مجلسهاي نگارهي شاهنامهي قاسمي
مجلسهاي نگارهي شاهنامهي قاسمي
مقدمه
نسخه در 253 صفحه به ابعاد 233 ضربدر 350 ميليمتر مربع، بدون تاريخ، محل استنساخ، رقم کاتب، مذهب و نگارگر است.(محمدتقي دانشپژوه، 1341: ص 209؛ صفا، ذبيحالله، صص 363 - 360).
شادروان دکتر مهدي بهرامي براي اولين بار تاريخ اواسط سدهي دهم هجري قمري را در تبريز براي آن در نظر گرفت و جلد چرمي معرق سوخت با نقوش ختايي نيز مؤيد اين تاريخگذاري است. (بهرامي 1949: ص 36)(1)
آرايش نسخه
شمسهي آغاز نسخه و سرلوحها نيز از بهترين نمونههاي تذهيب و ترصيع دورهي صفوي تبريز است که با گلهاي ريز و اسليمي و درشت و ختايي بر زمينهي لاجوردي و طلايي اجرا شده است.
ستونبندي و جدولکشي آن، با قلم زر و بر اساس يک طرح هندسي هوشمند طراحي شده و دو ستون عمودي در وسط صفحه براي متن «شاهنامه» و دو ستون مورب در بالا و پايين صفحه براي متن «تيمورنامه» انتخاب شده است. و لچکهايي در محل برخورد ستونهاي مورب و جدول اصلي ايجاد شده، زمينهي مناسبي را براي تذهيب فراهم کرده و گلهاي ختايي را در يک ترکيببندي مدور دربرگرفته است. اين شيوهي
ستونبندي، سبب القاي نوعي عمق در نگارهها نيز شده است؛ زيرا با قرار دادن ستونهاي مورب روي متن نگاره در «پرسپکتيو» قرار گرفته است و ذوزنقهي حاصل، زمينهي مناسبي براي اجراي نگاره در اندازههاي کوچک است؛ مجلس يکم - به تخت نشستن اميرتيمور در ديوان بلخ - بزرگترين (در ابعاد 100 ضربدر 220 ميليمتر مربع) و مجلس شکارگاه اميرتيمور، کوچکترين آن (95 ضربدر 100 ميليمتر مربع) است. بقيهي مجالس نيز همگي صحنههاي نبرد را نشان ميدهد (در ابعاد تقريبي 130 ضربدر 175 ميليمتر مربع).
بنابراين جز مجلس يکم، بقيهي نگارهها در فضاي باز و در طبيعت برگزار ميشود. ميدانهاي نبرد، زميني است با پوشش گياهي محقر و محصور به قطعه سنگهاي شيوههاي متداول هرات، با رنگهاي گوناگوني چون بنفش کمرنگ، آبي روشن، نخودي و حتي طلايي. گهگاه به اقتضاي موضوع، تغييرات در آن اعمال شده است. مانند نبرد ديوان کوهستان کتور، ارتفاعات زيبايي در کنار چشمهزار سرسبز پوشيده از گلهاي درشت شيوهي اوايل صفوي جاي داده شده و صخرههاي مرجاني شيوهي هرات نيز در گوشهي چمنزار، چون يک عامل تزييني چشمگير است. يک درخت نارون در سمت چپ کوهستان ارتباط ميان متن نوشته و نگاره را برقرار کرده و چند درختچهي خشک نيز براي حفظ تباين در دو طرف آن ساخته است.
مجلس شکارگاه اميرتيمور، طبيعت آرماني ديگري را به تصوير درآورده است؛ زمين به رنگ آبي فيروزهاي و غرق در گلهاي ظريف پايين زمينه، به چمنزار سرسبز و گلهاي درشت، آسمان زرينفام همراه با ابر چيني و پرواز لکلکها، دو درخت هميشه سبز کاج نيز به سنت هرات، پيونددهندهي زمين و آسمان است. در اين مجلس، علاوه بر اسب که به عنوان پيشرو در همه جا حضور دارد، جانوران ديگري چون بچه شير، شکارهاي مرسوم ديگر، پرندگان و باز شکاري با دقت و ظرافت طراحي و رنگآميزي شده است.
در مجلس نبرد اميرتيمور با نقش خان تک درخت نارون با تنهي قهوهاي و مجموعه برگهاي طلايي بر فراز صخره تنها اندام گياهي، نقش ارتباط دهندهي زمين بنفش و آسمان فيروزهاي است.
