت کنترل کمونیست، ملتی با جدی ترین نابرابری های اقتصادی در دنیا شده است .

بسیاری از اعضای ح ک چ ثروتمند فاسد شده اند درحالی که کشور ۸۰۰ میلیون نفر دارد که در فقر به سر می برند . تئوری های راهنمای ح ک چ با مار کسیسم - لنینیسم آغاز شد ، که مائو ئیسم و سپس افکار دِنگ و اخیراً نمودهای سه گانه جیانگ به آن اضافه گردید . مارکسیسم - لنینیسم و مائوئیسم با تئوری های دِنگ و ایدئولوژی جیانگ ابداً موافق نیستند - در واقع در تضاد با آنها هستند .
این معجونی از تئوری های کمونیستی به کارگرفته شده توسط ح ک چ، در واقع در تاریخ بشریت چیزی نادر است . اصول شکل گیری حزب کمونیست به طور وسیعی در تضاد با یکدیگر بوده اند .

از ایده ی تلفیق جهانی ارتقاء دولت ملی تا ملی گرایی افراطی امروز ، از نابودی تمامی مالکیت های خصوصی و تمامی طبقات استعمارگرانه تا نگرش امروزین حمایت از سرمایه داری برای پیوستن به حزب؛ اصول دیروز با تغییر بیشتر محتمل فردا ، در سیاست های امروز برعکس شده است . بدون توجه به این که ح ک چ هر چند وقت یکبار اصول خود را تغییر می دهد، هدف، آشکارا باقی می ماند : به دست آوردن و نگه داشتن قدرت و استمرار بخش یدن به کنترل تمام عیار جامعه .

در تاریخ ح ک چ بیش از ده ها جنبش بوده است که در جدال با زندگی و مرگ هستند . در حقیقت تمامی این جدال ها مصادف با انتقال قدرت به دنبال تغییرات در اصول اساسی حزب بوده است .
هر تغییری در اصول، از یک بحران اجتناب ناپذیری نشأت گرفته است که حزب با آن مواجه شد و تهدیدی بر ای مشروعیت و حیات آن بود .
خواه آن همکاری کردن با حزب کومین تانگ باشد ، یک سیاست خارجی طرفدار ایالات متحده ، اصلاح اقتصادی و توسعه ی تجارت ، یا حمایت از ملی گرایی باشد - هر یک از این تصمیمات در زمان یک بحران روی داد و همگی با به دست آوردن یا قوام گرفتن قدرت سروکار داشتند .


هر چرخه از رنج یک گروه از آزار و شکنجه ای که متعاقب معکوس آن آزار و شکنجه بود، با تغییراتی در اصول اساسی ح ک چ ارتباط داشته است .
یک ضرب المثل غربی می گوید که حقایق قابل دوام و دروغ ها ناپایدار هستند . در این گفته دانایی وجود دارد ....
جهان ما نیازمند "حقیقت ، نیک خواهی ، بردباری " است ...
دوشنبه 28 دی 1388  10:34 PM
تشکرات از این پست
hadiiii
hadiiii
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : آذر 1388 
تعداد پست ها : 76
محل سکونت : تهران

پاسخ به:جداسازي اعضاي بدن انسان هاي زنده در چين"

ت- چگونه سرشت حزب جایگزین سرشت بشری می شود و آن را از بین می برد


حزب کمونیست چین(ح ک چ) یک رژ یم خود کامه ی لنینیستی است . از زمان آغاز کار ح ک چ، سه خط مشی اساسی بنا نهاده شده است، یعنی خط مشی روشنفکرانه، خط مشی سیاسی و خط مشی سازماندهی . خط مشی روشنفکرانه به بنیاد فلسفی حزب کمونیست اشاره می کند . خط مشی سیاسی به برنامه ریزی اهداف می پردازد . خط مشی سازماندهی مربوط می شود به این که چگونه اهداف از درون قالب سازمان دهی مشخص به دست می آیند .

اولین و مهمتر ین نیاز تمامی اعضاء ح ک چ و آنهایی که تحت حکومت آن هستند اطاعت بی چون و چرا از فرامین است . این آن چیزی است که خط مشی سازمان دهی به آن می پردازد .

