مجلس‏هاي نگاره‏ي شاهنامه‏ي قاسمي

نويسنده: نوشين دخت نفيسي

مقدمه

از پيامدهاي شوم جنگ‏هاي ايران و روس در سده‏ي گذشته تاراج نسخه‏هاي خطي و مصور موقوفه‏ي آستانه‏ي شيخ صفي‏الدين در اردبيل است (بابا صفري 1353 - 1350؛ ج 2، ص 253؛ ج 3، صص 233 و 503). از نادر نسخه‏هايي که از اين نابساماني به سلامت جسته، نسخه‏ي مشهور به «شاهنامه‏ي قاسمي» است که اکنون در گنجينه‏ي اسلامي موزه‏ي ايران باستان محفوظ، و شامل دو متن است؛ «شاهنامه‏ي قاسمي» در باب فتوحات شاه اسماعيل صفوي و حاوي 45000 بيت سروده‏ي مير محمدقاسم گنابادي و «تيمورنامه»، سروده‏ي مولانا هاتفي در فتوحات اميرتيمور.
نسخه در 253 صفحه به ابعاد 233 ضربدر 350 ميلي‏متر مربع، بدون تاريخ، محل استنساخ، رقم کاتب، مذهب و نگارگر است.(محمدتقي دانش‏پژوه، 1341: ص 209؛ صفا، ذبيح‏الله، صص 363 - 360).
شادروان دکتر مهدي بهرامي براي اولين بار تاريخ اواسط سده‏ي دهم هجري قمري را در تبريز براي آن در نظر گرفت و جلد چرمي معرق سوخت با نقوش ختايي نيز مؤيد اين تاريخ‏گذاري است. (بهرامي 1949: ص 36)(1)

