پرند پروين
پرند پروين
پرند پروين
نويسنده:پروانه سادات
به نام نگارگر هستي و پديد آورنده بينش و بينائي مصوري كه بر پرند نيلي آسمان زر ريز ستاره مي نگارد: «انازينا السماء الدنيا يزينه الكواكب» (صافات ، آيه 6) و در گوشه اي از آن مجموعه پروين نموداري از مهر و هم آهنگي و پيوستگي است خداوند آموزش دهنده اي كه برگهاي دانش را به دست باد پيام آور به اين سو و آن سو مي فرستد اين دست مهربان كه برگهاي نوشته چهارگل را به خانه ما انهداخت مرا با يوسف اعتصام الملك آشنا كرد زيبايي و سادگي داستان بي كران بود و در ياد ماندني سالهاي بعد در كلاسهاي چهارم و پنجم دبستان گفتگوي عدس و ماش و سير و پياز و داستان گربه اي كه گم شده بود و كودكي كه كوزه اي شكسته بود و پاي خانه رفتن نداشت ما را با حقيقت زندگي و آنچه بود آشنا كرد و شعر زندگي را شناختم آنچه را مي توانستم ببينم و بشناسم و باور كنم و اين شعرها از پروين بود. دختر نويسنده چهارگل كوتاه زماني پس از آن گور هر دو را زيارت كردم آن كنار امن و اين همنشيني مايه زشك و حسدم گرديد براي من دختر نماند نظم و پدر نمود نثر گرديد.
در پي آن همچنان كه با نوشته هاي ديگر اعتصام الملك آشنا مي شدم ارزش و اعتبار پروين را در جامعه دريافتم نشانه و نمودار هر دختر پي جوي دانش و هر زن رهنورد انسانيت و در يك سخن ادبيات براي زنان يعني پروين شاعري كه از زن و مسائل زندگي اشت كم سخن گفته اما پيشرو و پرچمدار زن فرهيخته و آگاه است.
از اين رو آنگاه كه استاد فقيدئ روانشاد آقاي دكتر حسن سادات ناصري مرا به سخن گفتن از پروين فرمان دادند پذيرفتم چون در گفتار او نه نشانه مدح ديدم و نه از خود سخن گفتن و اين بسيار گرانبهاست.
دربررسي سخن پروين هوشياري و دقت و زيركي بيشتر نمايان است او حتي تحت تأثير «ارزش زن» و «ميهن پرستي» فرستاده از غرب نشده و آنچه صلاح مي داند و به چشم ژرف نگرش درست است مي گويد.
پروين پهزادي است كه به گوش شنوندگان خويش از حقيقتها سخن گفته و از آنچه مي خواهد محقق شود مگر نه اينكه مربي و آموزندگان و قصه گويان قوم و قبيله ها و پاسداراران گنجينه امثال زنان اند؟
براي شناخت پروين و زمان او به مطبوعات هم زمان او پيش از او بايد روي آورد تا زمانه و هم زمانانش را شناخت از كتابها و مجله ها و روزنامه ها بهره گرفت تا در انديشه خويش روزگار او را ديد و سخن آنان كه او را ديده يا شناخته اند دريافت پس از چند سال كه با كتابهاي خود سرگرم بودم كتابخانه ها را براي كتابها و مأخذ كمياب جستجو كردم و سعادت دوستي با بهترين افراد كه يكي از زيباترين كارهاي جهان را دارند يعني كتابدارها دريافتم .
كتابهاي تذكره و شرح حال شعرا را خواندم گذشتگان و معاصران پروين در پي آن بودم كه زنان شاعر را بشناسم و نيز دريابم كه چرا بسيار سخنان كه مردان توانند گفت بر زنان روا نيست آيا اين ناروايي از سرشت زنان بر مي خيزد يا از ديد جامعه؟ به واقع هم از اين است هم از آن جايي كه سخنان سنگين و متين و والالي پروين ر برنتابند تنها براي آنكه او زن است به نمونه كتاب «تهمت شاعري» آقا گركاني كه پيامش اين است كه يك زن نمي تواند اين همه تواانا باشد . دو بيت پروين در پاسخ گويي به مدعيان:
شعر زن دير باور مي شود
در حالي كه در 1314 ش همزمان با چاپ اول ديوان پروين چاپ دوم اشعار استاد محمد حسين شهريار كه همسال پروين است در دسترس خواهندگان قرار گرفته است. (روزنامه ايران 28 مرداد 1314 طبع دوم ديوان شهريار منتشر شد. قيمت 5 ريال كتابخانه خيام).