در چین، اکثریت مردم درباره ی شخصیت دوگانه ی اعضاء ح ک چ آگاهی دارند . در محافل خصوصی، اعضاء ح ک چ موجودات انسانی عادی با احساس شادی، خشم، اندوه و لذت هستند . آن ها دار ای شایستگی ها و نواقص موجودات بشری عادی هستند . ممکن است والدین، شوهران ، زنان یا دوستان باشند . اما در بالا ی سرشت و احساسات بشر ی، سرشت حزب قرار دارد که برطبق نیازهای حزب کمونیست، فراسو ی نهاد بشری می رود . بدین ترتیب انسانیت، نسبی و قابل تغییر می شود، درحالی که سرشت حزب، مطلقِ ورای هرگونه تردید و چالش می شود .

در طی انقلاب فرهنگی، این خیلی عادی بود که پدران و پسران همدیگر را شکنجه می کردند . شوهران و زنان بایکدیگر مبارزه می کردند، مادران و دختران درباره ی یکدیگر گزارش می دادند و شاگردان و معلمان باهمدیگر بسان دشمنان رفتار می کردند . در این موارد، سرشت حزب کشمکش و نفرت را برمی انگیخت . در اوایل دوره ی حکومت ح ک چ، بسیاری از مقامات رده بالای ح ک چ به خاطر این که اعضای خانواده شان به عنوان طبقات دشمن برچسب زده شدند، بی پشتوانه گشتند . این موضوع، مجدداً بواسطه ی ماهیت حزب هدایت شد .

قدرت سرشت حزب بر فرد از روند درازمدت شستشوی مغزی ح ک چ نشأت میگیرد . این آموزش ها از پیش دبستانی و مهد کودک ها آغاز گشت ، جایی که در جواب سؤالات، به پاسخ های در حمایت از حزب جایزه داده می شود، پاسخ هایی که از عقل سلیم یا سرشت بشری کودک تبعیت نمی کنند . دانش آموزان زمانی که وارد دبستان، دوره ی راهنمایی و تمام مسیر تا دانشکده می شوند، از آموزش سیاسی برخوردار می شوند و یاد می گیرند که از پاسخ های استاندارد در حمایت از حزب پیروی کنند، در غیر اینصورت ،مجاز به گذراندن امتحان و فارغ التحصیل شدن نیستند .

یک عضو حزب، بدون توجه به این که شخصاً چگونه احساس میکند، زمانی که در معرض عموم صحبت می کنند باید سازگار با خط مشی حزب باقی بماند .

ساختار سازمانی ح ک چ، هرمی عظیم است ، با قدرت مرکزی در رأس که تمامی سلسله مراتب را کنترل می کند . این ساختار منحصربه فرد یکی از مهمترین و یژگی های ر.ژ.ی.م ح ک چ است، که به ساختن همسانی بی چون و چرا کمک می کند . امروزه ح ک چ کاملاً به نهادی سیاسی در جدال برای حفظ منافع شخصی انحطاط یافته است .

آن د یگر به دنبال هیچ یک از اهداف برجسته ی کمونیسم نیست . به هر حال ساختار سازمانی کمونیسم باقی مانده و نیاز آن به پیروی بی چون و چرا تغییر نکرده است . این حزب ، درحالی که خودش را در صدر بشریت و سرشت بشر ی قرار می دهد، هر سازمان یا شخصی را که برا ی قدرت خودش زیان آور یا به طور بالقوه زیان آور می پندارد از میان برمی دارد، خواه شهروندان عادی باشند یا مقامات رده بالای ح ک چ .
جهان ما نیازمند "حقیقت ، نیک خواهی ، بردباری " است ...
یک شنبه 4 بهمن 1388  1:07 AM
تشکرات از این پست
hadiiii
hadiiii
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : آذر 1388 
تعداد پست ها : 76
محل سکونت : تهران

پاسخ به:جداسازي اعضاي بدن انسان هاي زنده در چين"


