شاعر: مهدی محمدی

چه خوشست من بمیرم به ره ولای مهدی

سر و جان بها ندارد که کنم فدای مهدی

همه نقد هستی خود بدهم به صاحب جان

که یکی دقیقه بینم رخ دلگشای مهدی

نه هوای کعبه دارم نه صفا و مروه خواهم

که ندارد این مکان‌ها به خدا صفای مهدی

چه کنم چه چاره سازم که دل رمیده من

نکند هوای دیگر به جز از هوای مهدی

من دلشکسته هر دم به امید درنشستم

که مگر عیان ببینم رخ دلشگای مهدی