8 مرداد 1387 / 26 رجب 1429 / 29 جولای 2008

1) 26 رجب سال دهم بعثت، وفات ابوطالب عموی پیامبر: ابوطالب عموي گرامي رسول خدا در 81 سالگي وفات نمودند و پيامبر در فراق ايشان كه يكي از حاميان بزرگ آن‌حضرت در سالهاي بسيار سخت اول بعثت در مكه به شمار مي‌رفتند، بسیار اندوهگين شدند. نام مبارك آن حضرت، عمران، ‌و پدرشان جناب عبدالمطلب و مادرشان فاطمه بنت عمروبن عائذ است. ابوطالب با عبدالله پدر پيامبر و زبير بن عبدالمطلب برادر ابويني بودند؛ يعني از طرف پدر و مادر يكي بودند و ساير اولاد جناب عبدالمطلب با اين سه بزرگوار فقط از پدر يكي بودند. علامه مجلسي مي‌فرمايد: «اماميه اتفاق دارند بر اسلام و ايمان حضرت ابوطالب به پيامبر و اينكه او هيچ گاه بتی را عبادت نكرده است. بلكه ابوطالب يكي از اوصيای حضرت ابراهيم و ايمان او در شيعه مشهور است و علماي شيعه كتابهایی در ايمان آن بزرگوار تأليف كرده‌اند». شیخ صدوق مي‌فرمايد: «در حديث آمده كه جناب عبدالمطلب حجت الهي و جناب ابوطالب وصي ايشان بوده است. طبق روايات ودايع انبيا، ‌عصاي حضرت موسي و انگشتر حضرت سليمان و ... توسط عبدالمطلب به ابوطالب سپرده شد كه ايشان آن‌ها را به خاتم الانبياء سپردند».ابن اثير جزري شافعي مي‌گويد: « اهل بيت بر ايمان ابوطالب اجماع دارند و اجماع اهل بيت حجت است». كتابهاي زيادي در ايمان حضرت ابوطالب تأليف شده كه نخستین آنها در سال 630 هـ .ق. نوشته شده است. از آن زمان تاكنون كتابهايي به زبانهاي مختلف در ايمان و ‌عظمت آن بزرگوار تأليف و چاپ شده است. حضرت رضا مي‌فرمايند: « كسي كه معتقد باشد ابوطالب با حالت كفر از دنيا رفته، كافر است».اشعار حضرت ابوطالب در حمايت از پيامبر اشعار منسوب به اميرالمؤمنين هنگام رحلت ابوطالب و كلمات آن بزرگوار به قريش در مسجدالحرام هنگام سوء قصد آنها نسبت به پيامبر و كلمات آن حضرت هنگام رحلت، سخنان آن حضرت در طلب باران، همه دلالت بر آن دارد كه حضرت ابوطالب داراي ايماني منحصر به فرد بوده كه در روايات به ايمان اصحاب كهف تشبيه شده است. اصبغ بن نباته مي‌گويد: اميرالمؤمنين فرمود: « به خدا قسم هرگز پدرم و جدم عبدالمطلب وهاشم و عبدمناف عبادت بت نكرده‌اند!» گفتند: «پس چه را عبادت مي‌كردند؟» فرمودند: « به سوي كعبه نماز مي‌خواندند و به دين ابراهيم متمسك بودند». ابن ابي الحديد در ضمن اشعاري مي‌گويد: « اگر ابوطالب و پسرش نبودند، از دين اثري نبود كه اين چنين استوار شود. ابوطالب در مكه از پيامبر حمايت كرد و پسرش در مدينه بي‌دريغ از آن حضرت حمايت و دفاع مي‌نمود» .هنگامي كه حضرت اميرمؤمنان خبر وفات ابوطالب را به پيامبر داد، آن حضرت به شدت محزون و ناراحت شدند و فرمودند:« يا علي برو و او را غسل و حنوط و كفن كن و چون بر روي سرير نهادي به من خبر بده». بعد از آن که حضرت دستور پيامبر را انجام داد، پيامبر خودشان تشريف آوردند و چون نظر مباركشان بر جنازة عموي بزرگوارشان افتاد، با اندوه بسيار فرمودند: « اي عمو! صله‌ رحم و مهرباني كردي و جزاي خير ديدي. اي عمو! در كوچكي مرا كفالت كردي و در بزرگي مرا نصرت و حمايت نمودي». بعد به مردم رو كردند و فرمودند: «سوگند به خدا! در روز قيامت به عمويم اذن شفاعت مي‌دهم كه جن و انس از آن شفاعت تعجب كنند». با رحلت ابوطالب جبرئيل نازل شد و به پيامبر عرض كرد:« ياور تو از دنيا رفت، هجرت كن».

2- هشتم مرداد ماه روز بزرگداشت شیخ شهاب‌الدین سهروردی :
شیخ شهاب‌الدین ابوالفتوح یحیی سهروردی، معروف به «شیخ اشراق»، شهاب مقتول و شیخ مقتول، «مؤسس حکمت اشراق» و از حکمای بزرگ اسلام در قرن ششم میلادی 587هجری قمری است. شیخ اشراق، حکمت و اصول فقه را در مراغه نزد مجدالدین جیلی، که استاد امام فخر رازی نیز بود، فراگرفت و در حکمت تبحر و احاطة تمام یافت. سپس به تفکر و ریاضت پرداخت، و چند سالی را در عراق و شام به سیاحت و مطالعه گذرانید.‌ چنان‌که مشهور است در علوم غریبه نیز تبحر پیدا کرد، و در شهر حلب مورد اتهام و مخالفت فقها واقع شد،‌ و به امر صلاح‌الدین ایوبی، به‌وسیله پسرش - ظاهر (الملک‌الظاهر) - توقیف شد و در حدود سن ‌36 سالگی به قتل رسید. تالیفات شیخ اشراق عبارتند از: حکمه‌الاشراق، تلویحات، المشارع والمطارحات،هیاکل النور، کلمه التصوف، رساله عقل سرخ، آواز پر جبرئیل، روزی با جماعت صوفیان، رساله فی حاله الطفولیه و ... .

3- 8 مرداد ماه سال 1378 هجري شمسي : درگذشت استاد سید جلال الدین مجتبوی : استاد سيد جلال الدين مجتبوي از استادان نام آور گروه فلسفه دانشگاه تهران دار فاني را وداع گفت .وي در سال 1307شمسي به دنيا آمد و در سال 1346نيز دكتري فلسفه را دريافت داشت .استاد مجتبوي بعد از عضويت در گروه دانشگاه تهران به تدريس پرداخت و سالها بعد برياست دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران در آمد . ازاستاد مجتبوي كه در سال 1368شمسي بعنوان استاد ممتاز برگزيده شد آثاري چند باقيست كه برخي ترجمه و بعضي ديگرتأليف استاد مي‏باشد . فلسفه يا پژوهش حقيقت ؛كليات فلسفه از ترجمه‏هاي ايشان بشمار می‏روند .

4- 26 رجب سال 681 هق : وفات ابن خلکان : وفات كرد در دمشق احمد بن محمد بن اربلى معروف به ابن خلكان اشعرى شافعى صاحب تاريخ معورف واو از متعصبين عامه واز احفاد يحيى برمكى است و وجه تسميه جدا او بخلكان بفتح خاو تشديد لام مكسوره آنستكه روزى بر اقرآن خود مفاخره كرد بمفاخر آل برامكه باوى گفتند: خل كان جدى كذا و نسبى كذا و هكذا « يعنى بگذار كنار مفاخرت بجد و نسب خود، بلكه مفاخر خود بگوى .»

5- 26رجب سال 1314هجري قمري: حاج ملا محمد باقرفشاركي ازعالمان فرزانه ازمدرسان بزرگ دارُ العلم اصفهان بدرود حيات گفت. بيشترين شهرت فشاركي به سبب تحرير كتابهاي متعدد است كه ازآن ميان مي توان «عُنوانُ الكَلام، ذَخيرَةُ العِباد و حواشي بركتاب حاشيه شرح لمعه» را نام برد.

6- 26رجب سال558هجري قمري: جمال الدين ابوعبدالله معروف به اِبن دُبيتي ازمورخان عراقي بدنيا آمد. ازميان كتابهايي كه به ابن دبيتي نسبت داده اند مي توان از تاريخ واسط وتاريخ بغداد نام برد. كتاب اخير ادامه كتاب تاريخ سَمعاني است. گفتني است كه تاريخ بغداد را بعدها اِبن نجّار شاگرد ابن دبيتي تكميل كرد.

7- 26رجب سال 1319هجري قمري: قرارداد گمركي ايران و روسيه درتهران به امضا رسيد. اين قرارداد ننگين را مظفرالدين شاه قاجار به منظور تأمين هزينه سفرخود به اروپا با روسيه منعقد كرد. براساس اين قرارداد مسائل گمركي شمال كشور كاملاً ازكنترل و نظارت دولت ايران خارج شد. همچنين دولت ايران مجاز نبود بدون جلب نظر روسيه به تدوين نظامنامه گمركي بپردازد. اين قرارداد گمركي شريان اقتصادي ايران را عملاً تحت كنترل روسها درآورد و ضربه بزرگي به صنايع و توليدات داخلي وارد كرد.

8- 26رجب سال1326هجري قمري: سيد جمال واعظ اصفهاني ازآزاديخواهان و سخنوران پرآوازه ايران در دوره مشروطه به شهادت رسيد. واعظ اصفهاني زبان گوياي مردم آزاده و مشروطه طلب بود و خطابه هاي او درتشديد قيام مشروطه تأثيري بسزا داشت. واعظ اصفهاني پس ازبمباران مجلس پنهاني بطرف عتبات رفت ولي درهمدان بدست نايب حاكم گرفتار شد و به امر محمد عليشاه دربروجرد كشته شد.

9- 100 هزار تومان جایزه برای آوردن سر محمد مجلس شوراي ملي درجلسه هشتم مرداد 1290 (ژوئيه 1911 )خود براي كسي كه محمد علي شاه مخلوع را دستگير كند و يا سرش را بياورد يكصد هزار تومان جايزه تعيين كرد. محمد علي شاه براي پس گرفتن سلطنت با يك نيرو از طريق روسيه و با كمك اين دولت به ايران بازگشته بود.