اعتیاد، علل، پیش‏گیری
نويسنده:ابوالفضل علیدوست ابرقویی
منبع:ديدار آشنا
آموزش همگانی مبنی بر پیش‏گیری از اعتیاد از مهم‏ترین راه‏های پیش‏گیری از سقوط در دام این بلای خانمان‏برانداز است . این مطلب در شماره‏ی گذشته مطرح شد . در این نوشتار به این مطلب اشاره می‏شود كه اكرام فرزندان، محبت‏به آن‏ها كه نتیجه‏ی آن ایجاد رابطه‏ای صمیمی و گرم میان والدین و فرزندان می‏باشد، از دیگر راه‏های اساسی پیش‏گیری از اعتیاد به حساب می‏آید . رابطه‏ی منطقی كه در این خصوص وجود دارد، پیچیده نیست; زیرا هرگاه ثابت‏شود كه بی‏توجهی به فرزندان و عدم ایجاد رابطه‏ای عاطفی میان والدین و فرزندان و یا بروز طلاق در زندگی، عامل مهم گرایش به ناهنجاری‏های اجتماعی و از جمله اعتیاد است; آن گاه به این اصل مسلم پی خواهیم برد كه اگر حرمت فرزندان از سوی والدین حفظ شود و رابطه‏ی میان آن‏ها از خمیرمایه و رنگ و لعاب عطوفت و مهربانی و احترام معنا یابد، سقوط فرزندان در دام اعتیاد، احتمالی نزدیك به صفر پیدا خواهد كرد .
در این خصوص، روایاتی كه در متون دینی وجود دارند و سیره‏ی ائمه‏ی اطهار ( علیهم السلام) گویا و كافی به نظر می‏رسند .
امام صادق ( علیه السلام) فرمود: «خداوند، مرد را به خاطر شدت محبت‏به فرزندش مورد رحمت‏خود قرار می‏دهد»
توجه به این نكته ضروری است كه داشتن محبت‏یك بعد قضیه است . و اظهار محبت‏بعد گسترده‏تر و مهم‏تری است .
به همین اساس، توصیه‏ی اسلام آن است كه این محبت اظهار شود تا در خاطر طفل باقی بماند . بوسیدن اطفال و رعایت تساوی در بین آن‏ها از توصیه‏های دیگری است كه در این زمینه وجود دارد:
رسول خدا ( صلی الله علیه و آله) فرمودند: «فرزندان خود را ببوسید، زیرا هر بوسه‏ای مرتبه‏ای در بهشت، و هركدام با فاصله‏ی پانصد سال از یكدیگر می‏باشد; و در این خصوص جان كلام را در این روایت از رسول خدا ( صلی الله علیه و آله) می‏یابیم كه فرمود: «فرزندان خود را اكرام كنید و آداب آن‏ها را نیكو نمایید كه مورد رحمت و بخشش قرار خواهیدگرفت.»(1)
اكرام از كرامت است و در زبان فارسی نمی‏توان معادلی دقیق برای كرامت پیدا كرد . با قدری مسامحه می‏توان آن را بزرگواری و عزت نفس (2) معنا كرد . توصیه‏ی بالا از رسول خدا ( صلی الله علیه و آله) بر این دو اصل مبتنی است كه فرزندان خود را بزرگوارو با عزت نفس پرورش دهید و آداب نیكو و پسندیده به آن‏ها بیاموزید .
با توجه به آن‏چه گفته شد كه بدون شك جرعه‏ای از دریای آموزه‏های اسلام در زمینه‏ی تعلیم و تربیت و اكرام و احترام فرزند می‏باشد، این نكته مسلم می‏شود كه هرگاه والدین آموزه‏ها و تعالیم اسلام را در خصوص طفل قبل، از تولد و در بدو تولد در سنین اولیه‏ی زندگی طفل رعایت كننده، هرگز فرزندشان احساس خلا عاطفی نخواهد كرد; در نتیجه پا به هر دایره‏ای نخواهد گذاشت، به هر ندایی لبیك نخواهد گفت; هنجارهای اجتماعی و اخلاقی را از ناهنجاری‏ها باز خواهد شناخت و هرگز برای گریز از مشكلات و كمبودهای عاطفی و ترمیم شخصیت‏شكسته شده‏اش به دامان ناهنجاری‏ها و از جمله اعتیاد در نخواهد غلتید .
دریغ از این كه نكته‏ای را ناگفته رد شویم و آن این كه:
هرگاه دنیای غرب در مواجهه و مبارزه با تبهكاری‏ها و از جمله ناهنجاری‏هایی مانند اعتیاد خود را موفق نبیند، آن گاه به تعالیم و آموزه‏های اسلام روی خواهد آورد و سپس رمز و راز این همه توصیه‏ی ایمنی و اخلاقی را در قبل از تولد و بدو تولد و سنین اولیه‏ی طفل بررسی و تجزیه و تحلیل خواهد كرد و آن گاه به این مطلب دست‏خواهد یافت كه هرگاه والدین این توصیه‏ها را مراعات كنند، طفل در حصن و حصاری محكم، از ناهنجاری‏ها و از جمله اعتیاد مصون خواهد ماند .

