شاعر: سید محمدجواد شرافت

دروغ گفته‌ام از دوریت شکسته دلم

ترک نخورده و انگار آهن است دلم

به شوق دیدن رویت نزد به دریا آه

کنار شهوت مردابی‌اش نشست دلم

میان سینه دلم بی تو مرده سنگ شده

بیا که سخت شبیه لحد شده است دلم

بیا شراب‌ترین عشق را نصیبم کن

که تا همیشه شود مست مست مست دلم