تاریخنگاری در دوره معاصر
مترجمان: شهناز رازپوش، محمدتقی زاده مطلق، سپیده معتمدی
از یک دو سدهی پیش تاکنون تحولات جهانی و تغییرات سریع سیاسی و اقتصادی، از جمله بروز حوادثی عظیم چون جنگ جهانی اول و دوم، و حرکت شتابان علمگرایی و تجدد که از اروپا آغاز گردید، تأثیر اجتناب ناپذیری بر جنبههای گوناگون حیات فکری و اجتماعی ملتهای اسلامی نهاده و در زمینههای سیاسی و اقتصادی و به ویژه فرهنگی مسائلی ایجاد کرده است. شرق شناسی که از بدو تولد خود در سدههای یازدهم و دوازدهم، اهداف استعماری داشت، به تدریج از سدهی سیزدهم و چهاردهم رنگ علمی گرفت و خاورشناسانی به ویژه از فرانسه و انگلیس و آلمان در کنار مطالعهی زبان و ادبیات و علوم گوناگون اسلامی، با شیوههایی نو به تحقیق در تاریخ و فرهنگ و تمدن اسلامی پرداختند و متون اسلامی بسیاری تصحیح و منتشر کردند.
با آغاز سدهی چهاردهم مورخان بسیاری از کشورهای اسلامی برخاستند و با الگو برداری از روشهای علمیِ خاورشناسان به مطالعهی تاریخ اسلامی، تألیف کتاب در این زمینه و تصحیح متون پرداختند. تأسیس مدارس عالی و دانشگاهها، مانند دارالفنون (1286) و دانشگاه تهران (1313ش) در ایران و دانشگاه قدیم مصر (1326) در قاهره و دانشگاههای دمشق و بغداد و استانبول، و ایجاد بنیادهای پژوهشی در کنار دیگر مؤسسات تمدنی جدید و نیز ترجمهی کتابهای تحقیقی فرنگی، به روشمند کردن مطالعات تاریخی کمک کرد و تاریخنگاری به مثابهکاری علمی و تخصصی درآمد. مسافرت دانشجویان برای ادامهی تحصیل به کشورهای اروپایی، به ویژه فرانسه و انگلستان، نیز به این روند کمک کرد. برخی مورخان نیز سنت دیرین تاریخنگاری را کمابیش ادامه دادهاند. به جز این، مجامع علمی و ادبی مانند فرهنگستان ایران (تأسیس 1314 ش)، المجمع العلمی العربی دمشق (تأسیس 1337 ش)، مجمع اللغة العربیة الملکی قاهره (تأسیس 1311 ش) و المجمع العلمی العراقی بغداد (تأسیس 1326 ش) و انتشار مجلات وابسته به آنها، رشتهی وصل ادبا و محققان و مورخان گردید.
تحقیقات مورخان معاصر اسلامی را موضوعات گوناگونی تشکیل میدهد، از جمله تاریخ جاهلیت، ظهور و گسترش اسلام، سیرهی پیامبر، خلفا، سلسلههای مستقل و نیمه مستقل در جهان اسلام و اوضاع فرهنگی و تمدنی، اما همچنان تحلیل واقع بینانهی مسائل معاصر داخلی - در صورتی که با منافع نظامهای حاکم در تضاد باشد - میسر نیست. با فروپاشی سلطهی استعماری انگلستان و فرانسه بر کشورهای اسلامی از جنگ جهانی دوم به بعد، مورخان بومی کم و بیش با تمایلات قومگرایانه و میهندوستانه به بررسی تاریخ معاصر کشور خود پرداختند. در بعض موارد پارهای مکتبهای ایدئولوژیک، مانند مارکسیسم، بر تفکر تاریخ نگاران تأثیر نهاد.