گروه‏های هم‏سن و سال

گروه‏های هم‏سن و سال از جمله عوامل مهم گرایش فرد به ناهنجاری‏ها و از جمله اعتیاد می‏باشد . در این زمینه انتخاب وست‏براساس معیارهای الهی و انسانی مورد توصیه پیشوایان دینی است . این كه انسان با چه كسانی رفت و آمد كند و از مراوده با چه كسانی بپرهیزد، بخشی از روایات اسلامی را به خود اختصاص داده است . انتخاب دوست و هدایت طفل به رفت و آمد با افرادی خاص از جمله وظایفی است كه والدین در خصوص فرزند دارند; زیرا طفل در ابتدای راه زندگی طبعا نمی‏تواند افراد را از یكدیگر تمییز كند; چه بسا نتواند خیر و صلاح خود را در مراوده‏ی با دیگران مورد ملاحظه قرار بدهد و اصولا با توجه به عدم قاعده‏پذیری طفل و نوجوان و به منظور ارضای حس كنجكاوی خود ممكن است‏با افرادی رفت و آمد كند كه مصلحت آینده‏ی او خدشه دار گردد . در نتیجه‏ی این‏ها وظیفه‏ی والدین است كه دوستان فرزندان خود را از صافی‏های مخصوص عبور دهند . معیارهای دوستان نیكو را از افراد ناباب به او باز گویند; تا فرزند در آشفته بازار اجتماع، حیران و سرگردان نمانده و این هدایت‏گری تا جایی ادامه یابد كه فرزند بتواند خوب از بدو مصلحت را از غیر مصلحت و راه را از بیراهه باشناسد و سكان زندگی اجتماعی‏اش را خود به دست‏بگیرد .
سفارشی امیرمؤمنان ( علیه السلام) به فرزندانش گویای این نكته است كه والدین بایستی در ابتدای راه نقش هدایت‏گری داشته باشند (اگرچه واضح است كه امام حسن و امام حسین ( علیهم السلام) هرگز خطا نمی‏كنند)
امام علی ( علیه السلام) به فرزندش امام حسن ( علیه السلام) فرمود: «هم‏نشینی با آدم جاهل نحس است» . هم‏چنین به امام حسین ( علیه السلام) فرمود: «و هركس با فرومایگان معاشرت كند، حقیر شود»
امام صادق ( علیه السلام) در وصیتی به فرزندش امام كاظم ( علیه السلام) فرمود:
«اگر خواستی به دیدار كسی بروی به زیارت خوبان برو و هیچ‏گاه به دیدار بدكاران مرو ...»
این كه فرزند با چه كسی رفت و آمد كند و از ارتباط با چه افرادی بپرهیزد، نقش مهمی در گرایش‏های عملی او خواهد داشت .
در روایات سفارش شده است كه با افراد صالح و شایسته و اهل فضل و عاقل و با وفا و راست‏گو رفت و آمد كنیم و از مراوده با افراد ستم‏گر، فاسق و خائن و تن پرور و دروغ‏گو و بخیل و چاپلوس و احمق پرهیز نماییم . هركدام از این‏ها موضوع روایاتی است كه جهت اطلاع بیش‏تر می‏توان به متون روایی و كتاب‏های مربوطه مراجعه نمود .

آموزش‏های مذهبی

آموزش‏های مذهبی و ترویج تعالیم دینی نقش تعیین كننده‏ای در گرایش افراد به رعایت اصول انسانی و پرهیز از ناهنجاری‏های اجتماعی دارند . یافته‏های روان‏شناسی گویای آن است كه فرزندانی كه در خانواده‏های مذهبی رشد می‏كنند، كم‏تر به انحرافات شخصیتی و ناهنجاری‏های اجتماعی روی می‏آورند . جالب توجه این كه دنیای غرب در حال حاضر مطالعات گسترده‏ای را در خصوص نقش مذهب در زندگی افراد شروع كرده و در دانشگاه‏های معتبر، این مهم به عنوان یك پروژه‏ی وسیع تحقیقاتی مطرح شده است .
مبارزه با مذهب به شكلی محسوس از اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیستم شروع شد . این مبارزه و بی مهری ابتدا از سوی طبقات كارگر فرانسه و پس سایر طبقات رخ نمود .
«گابریل تارد» جامعه‏شناسی فرانسوی در سال هزارو نه صدو ده نوشت:
«سرچشمه‏ی ایمان پیشین خشكید . نمی‏دانم نسل‏های جدید برای تقویت مبانی اخلاقی خود به كجا خواهند رفت؟ به بیان دیگر برای مبارزه علیه تمایلات مخرب غیر از احساسات غنی و بارور پیشین، چه عاملی آنان را در این راه تقویت‏خواهد كرد؟» (3)
«تحقیقی كه در فرانسه در خصوص بزرگ‏سالان با سابقه‏ی محكومیت‏به عمل آمده است، نشان می‏دهد كه تعدادی قلیل از آن‏ها در مدارس مذهبی درس خوانده‏اند و بخش معتنابهی از آن‏ها در مدارس عمومی تعلیم دیده‏اند» (4)
مذهب و آموزش‏های مذهبی مهم‏ترین عواملی است كه نوعی «خودكنترلی» در افراد ایجاد می‏كند . رعایت تعالیم دینی آتشفشان درون و التهابات و خواسته‏های مبتنی بر غیرهنجاری‏های اجتماعی را فرو می‏نشاند و در نتیجه شخص به ارتكاب خطاها و ناهنجاری‏ها دست نمی‏زند .
علاوه بر این نقش مهم‏تر مذهب آن است كه خلاهای فكری و اعتقادی اشخاص را ترمیم می‏سازد، در نتیجه تكیه‏گاهی مطمئن برای شخص در مواجهه با بحران‏های اجتماعی و شخصی ایجاد می‏كند . در این صورت به جای این كه شخصی در مواجهه با بحران‏ها و سختی‏ها به تار و پود پوسیده‏ی اعتیاد به چنگ بزند، آموزه‏های دینی و ارتباط با خالق را كه خمیرمایه و مبنای تمامی مذاهب توحیدی است، به كار می‏گیرد و سردرگمی درونی را سرانجامی نیكو می‏بخشد .
بدیهی است هراندازه تعالیم و باورهای مذهبی شخصی با فطرت هم‏خوانی بیش‏تری داشته باشد، او را در چنین بحران‏هایی بیش‏تر یاری می‏كند .