ث - روحی شیطانی در مقابله با طبیعت و سرشت بشری

هر چیزی زیر آسمان چرخه ی حیاتی از تولد، بلوغ، انقراض و مرگ را تجربه می کند .
برخلاف رژ یم کمونیستی، جوامع غیرکمونیستی، حتی آنهایی که تحت حکومت تک حزبی غیرقابل انعطاف و یا دیکتاتوری در رنج هستند، تا اندازه ای جایگاه های خودسازمان دهنده و خودمختار را مجاز می دانند . جامعه ی چین باستان در حقیقت بر طبق ساختاری دوگانه مورد حکمرانی قرار می گرفت . در مناطق روستایی، طوایف مرکز سازمان اجتماعی مستقل بودند، درحالی که مناطق شهری حول اتحادیه ی صنفی سازمان دهی می شدند .
ر.ژ.ی.م نازی که شاید مستبدترین رژ یم تحت حکومت دیکتاتوری جز حزب کمونیست بود، هنوز حقوق مالکیت خصوصی را مجاز میدانست . ر.ژ.ی.م های کمونیستی هر شکلی از تشکل های اجتماعی یا عناصر مستقل از حزب را ریشه کن کردند، آن ها را با ساختارهای قدرت به شدت متمرکز از بالا تا پایین جایگزین کردند .


اگر ساختارهای اجتماعی پایین به بالا اجازه می دهند که خودمختاری افراد یا گروه ها به طور طبیعی وجود داشته باشند، پس ر.ژ.ی.م کمونیستی در ذات خود ضد طبیعت است .
حزب کمونیست معتقد به هیچ استاندارد جهانی برا ی سر شت بشر نیست . مفاهیم خوبی و پلیدی، همین طور قوانین و احکام،بطور خودسرانه ای دست کاری شدند . کمونیست ها کشتن را جایز نمی شمرند، مگر برای کسانی که به عنوان دشمنان حزب کمونیست طبقه بندی می شوند . از عشق به والدین استقبال میشود بجز برا ی والدینی که به عنوان طبقات دشمن تلقی می شوند .

نیک خواهی، درستی، اخلاق ، خردو وفاداری همگی خوب هستند، اما زمانی که حزب مایل نیست یا نمی خواهد این خوبیهای باستا نی را مورد ملاحظه قرار دهد ، موجه نیستند . حزب کمونیست استانداردهای جهانی برای سرشت بشر را کاملاً از میان برمی دارد و خودش ر ا براساس اصولی بنا می نهد که در تضاد با سرشت بشر است .
جوامع غیرکمونیستی عموماً طبیعت دوگانه ی خوبی و اهریمنی انسانیت را در نظر می گیرند و برای حفظ تعادل در جامعه بر پیمانهای اجتماعی تثبیت شده تکیه می کنند . اما در جوامع کمونیستی مفهوم سرشت انسانی انکار میشود و هم خوب و هم بد مورد قبول واقع نمی شوند . بر طبق نظریه ی مارکس، از بین بردن مفاهیم خو بی و بدی کاملاً به از میان برداشتن ساختار روبنایی جامعه ی کهن کمک می کند .
حزب کمونیست به خداوند اعتقاد ندارد و حتی احترامی برای طبیعت فیزیکی قائل نیست . این شعار ح ک چ در طول انقلاب فرهنگی بود :
با آسمان نبرد کن ، با زمین بجنگ ، با انسان ها نزاع کن - در اینها لذت بی پایانی نهفته است . عذابی عظیم بر مردم چین و سرزمین چین تحمیل شد .

چینی ها به طور سنتی به وحدت آسمان و موجودات انسانی اعتقاد دارند . لائوذی در کتاب دائو دِ جینگ ( تائو ته چینگ ) بیان کرد، انسان از زمین پیروی می کند، زمین از آسمان پیروی می کند، آسمان از دائو پیروی می کند و دائو از آن چه که طبیعی است پیروی می کند . موجودات انسانی و طبیعت در میان یک ارتباط هماهنگ در کیهان پایدار وجود دارند .

حزب کمونیست نوعی موجود است، به هرحال آن در تضاد با طبیعت، آسمان، زمین و نوع بشر است . آن روحی شیطانی علیه کائنات است .
جهان ما نیازمند "حقیقت ، نیک خواهی ، بردباری " است ...
چهارشنبه 7 بهمن 1388  12:48 AM
تشکرات از این پست
hadiiii
hadiiii
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : آذر 1388 
تعداد پست ها : 76
محل سکونت : تهران

پاسخ به:جداسازي اعضاي بدن انسان هاي زنده در چين"


ج - برخی از ویژگی های تسخیر شیطانی

سازمان های حزب کمونیست خودشان هرگز در فعالیت های تولیدی و سازنده شرکت نمی کنند . زمانی که قدرت را به چنگ می آورند، خودشان را به مردم میچسبانند و آن ها را کنترل و از آن ها به نفع خود استفاده می کنند . به خاطر ترس از دست دادن کنترل، سیطره شان را بر اصلی ترین بخش جامعه گسترش می دهند . آنها