نويسندگان تذكره و شرح حالها همگي با احترام و تواضع از او ياد كرده اند و توانايي در گفتار و سخنان خردآميزش را ستوده اند.
در كتاب گرانقدر «الذريعة» دانشمند بزرگ و سخت كوش شيخ آقا بزرگ تهراني او را چنين شناسانده : «ديوان اعتصامي پروين اعتصامي بنت ميرزا يوسف خان اعتصامي پروين كانت شاعرةفاضلةاديبةتربت في بيت علم و تعلمت العربيةو الا نگليزيةو لها شعر رقيق ماتت في شبابها اربع سنين بعد موت ابيها 1320 ش 1360 ق لها «زاغ و طاووس » و « جوان و پير» قال سالار حيدري في تاريخ فوتها تاريخ فوت هجري جستم ز حيدري گفت:
مرده اديبه پروين اعتصامي 1360 (جلد 9 الذريعه قسمت 1)
از سخنان پروين در كتابهاي درسي (پيش از انقلاب ) بسيار آمده بود. در كتاب سال او دبيرستان (سال 1335 چاپ امير كبير) تاليف آقايان خزائلي نيرسينا و سادات ناصي 82 بيت از اشعار پروين وجود داشت وكتاب ديگري همان سال و همان كلاس (انتشارات كيهان) شرح حال پروين را در 20 سطر آورد اما به اشتباه مرگ او را سوم فروردين ذكر مي كند.
اين اشتباه ها در سال ومحل تولد در كتابهاي ديگر از جمله در رياحين الشريعه ذبيح الله محلاتي نيز به چشم مي خورد كه او رامتولد سال 1320 ق مي دانند و كتاب چاپ 4 جلد 4 ص 74-79
ادبيات معاصر رشيد ياسمي تولد او را 1328 ق در تهران ضبط كرده است.
به گمان نگارنده پس از آموزش پدر و بررسي سخن متقدمان آدب پارسي بيشترين چيزي كه در روح پروين و پرورش انديشه او كارساز بود روزنامه و مجلات ادبي زمان او بودند به نظر مي رسد او الفبا را با مطالعه دوره اول مجله بهار آموخت و در باغ جان كاشت و سپس به گل نشاند و سرود. اشعار پروين در دوره دوم اين مجله منعكس است از جمله اي مرغك ، ذره گوهر و سنگ ، صاعقه ما ستم اغنياست، اشك يتيم ، سعي و عمل ، كودك آرزومند ( دي مرغكي به مار خود گفت تا به چند...) ، و نيز اين چند بيت:
به انضمام آن دو بيتي كه خودرا معرفي مي كند و مي گويد:« مرد پندارند پروين را چه برخي اهل فضا...»
اولين شعر پروين در دوره دوم مجله بهار« اي مرغك» است كه با زباني ساده و بياني دلنشين مي گويد:
بنياد بسياري از اشعار پروين مطالب و مقالات و داستانهاي اين دو دوره مجله بهار است . براي نمونه شعر «جولاي خدا» بي شك از مقاله بريزيان به نام « عزم و نشاط عنكبوت» در دوره دوم صفحه 435 تاثير پذيرفته است اما مايه شعر و استخوان بندي آن راسوره عنكبوت در قرآن ساخته است. سراسر اين سوره بيدار باش به انسان است و آگاه كردن او با ذكر و ياد كرد. امتهاي گذشته و پيامبران پيشين و دعوت به پويش و پويايي جستجو و يافتن خدا و نشانه هاي او.
ديگر مجله شوق با مديريت مرحوم سعيد نفيسي و ارمغان با مديريت مرحوم وحيد دستگردي و مجله تعليم و تربيت و غيره در سال 1314 مجله تعلميم و تربيت گزارش مي دهد اعطاي مدال و نشان بنابر پيشنهاد اداره تعليمات ولايات شوراي عالي معارف خانم پروين اعتصامي و آقاي مجد العلي بوستان به اخذ نشان سوم علمي و آقاي پروفسور لنگ استاد سابق دانشسراي عالي به اخذ نشان دوم علمي نايل گرديدند.
( مجله تعليم و تربيت سال 5-1314 صفحه 653-654 شماره 11-12 ) پروين نمي پذيرد و اين از هوشياري و آگاهي اوست چون دام را بادانه مي بيند و به دام نمي افتد و ارج و بهاي خويش را به اين پشيز سودا نمي كند.
نشان به مناسبت شعر « زن در ايران » اهدا شده بود و چه به جا بازپس فرستاده شده كه به راستي در خور او نبود و او را كم نگريسته بودند.
در پي آن همچنان كه با نوشته هاي ديگر اعتصام الملك آشنا مي شدم ارزش و اعتبار پروين را در جامعه دريافتم نشانه و نمودار هر دختر پي جوي دانش و هر زن رهنورد انسانيت و در يك سخن ادبيات براي زنان يعني پروين شاعري كه از زن و مسائل زندگي اشت كم سخن گفته اما پيشرو و پرچمدار زن فرهيخته و آگاه است.
از اين رو آنگاه كه استاد فقيدئ روانشاد آقاي دكتر حسن سادات ناصري مرا به سخن گفتن از پروين فرمان دادند پذيرفتم چون در گفتار او نه نشانه مدح ديدم و نه از خود سخن گفتن و اين بسيار گرانبهاست.
دربررسي سخن پروين هوشياري و دقت و زيركي بيشتر نمايان است او حتي تحت تأثير «ارزش زن» و «ميهن پرستي» فرستاده از غرب نشده و آنچه صلاح مي داند و به چشم ژرف نگرش درست است مي گويد.
پروين پهزادي است كه به گوش شنوندگان خويش از حقيقتها سخن گفته و از آنچه مي خواهد محقق شود مگر نه اينكه مربي و آموزندگان و قصه گويان قوم و قبيله ها و پاسداراران گنجينه امثال زنان اند؟
براي شناخت پروين و زمان او به مطبوعات هم زمان او پيش از او بايد روي آورد تا زمانه و هم زمانانش را شناخت از كتابها و مجله ها و روزنامه ها بهره گرفت تا در انديشه خويش روزگار او را ديد و سخن آنان كه او را ديده يا شناخته اند دريافت پس از چند سال كه با كتابهاي خود سرگرم بودم كتابخانه ها را براي كتابها و مأخذ كمياب جستجو كردم و سعادت دوستي با بهترين افراد كه يكي از زيباترين كارهاي جهان را دارند يعني كتابدارها دريافتم .
كتابهاي تذكره و شرح حال شعرا را خواندم گذشتگان و معاصران پروين در پي آن بودم كه زنان شاعر را بشناسم و نيز دريابم كه چرا بسيار سخنان كه مردان توانند گفت بر زنان روا نيست آيا اين ناروايي از سرشت زنان بر مي خيزد يا از ديد جامعه؟ به واقع هم از اين است هم از آن جايي كه سخنان سنگين و متين و والالي پروين ر برنتابند تنها براي آنكه او زن است به نمونه كتاب «تهمت شاعري» آقا گركاني كه پيامش اين است كه يك زن نمي تواند اين همه تواانا باشد . دو بيت پروين در پاسخ گويي به مدعيان:
از غبار فكر باطل پاك بايد داشت دل
تا بداند ديو كاين آيينه جاي گرد نيست
مرد پندارند پروين را چه برخي اهل فضل
اين معما گفته نيكوتر كه پروين مرد نيست
اين دو بيت چهاردهمين و آخرين نمونه شعر از اشعار پروين در دوره دوم مجله بهار است كه از سال 1339 هـ ق آغاز شده و آخرين شماره اش در 1341 هـ ق است در آن زمان پروين 14 – 15 ساله است.تا بداند ديو كاين آيينه جاي گرد نيست
مرد پندارند پروين را چه برخي اهل فضل
اين معما گفته نيكوتر كه پروين مرد نيست
شعر زن دير باور مي شود
در حالي كه در 1314 ش همزمان با چاپ اول ديوان پروين چاپ دوم اشعار استاد محمد حسين شهريار كه همسال پروين است در دسترس خواهندگان قرار گرفته است. (روزنامه ايران 28 مرداد 1314 طبع دوم ديوان شهريار منتشر شد. قيمت 5 ريال كتابخانه خيام).
نويسندگان تذكره و شرح حالها همگي با احترام و تواضع از او ياد كرده اند و توانايي در گفتار و سخنان خردآميزش را ستوده اند.
