نویسنده: آنتونی جیمز كرتیس
مترجم: دكتر فرامرز سهرابی



 

روانشناسی سلامت، نیاز روزافزون به اندازه گیری وسیعتر وضعیتهای سلامت را بیش از آمارهای صرف در مورد میزان ابتلا و مرگ و میر، مورد تصدیق قرار داده است. یكی از اندازه گیری هایی كه مورد قبول و پذیرش فزاینده ای می یابد، اندازه گیری كیفیت زندگی است. كیفیت زندگی یك ساختار مفهومی مشكل برای تعریف است با این حال، گروه كیفیت زندگی در سازمان بهداشت جهانی(WHOQOL)(1) برای یك كاسه كردن تعاریف قبلی تلاش كردند. آنها كیفیت زندگی را بعنوان «ادراك افراد از وضعیت زندگی در عرصه فرهنگ و سیستم ارزشی كه در آنجا زندگی می كنند در ارتباط با اهداف، انتظارات، معیارها و امور مهم» تلقی می كنند. كیفیت زندگی یك مفهوم با دامنه وسیعی است كه تحت تأثیر مجموعه ای از سلامت فیزیكی شخص، حالت روانشناختی، سطح استقلال (عدم وابستگی)،روابط اجتماعی و ارتباط آنها با نمودهای برجسته در محیط زندگی قرار گرفته است. همانگونه كه تعریف بیان می كند، كیفیت زندگی به قضاوت فرد و چگونگی رضایت و خشنودی آنها از زندگی مربوط می شود و شامل وضعیت سلامت است كه ممكن است این وضعیت شباهت كمی به وضعیت واقعی جسمانی آنها داشته باشد.
بعنوان مثال، در یك مطالعه كه در برگیرنده افراد تحت درمان بیماری فشارخون بالا(2) بود، بعضی از بیماران پس از برنامه درمانی، كیفیت زندگی خود را كمتر از دكتر خودشان درجه بندی كردند. در حقیقت بعضی بیماران و خانواده های آنها كیفیت زندگی آنها را كمتر از سطوح قبلی(‌پیش از درمان) درجه بندی می كنند. (جكوك(3) و دیگران، 1982). این امر ماهیت ذهنی كیفیت زندگی را نشان می دهد و این نیاز را تقویت می كند كه باید در مورد چگونگی احساس آنها بجای حدس، از خود بیماران سؤال شود.
در سالهای اخیر، متخصصان بهداشتی در تخمین كیفیت سازش یافتگی سالهای زندگی (QALYs) برای اختلالات متعدد به عنوان داور مورد استفاده قرار گرفته اند. آنها با تدارك اندازه گیری ارزش اجتماعی درمان براساس فواید فوری و آینده آن برای بیمار این كار را انجام می دهند (سكوینگتون(4)، 1995).
اخیراً گروه WHOQOL یك ابزار بین فرهنگی كیفیت زندگی تدوین كرده اند(WHOQOL100). این ابزار با بسیاری از گروهها من جمله بیمارانی كه بیماری های مزمن داشتند(مثل ورم مفاصل) آنهایی كه در وضعیت استرس و فشار بالایی قرار داشتند (‌مثل مهاجران و پناهندگان) و مراقبان غیررسمی افراد سالمند و معلول مورد استفاده قرار گرفته است (سكوینگتون، 1995). آن یك ابزار ارزیابی ذهنی خود- اجراست كه مشخصات روان سنجی خوبی دارد و طیف وسیعی از ابعاد مهم كیفیت زندگی مردم را در برمی گیرد.
تحقیق نشان می دهد كه در آنچه كه كیفیت زندگی را تشكیل می دهد نه تنها تفاوتهای فردی بلكه تفاوتهای بین فرهنگی نیز دخیل هستند. این امر اندازه گیری كیفیت زندگی را یك مسأله چالش انگیز می سازد (‌سزابو(5) همكاران، 1997).
هیلند و كِنیون(6)(1992) یك مدل ساختار كیفیت زندگی مرتبط با سلامت را ارائه داده اند كه ساختار ارزیابی های مثبت را در برمی گیرد. مقیاس سازش یافتگی با بیماری (هایلند و كنیون، 1992) نیز برای سنجش به شیوه مثبت طراحی شده كه در آن بیماری در زندگی بیمار سهیم است؛ همانطوری كه در عبارات زیر نشان داده شده است:
1-مریض شدن باعث شده است كه من ارزش زندگی را بیش از شرایط عادی زندگی بدانم.
2-من علیرغم مشكلاتم، از زندگی لذت می برم.
3-بیماریم ارزش دوستی را به من نشان داده است.
4-وقتی احساس خوبی دارم، واقعاً احساس خوشحالی می كنم.
5-بستگان من مشكلات مرا درك می كنند.
6-بیماریم به من كمك كرده است كه درباره خودم چیزهایی یاد بگیرم.
هیلند و كنیون(1992) تعداد 59 نفر را كه از بیماری انسداد ریوی رنج می بردند، مورد مطالعه قرار دادند(یك نوع بیماری كه شامل نفس نفس زدن و كاهش اساسی در فعالیتهای روزمره است). با استفاده از مقیاس هفت درجه ای، از "قویاً موافق" تا "قویاً مخالف" او دریافت كه سؤالات این مقیاس هم با سازش یافتگی فرد با بیماری و هم با رضامندی از معیارهای زندگی مرتبط است. این تحقیق نشان می دهد كه بیماری ممكن است پیامدهای مثبتی در كیفیت زندگی بیمار داشته باشد. مروری بر نظریه كیفیت زندگی و اندازه گیری بصورت جامع و خواندنی در كتاب باولینگ(7) (1997) آمده است.

ارزیابی كیفیت زندگی

* كیفیت زندگی یك ساختار فوق العاده با ارزش برای سنجش اینكه افراد چه احساسی درباره وضعیت سلامت خود دارند، می باشد.
* ماهیت ذهنی كیفیت زندگی، روایی و اعتبار فرهنگی ساختار آن را یك مسأله چالش انگیز می سازد.
* مسایل اخلاقی موجود در كیفیت زندگی این سؤال را مطرح می كند كه آیا ممكن است ارزشی برای زندگی قایل شد؟ ارزشگذاری به زندگی به چه معنی است؟ افراد و اعضای خانواده آنها ممكن است از جامعه دیدگاه های متفاوتی داشته باشند. مثلاً چه كسی و به چه مدتی از یك بیماری تنفسی جان سالم بدر می برد. مشكلات اخلاقی نیز در اینجا وجود دارد (‌آیا زندانیان حبس ابد با كسانی كه برای جراحی سرنوشت ساز(‌مرگ و زندگی) را تجربه می كند شانس مساوی دارند؟)
تحقیق هیلند و كنیون (1992) درباره كیفیت زندگی اظهار می دارد كه ممكن است بیماران با یادگیری بیشتری در مورد خودشان و تشكر از بستگان و دوستان، تغییرات مثبتی در زندگی خود به وجود آورند.

پی‌نوشت‌ها:

1.World Health Organisation Quality of Life
2.Hypertension
3.Jachuk et al
4.Skevington
5.Szabo et al
6.Hyland and Kenyon
7.Bowling

منبع مقاله :
كرتیس، آنتونی جیمز، (1384)، روانشناسی سلامت (بهداشت روانی)، ترجمه فرامرز سهرابی، تهران: انتشارات طلوع دانش، چاپ سوم