نگارگر، در مجلس پذيرايي خيمهگاه، در گوشهاي، چشمانداز زيبايي از طبيعت سبک هرات را جاي داده است؛ آسمان زرينفام با چند قطعه ابر چيني به رنگهاي تند سرخ و لاجوردي، بر فراز صخرههاي رنگارنگ و پوشيده از گل قد برافراشته است.
نقش انسان
در مجلس شکارگاه، شکارچيان در يک ترکيببندي بيضيگون قرار دارند و در مجلس ديوان بلخ و پذيرايي در خيمهگاه، درباريان موقر و آرام در گروههاي کوچک سه نفري به خط مايل نشسته و يا ايستادهاند. نگارگر، در تمامي مجالس، لباسها و سلاحهاي سپاهيان - به
خصوص نقش پارچه و تزيينات فلزي، مسکوب، سپر و تيردان و کلاهخود و ساز برگ اسبان - را چنان با دقت وسواس گونهاي ساخته است که هر يک به تنهايي عامل تزييني موفقي است و وجود شخصيتهاي فرعي چون مرد «فرنگي با کلاه پردار» (مجلس پذيرايي اميرتيمور از سفير روم خيمهگاه)، چند زن و کودک به عنوان راوي (مجلس تسخير قلعه) و يا ديوان با سر گرگ و بدن برهنه (مجلس نبرد کوهستان کتور) به تنوع صحنه افزوده است.
معماري
در مجموع آشکار است که در انتخاب موضوع و اجراي اين نگارهها، از مجالس نسخهي خطي ظفرنامهي شرفالدين علي يزدي (مورخ 935 ه.ق) محفوظ در مجموعهي کاخ گلستان بهره گرفتهاند. نسخهي ظفرنامه با خوشنويسي سلطان محمد نور و تذهيب ميرعضد و بدون رقم نگارگر بر آن است. ولي در خاتمهي نسخه، نام کمالالدين بهزاد به عنوان نگارگر ثبت شده است. با توجه به عوامل مختلف مکتب هرات، خصوصا در منظرهسازي، چنانچه نسخه کار مستقيم کمالالدين بهزاد نباشد، محتملا اثر گروهي از شاگردان او در کارگاه صفوي تبريز است. (پوپ و اکرمن 1939 - 1938: نقشههاي 905 تا 907؛ گري 1961:صص 133 - 132) (2)
ظرافت طراحي، تنوع اشخاص با حرکات طبيعي، هماهنگي و تعادل آرام رنگآميزي که در ظفرنامه به کار آمده در «شاهنامهي قاسمي» نيز مشهود است. بنابراين نسخهي «شاهنامهي قاسمي» را ميتوان کاري ديگر و يا از آخرين کارها از گروه هنرمندان مکتب بهزاد در تبريز دانست - بخصوص نسل دوم آنان. مؤلف در اين ميان کار را به شيوهي مير سيدعلي نزديکتر از سايرين ميداند. مير سيدعلي فرزند ميرمصور (متولد حدود 910 ه.ق) به هنگام آغاز کار تهيه «شاهنامهي شاه طهماسبي» در 935 - 934 ه.ق / 1530 م، چون دستيار سلطان محمد در جمع هنرمندان مسؤول تصويرسازي اين نسخه قرار گرفت بنابر عقيدهي آنتوني ولش، وي که در آن زمان جواني بيست و چند ساله بود در ابتداي کار، وظيفهي اجرا و پرداخت ريزهکاريهاي استادان بنام را برعهده داشت.
سپس به همراهي سلطان محمد مجلس نبرد «قارن و بارمان» را براي شاهنامه ساخت (آنتوني ولش 1980: نقشههاي 89 ، 88 ، 83). به عقيدهي ديکسون وولش چون استادي و توانايي خود را به طور کامل نشان داده بود ساختن مجلس «هفتخوان رستم» در اين نسخه به طور مستقل به او سپرده شد، همچنين مجلس «گردهمايي سران براي تيراندازي» را از او ميدانند (ديکسون وولش 1981: ج 2، صص 191 - 178؛ نيز رک: سودآور). وي، به هنگام کار مصورسازي خمسهي نظامي براي شاه طهماسب)946 - 945 ه.ق) به چنان درجهاي از مهارت و استاي رسيده بود که اجراي چندين مجلس ديگر از اين دست را از او دانستهاند. از مجلسهاي باقيمانده با رقم مير سيدعلي در خمسه، ميتوان صحنهاي که مجنون را با غل و زنجير به نزد ليلي ميآورند ذکر کرد (پوپ و اکرمن 1939 - 1938: نقشهي 910). همچنين چند برگ مجزا شده در مرقعي مشهور، متعلق به مجموعهداري به نام لويي کارتيه وجود دارد که از آثار مير سيدعلي است و در حال حاضر به موزهي نبري فاگ در شهر بوستون اهدا شده است. (3) يک اثر مستقل ديگر از مير سيدعلي، در مجموعهي خصوصي يوژان، صحنهاي از «شکار در کوهستان» را نشان ميدهد.
