وقف کلیشه
چه بسیار اندیشه های خیر و نیتهای نیک که به وسوسه شیاطین انس و جن پا از ذهن صاحب خود بیرون ننهاده و یا در نیمه راه به سستی و نافرجامی گراییده است.
شریعت جاوید محمدی، صلیاللّه علیه و آله، نهاد وقف را ضامن جاودانگی و ماندگاری اندیشه های نیک قرار داده است. این »خیر ماندگار« و »نیکی پایدار« بر حسب اقتضای روزگار شکل و شیوهای مناسب و تازهای به خود گرفته است. واقفین، روزگاری با وقف درخت خرما و زمانی با وقف کارخانهای پیشرفته، شیرینی احسان جاودان را به ذائقه جان چشاندهاند.
گذشته از قدمت یا تجدد و سنتی یا صنعتی بودن موقوفات، بخش عظیمی از وقفها موضوعی فرهنگی و فرامادی را دنبال کردهاند؛ هرچند همه وقفها در غایت قربت پروردگار مشترکند. وقف پوست آهوی مکتوب، کتاب، کتابخانه و مدارس علمیه از نمونه های موقوفات فرهنگی به شمار میروند.
یکی از نمونه های جالب و شاید نادر اینگونه از وقفها، »وقف کلیشه های کتاب رسائل« است. این وقف از جهاتی چند واجد اهمیت و شایان عنایت است: نخست از جهت نوع مال موقوف، زیرا »وقف کلیشه« بخلاف وقف خود کتاب، امری کم مانند و شاید بی مانند باشد.
دوم از حیث تأثیر تمدن جدید و شرائط روزگار در ایجاد گونه ه ای تازه از وقف. سومین ویژگی که این وقف را ممتاز میسازد نقش شماری از اعاظم روزگار ماست که به عناوین مختلف چون واقف، شاهد و وکیل در اجرای صیغه وقف در این وقف نقشی را ایفا نموده اند.
ما ضمن بیان سرگذشت و معرفی اجمالی این نمونه جالب از وقف، از باب تیمّن و تتمیم، فایده یادکردی اشارت گونه از بزرگانی که این وقف را به وجود آورده اند خواهیم داشت.
داستان وقف کلیشه ها از این قرار است که به لحاظ نیاز غالب طالبان علوم آل محمد، علیهمالسّلام، به چاپ مطلوب و مصحّحی از کتاب فرائدالاصول شیخ اعظم انصاری1)، قدس سرّه، معروف به رسائل که از کتب درسی حوزه های علمی شیعه و مدار تدریس و تحقیق دانشپژوهان علوم دینی است،
دو تن از عالمان محقق، یعنی مرحوم آیتاللّه حاج آقاحسین خادمی و مرحوم آیتاللّه حاج شیخ مرتضی اردکانی با اجازه مرجع بزرگ زمان مرحوم آیتاللّه العظمی بروجردی2) قدساللّه نفسه، به تهیه نسخه مصحّح و مرغوبی از رسائل همت میگمارند.
و برای این کار نسخهای را که توسط عبدالخالق، فرزند حاجی میرزارضا لنجانی، در تاریخ ذیالحجة الحرام 1315 کتابت شده و به چاپ سنگی رسیده بود و علاوه بر متن رسائل، حواشی مرحوم آخوند خراسانی 3)و شرح مرحوم میرزا محمدحسن آشتیانی 4)
به نام بحرالفوائد و بخشهایی از شرح مرحوم حاج میرزاموسی تبریزی5)به نام اوثقالوسائل را نیز به همراه داشت به عنوان اصل برمیگزینند. این دو بزرگوار نسخه یادشده را با مراجعه به چند نسخه دیگر و نیز نسخه مرحوم آیت اللّه شیخ عبدالحسین رشتی 6)تصحیح می نمایند.
چاپ سنگی یادشده گرچه پس از وفات مرحوم شیخ انصاری کتابت و طبع و نشر شده، ولی در زمان تحریر و چاپ آن، مرحوم آخوند خراسانی و مرحوم میرزای آشتیانی و مرحوم میرزاموسی تبریزی در قید حیات بودهاند .