آرايش نسخه

بي‏شک اين نسخه يکي از شاهکارهاي هنرهاي کتاب‏آرايي است. برخي از برگ‏هاي آن، با رنگ‏هاي روشن آبي، پشت گلي، فيلي و... طلايي، ابري‏سازي شده است که علاوه بر لطافت از قديم‏ترين نمونه‏هاي اين هنر در ايران نيز هست و نکته‏ي جالب آن، تداوم نقش در متن نوشته است.
شمسه‏ي آغاز نسخه و سرلوح‏ها نيز از بهترين نمونه‏هاي تذهيب و ترصيع دوره‏ي صفوي تبريز است که با گل‏هاي ريز و اسليمي و درشت و ختايي بر زمينه‏ي لاجوردي و طلايي اجرا شده است.
ستون‏بندي و جدول‏کشي آن، با قلم زر و بر اساس يک طرح هندسي هوشمند طراحي شده و دو ستون عمودي در وسط صفحه براي متن «شاهنامه» و دو ستون مورب در بالا و پايين صفحه براي متن «تيمورنامه» انتخاب شده است. و لچک‏هايي در محل برخورد ستون‏هاي مورب و جدول اصلي ايجاد شده، زمينه‏ي مناسبي را براي تذهيب فراهم کرده و گل‏هاي ختايي را در يک ترکيب‏بندي مدور دربرگرفته است. اين شيوه‏ي
ستون‏بندي، سبب القاي نوعي عمق در نگاره‏ها نيز شده است؛ زيرا با قرار دادن ستون‏هاي مورب روي متن نگاره در «پرسپکتيو» قرار گرفته است و ذوزنقه‏ي حاصل، زمينه‏ي مناسبي براي اجراي نگاره در اندازه‏هاي کوچک است؛ مجلس يکم - به تخت نشستن اميرتيمور در ديوان بلخ - بزرگ‏ترين (در ابعاد 100 ضربدر 220 ميلي‏متر مربع) و مجلس شکارگاه اميرتيمور، کوچک‏ترين آن (95 ضربدر 100 ميلي‏متر مربع) است. بقيه‏ي مجالس نيز همگي صحنه‏هاي نبرد را نشان مي‏دهد (در ابعاد تقريبي 130 ضربدر 175 ميلي‏متر مربع).
بنابراين جز مجلس يکم، بقيه‏ي نگاره‏ها در فضاي باز و در طبيعت برگزار مي‏شود. ميدان‏هاي نبرد، زميني است با پوشش گياهي محقر و محصور به قطعه سنگ‏هاي شيوه‏هاي متداول هرات، با رنگ‏هاي گوناگوني چون بنفش کم‏رنگ، آبي روشن، نخودي و حتي طلايي. گه‏گاه به اقتضاي موضوع، تغييرات در آن اعمال شده است. مانند نبرد ديوان کوهستان کتور، ارتفاعات زيبايي در کنار چشمه‏زار سرسبز پوشيده از گل‏هاي درشت شيوه‏ي اوايل صفوي جاي داده شده و صخره‏هاي مرجاني شيوه‏ي هرات نيز در گوشه‏ي چمن‏زار، چون يک عامل تزييني چشمگير است. يک درخت نارون در سمت چپ کوهستان ارتباط ميان متن نوشته و نگاره را برقرار کرده و چند درختچه‏ي خشک نيز براي حفظ تباين در دو طرف آن ساخته است.
مجلس شکارگاه اميرتيمور، طبيعت آرماني ديگري را به تصوير درآورده است؛ زمين به رنگ آبي فيروزه‏اي و غرق در گل‏هاي ظريف پايين زمينه، به چمن‏زار سرسبز و گل‏هاي درشت، آسمان زرين‏فام همراه با ابر چيني و پرواز لک‏لک‏ها، دو درخت هميشه سبز کاج نيز به سنت هرات، پيونددهنده‏ي زمين و آسمان است. در اين مجلس، علاوه بر اسب که به عنوان پيش‏رو در همه جا حضور دارد، جانوران ديگري چون بچه شير، شکارهاي مرسوم ديگر، پرندگان و باز شکاري با دقت و ظرافت طراحي و رنگ‏آميزي شده است.
در مجلس نبرد اميرتيمور با نقش خان تک درخت نارون با تنه‏ي قهوه‏اي و مجموعه برگ‏هاي طلايي بر فراز صخره تنها اندام گياهي، نقش ارتباط دهنده‏ي زمين بنفش و آسمان فيروزه‏اي است.
نگارگر، در مجلس پذيرايي خيمه‏گاه، در گوشه‏اي، چشم‏انداز زيبايي از طبيعت سبک هرات را جاي داده است؛ آسمان زرين‏فام با چند قطعه ابر چيني به رنگ‏هاي تند سرخ و لاجوردي، بر فراز صخره‏هاي رنگارنگ و پوشيده از گل قد برافراشته است.

نقش انسان

صحنه‏هاي نبرد، نيازمند تعداد بي‏شمار سپاهي است. نگارگر «شاهنامه‏ي قاسمي» براي تنظيم آنها چند ترکيب‏بندي مختلف را اتخاذ کرده است؛ در برخي از مجالس، مطابق معمول، وسط صحنه محل مبارزه‏ي تن به تن و استقرار فرماندهان است و بقيه‏ي سپاهيان نيز در دو گروه متخاصم و موازي با اضلاع چندضلعي جدول جاي داده شده‏اند و گروه‏هاي پشتيباني شامل کرنانوازان و پرچم‏داران در پشت صحنه در «پرسپکتيو» جاي مي‏گيرند و فقط نيمي از بدن آنها نمايان است. افراد سپاه، گرچه فاقد خصوصيات فردي‏اند ولي تنوع حرکات آنان چنان با دقت طراحي شده که صحنه را به تحرک درآورده است (مجلس نبرد با يعقوبيان، سپاه شاه منصور و نامراد سلطان).
در مجلس شکارگاه، شکارچيان در يک ترکيب‏بندي بيضي‏گون قرار دارند و در مجلس ديوان بلخ و پذيرايي در خيمه‏گاه، درباريان موقر و آرام در گروه‏هاي کوچک سه نفري به خط مايل نشسته و يا ايستاده‏اند. نگارگر، در تمامي مجالس، لباس‏ها و سلاح‏هاي سپاهيان - به
خصوص نقش پارچه و تزيينات فلزي، مس‏کوب، سپر و تيردان و کلاه‏خود و ساز برگ اسبان - را چنان با دقت وسواس گونه‏اي ساخته است که هر يک به تنهايي عامل تزييني موفقي است و وجود شخصيت‏هاي فرعي چون مرد «فرنگي با کلاه پردار» (مجلس پذيرايي اميرتيمور از سفير روم خيمه‏گاه)، چند زن و کودک به عنوان راوي (مجلس تسخير قلعه) و يا ديوان با سر گرگ و بدن برهنه (مجلس نبرد کوهستان کتور) به تنوع صحنه افزوده است.

