نگاهی به شعر ابوالمؤید بلخی
وی که هم شاعر بود و هم نویسنده در بلخ دیده به جهان گشود و در نیمه اول قرن چهارم میزیست. اثر مشهور او شاهنامهی منثور اوست که به شاهنامهی بزرگ مؤیدی شهرت یافته شاهنامهی ابوالمؤید بلخی معروف به شاهنامهی مؤیدی
نویسنده: دکتر سیدمحمد ترابی
ابوالمؤید بلخی
وی که هم شاعر بود و هم نویسنده در بلخ دیده به جهان گشود و در نیمه اول قرن چهارم میزیست. اثر مشهور او شاهنامهی منثور اوست که به شاهنامهی بزرگ مؤیدی شهرت یافته شاهنامهی ابوالمؤید بلخی معروف به شاهنامهی مؤیدی و شاهنامه بزرگ، در شرح تاریخ و داستانهای کهن از شاهان و پهلوانان ایرانی قدیم بوده است. از برخی از این قهرمانان در منظومههای حماسی و حتّی در شاهنامه فردوسی ذکری به میان نیامده و یا در کمال اختصار به آنها پرداخته شده است مانند کی شکن (برادرزادهی کیکاووس) و گرشاسپ، و یا مانند اخبار مربوط به نریمان و سام و افراسیاب و لهراسپ که در شاهنامهی مؤیدی مفصلتر از منظومههای حماسی است. از این کتاب بسیار بزرگ و مفصّل تنها یک بخش که خود جزئی از کتاب گرشاسپ (= سرگذشت گرشاسپ) است و صاحب تاریخ سیستان آن را به مناسبتی در کتاب خود نقل کرده، برای ما باقی مانده است. این کتاب در نیمهی اول قرن چهارم نوشته شده بود و بلعمی در تاریخ خود از آن نام برده است. در شعر گویا داستان یوسف و زلیخا را برای نخستین بار به نظم کشید. از اشعار او بیتهای پراکنده در برخی از تذکرهها و در کتب لغت فارسی آمده است. استاد صفا این چند بیت را از او نقل فرمودهاند:
انگشت را زخون دل من کند خضاب *** کفی کزو بلای تن و جان هر کس است
عناب و سیم اگر نبودمان روا بود *** عناب بر سبیکهی سیمین او بس است
نبیدی که نشناسی از آفتاب *** چو با آفتابش کنی مقترن
چنان تابد از جام گویی که هست *** عقیق یمن در سهیل یمن
منبع مقاله :
ترابی، سیّدمحمد؛ (1392)، نگاهی به تاریخ و ادبیات ایران (جلد اول) (از روزگار پیش از اسلام تا پایان قرن هشتم)، تهران، انتشارات ققنوس، چاپ اول
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}