چرا بسياري از مردم نسبت به رياضيات بي علاقه اند؟
بي علاقگي به رياضيّات
شايد هيچ کس تاکنون نشنيده باشد که شخصي بگويد من از ادبيات انگليسي يا زيست شناسي متنفرم. البته همه مردم به اين رشته ها علاقمند نيستند اما بر عليه آن هم موضع گيري ندارند، اما در مقابل رياضيات و علومي که نيازمند
نويسنده: تيموتي گاورز
مترجم: پوريا ناظمي
مترجم: پوريا ناظمي
چرا بسياري از مردم نسبت به رياضيات بي علاقه اند؟
شايد هيچ کس تاکنون نشنيده باشد که شخصي بگويد من از ادبيات انگليسي يا زيست شناسي متنفرم. البته همه مردم به اين رشته ها علاقمند نيستند اما بر عليه آن هم موضع گيري ندارند، اما در مقابل رياضيات و علومي که نيازمند رياضيات پيچيده تر و پيشرفته هستند به طور کلي با يک موضع گيري و بداقبالي عمومي مواجهند. چه چيزي باعث مي شود بسياري از مردم در مواجهه با رياضيات در اولين فرصت آن را به کناري بگذارند و بقيه عمر از آن با نفرت ياد کنند؟به نظر مي رسد اين موضوع پيش از آنکه به خود رياضيات مربوط باشد به آموزش رياضيات برگردد. رياضيات به طور پيوسته اي بر روي خود ساخته مي شود و گسترش مي يابد و هنگام يادگيري بسيار مهم است که اين فرآيند را مد نظر قرار داد.
براي مثال، اگر شما به طور منطقي و درست با ضرب اعداد دو رقمي سازگار نشده باشيد احتمالاً نخواهيد توانست مهارت خوبي در درک و استفاده از قانون توزيع پذيري پيدا کنيد. بدون اين توانايي در انجام ضرب هاي چند جمله اي مانند ( x+3 ) ( x+2 ) دچار مشکل مي شويد و سپس نمي توانيد معادلات درجه دوم را به خوبي درک و حل کنيد و اگر شما نتوانيد معادلات درجه دوم را درک کنيد آنگاه در ضمن اين که چرا نسبت طلايي معادل
يکي از توصيه هاي قابل توجه، از ايده هايي نشات مي گيرد که من در اين کتاب بر آنها تأکيد کردم. در بالا تلويحاً اشاره کردم که تفاوتي ميان اين که از نظر تکنيکي توانايي داشته باشيم و اين که مفاهيم دشوار را درست درک کنيم، وجود دارد. اما در عين حال به نظر مي رسد کساني که در هر يک از اين دو زمينه به قابليت خوبي برسند، در زمينه ديگر نيز اين قابليت را به دست مي آورند.
در واقع اگر دريک موضوع رياضي به جاي آنکه به بحث درباره ماهيت اصلي آن پرداخته شود به قوانيني اشاره شود که آن موضوع با آن قوانين عمل مي کند آنگاه مي توان انتظار داشت که برخي از اين مشکلات کاهش پيدا کند.
اما چگونه مي توان اين تجربه را به کلاس درس برد؟ من اصلاً توصيه نمي کنم که تغييرات انقلابي و بنياديني صورت پذيرد اما تغييرات جزيي در شيوه هاي آموزشي مي تواند در اين زمينه کمک کند؛ مثلاً فرض کنيد که يک دانش آموز دچار اين اشتباه رايج باشد که
اما همان دانش آموز ممکن است با برخوردي مجرد نسبت به مسأله راحت تر برخورد کند. همان طور که در فصل دو گفتم تنها چيزي که لازم است در مرحله اول درباره توان ها دانسته شود قوانين ساده اي است که توان ها بر مبناي آن عمل مي کنند، که مهمترين آنها اين قانون است که
البته منظور و مطلوب اين نيست که کسي به يک دانش آموز ابتدايي روش و رويکرد مجرد را توضيح دهد، اما معلمان بايد نسبت به اين مفهوم آشنا باشند. مهمترين دست آورد اين روش اين است که مي توان بدون آنکه درگير درک عميق مفاهيم بود عملکرد آنها را تبيين کرد. شايد به نظر آيد که اين روش، شيوه چندان مناسبي نباشد، اما اغلب آموزش آن ساده تر است و اگر اساساً مفهومي فراتر از امکان عملکرد مفاهيم رياضياتي وجود داشته باشد مي توان آن مفاهيم را در امتداد اين مسير بيان و بررسي کرد.
منبع مقاله :
گاورز، تیموتی؛ ( 1391 )، ریاضیات، پوریا ناظمی، تهران: بصيرت، چاپ دوم
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}