معماري

در اين مجلس‏ها تنها دو بار معماري به تصوير آمده است؛ «ديوان بلخ» و «قلعه». در مجلس ديوان بلخ، بناي مجللي مشاهده مي‏شود که بنابر رسم متداول، فضاهاي بيروني و دروني آن در سطوح مختلف ترسيم شده است. فضاي بيروني، شامل حياط مربع مفروشي با خشت کاشي‏هاي رنگارنگ، حوض آب نقره‏اي و چند پايه شمعدان است. فضاي دروني، يا تالار ديوان، مفروش به قالي نقش لچک ترنج و، ميزي است که روي آن تنگ‏هاي شربت و يک سيني آثار ساخته شده است. در تالار نيز تخت جواهرنشان اميرتيمور ديده مي‏شود و پنجره‏ها به سوي باغ پرگل بازمي‏گردد. بر بام ساختمان، مهتابي آجر فرش و جان‏پناه کاشي‏کاري و يک چتري تزييني به مانند چتري بالاي تخت اميرتيمور جاي مي‏گيرد که در اين مورد نيز عنصرهاي تزييني بر اصول و اندام‏هاي معماري برتري دارد. در مجلس تسخير قلعه نيز تزيينات معماري و اثاثه‏ي منزل با همان دقت مجلس پيشين اجرا شده است.
در مجموع آشکار است که در انتخاب موضوع و اجراي اين نگاره‏ها، از مجالس نسخه‏ي خطي ظفرنامه‏ي شرف‏الدين علي يزدي (مورخ 935 ه.ق) محفوظ در مجموعه‏ي کاخ گلستان بهره گرفته‏اند. نسخه‏ي ظفرنامه با خوش‏نويسي سلطان محمد نور و تذهيب ميرعضد و بدون رقم نگارگر بر آن است. ولي در خاتمه‏ي نسخه، نام کمال‏الدين بهزاد به عنوان نگارگر ثبت شده است. با توجه به عوامل مختلف مکتب هرات، خصوصا در منظره‏سازي، چنانچه نسخه کار مستقيم کمال‏الدين بهزاد نباشد، محتملا اثر گروهي از شاگردان او در کارگاه صفوي تبريز است. (پوپ و اکرمن 1939 - 1938: نقشه‏هاي 905 تا 907؛ گري 1961:صص 133 - 132) (2)
ظرافت طراحي، تنوع اشخاص با حرکات طبيعي، هماهنگي و تعادل آرام رنگ‏آميزي که در ظفرنامه به کار آمده در «شاهنامه‏ي قاسمي» نيز مشهود است. بنابراين نسخه‏ي «شاهنامه‏ي قاسمي» را مي‏توان کاري ديگر و يا از آخرين کارها از گروه هنرمندان مکتب بهزاد در تبريز دانست - بخصوص نسل دوم آنان. مؤلف در اين ميان کار را به شيوه‏ي مير سيدعلي نزديک‏تر از سايرين مي‏داند. مير سيدعلي فرزند ميرمصور (متولد حدود 910 ه.ق) به هنگام آغاز کار تهيه «شاهنامه‏ي شاه طهماسبي» در 935 - 934 ه.ق / 1530 م، چون دستيار سلطان محمد در جمع هنرمندان مسؤول تصويرسازي اين نسخه قرار گرفت بنابر عقيده‏ي آنتوني ولش، وي که در آن زمان جواني بيست و چند ساله بود در ابتداي کار، وظيفه‏ي اجرا و پرداخت ريزه‏کاري‏هاي استادان بنام را برعهده داشت.