مصر یکی از پر رونقترین مراکز اسلامی در تربیت مورخان و تألیف آثار تحقیقی جدید بوده است. عبدالرحمان جَبرتی (متوفی 1240) را باید پایهگذار تاریخنگاری ممصر جدید به شمار آورد (1). وی در عجائب الآثار فی التراجم و الاخبار دربارهی اواخر دورهی عثمانی در مصر به گونهای دقیق و تفصیلی و با نگاهی به اوضاع اجتماعی بحث کرده و به ویژه رویدادها و تراجم اواخر سدهی دوازدهم و اوایل سدهی سیزدهم را به روش سالشمار ثبت نموده و با استفاده از اسناد و اطلاعات رسمی، برخی ابهامات را رفع کرده است (2). شرح جبرتی دربارهی دورهای که مصر در اشغال فرانسویها بود، نمونهای کامل از روش تاریخنگاری وی است (3). او هنگام تألیف این کتاب در قالب سنتی وقایع نامه - تراجم، از نزدیک شاهد وقایعی بود، از جمله انقراض نظام مملوکی در مصر اواخر سدهی دوزادهم، اشغال مصر توسط فرانسه در 1213-1216 / 1798-1801، تغییرات و اصلاحات جنجالی محمدعلی پاشا (حکـ : 1220- 1264) از جمله فرستادن دانشجویان مصری به فرانسه، و تأسیس دارالترجمه به ریاست رِفاعه رافع طَهطاوی (متوفی 1290) که در آن کتابهایی ترجمه شد، از جمله چند اثر تاریخی عصر روشنگری مانند «ملاحظات دربارهی علل عظمت و اضمحال رومیها» از مونتِسکیو، و زندگینامهی شارل دوازدهم و پطر کبیر از ولتر (4).
پس از آن علی پاشا مبارک (متوفی 1311)، مهندس و مورخ مصری، الخطط التوفیقیة الجدیدة لمصر القاهره و مُدُنها و بلادها القدیمه و الشهیرة را در تکمیل الخطط مقریزی و به روز کردن اطلاعات آن، بر همان اساس، در بیست جلد تألیف کرد و در پارهای قمستها، مانند ذکر مساجد و مدارس، نظم الفبایی به کار برد (5). این کتاب جُنگی است از صوف جغرافیایی قاهره و دیگر شهرهای مصر، وقایع و تراجم، اطلاعات اداری و مطالبی دربارهی مؤسسات عمومی و تمدنی و اوضاع سیاسی معاصر مؤلف.
کتاب مصر للمصرییّن (اسکندریه 1884، 6ج) از مورخ بیروتی الاصل، سَلیم نقّاش (متوفی 1301)، دربارهی قیام عرابی پاشا که نقطهی عطفی در تاریخ مصر به شمار میآید، اثری مفصّل و عمدتاً متکی بر اسناد دولتی و صورت جلسات حقوقی است (6).
در پایان سدهی سیزدهم تغییر شیوهی تاریخنگاری از «نو- سنّتی» به الگوهای معاصر اروپایی رخ داد (7). یکی از مورخان موفق جدید، جرجی زیدان (متوفی 1332)، نویسندهی پرکار و مسیحی بیروتی، بود که در 1300 در قاهره سکنا گزید. در دورهی وی مورخان و متفکران بسیاری با گرایشهای گوناگون در کشورهای مختلف ظهور کرده بودند و تاریخ به عنوان علم راه خود را به سمت ثبات میپیمود. از سوی دیگر، شرق شناسی درخشانترین دوران خود را طی میکرد و برخی خاورشناسان روش علمی و منصفانهای در پیش گرفته بودند. جرجی زیدان در 1308 مجلهی الهلال را تأسیس و مقالات خود را دربارهی تاریخ و تاریخ ادبیات در آن منتشر کرد، از آن جمله بود سلسله مقالات «روایات تاریخ الاسلام». وی به سبب تسلط به زبانهای اروپایی و ارتباط با خاورشناسان بزرگ، از بحثهای جدید و نتایج تحقیقات آنان بهره گرفت و شیوههای نو را در پژوهش و تألیف به کار بست (8). مهمترین اثر او تاریخ التمدن الاسلامی (قاهره 1902- 1906، 5ج)، نخستین اثر عربی به روش جدید علمی دربارهی تاریخ اسلام است که با وجود اقبال خوانندگان مسلمان و خاورشناسان (9)، چندان سرمشق قرار نگرفت. این کتاب بیش از آنکه تحقیقی اصیل باشد، تألیفی عامه پسند است که بخش اعظم آن از تحقیقات شرق شناسان اروپایی اقتباس شده است (10). تاریخ التمدن الاسلامی افزون بر بیان و تحلیل رویدادها به بررسی نظام خلافت و سازمانهای اداری و مظاهر تمدنی و زندگی اجتماعی و فرهنگی پرداخته است. سلسله درسهای شیخ محمد خُضری (متوفی 1306 ش) استاد دانشگاه مصر، از جمله تاریخ الامم الاسلامیة (مصر: الجامعة المصریة)، نظری به تحقیقات خاورشناسان ندارد و بیشتر تاریخ سیاسی - اداری اسلامی است که با وجود بیان تحلیلی، گاه جانبدارانه است.