و در بسیاری از حواشی پس از ذکر نام مرحوم آخوند و مرحوم آشتیانی عبارت »مدظلّه علی رؤوس الانام« یا »مدّظلّه علی رؤوس الاعالی و الادانی« و نظایر آن به چشم میخورد و این امر بر ارزش و اعتبار نسخه یادشده می افزاید.
به هر روی این نسخه مصحّح با الحاق حاشیهای از مرحوم آیتاللّه حاج آقارضا همدانی 7) و نیز تعلیقهای از مرحوم آیتاللّه شیخ محمدعلی فتحی دزفولی8) بر پارهای از مباحث »قطع« به تصدّی یکی از تاجران نیکنهاد اصفهانی به نام حاج میرزاحسن دردشتی، وصیّ مرحوم حاج میرزامحمود پاکتی دردشتی، از محلّ ثلث آن مرحوم کلیشه شده و به زیور طبع آراسته میشود.
پس از چاپ کتاب، عین کلیشه ها که بالغ بر 793 قطعه است از سوی تاجر پیشگفته بابت مبرّات مرحوم پاکتی دردشتی به دو مصحّح کتاب واگذار میشود. این دو بزرگوار نیز با شرائطی از جمله اینکه »
هر کس بخواهد با استفاده از این کلیشه ها کتاب رسائل را چاپ نماید باید دستکم 50 جلد از آن را بابـت اجاره کلیشـه ها در اختیـار متولّی و ناظر گذارده و ایشان نیز با نظر و دستور مرجع تقلید وقت در حوزههـای علمیـه توزیع نماید« کلیشهها را وقف مینمایند.
تولیت موقوفه (کلیشه ها) به آقای میرزاحسن دردشتی تفویض و نظارت موقوفه مادامالحیات به دو مصحّح کتاب که در واقع واقفین کلیشهها نیز بودند و پس از ایشان به اتقی و اعلم مدرسین اصفهان واگذار میشود.
وقفنامه این وقف در تاریخ 16 شوّال 1375هـ.ق برابر با خرداد 1335هـ.ش تنظیم و به امضای واقفین رسیده و پس از آن توسط مرحوم آیتاللّه العظمی گلپایگانی به عنوان وکالت در اجرای صیغه وقف و نیز مرحوم آیتاللّه العظمی حاج شیخ مرتضی حائری به عنوان شاهد بر وقف تأیید گردیده است.
اکنون چنانکه پیشتر نیز یادآور شدیم سرگذشتی کوتاه و گذرا از احوال واقفین و وکیل مجری صیغه و شاهد وقف را از باب تبرّک و تکمیل تقدیم میداریم:
واقفان کلیشه ها
آیت الله حاج آقا حسین خادمیدر 3 شعبان 1319هـ.ق در اصفهان در یکی از بیوت سیادت، علم و تقوی زاده شد. نواده آیتاللّه العظمی آقا سیّد صدرالدین صدر بود. سالیانی را در اصفهان از محضر بزرگان آن سامان همچون آیاتاللّه آخوند ملاعبدالکریم گزی، حاج میرسیّدعلی نجفآبادی، آقا سیّدمحمد نجفآبادی کسب فیض نمود.
سپس به نجف اشرف عزیمت و از محضر عالمان برجستهای چون مرحومان میرزای نائینی، آقاضیاء عراقی، آقا سیّدابوالحسن اصفهانی و آقا سیّدابوتراب خوانساری استفاده نمود. کلام و ملل و نحل را از محضر مرحوم آیتاللّه شیخ محمدجواد بلاغی فراگرفت.
در 26سالگی به قوّه قدسیّه اجتهاد دست یافت. با اخذ اجازه اجتهاد به اصفهان بازگشت و تا پایان عمر لحظهای از انجام وظایف علمی و اجتهادی و دینی خود غفلت ننمود. نزدیک به 35 سال در حوزه اصفهان فقه و اصول تدریس نمود و به تفسیر قرآن کریم و اصول عقاید و رجال نیز توجه شایانی داشت.