در كتاب گرانقدر «الذريعة» دانشمند بزرگ و سخت كوش شيخ آقا بزرگ تهراني او را چنين شناسانده : «ديوان اعتصامي پروين اعتصامي بنت ميرزا يوسف خان اعتصامي پروين كانت شاعرةفاضلةاديبةتربت في بيت علم و تعلمت العربيةو الا نگليزيةو لها شعر رقيق ماتت في شبابها اربع سنين بعد موت ابيها 1320 ش 1360 ق لها «زاغ و طاووس » و « جوان و پير» قال سالار حيدري في تاريخ فوتها تاريخ فوت هجري جستم ز حيدري گفت:
مرده اديبه پروين اعتصامي 1360 (جلد 9 الذريعه قسمت 1)
از سخنان پروين در كتابهاي درسي (پيش از انقلاب ) بسيار آمده بود. در كتاب سال او دبيرستان (سال 1335 چاپ امير كبير) تاليف آقايان خزائلي نيرسينا و سادات ناصي 82 بيت از اشعار پروين وجود داشت وكتاب ديگري همان سال و همان كلاس (انتشارات كيهان) شرح حال پروين را در 20 سطر آورد اما به اشتباه مرگ او را سوم فروردين ذكر مي كند.
اين اشتباه ها در سال ومحل تولد در كتابهاي ديگر از جمله در رياحين الشريعه ذبيح الله محلاتي نيز به چشم مي خورد كه او رامتولد سال 1320 ق مي دانند و كتاب چاپ 4 جلد 4 ص 74-79
ادبيات معاصر رشيد ياسمي تولد او را 1328 ق در تهران ضبط كرده است.
به گمان نگارنده پس از آموزش پدر و بررسي سخن متقدمان آدب پارسي بيشترين چيزي كه در روح پروين و پرورش انديشه او كارساز بود روزنامه و مجلات ادبي زمان او بودند به نظر مي رسد او الفبا را با مطالعه دوره اول مجله بهار آموخت و در باغ جان كاشت و سپس به گل نشاند و سرود. اشعار پروين در دوره دوم اين مجله منعكس است از جمله اي مرغك ، ذره گوهر و سنگ ، صاعقه ما ستم اغنياست، اشك يتيم ، سعي و عمل ، كودك آرزومند ( دي مرغكي به مار خود گفت تا به چند...) ، و نيز اين چند بيت:
وظيفه زن و مرد اي حكيم داني چيست؟
يكي است كشتي و آن ديگري است كشتيبان
چون ناخداست خردمند كشتي اش محكم
دگر چه باك ز امواج و ورطه و طوفان
به روز حادثه اند يم حوادث دهر
اميد سعي و عملهاست هم از اين هم از آن
هميشه دختر امروز مادر فرداست
ز مادر است ميسر بزرگي پسران
نا گفته نماند كه اين ابيان بخشي از قصيده « فرشته انس» است كه در ديوان پروين موجود است. علاون بر اينها انرزهاي من (گويند عارفان هنر و علم كيمياست) چند بيت از يك غزل (سوي بتخانه مرو ، پند برهمن مشنو) مادردورانديش (با مرغكان خويش چنين گفت ماكيان) خزان (دگر باره شد از تاراج بهمن) و اندوه فقر( با دوك خويش پيرزني گفت وقت كار) نيز در مجله بهار چاپ شده است.يكي است كشتي و آن ديگري است كشتيبان
چون ناخداست خردمند كشتي اش محكم
دگر چه باك ز امواج و ورطه و طوفان
به روز حادثه اند يم حوادث دهر
اميد سعي و عملهاست هم از اين هم از آن
هميشه دختر امروز مادر فرداست
ز مادر است ميسر بزرگي پسران
به انضمام آن دو بيتي كه خودرا معرفي مي كند و مي گويد:« مرد پندارند پروين را چه برخي اهل فضا...»