احمد امین (متوفی 1333 ش)، نویسنده و مورخ مصری، کتابهای تاریخی متعددی تألیف کرد که مهمترین آنها فجر الاسلام (11) و ضُحی الاسلام (مصر 1351- 1355/ 1933- 1936، 3ج) و ظهرالاسلام (مصر 1364- 1373/ 1945- 1953، 4ج) است و در آنها به بررسی حیات فکری و دینی و اجتماعی اسلامی از منظری نو و کمابیش تحقیقی پرداخته است. این کتابها تأثیر بسیاری بر جهتدهی مطالعات اسلامی و تطور آن داشت و مورد توجه و نقد دانشمندان شرق و غرب قرار گرفت (12). کتاب دیگر او زعماء الاصلاح فی العصر الحدیث (مصر 1948) است که در آن اصلاحطلبان شرقی در دورهی معاصر را معرفی میکند. این کتاب تمایلات اصلاحگرایانهی او را نشان میدهد. پارهای دیدگاههای تعصب آلود احمد امین، که علمکای شیعه از آن انتقاد کردهاند (13)، اعتبار علمی آثار او را مخدوش میسازد. افزون بر این، نویسندگانی به نقد آرای او پرداختهاند، از جمله زکی مبارک، ادیب و ناقد معاصر وی، در سلسله مقالاتی با عنوان جنایة احمد امین علی الادب العربی، از آرای او در زمینهی تاریخ و ادبیات عرب به شدت انتقاد کرده است (14).
کتاب حیاة محمد (قاهره 1935) تألیف محمدحسین هیکل (متوفی 1335 ش)، روزنامهنگار و مورخ و سیاستمدار مصری، (15) نخستین سیرهی تحلیلی پیامبر اکرم با دیدگاهی علمی است و نظری انتقادی به آرای مستشرقان دارد.
آثار عباس محمود عقّاد (متوفی 1343 ش)، ادیب مصری، آثاری تاریخی با صبغهی ادبی است، مانند عَبقریة محمد و عبقریة الامام علی و عبقریة عمر، فاطمه الزهرا و الفاطمییّن، ابوالشهداء حسین بن علی، عقّاد در پارهای دیگر از آثار خود، مانند الاسلام فی القرن العشرین، به بررسی تاریخ معاصر کشورهای اسلامی و نهضتهای دینی و اصلاحطلبانه پرداخته است.
تاریخ الاسلام السیاسی (قاهره 1935- 1967، 4ج) تألیف حسن ابارهیم حسن (متوفی 1347 ش)، (16) شرحی نو از تاریخ اسلام از آغاز تا سقوط بغداد در 656 است و افزون بر تحلیل و تفسیر رویدادهای سیاسی، فصلهایی را در مسائل دینی و فرهنگی و سازمانهای اداری و اوضاع اقتصادی و اجتماعی دربردارد که برگرفته از منابع اسلامی و آثار و دیدگاههای خاورشناسان است.
طه حسین (متوفی 1352 ش)، ادیب مصری و مبدع افکار و روشهایی نو در ادب عربی، در 1305 ش کتاب فی الشعر الجاهلی را به روش انتقادی غربی و با قضاوتهای تند و تردید جدّی در اصالت شعر کهن عرب، و بالمآل پارهای اطلاعات تاریخی، منتشر کرد که بحرانی بزرگ را بر ضد او و دانشگاه مصر برانگیخت و مؤلفان بسیاری، از جمله شکیب ارسلان و مصطفی صادق رافعی و ناصر الدین اسد، به شدت از او انتقاد کردند (17). طه حسین در مرآة الاسلام به طور خلاصه به تاریخ جاهلیت، زندگانی پیامبر، ظهور و انتشار اسلام و پیشرفت و انحطاط مسلمین پرداخته است (مصر 1959). در الفتنة الکبری (مصر 1947- 1953) نیز با سبکی ادبی و تحلیلی و گاه محتاطانه دورهی ناآرام خلافت را در عهد عثمان، حضرت علی و امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) بررسی کرده است.
حسین مونس (متوفی 1375 ش)، مورخ مصری، حوزهی مطالعات خود را عمدتاً به تاریخ اندلس و مغرب و تاریخ عمومی اسلام اختصاص داده است (18) از آثار مهم اوست: فجر الاندلس (قاهره 1959)، معالم تاریخ المغرب و الاندلس (قاهره 1980)، تاریخ الجغرافیة و الجغرافییّن فی الاندلس (قاهره 1986) و اطلس تاریخ الاسلام (قاهره 1987). وی در دراسات فی السیرة النبویة
(قاهره 1988) به تحلیل زندگانی پیامبر اسلام پرداخته است.
مورخان دیگری مانند محمد عزة دَروَزه در سیرة الرسول صور مقتبسة من القرآن الکریم (قاهره 1965) و صالح احمد علی در الدولة فی عهد الرسول (بغداد 1988) دربارهی سیرهی رسول اکرم تحقیق کردهاند. متفکر و نویسندهی بزرگ مصری، محمد غزالی (متوفی 1375 ش)، در فقه السیرة به نقد و بررسی اسناد و احادیث راجع به سیره پرداخته و ضمن پایبندی به سبک مستند قدیم، کوشیده است روایتی یکپارچه و مرتبط تدوین نماید و حوادث را تعلیل کند و سیرهی پیامبر را به منزلهی درسی تربیتی و الهام بخش برای حرکت جوامع امروز اسلامی مطرح نماید.
در مصر به تاریخ دورهی اخیر نیز توجه شده است. از مهمترین کتابها دربارهی تاریخ سدهی سیزدهم و چهاردهم اینهاست: آثار عبدالرحمان رافعی (متوفی 1345 ش) مانند تاریخ الحرکة القومیة و تطور نظام الحکم فی مصر (قاهره 1929) و ثورة سنة 1919 و تاریخ مصر القومی من سنة 1914 الی سنة 1921 (قاهره 1955) ؛ آثار محمد شفیق غُربال (متوفی 1340 ش) مانند بدایة المسألة المصریة و ظهور محمدعلی المفاوضات البریطانیة من الاحتلال الی معاهدة 36؛ تألیفات محمد صبری (متوفی 1357 ش) از جمله تاریخ مصر من محمد علی الی العصر الحدیث (قاهره 1411)؛ و نوشتههای محمد انیس (متوفی 1356 ش) مانند الاهتمام البریطانی بمصر فی القرن الثامن عشر (19).
در عراق مطالعات عمیقی دربارهی تاریخ اسلام شده است. مصطفی جواد (متوفی 1348 ش)، ادیب و لغوی و مورخ عراقی، آثار بسیاری در موضوعات تاریخی تألیف و تصحیح کرد که گویای دیدگاه انتقادی و دقت و تتبع کم نظیر اوست (20). کتاب دلیل خارطة بغداد المفصّل نمونهای از آثار تحقیقی اوست که با مشارکت احمد سوسه فراهم آورده است (بغداد 1958).
استمرار سنّت تاریخنگاری را با شرح سال شمار رویدادهای مهم و وفیات بزرگان، در اثر مفصّل عباس عزّاوی (متوفی 1350 ش) یعنی تاریخ العراق بین احتلالین، میتوان دید که دربارهی تاریخ عراق از استیلای مغول (656) تا پایان حاکمیت عثمانی (1335)، با مراجعه به منابع گوناگون و بیانی نو، بحث کرده است (بغداد 1935- 1956، 8ج).