در پیروزی انقلاب اسلامی در اصفهان نقش اساسی داشت. مورد اعتماد تامّ رهبر انقلاب حضرت امامخمینی، قدس سرّه، بود. از سوی مردم اصفهان به نمایندگی خبرگان قانون اساسی برگزیده شد.
بسیار شوخ طبع و خوش محضر و زیرک بود. هنوز در بین مردم باذوق اصفهان حکایات و نکات شیرین و شنیدنـی بسیـاری از وی بر سـر زبان هاست. تألیفات متعدّدی از وی برجا مانده اسـت کـه عبارتنـد از:
1. تقریرات فقه مرحوم نائینی؛
2. تقریرات اصول؛
3. حاشیـه بر طهـارت و صلوة مرحوم حاج آقارضا همدانی؛
4. رسالهای در لباس مشکوک تا قواطع صلوة،
5. رسالهای در عدم شمول حقالارث زوجه بر غیر منقول؛
6. حواشی بر کتب اصول؛ 7. رهبر سعادت یا دین محمد(ص).
عمر بابرکت این عالم فرزانه در 20 اسفند 1363 به پایان رسید و پیکر پاک او در جوار بارگاه ملکوتی حضرت رضا، علیهالسلام، به خاک آرمید.
آیت الله حاج شیخ مرتضی اردکـانی
واقف دیگر کلیشهها مرحوم آیتاللّه اردکانی است که در 17 ربیعالمولود 1326هـ.ق در اردکان یزد در بیت علم و روحانیت زاده شد. پدر او، مرحوم آقا میرزا محمد، خود از اهل علم و صاحب تألیفات بود.
مقدمات علوم را در اردکان و یزد به پایان رسانید. برای تکمیل مدارج علمی به حوزه علمیه اصفهان مهاجرت نمود. دروس سطح را از محضر عالمان و مدرسان نامدار، مرحومان حاج شیخ علی مدرس یزدی، آقا میرزا احمد مدرس اصفهانی و حاج شیخ محمود مفید استفاده نمود.
سالها به درس خارج فقه و اصول آیات عظام آقا سیّدمحمد نجفآبادی، آقا میرسیّدعلی نجفآبادی و شیخ محمدرضا نجفی مسجدشاهی حاضر شد. علم هیأت و خلاصةالحساب را نزد مرحوم آیتاللّه حاج آقارحیم ارباب فراگرفت.
سالها در حوزه اصفهان به تدریس خارج فقه و اصول مشغول بود. اواخر عمر را به تهران رفت و در آنجا نیز به تألیف و تدریس ادامه داد. 27 تألیف از وی به یادگار مانده که بعضی به طبع رسیده است. بعضی از این آثار به قرار زیر است:
1. غنیةالطالب )تعلیقه بر مکاسب در 5 جلد)؛
2. کتاب القضاء والشهادات؛
3. رساله در اجتهاد و تقلید؛
4. کتابالدیات؛
5. کتابالصوم؛
6. رساله در عدم تمامیت قاعده تسامح در ادله سنن؛
7. رساله قول فصل در رد سی فصل حاج کریمخان رئیس طائفه شیخیه به فارسی؛
8. حاشیه بر عروةالوثقی؛
9. رساله در قاعده لاضرر.
این عالم محقق در آخرین روز تابستان 1375 دار فانی را وداع نمود و در زادگاه خود به خاک سپرده شد.
وکیل اجرای صیغه وقف: مرحوم آیت الله العظمی آقا سید محمد رضا گلپایگانی
در 8 ذیالقعده 1316هـ.ق زاده شد. در ایامی که مرحوم آیتاللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری در اراک به سر میبردند از گلپایگان به اراک هجرت نمود. با هجرت تاریخی حاج شیخ به قم و تأسیس حوزه علمیه قم، به استاد خود پیوست.
از همان ابتدا مورد عنایت ویژه حاج شیخ قرار گرفت و در زمره خواصّ آن مرحوم درآمد. پس از وفات آیتاللّه بروجردی، به عنوان یکی از چند مرجع اصلی مطرح گردید و از موفقترین مراجع بود.