بر اساس اين چند اثر، ويژگياي کار مير سيدعلي را چنين ميتوان بيان داشت: هماهنگي کامل ميان رنگهاي درخشان، تفاهم کامل شکلها، رسمهاي متين و استوار و بالاخره دقت و بررسي در پرداخت ريزهکاريهاي تزييني در حدي که «کمپوزسيون» و «طراحي» را تحتالشعاع قرار ميدهد. نگارههاي «شاهنامهي قاسمي» نيز از چنين ويژگيهايي برخوردار، و آنچه که در نظر اول چشمگير است جنبهي تزييني کارهاست.
چند عامل مشترک در مجلسهاي مير سيدعلي مشاهده ميشود که عينا در «شاهنامهي قاسمي» نيز تکرار شده است؛ از جمله ميتوان نقش «خيمه» را نام برد که در پنج مجلس صحنهي برگزاري واقعه است: 1. گردهمايي سران براي ترتيب نيزهبازي، در شاهنامهي طهماسبي. (سودآور 1992 م: نقشهي 339) 2. ملاقات ليلي و مجنون در شاهنامهي طهماسبي. 3. مرقع کارتيه، پذيرايي سران و اردوگاه. 4. در «شاهنامهي قاسمي» نيز ملاقات اميرتيمور با سفير روم در چنين خيمهاي برگزار ميشود. اين خيمهها از کرباس سفيد با حاشيههاي هندسي رنگارنگ است که آستر برخي از آنها از کرباس آبي با نقوش قلمکار است. اين تزيينات به شکل ستونهاي عمودي با ترنجهاي بيضيشکل رسم شده است و رنگ آبي نيلي در آن برتري دارد. 5. حمزهنامه، در ميان برگهاي بازماندهي حمزهنامه در مجموعهي سابق اردشير، در شهر بمبئي هندوستان، نيز برگي از حمزهنامه نگهداري ميشود که مجلسي در خيمه را نشان ميدهد و خيمه مزين به همان ترنجهاي شيوه را نشان ميدهد و خيمه مزين به همان ترنجهاي شيوهي ايراني است، گرچه ظاهر کار هندي مينمايد مانند ماجراهاي فرعي و ساختن بعضي از شخصيتها در اندازهي بزرگ و جز آن، ولي به کارگيري اين نقش مايههاي ايراني، مشارکت مير سيدعلي در خلق اين اثر را نشان ميدهد. (غروي 1353: ص 32) (4)
از ديگر آثار مير سيدعلي، مجلس «شکار در کوهستان» است. در اين مجلس، محل شکارگاه کوهستان سنگلاخ است و شکارچيان سوار بر اسب همراه با بازشکاري خود ميان سنگها کمين کردهاند. در «شاهنامهي قاسمي» مجلس «نبرد با ديوان آدمربا»، کوهستان کتور مأمن ديوان نيز همانند کوهستان شکارگاه ساخته شده و ترکيبي از قلوهسنگهاي منظم بيضيشکل، در پاي کوهستان چمن سرسبزي است کمه پوشيده از گلهاي رنگارنگ است. مير سيدعلي، نمونهي پيشين اين چمنزار را در مجلس «ملاقات سران» در خمسهي نظامي در پاي خيمه ساخته است. گرچه اين؟؟؟ در آثار صفوي مکتب وز کم و بيش متداول بوده است ولي مير سيدعلي آن را در فهرست عوامل طبيعتسازي قرار داده و مکرر از آن بهره گرفته است. پارهاي از عوامل تزييني که در کارهاي مير سيدعلي بيش از اين مشاهده شده است، از جمله پرندههاي بال گشوده با پرهاي رنگين به صور مختلف نظير لکلک، مرغابي و سيمرغ کوچک است که در گوشههايي از مجلسهاي «شاهنامهي قاسمي»
نيز به چشم ميآيد. همچنين مجلس «ملاقات اميرتيمور با سفير روم» و يا «شکارگاه امير» است که همراه با ابر چيني رسم شده است.
زندگي شبانگاهي از موضوعهاي مورد نظر مير سيدعلي بوده (ملاقات سران، زندگي شبانهي کاخ، زندگي شبانهي شهر و جنگ بارمان و قارن) که در «شاهنامهي قاسمي» نيز جايگاه خود را حفظ کرده است که در ملاقات اميرتيمور در ديوان بلخ، و با افزودن شمعدانهاي مرصع و در نبرد با سپاه منصور با آسمان پر ستاره مجسم شده است. انتساب اين نگارهها به مير سيد علي، با نظريهي شادروان بهرامي که براي اولين بار تاريخ نسخه را مربوط به آغاز نيمهي دوم سده دهم هجري قمري ميداند نيز همزماني دارد.