ذخایر تولید را به انحصار خود در می آوردند و ثروت را از دست جامعه بیرون میکشند . در چین، ح ک چ همه جا گسترش می یابد و همه چیز را کنترل می کند ، اما هیچ کسی هرگز اسناد حسابداری ح ک چ را به غیر از اسناد حسابداری دولت، هیأت حاکمه ی محلی و مؤسسات ندیده است . از حکومت مرکزی گرفته تا کمیته های محلی در مناطق روستایی، کارمندان شهرداری همیشه در رده ی پایین تر از کادرهای کمونیست هستند ، بنابر این هیأت های حاکمه ی مربوط به شهرداری مجبورند از دستورات کمیته های حزب کمونیست همان سطح پیروی کنند . هزینه های حزب توسط واحدهای شهرداری تأمین می شود و به نام سیستم شهرداری ثبت می شود .

نظام ح ک چ مانند روح اهریمنی تسخیر کننده ی غول آسا، شبیه سایه ای که چ یزی را تنگاتنگ دنبال می کند به هر واحد و سلول جامعه ی چین می چسبد . با ظریف ترین شبکه عروقی زالو صفتانه ی خودش عمیقاً به درون هر مویرگ و سلول جامعه نفوذ می کند و بدین طریق جامعه را کنترل کرده و از آن به نفع خود بهره برداری می کند .
.
ساختار بیمارگونه ی تسخیرشیطانی، در گذشته در تاریخ بشر نیز به صورت نسبیی یا موقتی وجود داشته است . اما هرگز برای مدت بسیار طولانی فعالیت نداشته و جامعه را به طور کامل، همانطور که حزب کمونیست آن را تحت سیطره دارد، کنترل نکرده است . .
به این علت ، کشاورزان چینی در یک چنین فقر و جان کندن بسر می برند . آنها نه تنها مجبورند از ادارات مربوط به شهرداری قد یمی حمایت کنند، بلکه مجبورند از همان تعداد یا حتی تعداد بیشتری از کادرهای کمونیست حمایت کنند . بدین دلیل، کارگران چینی به تعداد وسیعی کارهایشان را از دست دادند . رگ های خون مکنده ی همه جا حاضرِ تسخیر کننده ی ح ک چ، برای سال های زیادی سرمایه ها را از کارخانه هایشان بیرون کشیده است .

بدین علت ، روشنفکران چینی درمی یابند که به دست آوردن آزادی روشن فکری بسیار مشکل است . علاوه بر مباشرانشان، سایه های ح ک چ همه جا حاکم هستند، هیچ کاری انجام نمی دهند به جز کنترل مردم . یک روح تسخیرکننده باید ذهن فرد تسخیر شده را کاملاً در کنترل خود داشته باشد تا برا ی خودش انرژی را تخلیه کند .
.
بر طبق دانش سیاسی مدرن ، قدرت از سه منبع اصلی سرچشمه میگیرد :
زور، ثروت ، دانش .
حزب کمونیست هرگز در استفاده از کنترل انحصاری و فشار و تهد ید برای چاپیدن دارایی مردم ترد یدی به خود راه نداده است . مهم تر این که، آن مردم را از آزاد ی بیان و مطبوعات محروم کرده است . آن روح و قدرت اراده ی مردم را به خاطر حفظ کنترل بی چون چرای قدرت خود نابود کرده است . از این نقطه نظر، تسخیر شیطانی ح ک چ، جامعه را به حدی شدید در کنترل خودش می گیرد که به سختی می تواند با هریک از ر.ژ.ی.م های جهان مقایسه شود .
جهان ما نیازمند "حقیقت ، نیک خواهی ، بردباری " است ...
سه شنبه 13 بهمن 1388  12:36 AM
تشکرات از این پست
hadiiii
hadiiii
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : آذر 1388 
تعداد پست ها : 76
محل سکونت : تهران

پاسخ به:جداسازي اعضاي بدن انسان هاي زنده در چين"

چ - خود را بیازمایید و از مالکیت ح ک چ رهایی یابید

در بیانیه ی کمونیست ، اولین سند برنامه ریزی شده ی حزب کمونیست، مار کس اظهار داشت که در سال ۱۸۴۸ ، یک روح دائماً به اروپا سر میزند - روح کمونیسم . بیش از یک قرن بعد، کمونیسم بیشتر از یک روح به یاد ماندنی است . آن یک جسم ملموس و مادی را تسخیر کرده است . آن همانند یک اپیدمی در سراسر جهان پخش شد، ده ها میلیون نفر را کشت و دارایی و آزادی فکر و روح را از صدها میلیون نفر گرفت .
. .
اصول اساسی حزب کمونیست، برداشتن مالکیت خصوصی به منظور از بین بردن طبقه ی استثمارگر می باشد . مالکیت خصوصی پایه ی حقوق همه ی جوامع می باشد و اغلب فرهنگ ملی را با خود به همراه دارد .

افرادی که از مالکیت خصوصی محروم می شوند همچنین آزادی فکر و روح را از دست می دهند . آنها ممکن است برای کسب حقوق سیاسی و اجتماعی، آزادی را بیشتر از دست دهند .

ح ک چ در مواجهه با بحران بقاء، مجبور شد در سال های ۱۹۸۰ در اقتصاد چین دگرگونی ایجاد کند . برخی از حقوق مالکیت خصوصی به مردم بازگردانده شد . این کار در ماشین کنترل کننده ی دقیق و عظیم ح ک چ شکافی ایجاد کرد . همان طور که اعضای ح ک چ برای جمع آوری ثروت شخصی شان مبارزه می کنند ، این شکاف بزرگ شده است .

ح ک چ ، یک روح تسخیر کننده ی اهریمنی حمایت شده توسط فشار، فریب و تغییرات متناوب در ظواهر و سیمایش، هم ا کنون علایم فروپاشی، عصبی شدن در هر اختلال بی اهمیتی را نشان داده است . آن با جمع آوری ثروت بیشتر و محکم تر کردن کنترل برای بقاء مبارزه می کند، اما این اعمال فقط به تشدید بحران کمک می کند .
. .
چینِ امروز موفق به نظر می رسد، اما برخوردهای اجتماعی به حدی افزایش یافته که هرگز قبلاً دیده نشده است . ح ک چ با به کارگیری دسیسه های سیاسی از گذشته ، ممکن است به برخی از انواع عقب نشینی در جبران خسارت قتل عام میدان "تیان آن من" یا فالون گونگ دست بزند یا گروه دیگری را که انتخاب می کند دشمن سازد ، بدین طریق به تمرین قدرت رعب و وحشت ادامه دهد .

به ملت چین، در مواجهه با چالش ها در طی یکصد سال گذشته با واردات تسلیحات، دگرگونی در نظام ها و نمایش انقلابات افراطی و خشونت آمیز پاسخ داده شده است . موجودات بی شماری از بین رفته و باستانی ترین فرهنگ چینی ها رها شده است . به نظر می رسدکه پاسخ ها به شکست منجر شده اند . هنگامی که آشفتگی و اضطراب افکار چینی ها را اشغال کرد، ح ک چ از این فرصت بهره برداری کرد و وارد صحنه شد و سرانجام این آخرین تمدن باستانی بجای مانده در جهان را تحت کنترل خود گرفت .
.

در چالش های آتی، مردم چین بطور اجتناب ناپذیری مجبورند دوباره دست به انتخاب بزنند . بدون درنظر گرفتن این که چگونه انتخاب انجام می شود، هر فرد چینی باید درک کند که امید هرچند ناچیزی به ح ک چ آسیب وارد شده به ملت چین را وخیم تر کرده و انرژی تازه ای را به داخل این ح ک چ تسخیر کننده ی شیطانی تزریق خواهد کرد .


ما باید تمامی توهمات را رها کنیم بدون این که تحت تأثیر نفرت ، طمع یا تمایلات باشیم، به طور کامل خودمان را بیازماییم . فقط پس از آن می توانیم خودمان را از شر کنترل هراس انگیز ۵۰ ساله ی تسخیر روح ح ک چ خلاص نماییم . به نام ملتی آزاد ، ما می توانیم تمدن چین را بر اساس ارزش گذاشتن به طبیعت بشر و شفقت برای همه دوباره بنا نهیم .
جهان ما نیازمند "حقیقت ، نیک خواهی ، بردباری " است ...
یک شنبه 18 بهمن 1388  9:05 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها