نویسنده: Christopher Toll
مترجم: فریبرز مجیدی



 
نیز مشهور به ابن‏الحائک، ابن ذی‏الدومینه، یا ابن ابی‏الدومینه
(ت. صنعا، یمن، 272 [؟]؛ و . پس از 330 [؟] ، جغرافیا، علوم طبیعی.
حمدانی به یکی از قبایل مشهور بخش جنوبی عربستان، به نام حمدان، تعلق داشت و خانواده‏اش به مدت چهار نسل در صنعا زیسته بودند. (1) او سفرهای بسیار کرد، از عراق دیدن نمود، و زمان نسبتاً زیادی در مکه به سر آورد. با روشنفکران زمان خود، از قبیل ابن‏الانباری و غلام ثعلبِ لغت‏شناس و شاگردشان ابن خالویه، مکاتبه داشت. بعداً در شهرهای ریدا و صعده، واقع در بخش جنوبی عربستان، بسر برد. دخالت در مبارزه‏های سیاسی موجب شد که دوبار به زندان افتد.
حمدانی در خصومتهای بی‏وقفه‏ای که میان قبیله‏های شمالی و جنوبی عربستان جریان داشت غیرتمندانه جانب خویشاوندانش را می‏گرفت. او این موضوع را به روشنترین نحو در شعر الدامغه («شکستگی سر») خود بیان کرده است. دیگر اشعارش نیز مضمونی سیاسی دارند. شاید غرور ملی وی باعث شده باشد که دو اثر ماندنی برای کشور و برای مردمش به یادگار گذارد: کتاب تاریخی الاکلیل («تاج») ، نوشته‏ی سال 322، و کتاب جغرافیایی صفت جزیرة‏العرب («شرح شبه جزیره‏ی عربستان»)
فقط چهار دفتر از دفترهای دهگانه‏ی کتاب‏الاکلیل برجای مانده است. دفترهای یکم، دوم، و دهم شجره‏نامه‏های قبایل جنوب عربستان را در بردارند، و دفتر هشتم توصیفی است از قصرهای کهنی که حِمیَریان در یمن برپا کرده‏اند. درباره‏ی دفترهای گمشده، گفته می‏شود که دفتر سوم مربوط بوده است به شایستگیهای قبایل جنوب عربستان، و دفترهای چهارم تا ششم مربوط بوده‏اند به تاریخ بخش جنوبی عربستان، پیش از اسلام؛ گفته شده است که دفتر هفتم حاوی نقدی درباره‏ی سنتهای نادرست، و دفتر نهم حاوی نوشته‏هائی به خط حمیری بوده است. و باز گفته شده است که در تمامی اثر قطعاتی در زمینه‏ی اخترشناسی و فیزیک و نیز استنباطهای کهن در مورد حادث یا قدیم بودن جهان به طور پراکنده مندرج بوده است. (2)
کتاب صفت جزیرة‏العرب عمدتاً مبتنی بر مشاهدات خود حمدانی است. او در مواردی انگشت‏شمار از اطلاعات جغرافیدانان دیگری، از قبیل جرمی ابوالحسن الخزاعی، احمدبن حسن عادی الفلجی، و محمدبن عبدالله بن اسماعیل السکسکی، استفاده کرده است. در مقدمه‏ی کتاب به جغرافیای بطلمیوس، به هرمس تریسمگیستوس، و به دیوسکوریدس اشاره می‏کند. (3) وی به سندهند، کتاب اخترشناسی هندی، و به فزاری، مترجم عربی آن، و به اخترشناسان خود صنعا نیز استنادهائی می‏کند. (4) این اثر، گذشته از اطلاعات مطلقاً جغرافیایی، شامل مشاهداتی است درباره‏ی میوه‏ها و سبزیها، سنگها و فلزهای گرانبها، و مطالب زبان‏شناختی. در واژه نامه‏های جغرافیایی یاقوت و بکری غالباً به این اثر استناد شده است، و کتاب بکری نقل قولهای متعددی از کتاب الاکلیل را نیز در بردارد.
حمدانی، پیش از نگارش اثر جغرافیایی خود، کتابی در زمینه‏ی اخترشناسی نوشت با عنوان سرائرالحکمه فی علم‏النجوم («رازهای دانایی درباره‏ی اخترشناسی») ، که فقط دفتر دهم آن محفوظ مانده است. او در این کتاب از دوروتئوس صیدونی و بطلمیوس سخنانی نقل می‏کند. گفته می‏شود که حمدانی جدولهای اخترشناختی نیز تألیف کرده، اما هیچ یک از آنها برجای نمانده است. اثر پزشکی او به نام قوا («نیروها») ، که آن نیز در دست نیست، ظاهراً با نوشته‏های اخترشناختی وی ارتباط داشت، زیرا وی در آن اثر ثابت کرده بود که چگونه دمای هوا از سیّاره‏ها تأثیر می‏پذیرد. (5)
از یک مجموعه‏ی سه گانه‏ی مربوط به اموال و متعلقات و مشتمل بر کتابهای الحرث و الحیله («کشاورزی و روش آن»)، الابل («شتران») ، و کتاب الجوهرتین العتیقتین («دو فلز گرانبها[زر و سیم]»)، فقط آخری بر جای مانده است؛ این اثر بعد از همه‏ی آثار دیگری که ذکرشان رفت نوشته شده است. او در این کتاب درباره‏ی زر و سیم در همه‏ی جنبه‏های ممکن - از جمله جنبه‏های دینی، ادبی، و زبان‏شناختی - به بررسی می‏پردازد. اما این کتاب اصولاً نخستین و جامع‏ترین گزارش به زبان عربی است درباره‏ی عملیات فلزکاری: استخراج، پالایش، تعیین میزان خلوص، زراندود کردن، لحیم‏کاری، و سکه‏زنی - که همه‏ی آنها مبتنی بوده است بر مشاهدات خود حمدانی در ضرابخانه‏های یمن و بر اطلاعات بدست آمده از صنعتگرانی که در آن ضرابخانه‏ها کار می‏کرده‏اند. در بخش نظری مربوط به منشأ فلزات، مورد استعمالشان در پزشکی، و از این قبیل، او به ارسطو، دوروتئوس صیدونی ، و بقراط استناد می‏کند. تعدادی از اصطلاحات فنی برای وزنها و سکه‎ها منشأ یونانی دارند.
تأثیرهای زبان یونانی و پارسی در این کتاب به هم درآمیخته‏اند. بخش جنوبی عربستان تا سال (هفتم هجری (628 م ) یکی از حوزه‏های حکمرانی ایران بود، و مهاجرت ایرانیان در قرنهای بعد همچنان ادامه داشت. تأثیر زبان پارسی در مجموعه‏ی اصطلاحات مربوط به مواد شیمیایی و ابزارها به نحو خاصی محسوس است. آثار حمدانی نمایشگر تصویر به هم پیوسته‏ای است از جهان، که خاص زمانه‏ی او است؛ در این تصویر، تأثیر اجرام آسمانی بر عناصر و کیفیات برای پیدایش و ویژگیهای فلزات و دیگر مواد، برای جغرافیا، برای شرایط زندگانی آدمی، قطعی و مسلّم است - و، در نتیجه، شالوده‏ای برای پزشکی نیز به شمار می‏رود.
حمدانی برای نخستین بار آنچه را در واقع امکان‏پذیر و در عمل سودمند است بر پایه‏ی مشاهدات خودش بنا کرد. برای تبدیل عناصر کم‏ارزش به طلا یا نقره از اکسیر شیمیدانان بهره‏ای نگرفت. به عقیده‏ی وی، طلا از کانه‏ی طلا بدست می‏آید و نقره از کانه‏ی نقره، و نه هرگز از فلز نوع دیگر. فلزات با روش شیمیایی - فنی‏ای که دقیقاً توصیف شده بود تصفیه می‏شدند، بی‏آنکه از شیوه‏های جادویی یا عبادی در این کار استفاده شود. حمدانی در جزئیات امور بسیار دقیق و موشکاف بود؛ تعدادی از ابزارها را می‏توان با پیروی از توصیفهای او به طور کامل بازسازی کرد. وی نظریه‏های پیشینیان را بدون بررسی نقّادانه نمی‏پذیرفت و با ارسطو و بطلمیوس اختلاف‏نظر داشت. (6) عقاید متضاد درباره‏ی مسأله‏ای واحد با یکدیگر مقایسه شده‏اند: درباره‏ی موضوعهای زبان‏شناختی، عقاید لغت‏شناسان و عقاید افراد غیرمتخصص؛ عقاید فیلسوفان یونانی و کارشناسانی که عملاً به امور معاون می‏پردازند درباره‏ی مسائل مربوط به منشأ طلا و نقره؛ عقاید دانشوران یونانی، هندی، و چینی درباره‏ی وسعت جهان مسکون. (7) به این ترتیب حمدانی یکی از نمایندگان شایسته‏ی وحدت فرهنگهای یونانی، ایرانی و عرب بود.