سپس به همراهي سلطان محمد مجلس نبرد «قارن و بارمان» را براي شاهنامه ساخت (آنتوني ولش 1980: نقشه‏هاي 89 ، 88 ، 83). به عقيده‏ي ديکسون وولش چون استادي و توانايي خود را به طور کامل نشان داده بود ساختن مجلس «هفت‏خوان رستم» در اين نسخه به طور مستقل به او سپرده شد، همچنين مجلس «گردهمايي سران براي تيراندازي» را از او مي‏دانند (ديکسون وولش 1981: ج 2، صص 191 - 178؛ نيز رک: سودآور). وي، به هنگام کار مصورسازي خمسه‏ي نظامي براي شاه طهماسب)946 - 945 ه.ق) به چنان درجه‏اي از مهارت و استاي رسيده بود که اجراي چندين مجلس ديگر از اين دست را از او دانسته‏اند. از مجلس‏هاي باقي‏مانده با رقم مير سيدعلي در خمسه، مي‏توان صحنه‏اي که مجنون را با غل و زنجير به نزد ليلي مي‏آورند ذکر کرد (پوپ و اکرمن 1939 - 1938: نقشه‏ي 910). همچنين چند برگ مجزا شده در مرقعي مشهور، متعلق به مجموعه‏داري به نام لويي کارتيه وجود دارد که از آثار مير سيدعلي است و در حال حاضر به موزه‏ي نبري فاگ در شهر بوستون اهدا شده است. (3) يک اثر مستقل ديگر از مير سيدعلي، در مجموعه‏ي خصوصي يوژان، صحنه‏اي از «شکار در کوهستان» را نشان مي‏دهد.
بر اساس اين چند اثر، ويژگي‏اي کار مير سيدعلي را چنين مي‏توان بيان داشت: هماهنگي کامل ميان رنگ‏هاي درخشان، تفاهم کامل شکل‏ها، رسم‏هاي متين و استوار و بالاخره دقت و بررسي در پرداخت ريزه‏کاري‏هاي تزييني در حدي که «کمپوزسيون» و «طراحي» را تحت‏الشعاع قرار مي‏دهد. نگاره‏هاي «شاهنامه‏ي قاسمي» نيز از چنين ويژگي‏هايي برخوردار، و آنچه که در نظر اول چشمگير است جنبه‏ي تزييني کارهاست.
چند عامل مشترک در مجلس‏هاي مير سيدعلي مشاهده مي‏شود که عينا در «شاهنامه‏ي قاسمي» نيز تکرار شده است؛ از جمله مي‏توان نقش «خيمه» را نام برد که در پنج مجلس صحنه‏ي برگزاري واقعه است: 1. گردهمايي سران براي ترتيب نيزه‏بازي، در شاهنامه‏ي طهماسبي. (سودآور 1992 م: نقشه‏ي 339) 2. ملاقات ليلي و مجنون در شاهنامه‏ي طهماسبي. 3. مرقع کارتيه، پذيرايي سران و اردوگاه. 4. در «شاهنامه‏ي قاسمي» نيز ملاقات اميرتيمور با سفير روم در چنين خيمه‏اي برگزار مي‏شود. اين خيمه‏ها از کرباس سفيد با حاشيه‏هاي هندسي رنگارنگ است که آستر برخي از آنها از کرباس آبي با نقوش قلمکار است. اين تزيينات به شکل ستون‏هاي عمودي با ترنج‏هاي بيضي‏شکل رسم شده است و رنگ آبي نيلي در آن برتري دارد. 5. حمزه‏نامه، در ميان برگ‏هاي بازمانده‏ي حمزه‏نامه در مجموعه‏ي سابق اردشير، در شهر بمبئي هندوستان، نيز برگي از حمزه‏نامه نگه‏داري مي‏شود که مجلسي در خيمه را نشان مي‏دهد و خيمه مزين به همان ترنج‏هاي شيوه را نشان مي‏دهد و خيمه مزين به همان ترنج‏هاي شيوه‏ي ايراني است، گرچه ظاهر کار هندي مي‏نمايد مانند ماجراهاي فرعي و ساختن بعضي از شخصيت‏ها در اندازه‏ي بزرگ و جز آن، ولي به کارگيري اين نقش مايه‏هاي ايراني، مشارکت مير سيدعلي در خلق اين اثر را نشان مي‏دهد. (غروي 1353: ص 32) (4)