معتاد بیمار است

بیان یك نكته را در آخرین بخش از این بحث ضروری دانستیم و آن این كه براستی چرا رقم قابل توجهی از معتادان پس از ترك اعتیاد، مجددا به اعتیاد روی می‏آورند؟
در این خصوص دوعامل را نمی‏توان نادیده گرفت:
اول: ضعف اراده‏ی معتاد . شخص معتاد از اراده‏ای ضعیف برخوردار است . به طوری كه برای ترك اعتیاد، لازم است او را یاری رساند و اراده‏اش را تقویت نمود . این تقویت اراده بایستی در دوره‏های پس از اعتیاد هم تداوم یابد . متاسفانه به دلیل نوساناتی كه در اراده‏ی معتاد سابق (معتادی كه اعتیاد را ترك كرده است) پیش می‏آید و احیانا ارتباطی كه با رفقای قبلی پیدا می‏كند، مجددا به دام اعتیاد می‏افتد .
دوم: نگرشی كه جامعه به معتاد سابق دارد; او را تشویق به اعتیاد مجدد می‏كند .
متاسفانه در بسیاری از جوامع معتاد را به چشم یك مجرم می‏نگرد!
سیاست جنایی كشورها بایستی بیش از آن‏چه كه مفهوم جرم را متوجه معتادان كند، آن را به قاچاقچیان معطوف سازد .
اگرچه در گذشته، اعتیاد، خود یك عامل مطلق برای جرم به شمار می‏رفت و در نتیجه آن را عامل اصلی فسادهای فردی و اجتماعی می‏شمردند، اما در حال حاضر (ضمن اعتقاد به این كه برخی از جرائم معلول اعتیاد هستند)
اعتیاد را بایستی یك معلول و یك واكنش شمرد .
نتایج‏سمینار یونسكو نیز این گفته را تایید می‏كند كه معتاد را نمی‏توان یك بیمار روانی، بزهكار و تن پرور شمرد; بلكه پناه بردن معتاد را به مواد مخدر اصلا بایستی نوعی پرده‏پوشی بر مشكلات و سختی‏های زندگی‏اش عنوان كرد . (5)
هرگاه جامعه به افرادی كه اعتیاد را ترك كرده‏اند، به دیده‏ی افرادی شرافت‏مند و با اراده نگاه كند، آن‏ها همین اجتماع را مامن و پناه‏گاهی مطمئن خواهند شمرد و در سختی‏ها روی این اجتماع و خصوصا اطرافیان حسابی ویژه باز خواهند كرد; والا هرگاه جامعه آن‏ها را به دیده‏ی مجرمینی بنگرد كه زندان برگشته‏اند و هر آینه ممكن است‏برای رسیدن به خواسته‏های خود به سرقت و دیگر جنایات دست‏بزنند، به مرور زمان معتاد سابق به این باور خواهد رسید كه مجرمی است‏بالفطره و موجودیت او با سرقت و اعتیاد سرشته است و برای دستیابی به این «شخصیت» راهی جز آلودگی مجدد به اعتیاد پیش رو ندارد . آب را از سرخود گذشته می‏بیند، حال چه یك نی و چه صدنی!
معتاد، بیماری است كه بایستی با روش‏های علمی به درمان او پرداخت; نه مجرمی كه مجازات حق اوست .

پی‏نوشت‏ها:

1 . همان، ص 104
2 . كرامت در قرآن آیت‏ا ... جوادی آملی
3 . جرم‏شناسی، جلد 2، ص 243
4 . همان، ص 250