جوادعلی (متوفی 1366 ش)، محقق عراقی، المفصّل فی تاریخ العرب قبل الاسلام را نوشت که اثری سترگ در تاریخ کهن عرب و دورهی جاهلیت با نظر به جنبههای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و دینی است. وی برای تألیف این کتاب به تحقیقی وسیع پرداخته و از تحقیقات خاورشناسان و یافتههای باستان شناسان نیز بهره گرفته است (بیروت 1970، 10ج). جوادعلی تاریخ العرب فی السالام را به منزلهی دنبالهی این کتاب نوشت (21).
صالح احمد علی، مورخ عراقی، کتباهای تحقیقی متعددی تألیف کرده که از آن جمله است: محاضرات فی تاریخ العرب (بغداد 1954) دربارهی دولتهای عربی قبل از اسلام و نظام بدوی آنان و سیرهی پیامبر و دعوت اسلامی در مکه؛ خِطَط البصرة و منطقتها (بغداد 1406/ 1986) که موضوع آن موضع نگاری و شرح ویژگیهای شهری در سدههای نخست اسلامی است؛ الخراج فی العراق فی العهود السلامیة الاولی که در آن وضع مالی عراق در سدههای نخست اسلامی بررسی شده است (بغداد 1410/ 1990).
تاریخ العراق الاقتصادی تألیف عبدالعزیز دوری را باید اثری پیشگام در زمینهی تاریخ اقتصادی عراق شمرد (بغداد 1948). دوری در دیگر تحقیقات تاریخی خود، مانند مقدمة فی تاریخ صدر الاسلام (چاپ دوم، بیروت 1960) و بحث فی نشأه علم التاریخ عند العرب (چاپ دوم، بیروت 1993)، موضوع تدوین اخبار و روایات تاریخی و شکلگیری مکتبهای تاریخنگاری اسلامی را بررسی کرده است.
پژوهشگران و مورخان معاصر شامی نیز وارث سنتی دیرین در تاریخنگاریاند. امیر شکیب ارسلان (متوفی 1325 ش)، ادیب و دولتمرد و مورخ لبنانی، پس از مسافرتهای بسیار به کشورهای اروپایی و عربی، کتابهای متعددی دربارهی تاریخ اسلام با توجه به وضع کنونی جهان اسلام تألیف کرد، از جمله لماذا تأخّر المسلمون و حاضر العالم الاسلامی. وی دربارهی تاریخ اسلام در اروپا نیز کتابهایی نوشت، از جمله دو کتاب الحُلَل السُندسیة فی الرحلة الاندلسیة، و غزوات العرب فی فرنسة و شمالی ایطالیة و فی سویسرة (22).
محمد کُردعلی (متوفی 1332 ش)، مورخ سوری، با الهام گرفتن از نوعی تواریخ جغرافیایی به نام «خطط» خِطط الشام را در تاریخ و تمدن سوریه و فلسطین از دیرباز تا امروز تألیف کرد (23). از دیگر آثار مهم اوست: الاسلام و الحضارة العربیة (قاهره 1353، 2ج)، مذکرات حاوی خاطرات و یادداشتهای وی (دمشق 1367- 1370، 4ج)، کنوز الاجداد (دمشق 1369/ 1950) و المعاصرون (دمشق 1401/ 1980) در سرگذشت علما و مورخان قدیم اسلامی و دانشمندان و مستشرقان معاصر.
دیگر محقق و مورخ دمشقی، شیخ محمداحمد دهمان (متوفی 1367 ش)، آثاری تحقیقی در تاریخ دمشق پدید آورد، از جمله فی رحاب دمشق (دمشق 1402/ 1982) و ولایة دمشق فی عهد الممالیک (دمشق 1404). سامی دَهان تحقیقات تاریخی ارزندهای، از جمله تصحیح متون کهن، کرده و حسین عطوان در آثاری مانند الروایة التاریخیة فی بلاد الشام فی العصر الاموی (بیروت 1986) و روایةالشامییّن للمغازی و السیر فی القرنین الاول و الثانی الهجرییَّن (بیروت 1986) دربارهی تاریخنگاری در شام طی سدههای نخستین بحث کرده است. سهیل زکّار متون تاریخی بسیاری تصحیح یا گردآوری کرده است. امارة حلب (دمشق: دارالکتاب العربی) او بررسی تاریخ سیاسی و اجتماعی و دینی حلب در سالهای 392 تا 487 است.