از ديگر آثار مير سيدعلي، مجلس «شکار در کوهستان» است. در اين مجلس، محل شکارگاه کوهستان سنگلاخ است و شکارچيان سوار بر اسب همراه با بازشکاري خود ميان سنگ‏ها کمين کرده‏اند. در «شاهنامه‏ي قاسمي» مجلس «نبرد با ديوان آدم‏ربا»، کوهستان کتور مأمن ديوان نيز همانند کوهستان شکارگاه ساخته شده و ترکيبي از قلوه‏سنگ‏هاي منظم بيضي‏شکل، در پاي کوهستان چمن سرسبزي است کمه پوشيده از گل‏هاي رنگارنگ است. مير سيدعلي، نمونه‏ي پيشين اين چمن‏زار را در مجلس «ملاقات سران» در خمسه‏ي نظامي در پاي خيمه ساخته است. گرچه اين؟؟؟ در آثار صفوي مکتب وز کم و بيش متداول بوده است ولي مير سيدعلي آن را در فهرست عوامل طبيعت‏سازي قرار داده و مکرر از آن بهره گرفته است. پاره‏اي از عوامل تزييني که در کارهاي مير سيدعلي بيش از اين مشاهده شده است، از جمله پرنده‏هاي بال گشوده با پرهاي رنگين به صور مختلف نظير لک‏لک، مرغابي و سيمرغ کوچک است که در گوشه‏هايي از مجلس‏هاي «شاهنامه‏ي قاسمي»
نيز به چشم مي‏آيد. همچنين مجلس «ملاقات اميرتيمور با سفير روم» و يا «شکارگاه امير» است که همراه با ابر چيني رسم شده است.
زندگي شبانگاهي از موضوع‏هاي مورد نظر مير سيدعلي بوده (ملاقات سران، زندگي شبانه‏ي کاخ، زندگي شبانه‏ي شهر و جنگ بارمان و قارن) که در «شاهنامه‏ي قاسمي» نيز جايگاه خود را حفظ کرده است که در ملاقات اميرتيمور در ديوان بلخ، و با افزودن شمعدان‏هاي مرصع و در نبرد با سپاه منصور با آسمان پر ستاره مجسم شده است. انتساب اين نگاره‏ها به مير سيد علي، با نظريه‏ي شادروان بهرامي که براي اولين بار تاريخ نسخه را مربوط به آغاز نيمه‏ي دوم سده دهم هجري قمري مي‏داند نيز همزماني دارد.
مير سيدعلي در حوالي 956 ه.ق همراه پدرش ميرمصور در کابل به همايون شاه گورکاني پيوست و با وي به هندوستان رفت و در آنجا مستقر و از بنيان‏گذاران مکتب نگارگري هند و ايراني گرديد. سپس چند سال بعد در 973 ه.ق به عنوان سفر حج از اکبرشاه گورکاني رخصت گرفت و از هند خارج شد، ولي بازگشت او از مکه‏ي معظمه در پرده‏ي ابهام باقي است! آيا مي‏توان تصور کرد که به تبريز بازگشته باشد؟
به هر تقدير، دو اثر معروف شاهنامه و خمسه‏ي «شاه طهماسبي» (کريم‏زاده‏ي تبريزي 1370: صص 65 - 63) که در تبريز مصور شده و مجلس‏هايي از مير سيدعلي را در برداشته است همان اوان از موطن خود خارج شده و نگاره‏هاي آن پراکنده گرديده و به مجموعه‏هاي مختلف راه يافته است. چنانچه نظريه‏ي مؤلف در انتساب نگاره‏هاي «شاهنامه‏ي قاسمي» بر مير سيدعلي مورد تأييد قرار گيرد، مي‏توان ادعا کرد که آخرين و تنها اثر او که از سوي شاه عباس صفوي وقف آستانه‏ي شيخ صفي‏الدين در اردبيل گرديده، در سرزمين خود و در پناه موقوفات حفظ شده، و اکنون در گنجينه‏ي اسلامي موزه‏ي ايران باستان در معرض تحسين هنردوستان گرفته است.

