شاعر: سید عبدالحسین رضایی نیشابوری

کاش از لطف شبی یاد ز ما می‌کردی

یاد از عاشق افتاده ز پا می‌کردی

کاش بیمار فراقت که ز پا افتاده

با نگاه ملکوتی تو دوا می‌کردی

کاش می‌آمدی با یک نظر ای نخل امید

گره از کار من زار تو وا می‌کردی

کاش یک شب تو برای فرجت مالک من

با دل سوخته خویسش دعا می‌کردی

همچو باران به سر شیعه بلا می‌بارد

کاش می‌آمدی و دفع بلا می‌کردی

پرچم ظلم بر افراشته شد در همه جا

کاش تو پرچمی از عدل بپا می‌کردی

کاش یک روز رضایی ز وفا

مهدی فاطمه از خود تو رضا می‌کردی