مير سيدعلي در حوالي 956 ه.ق همراه پدرش ميرمصور در کابل به همايون شاه گورکاني پيوست و با وي به هندوستان رفت و در آنجا مستقر و از بنيانگذاران مکتب نگارگري هند و ايراني گرديد. سپس چند سال بعد در 973 ه.ق به عنوان سفر حج از اکبرشاه گورکاني رخصت گرفت و از هند خارج شد، ولي بازگشت او از مکهي معظمه در پردهي ابهام باقي است! آيا ميتوان تصور کرد که به تبريز بازگشته باشد؟
به هر تقدير، دو اثر معروف شاهنامه و خمسهي «شاه طهماسبي» (کريمزادهي تبريزي 1370: صص 65 - 63) که در تبريز مصور شده و مجلسهايي از مير سيدعلي را در برداشته است همان اوان از موطن خود خارج شده و نگارههاي آن پراکنده گرديده و به مجموعههاي مختلف راه يافته است. چنانچه نظريهي مؤلف در انتساب نگارههاي «شاهنامهي قاسمي» بر مير سيدعلي مورد تأييد قرار گيرد، ميتوان ادعا کرد که آخرين و تنها اثر او که از سوي شاه عباس صفوي وقف آستانهي شيخ صفيالدين در اردبيل گرديده، در سرزمين خود و در پناه موقوفات حفظ شده، و اکنون در گنجينهي اسلامي موزهي ايران باستان در معرض تحسين هنردوستان گرفته است.
پي نوشت :
1-نسخهي «شاهنامهي قاسمي» براي نخستين بار در 1930 م به نمايشگاه هنر ايران در Burlington House لندن ارسال شد (کاتالوگ نمايشگاه هنر ايران، 720). سپس آقايان بينيون، ويلکنس و گري در اثر ارزشمندي که در 1933 م منتشر کردند، مينياتورهاي نسخه را کاري از غرب ايران معرفي نمودند. در 1959 م هنرشناس فرانسوي، آقاي يان چوکين در جلد سوم اثر ارزشمند خود به نام مينياتورهاي نسخههاي خطي فارسي، آن را در مکتب شيراز جاي داده است.
اضافه مينمايد که اين نسخه براي بار دوم در 1950 - 1949 م به نمايشگاهي که از سوي موزهي ايران باستان ترتيب داده شد به نيويورک و بوستون ارسال گرديد.
2-عوامل مشابه ميان اين دو نسخه فراوان است. از آن ميان ميتوان به دو مجلس معرفي فرزند سلطان مراد به اميرتيمور در ظفرنامه از سوي سفيران اروپايي و مجلس پذيرايي اميرتيمور از سفير قيصر روم را در «شاهنامهي قاسمي» ذکر کرد. همچنين ميتوان نبردهاي شبانهي زير آسمان پرستاره (در ظفرنامه در حملهي لشکريان اميرتيمور به اردوگاه ياغيان) و حمله به سپاه شاه منصور در «شاهنامهي قاسمي» و جز آن را برشمرد.
3-L. Cartier. Aaeuni. Fogg Art Museum Boston.
4-حمزهنامه، در شرح قهرمانيهاي حمزه عموي حضرت رسول (ص) بزرگترين اثر مصور اسلامي است که به سرپرستي مير سيدعلي و سپس خواجه عبدالصمد شيرازي، پس از پيوستن آنان به همايون شاه گورکاني، در هندوستان اجرا شد. تاريخ و محل دقيق اجراي آن روشن نيست ولي گروه کثيري از هنرمندان هندي و غير هندي نيز به سرپرستي دو هنرمند ايراني در اين تصويرسازي مشارکت داشتهاند. تصاوير آن حدود 1200 تا 1400 مجلس بوده است که بر پارچهي کتاني به ابعاد 60 ضربدر 55 سانتيمتر مربع اجرا شده و کارگاهي که اين اثر را تهيه کرد در مواقع مکتبي بود که در آن سبک نويني از نگارگري به وجود آمد؛ ترکيبي از سبک ايراني سدهي دهم هجري قمري همراه با مزايا و خواص نقاشي هندي با هماهنگي کامل. از اين نقاشيها در حدود 120 قطعه بازمانده که در موزههاي مختلف پراکنده است.
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}