از فلسطین نیز مورخانی برخاستهاند. محمد عزة دروزه، تاریخ الجنس العربی را دربارهی تاریخ کهن عرب و دولتهای اسلامی عربی منتشر کرد (بیروت: المکتبة العصریة، 13 قسمت). وی در العرب و العرویة نیز به شرح قبایل و دولتهای عربی حاکم در سرزمینهای اسلامی پرداخت (دمشق 1959- 1960، 3ج). عبدالوهاب کیالی (متوفی 1360 ش) در تاریخ فلسطین الحدیث، تاریخ جدید فلسطین را با مراجعه به اسناد خارجی و منابع عربی فراهم کرد (بیروت 1970). تألیفات مصطفی مراد دباغ (متوفی 1368 ش) گسترهی وسیعی از تاریخ و جغرافیای سرزمین فلسطین را در برمیگیرد، از آن آثار اوست: الموجز فی تاریخ فلسطین منذ اقدم الازمنة حتی الیوم، الموجز فی تاریخ الدول الاسلامیة و عهودها فی بلادنا فلسطین (بیروت 1401/ 1981، 2ج)، بلادنا فلسطین (چاپ دوم، بیروت 1973، 11ج) و القبائل العربیة و سلائلها فی فلسطین (بیروت 1979). آثار تحقیقی احسان عباس، محقق فلسطینی، نیز در برگیرندهی تاریخ و جغرافیا و ادبیات پیش و پس از اسلام است.
امروزه مورخان بسیاری در کشورهای اسلامی به تحقیق و تألیف میپردازند و تاریخنگاری اسلامی یکی از بارونقترین دورههای خود را میگذراند.
پینوشتها:
1- دربارهی او ر. ک. دانشنامهی جهان اسلام، ذیل «جبرتی، عبدالرحمان».
2- ر. ک. عنان، ص 177-180.
3- ر. ک. همان، ص 183- 184.
4- د. اسلام، چاپ دوم، ج10، ص 280.
5- ر. ک. ج1، ص 27-30.
6- زرکلی، ج3، ص 117؛ د. اسلام، چاپ دوم، ج10، ص281.
7- د. اسلام، چاپ دوم، همان جا.
8- ر. ک. زیدان، ج1، مقدمهی حسین مونس، ص 5-9.
9- ر. ک. زیدان، ج1، ص 17، ج2، ص6.
10- د. اسلام، چاپ دوم، همان جا.
11- ج1، قاهره 1928.
12- عقّاد، ص 49، 80، پانویس 2.
13- ر. ک. امین، ص 263- 265.
14- ر. ک. زکی مبارک، ص 67، 77، 233- 234- 244، 255- 263.
15- ر. ک. زرکلی، ج6، ص 107.
16- ر. ک. زرکلی، ج2، ص 178- 179.
17- ر. ک. عقّاد، ص 53-54؛ جندی، ص 16، 177 -197.
18- اباظه و مالح، ص 82.
19- ر. ک. زرکلی، ج6، ص 159، 167؛ د. اسلام، چاپ دوم، همان جا؛ اباظه و مالح، ص 222.
20- ر. ک. بکاء، ص 26-34، 59-65، 80- 88، 181.
21- ر. ک. ص3.
22- ر. ک. زرکلی، ج3، ص 173-174.
23- ر.ک. کردعلی، ج1، ص 1-6.
ناجی، محمدرضا و دیگران؛ (1390)، تاریخ و تاریخنگاری، ترجمهی شهناز رازپوش، محمدتقی زاده مطلق، سپیده معتمدی، تهران: نشر کتاب مرجع، چاپ دوم
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}