پي نوشت :

1-نسخه‏ي «شاهنامه‏ي قاسمي» براي نخستين بار در 1930 م به نمايشگاه هنر ايران در Burlington House لندن ارسال شد (کاتالوگ نمايشگاه هنر ايران، 720). سپس آقايان بينيون، ويلکنس و گري در اثر ارزشمندي که در 1933 م منتشر کردند، مينياتورهاي نسخه را کاري از غرب ايران معرفي نمودند. در 1959 م هنرشناس فرانسوي، آقاي يان چوکين در جلد سوم اثر ارزشمند خود به نام مينياتورهاي نسخه‏هاي خطي فارسي، آن را در مکتب شيراز جاي داده است.
اضافه مي‏نمايد که اين نسخه براي بار دوم در 1950 - 1949 م به نمايشگاهي که از سوي موزه‏ي ايران باستان ترتيب داده شد به نيويورک و بوستون ارسال گرديد.
2-عوامل مشابه ميان اين دو نسخه فراوان است. از آن ميان مي‏توان به دو مجلس معرفي فرزند سلطان مراد به اميرتيمور در ظفرنامه از سوي سفيران اروپايي و مجلس پذيرايي اميرتيمور از سفير قيصر روم را در «شاهنامه‏ي قاسمي» ذکر کرد. همچنين مي‏توان نبردهاي شبانه‏ي زير آسمان پرستاره (در ظفرنامه در حمله‏ي لشکريان اميرتيمور به اردوگاه ياغيان) و حمله به سپاه شاه منصور در «شاهنامه‏ي قاسمي» و جز آن را برشمرد.
3-L. Cartier. Aaeuni. Fogg Art Museum Boston.
4-حمزه‏نامه، در شرح قهرماني‏هاي حمزه عموي حضرت رسول (ص) بزرگترين اثر مصور اسلامي است که به سرپرستي مير سيدعلي و سپس خواجه عبدالصمد شيرازي، پس از پيوستن آنان به همايون شاه گورکاني، در هندوستان اجرا شد. تاريخ و محل دقيق اجراي آن روشن نيست ولي گروه کثيري از هنرمندان هندي و غير هندي نيز به سرپرستي دو هنرمند ايراني در اين تصويرسازي مشارکت داشته‏اند. تصاوير آن حدود 1200 تا 1400 مجلس بوده است که بر پارچه‏ي کتاني به ابعاد 60 ضربدر 55 سانتي‏متر مربع اجرا شده و کارگاهي که اين اثر را تهيه کرد در مواقع مکتبي بود که در آن سبک نويني از نگارگري به وجود آمد؛ ترکيبي از سبک ايراني سده‏ي دهم هجري قمري همراه با مزايا و خواص نقاشي هندي با هماهنگي کامل. از اين نقاشي‏ها در حدود 120 قطعه بازمانده که در موزه‏هاي مختلف پراکنده است.

منبع:ميراث جاويدان

معرفي سايت مرتبط با اين مقاله


تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله