نویسنده: ویلیام اَوتِویت
برگرداننده: حسن چاوشیان
ویراستار: محمدمنصور هاشمی


 

 Idiographic

تمایز میان روش تفریدی و روش تعمیمی را نخستین‌بار ویلهلم ویندلباند (1848-1915) که فیلسوف بود، مطرح کرد. رهیافت تک‌نگاری یا تفریدی با پدیده‌های منفرد سروکار دارد، مانند زندگینامه یا بخش اعظم تاریخ، در حالی که نقطه‌ی مقابل آن، یعنی رهیافت تعمیمی در پی تدوین گزاره‌های عام یا «قوانین» (nomos معادل یونانی قانون است) است. ویندلباند و هاینریش ریکرت روش تک‌نگارانه‌ی تاریخ و سایر «علوم فرهنگی» را از رهیافت تعمیمی اقتصاد و جامعه شناسی، که از مقوله‌ی علوم طبیعی می‌دانستند، جدا می‌کردند. ولی آن‌ها اذعان داشتند که این مقوله‌ها باید به مثابه سنخ‌های آرمانی درنظر گرفته شوند. مثلاً زیست‌شناسی تکاملی عمدتاً فردنگرانه است، و «مکاتب تاریخی» اواخر سده‌ی نوزدهم در آلمان طرفدار رهیافت فردنگرانه و خاص‌گرایی تاریخی در مطالعات اقتصادی و حقوقی بودند.
در بخش اعظم قرن بیستم، رهیافت‌های تفریدی به واسطه‌ی نفوذ پوزیتیویسم و ساختارگرایی تاحدی از اعتبار ساقط شد، هرچند که در پژوهش‌های میدانی قوم‌نگارانه همچنان رواج داشت و در روش‌ شناسی علوم اجتماعی نیز تحت عنوان «روش مطالعه‌ی موردی» به رسمیت شناخته می‌شد. مطالعات موردی تاریخی و «قوم‌نگاری» اخیراً نقش روبه رشدی در جامعه شناسی داشته است- خصوصاً در جامعه شناسی علم و جامعه شناسی آموزش و پرورش. رهیافت‌های زندگینامه‌ای یا «تاریخ زندگی» نیز توجه شایانی را به خود جلب کرده‌اند.
منبع مقاله :
آوتویت، ویلیام، باتامور، تام؛ (1392)، فرهنگ علوم اجتماعی قرن بیستم، مترجم: حسن چاوشیان، تهران: نشر نی، چاپ اول.