مرحوم آقانجفی قوچانی صاحب کتاب سیاحت غربر و سیاحت شرق می گوید: با قافله‌ای از بیابان طبس می گذشتیم که به ناگاه از قافله جا ماندم و اسیر بیابان شدم؛ هرچه تلاش کردم فایده‌ای نداشت و بیشتر خسته می شدم، خدا...

چند تا از بچه‌های مدینه روی خاک نشسته بودند و مشغول خوردن نان خشک بودند، وقتی امام حسین (علیه‌السلام) از کنار آنها عبور کردند، به ایشان تعارف کردند و حضرت هم پذیرفت، بعد از اینکه حضرت، دعوت بچه‌ها را...

شما تا الان چند نفر را به در خانه امام زمان(عجل‌الله‌فرجه) آورده‌ایم؟ چند نفر را عاشق امام عصر(عجل‌الله‌فرجه) کرده‌ایم؟ اگر می توانید این کار را انجام بدهید ...

آیت الله وحید خراسانی می‌فرمایند: فردی در نجف وقتی برادر خانم شیرازی و از خواص مرحوم آیت‌الله سید عبدالهادی شیرازی بود، از دنیا رفت. آیت‌الله سید عبدالهادی شیرازی مجلس ختم گرفتند، من در این مجلس کنار...

یکی از شاگردان شیخ انصاری به نام شیخ عبدالرحیم تستری گفت: در حرم مطهر امام حسین علیه السلام بودم دیدم مرد و زنی وارد شدند و کودک فلجی را با خود دارند، زیارت کردند و از حرم مطهر خارج گردیدند من پس از زیارت...

هنگام نماز ظهر عاشورا، سعید بن عبدالله جلوی امام ایستاد و در مقابل تیرهای زهرآلود دشمنان ایستادگی کرد تا جایی که 13 تیر مسموم را با بدنش گرفت و بعد از نماز امام به زمین افتاد و در دامن حضرت به شهادت رسید

راهزنی به قصد غارت کاروان امام حسین(علیه‌السلام) منتظر رسیدن کاروان ماند، اما خواب بر او غلبه کرد و قافله و کاروان زوّار گذشتند و گرد و غبارشان بر سر و روی او ریخت. در همان هنگام این راهزن در خواب دید...

یکی از زوج‌هایی که اینجا نشسته‌اند، نوعروس و نوداماد هستند، چندی قبل یکی از دوستانم بهم زنگ زد و گفت می خواهم یه زوج تازه ازدواج کرده را با شکوه و جلالت به سفر کربلا بفرستم و تمام هزینه را هم می‌دهم؛ به...

طاهر بن عبدالله دمشقی گوید: من نَدیم یزید ملعون بودم و اکثر شب ها برای او صحبت می کردم و او را مشغول می نمودم، شبی از شب‌ها که سر یزید روی پای من بود و از حالت مستی به خواب رفته بود، از حرم ابی‌عبدالله...

هند، همسر یزید در یک خانواده یهودى در مدینه سکونت داشت، در ایام کودکى بر اثر بیمارى فلج شد و هر چقدر برای درمانش تلاش کردند بهبود نیافت و سرانجام آنها به حضرت علی(علیه‌السلام) متوسل شدند و حضرت به امام...