آشنايي با جنگ جهاني دوم (1939-1945)
جنگ جهانی دوم، دومین جنگ فراگیر است كه از سپتامبر 1939 آغاز شد و اوت 1945 پايان يافت.
اين جنگ علاوه بر اروپا، در بخشهای گستردهای از قاره آسیا و آفریقا تأثیرات مخرب عمدهای برجای گذاشت و كشورهای اسلامی، از جمله ایران را درگیر خود كرد.
علل اصلی جنگ جهانی دوم عبارت بود از اشتباهات عهدنامه ورسای (7 مه 1919) كه ظاهراً به جنگ جهانی اول پایان داد، همچنين پیامدهای بحران اقتصادی سال 1929 و از همه مهمتر رقابت سیاسی فاشیسم و دموكراسیهای غربی و ماركسیسم. عامل اخیر چنان مؤثر بود كه نبرد میان كشورهای درگیر، به شكل بیسابقهای، عموم مردم را به قلمرو جنگ كشاند، به طوری كه در پایان جنگ تعداد كشتهشدگان نظامی و غیرنظامی تقریباً با هم برابری میكرد.
این جنگ، كه بین دو بلوك متحدین (آلمان و ایتالیا و ژاپن) و متفقین (انگلیس و فرانسه و آمریكا و شوروی) درگرفت، به لحاظ گستردگی جغرافیایی و قدرت تخریب منابع انسانی و طبیعی، بیهمتا بوده است.
وضع اسفبار زندگی مردم آلمان به دنبال شكست در جنگ جهانی اول و الزام دولت آلمان به پرداخت غرامت جنگی سنگین، ظهور آدولف هیتلر را كه عامل اصلی شروع جنگ جهانی دوم بود، تسهیل كرد.
وی كه شكست آلمان را نتیجه توطئه یهودیان و كمونیستها میدانست، نه تنها خواستار تجدیدنظر در عهدنامه ورسای شد، بلكه با طرح شعار پان ژرمنیسم و با اعلام برتری كامل نژاد ژرمن، حق گسترش قلمرو آلمان تا سرزمین ملتهای اسلاو در اروپای مركزی و شرقی را مسلّم انگاشت و تبعیض نژادی را اساس جهانبینی خود قرار داد و به همین شكل در صدد گسترش نفوذ خود در دیگر نقاط جهان برآمد.
از سوی دیگر جامعه ملل، ایتالیا را به سبب اشغال اتیوپی در سال 1935، تحریم اقتصادی كرد و این امر به ایجاد محور رُم ـ برلین در سال 1936 انجامید.
پس از جنگ جهانی اول، بریتانیا، روسیه، فرانسه و آمریكا، حدود 78 میلیون كیلومتر مربع از خاك كره زمین (بیش از نیمی از خشكیهای جهان) را در اختیار داشتند. در مقابل، سرزمینهای متعلق به آلمان، ایتالیا و ژاپن مجموعاً به حدود 6/2 میلیون كیلومتر مربع میرسید.
این تفاوتها بیانگر چرایی عزم كشورهای كامیاب (بریتانیا، روسیه، فرانسه و آمريكا) در حفظ مرزهای موجود و اجتناب آنها از جنگ و در عین حال دلیل تداوم ناخرسندی فزاینده آلمان، ایتالیا و ژاپن بود. این امر 3 كشور اخیر را در طول 20 سال ترك مخاصمه (1919ـ 1939)، به سوی توسعه ابزارهای جنگی كشاند و آنها را به گسترش سرزمینهایشان واداشت و ستیزهجوییهای آنها اسباب جنگ جهانی دوم را فراهم آورد.
اشغال پراگ، پایتخت لهستان، به دست ارتش آلمان برای متفقین تحملپذیر نبود. اتحاد جماهیر شوروی، كه به قدرت مقاومت دولتهای غربی در برابر آلمان اطمینان نداشت، ترجیح داد به آلمان نزدیك شود. پیمان عدم تعرض آلمان و شوروی در 23 اوت 1939، نگرانی هیتلر را از جنگ در دو جبهه زدود.
در اول سپتامبر 1939، ارتش آلمان به لهستان حمله برد و در 3 سپتامبر انگلیس و فرانسه به رایش آلمان اعلام جنگ كردند. لهستان در كمتر از یك ماه از ارتشهای آلمان و شوروی شكست خورد و زمینه برای حمله به دیگر مناطق فراهم آمد.
در آغاز، آلمان و متحدانش در تمام جبهههای مغرب و مشرق اروپا و خاورمیانه و خاور دور به پیروزیهای گستردهایدست یافتند. از پاییز 1942، اوضاع تغییر كرد و اولین نشانههای شكست متحدین پدیدار شد.
اشغال سرزمینهای شوروی باعث اتحاد متفقین با این كشور شد و زمینه را برای تصرف سرزمینهای از دست رفته فراهم كرد. در اواخر نوامبر 1942، ارتش سرخ شوروی در جبهههای مشرق، ضدحمله گسترده خود را در حوضه ولگا در شمال و استالینگراد در جنوب آغاز كرد و تا 2 فوریه 1943، كلیه قوای آلمان را سركوب كرد.
ارتش سرخ شوروی، بهرغم مقاومتهای سرسختانه قوای آلمانی در سایر نقاط شوروی، به پیشروی ادامه داد و توانست همه سرزمینهای تصرف شده را پس بگیرد. بدین ترتیب در اوایل سال 1943، دولتهای محور، ابتكار عمل را در كلیه جبههها از دست داده بودند.
پساز گردهمایی سران انگلیس و آمریكا و شوروی در اجلاس تهران (28 نوامبر ـ اول دسامبر 1943)، آمریكا و انگلیس مشغول تدارك حملهای شدند كه بزرگترین عملیات نظامی جنگ جهانی دوم به شمار میرفت.
روسها نیز در بهار 1944، همزمان با حمله نیروهای مشترك آمریكا و انگلیس در شمال نورماندی، تهاجم بزرگ خود را در حوضه دنیپر آغاز كردند و از آنجا به رومانی و بلغارستان و سپس آلمان حملهور شدند.
در جبهه غرب، سپاه مشترك آمریكا و انگلیس پس از پس گرفتن پاریس در 25 اوت، به سوی مرزهای آلمان پیشروی كرد و به این ترتیب، از فوریه 1945 از مشرق و مغرب به خاك آلمان هجوم بردند.
هیتلر كه از قرارگاه زیرزمینی خود در برلینِ تحت محاصره، ناامیدانه به مقاومت ادامه میداد، وقتی خبر مرگ موسولینی را شنید، در 30 آوریل 1945 خودكشی كرد و دولت جدید آلمان را دونیتس، فرمانده نیروی دریایی، در ایالت شلسویگ تشكیل داد و از متفقین تقاضای ترك مخاصمه كرد.
در 8 مه، سند قطعی تسلیم بیقید و شرط آلمان در برلین امضا شد و براساس تصمیماتی كه روزولت، استالین و چرچیل در اجلاس یالتا در فوریه 1945 گرفتند، این كشور به مناطق اشغالی تقسیم شد.
اما جنگ در خاور دور تا چند ماه دیگر ادامه داشت. ژاپن كه هنوز اندونزی، هندوچین، بخش مهمی از خاك چین و تعداد زیادی از جزایر اقیانوس آرام را در اشغال داشت، با مقاومت سرسختانه خود، موجب ترس متفقین از ادامه جنگی طولانی شده بود.
از همینرو، آمریكا مسئولیت پرتاب 2 بمب اتمی را بر شهرهای هیروشیما و ناگازاكی (به ترتیب در 6 و 9 اوت 1945)، پذیرفت و به این ترتیب سند تسلیم بیقید و شرط نیروهای مسلح ژاپن در 2 سپتامبر همان سال بر عرشه رزمناو آمریكایی میسوری به امضا رسید و جنگ كاملاً خاتمه یافت.
شمار تلفات نظامی این جنگ بیش از 23 میلیون تن و تلفات غیرنظامی آن بیش از 26 میلیون تن بوده است. در مورد میزان خسارات مالی و هزینههایی كه طرفین درگیر متحمل شدهاند نیز اطلاع دقیقی در دست نیست. با این حال، این جنگ از لحاظ هزینه به جنگ چهار تریلیون دلاری و از لحاظ تلفات انسانی به جنگی با تلفات چهل میلیون تن نیز موسوم شده است.
جنگ جهانی دوم بر سراسر جهان و نیز جهان اسلام تأثیرات گستردهای داشت كه برخی از آنها عبارتاند از:
- فروپاشی نظام چند قطبی و شكلگیری نظام دو قطبی شرق و غرب به رهبری شوروی و آمریكا،
- رنگ باختن نفوذ قدرتهای اروپایی مانند انگلیس، فرانسه، ایتالیا و آلمان در سیاستهای بینالمللی،
- شروع جنگ سرد به عنوان صحنه رقابت دو بلوك در قالب اتحادیهها و پیمانهای خاص،
- تحریك جنبشهای ضداستعماری و متعاقب آن استقلال مستعمرات و ایجاد چند كشور جدید.