نویسنده: دکتر سیدمحمد ترابی




 

در سده‌ی پنجم تا هفتم، ایرانیانی هنوز، به رغم رواج پارسی نویسی و پارسی‌سرایی، به زبان عربی شعر می‌سرودند و یا نثر می‌نوشتند. بدیهی است بسیاری بزرگانی که به عنوان شاعر یا نویسنده‌ی ایرانی پارسی‌نویس و پارسی‌سرا معرفی شدند ذولسانین بودند و به عربی هم آثاری خلق کرده‌اند. از آن جمله‌اند:

1- ابوالقاسم علی بن حسن بن ابی الطیب باخرزی شاعر و نویسنده‌ی ذولسانین ایران در قرن پنجم هجری، شاگرد شیخ ابی محمد جوینی و کاتب سلطان رکن الدین طغرل سجلوقی و مقتول به سال 468 هـ.ق باخرزی دیوان شعر به عربی داشت و کتاب معروف دمیة القصر و عصرة اهل العصر در احوال و آثار ادیبان تازی‌گوی اثر اوست که به منزله‌ی ذیلی بر کتاب یتیمة الدهر ثعالبی است و علی بن زید بیهقی کتاب خود وشاح الدمیة را همچون ذیلی بر آن نوشته است. به باخرزی مجموعه‌ای از رباعیات فارسی به نام طرب‌نامه منسوب است. این رباعی‌ها را عوفی در لباب الالباب خود از طرب‌نامه نقل آورده است:

پیرامن روز قیرگون شب دارد *** زیر دو شکر سی و دو کوکب دارد
بر سرخ گل از غالیه عقرب دارد *** وز نوش دو تریاک مجرب دارد
بر گردن خویش بسته‌ای عقد گُهر *** وز گوش بیاویخته‌ای حلقه‌ی زر
گویی غم عشق جلوه کرد ای دلبر *** ز اشک و رخ من به گردن و گوش تو بر

2- ابو زکریا یحیی بن علی بن محمد معروف به خطیب تبریزی (421 - 502 هـ)، ادیب و لغوی بزرگ قرن پنجم و از شاگردان ابی العلاء معرّی و ابومنصور جوالیقی. وی به عربی شعر می‌سرود و آثاری در نحو و علوم ادبی تألیف کرد امّا شهرتش بیش‌تر به سبب شرح حماسه‌ی ابی تمام طائی و شرح دیوان متنبّی و شرح دیوان ابی العلاء معرّی و شرح معلقات سبعه است.
3- طغرایی اصفهانی، ابو اسمعیل حسین بن علی بن محمد، معروف به فخرالکُتّاب، ادیب و شاعر بزرگ عربی سُرا و وزیر مسعودبن محمد بن ملکشاه سلجوقی بود. دیوان شعر او و مخصوصاً لامیة العجم او که با این بیت آغاز می‌شود:

اصالة الرأی صانتنی عن الخطل *** و حلیة الفضل زانتنی لدی العطل

شهرت فراوان دارد. حیات او فرجام نافرجامی داشت چه در جنگی که میان سلطان مسعودبن محمد و برادرش محمودبن محمد درگرفت مسعود شکست خورد و طغرایی به دست عمال محمود افتاد و به تهمت الحاد به قتل رسید.
4- انوشیروان بن خالد (459 - 532 هـ) نویسنده‌ی معروف و مؤلف کتابی در تاریخ سلجوقیان، وزیر محمودبن محمدبن ملکشاه و نیز وزیر المسترشد بالله خلیفه‌ی عباسی. وی غالب روزگار خود را در مصاحبت با ادیبان و عالمان می‌گذرانید به ویژه در چهارسال پایان حیاتش که معزول و منزوی بود. کتابخانه‌ای که در زادگاهش کاشان ترتیب داده بود تا پایان قرن هفتم برپا بود.
5- ابوالمظفّر الابیوردی، محمد بن ابی العباس، شاعر و ادیب تازی سرای قرن ششم هجری و از اعقاب ابی‌سفیان و مشهور به «المعاوی». وی شعر عربی را نیکو می‌سرود، کتابی در تاریخ ابیورد نوشت و تصنیفاتی هم در ادب و لغت داشت و به سال 557 هـ در اصفهان درگذشت.
منبع مقاله :
ترابی، سیّدمحمد؛ (1392)، نگاهی به تاریخ و ادبیات ایران (جلد اول) (از روزگار پیش از اسلام تا پایان قرن هشتم)، تهران، انتشارات ققنوس، چاپ اول