کتابشناسی

یکم. کارهای اصلی.

از آثار برجای مانده‏ی حمدانی، آنچه در زیر می‏آید چاپها و شرح اصلی است:
الاکلیل: دفترهای یکم - دوم. چاپ عکسی (برلین، 1943) ؛ ویراسته م. علی الاکوع الحوالی، 2 جلد (قاهره، 1963-1966). دفتر یکم: ویراسته‏ی ا. لوفگرن، 2 جلد ، شماره‏ی 1 از جلد پنجاه و هشتم در کتابخانه‏ی اکمانیانا (اوپسالا، 1954-1965). چکیده‏ای از دفتر دوم مندرج است در Sudarabisches Mutabih، ویراسته‏ی ا. لوفگران، جلد پنجاه و هفتم در کتابخانه‏ی اکمانیانا (اوپسالا، 1953) . دفتر هشتم: «Die Burgen und Schlosser Sudarabiens nach dem Iklil des Hamdan l » . از د. هـ. مولر، در SAWW، 94 (1879)، 335-423؛ همان، 97 (1881)، 955-1050؛ «Auszuge aus dem VIII. Buche des Iklil »، از همو، در Sudarabische Alterthumer im Kunsthistorischen Hofmuseum (وین، 1899)، 80-95؛ ویراسته‏ی ا. م. کرملی (بغداد، 1931)؛ ترجمه‏ی ن. ا. فریس زیر عنوان The Antiquities of South Arabia، شماره 3 از متنهای شرقی پرینستن (پرینستن، 1938)؛ و ویراسته‏ی فریس، شماره‏ی 7 از متنهای شرقی پرینستن (پرینستن، 1940) . دفتر دهم: ویراسته‏ی م. د. خطیب (قاهره، 1949) .
صفت جزیرة‏العرب : Al-Hamdanl’s Geographie der arabischen Halbinsel، ویراسته‏ی د. هـ. مولر، 2 جلد (لیدن، 1884-1891؛ تجدید چاپ، آمستردام، 1968)؛ sudarabien nach al-hamdanis beschreibung der arabischen Halbinsel، جلد بیست و هفتم، شماره‏ی 3 در رساله‏های مربوط به اطلاعات درباره‏ی مشرق زمین (لایپ تسیش، 1942) ؛ Ancient West Arabia، از ک. ریبین (لندن، 1951) ، 43 به بعد برای ترجمه‏ای از مشاهدات حمدانی در زمینه‏ی وضع امور شبه جزیره‏ی عربستان از لحاظ زبان‏شناسی (صفحات 134-136 از ویراسته‏ی مولر) ؛ و ویراسته‏ی م. ع. ب. نجدی (قاهره، 1953).
کتاب الجوهرتین‏العتیقتین: چاپ و ترجمه‏ی آن به زبان آلمانی با عنوان Die beiden Edelmetalle Gold und Silber، از کریستوفر تول، در مجموعه‏ی بررسیهای سامی‏شناختی اوپسالا، شماره‏ی 1 (اوپسالا، 1968).

دوم. خواندنیهای فرعی.

درباره‏ی حمدانی و آثارش، Geschichte der arabischen Literatur، از کارل بروکلمان، یکم (وایمار، 1898)، 229؛ چاپ دوم، یکم (لیدن، 1943)، 263 به بعد، و پیوست یکم (لیدن، 1937) ، 409؛ Ein Hamdanl-Fund، از اوسکار لوفگرن، شماره‏ی 7 در نسخه‏های خطی دانشگاه اوپسالا مربوط به سال 1935) ( اوپسالا، 1935)؛ و «al Hamdanl » ، از همو، در Encyclopedia of Islam، چاپ دوم، جلد سوم (لیدن - لندن، زیر چاپ) ، 124 به بعد.
نیز- طبقات‏الامم، از صاعد اندلسی، ویراسته‏ی ل. شیخو (بیروت، 1912) ، 58، نیز ترجمه‏ی ل. بلاشر با عنوان Kitab Tabakat al-umam (پاریس، 1935) ، 114؛ معجم مااستعجم، از بکری، ویراسته‏ی ف. ووستنفلت، 2 جلد (گوتینگن - پاریس، 1876-1877) ، و ویراسته‏ی م. سقا، 4 جلد (قاهره، 1945-1951)؛ انباه الروات علی انباه النهات، از قفطی، ویراسته‏ی م. ابراهیم، یکم (قاهره، 1950) ، 279-284؛ تاریخ‏الحکما، از همو، ویراسته‏ی لیپرت (لایپ تسیش، 1903) ، 163؛ و معجم‏البلدان از یاقوت، ویراسته‏ی ف. ووستنفلت، 6 جلد (لایپ تسیش، 1866-1870).

پی‌نوشت‌ها:

1- خود حمدانی در کتاب الاکلیل، دفتر دهم، 198 و صفحات قبل، و آندلسی، 58، ترجمه 114 به بعد، شرحی درباره‏ی اصل و نسب حمدانی به دست داده‏اند.
2- آندلسی، 58 به بعد، ترجمه 115؛ قفطی، یکم، 281.
3- فهرست جزیرةالعرب، نمایه.
4- همان، 27.
5- کتاب الجوهرتین، 72 آ.
6- همان، 156؛ صفت جزیرةالعرب، 29.
7- کتاب الجوهرتین، 9 ب و بعد، 21 آ؛ صفت جزیرةالعرب، 27.

منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمه‌ی: احمد آرام ...]و دیگران[، زیر نظر احمد بیرشک، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول