شاعر: حاج غلامرضا سازگار

وجودم نخل از غم بارور بود

تمام حاصلم خون جگر بود

ز هر شاخه هزاران میوه دادم

همانا پاسخم نیش تبر بود

دلم از طفل بر پستان مادر

به دیدار اجل مشتاق‌تر بود

اگرچه شاخه‌هایم را شکستند

به هر شاخه هزارانم ثمر بود

چه باک از تیغ زهرآلود دشمن

علی یک عمر در کام خطر بود

هزاران زخم در دل داشتم من

که بس کاری‌تر از این زخم سر بود

به جان فاطمه آن که مرا کشت

نه تیغ ابن ملجم، میخ در بود

هزاران استخوان بودم گلوگیر

هزاران نیش خارم در بصر بود

به هر آهم هزاران زخم فریاد

به هر زخمم هزاران نیشتر بود

تو ای قاتل مرا کشتی نگفتی

علی یک عمر غمخوار بشر بود

زدی شمشیر بر فرق امامی

که حتی مهربان‌تر از پدر بود

به اشک و خون دل بنویس "میثم"

علی از فاطمه مظلوم‌تر بود