اولين شعر پروين در دوره دوم مجله بهار« اي مرغك» است كه با زباني ساده و بياني دلنشين مي گويد:
اي مرغك خرد ز آشيانه
پرواز كن و پريدن آموز
تا كي حركات كودكانه؟
در باغ و چمن چمدن آموز
رام تو نمي شود زمانه
رام از چه شدي؟ رميدن آموز
منديش كه دام هست يا نه
بر مردم چشم ديدن آموز
شد روز به فكر آب و دانه
هنگام شب آرميدن آموز
از لانه برون مخسب زنهار
اين شعر بلند با هر شش بندش به چاپ رسيده است و شر تعليمي با مقدمه و موضوع و نتيجه است كه با توصيفي كامل لحظه به لحظه و مرحله به مرحله را بيان مي كند آن هم به صورت شناخت تجربه اي و عيني (نه صرفاً ذهني وتصوري) با كلماتي در خور سن و سال تصويرگري حركات و نمايش زمان و نتيجه گيري مناسب كه به راستي در خور پرورده چارده ساله باغ اعتصام الملك است.پرواز كن و پريدن آموز
تا كي حركات كودكانه؟
در باغ و چمن چمدن آموز
رام تو نمي شود زمانه
رام از چه شدي؟ رميدن آموز
منديش كه دام هست يا نه
بر مردم چشم ديدن آموز
شد روز به فكر آب و دانه
هنگام شب آرميدن آموز
از لانه برون مخسب زنهار
بنياد بسياري از اشعار پروين مطالب و مقالات و داستانهاي اين دو دوره مجله بهار است . براي نمونه شعر «جولاي خدا» بي شك از مقاله بريزيان به نام « عزم و نشاط عنكبوت» در دوره دوم صفحه 435 تاثير پذيرفته است اما مايه شعر و استخوان بندي آن راسوره عنكبوت در قرآن ساخته است. سراسر اين سوره بيدار باش به انسان است و آگاه كردن او با ذكر و ياد كرد. امتهاي گذشته و پيامبران پيشين و دعوت به پويش و پويايي جستجو و يافتن خدا و نشانه هاي او.
علم ره بنمودن از حق پا زما
قدرت و ياري از او يارا زما
در تكاپوييم ما در راه دوست
كارفرما او و كار آگاه اوست
مجله دانشكده به مديريت استاد ملك الشعراي بهار و مطالب و اقتراحهاي آن مايه بعضي از اشعار پروين است « گوهر اشك» كه در سال دوم مجله مهر تير ماه 1313 شماره 2 چاپ شده (يك سال پيش از چاپ ديوان ) از آن جمله است.قدرت و ياري از او يارا زما
در تكاپوييم ما در راه دوست
كارفرما او و كار آگاه اوست
آن نشنيديد كه يك قطره اشك
صبحدم از چشم يتيمي چكيد
گاه در افتاد و زماني دويد
گاه درخشيد و گهي تيره ماند
گاه نهان گشت و گهي شد پديد
عاقبت افتاد به دامان خاك
سرخ نگيني به سر راه ديد
گفت كه اي ؟ پيشه ونام تو چيست؟
گفت : مرا با تو چه گفت و شنيد
من گهر ناب و تو يك قطره آب
من ز ازل پاك و تو پست و پليد
در شماره اول مجله دانشكه مقاله اي وجود دارد كه ممكن است مايه اين اشعار باشد « اشك خون دو قطره يكي سفيد ، شفاف ، نيمه گرم، ديگري قرمز، تيره ، سرد مژگان دختر خردسالي آويزان دومي قطره خوني به شكل نگين انگشتري يا قوتين بر روي سينه جواني واقع اين دو قطره با هم گفتگو مي كنند ما هر دو يك چيز بودم دو تا بودن ناممان به واسطه اختلاف رنگ بود ما هر دو عشق بوديم آري ، آري عشق ( از ع . تلگرافي زاده).صبحدم از چشم يتيمي چكيد
گاه در افتاد و زماني دويد
گاه درخشيد و گهي تيره ماند
گاه نهان گشت و گهي شد پديد
عاقبت افتاد به دامان خاك
سرخ نگيني به سر راه ديد
گفت كه اي ؟ پيشه ونام تو چيست؟
گفت : مرا با تو چه گفت و شنيد
من گهر ناب و تو يك قطره آب
من ز ازل پاك و تو پست و پليد
ديگر مجله شوق با مديريت مرحوم سعيد نفيسي و ارمغان با مديريت مرحوم وحيد دستگردي و مجله تعليم و تربيت و غيره در سال 1314 مجله تعلميم و تربيت گزارش مي دهد اعطاي مدال و نشان بنابر پيشنهاد اداره تعليمات ولايات شوراي عالي معارف خانم پروين اعتصامي و آقاي مجد العلي بوستان به اخذ نشان سوم علمي و آقاي پروفسور لنگ استاد سابق دانشسراي عالي به اخذ نشان دوم علمي نايل گرديدند.
( مجله تعليم و تربيت سال 5-1314 صفحه 653-654 شماره 11-12 ) پروين نمي پذيرد و اين از هوشياري و آگاهي اوست چون دام را بادانه مي بيند و به دام نمي افتد و ارج و بهاي خويش را به اين پشيز سودا نمي كند.
نشان به مناسبت شعر « زن در ايران » اهدا شده بود و چه به جا بازپس فرستاده شده كه به راستي در خور او نبود و او را كم نگريسته بودند.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}