32 سال مرجع تقید، نزدیک به 70 سال مدرّس حوزه و نزدیک به 85 سال سرگرم فرا گرفتن و آموختن علوم آلمحمد، علیهمالسلام، بود. اوّلین مدرسه علوم دینی به سبک جدید را در قم تأسیس نمود.
اوّلین مؤسسه بزرگ قرآنی را در قم بنیان نهاد. نخستین دائرةالمعارف فقهی و حدیثی را با استفاده از علوم جدید بشری پدید آورد. هزاران شاگرد از حلقه درسی او بهرهمند شدند.
تألیفات ارجمندی از خود به جای گذاشت که از آن جمله حاشیه بر عروة، حاشیه بر رسائل و مناسک حج را میتوان نام برد. عمر بابرکت او در 18 آذرماه 1372 پایان پذیرفت و در جوار حضرت فاطمه معصومه، علیهاالسلام، به خاک سپرده شد.
شاهد وقف: مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ مرتضی حائری
در ذیالحجةالحرام 1334هـ.ق در اراک دیده به دنیا باز کرد. خلف صالح مرحوم آیتاللّه العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری، مؤسس حوزه قم و از فقیهان و اصولیان نامدار روزگار ما بود.
مقدمات و علوم ادبی را از مرحومین آقا میرزا محمدعلی ادیب تهرانی و آقا شیخ ابوالقاسم نحوی قرار گرفت. مقداری از سطح را در خدمت مرحوم آیتاللّه العظمی مرعشی نجفی و مرحوم آیتاللّه صالحی کرمانی تحصیل کرد.
چندی نیز از محضر والد ماجد خود بهرهمند شد. نزدیک به 15 سال به درس خارج فقه و اصول آیات عظام حجت، خوانساری و بروجردی حاضر شد و به تکمیل علوم خویش پرداخت. پس از تکمیل تحصیلات سالها به تدریس سطوح عالیه و خارج فقه و اصول پرداخت و شاگردان نامآوری را تربیت کرد.
چندین کتاب و رساله از ایشان بر جای مانده است که بعضی از آنها عبارتند از:
1. رسالهای در حدیث رفع؛
2. رسالهای در مسأله تعاقب ایادی؛
3. کتاب ابتغاء الفضیلة؛
4. شرح ناتمام بر عروةالوثقی؛
5. مبانی الاحکام فی اصول شرایع الاسلام؛
6. حاشیه بر کفایة؛
7. حاشیه بر مکاسب.
وقف نامه
حسبالاجازه حضرت مستطاب رئیسالشّیعة و محییالشّریعة، آیتاللّه آقای حاجی آقاحسین بروجردی، مدّظلّه العالی، آقای حاجی میرزاحسن دردشتی، وصیّ مرحوم مغفور آقای حاجی میرزامحمود پاکتی دردشتی، غفرلهما، از محلّ ثلث و وجوه بریّه آن مرحوم کتاب رسائل، معروف به فرائدالاصول مرحوم علاّمه آیت اللّه آقای حاجی شیخ مرتضی انصاری، قدّس سرّه، به انضمام حاشیه مرحوم آیتاللّه آقای حاجی آقارضا همدانی، رحمةاللّه علیه، را کلیشه و طبع نمودهاند.اکنون عین کلیشه های آن که بالغ بر 793 صفحه است به جنابان حجّتیالاسلام آقای حاجی آقاحسین خادمی و آقای حاجی شیخ مرتضی اردکانی، دامت برکاتهما، بابت مبرّات آن مرحوم واگذار نموده و مشارالیهما آن کلیشه ها را بر طلاّب علوم دینیّه وقف نمودند،
با شرایط ذیل که هر کس در آتیه بخواهد از آن کلیشهها کتاب فرائد و حاشیه را طبع نماید،
اوّلاً معادل بیستهزار تومان نقدی یا سپرده مالی نزد متولّی وقت به عنوان ودیعه سپرده تا کلیشه ها را تمام و کمال بدون عیب و نقص مسترد نماید و سپرده خود را دریافت و در صورت نقصان، جبران و تکمیل نماید.
ثانیا مقداری از کتاب طبعشده با جلد تمام که حدّاقل کمتر از پنجاه جلد نباشد و زیاده با نظر متولی و ناظر وقت بابت اجازه کلیشهها در اختیار متولّی و ناظر گذارد،.
که مشارالی هما با نظر و دستور مجتهد مرجع تقلید وقت در حوزههای علمیّه توزیع نمایند و این شرط اعمّ از آن است که طبع کننده برای فروش یا وقف یا نحو دیگری عمل نموده باشد شرط مزبور باید عمل شود.
ثالثا عین این وقفنامه در صفحه ضمیمه آن کتاب طبع گردد. رابعا تولیت آنها به آقای حاجی میرزاحسن دردشتی مرقوم مفوّض و پس از ایشان به اصلح اولاد ذکور معزّیالیه، نسلاً بعد نسل در صورت انقراض یا عدم صلاحیّت با مجتهد مرجع تقلید وقت میباشد .
و نظارت آن مادامالحیات با دو نفر آقایان واقفین و پس از ایشان با یک نفر اعلم و اتقی از مدرّسین اصفهان قرار دادند و صیغه وقف طبق مرقومات در فوق جاری گردید. فی 16 شوّالالمکرم سنة 1375 مطابق با 6/ 3 /1335. تمّت بالخیر
خادمالشریعة حسین الموسوی الخادمی
الاحقر مرتضی الاردکانی
الحاج میرزاحسن دردشتی
بسماللّه الرحمن الرحیم
قد اجریت صیغة الوقف المبارک لدی الحقر مرتضی بن عبدالکریم الحائری، عفیاللّه عنهما، فی التاریخ المحررّه.
بسماللّه الرحمن الرحیم
قد اجریت صیغة الوقف وکالةً عن حجتی الاسلام، دامت برکاتهما، علی ما فی الورقة من المصرف والمتولّی والشروط فی السادس من ذیالقعدةالحرام 1375
محمدرضا الموسوی الگلپایگانیآ.
پی نوشت ها:
1-خاتم الفقهاء والمجتهدین حاج شیخ مرتضی بن محمد امین انصاری دزفولی به سال 1214هـ.ق در دزفول به دنیا آمد. تألیفات ارجمند او نقطه اوج تحقیقات فقهی و اصولی است و در میان آنها مکاسب و رسائل موقعیت ممتازی دارد،
ابتکارات و تأسیسات او آفاق تازهای را در علم اصول گشود و اصول را وارد مرحله جدیدی کرد. کتاب رسائل او بهترین نمونه این تکامل و ناسخ کتب پیش از خود شد. صدها شرح و حاشیه و تعلیقه بر رسائل و مکاسب نگاشته شد
که حاشیه مرحوم آخوند خراسانی و حاج آقارضا همدانی و شرح مرحوم میرزای آشتیانی و مرحوم میرزا موسی تبریزی بر رسائل از نمونههای خوب آنها محسوب میشود.شیخ انصاری، قدس سرّه، در سال 1281هـ.ق در نجف اشرف وفات یافت و در جوار امیرالمؤمنین، علیهالسلام، به خاک سپرده شد
2-سیّدحسین فرزند سیّدعلی در صفر 1292هـ.ق در بروجرد زاده شد. پس از تحصیل مقدمات در بروجرد به حوزه اصفهان آمد و علوم نقلی را از مرحومان آیتاللّه میرزا ابوالمعالی کلباسی، آیتاللّه سیّد محمدباقر درچهای و آیتاللّه سیّد محمدتقی مدرّس و علوم عقلی را از دو استاد مسلّم این علوم، یعنی مرحومان آخوند کاشی و جهانگیرخان قشقایی، فراگرفت. او سپس به نجف عزیمت نمود و به درس بزرگانی چون مرحومان آخوند خراسانی و آقا سیّد محمدکاظم یزدی و شیخالشریعه اصفهانی حاضر شد و بعد از آن به بروجرد بازگشت و بیش از سی سال در آنجا به تحقیق و تدریس سرگرم بود. سیّدحسین به دعوت زعمای حوزه قم بهاین دیار هجرت نمود و زعامت حوزه مقدسه قم را به دست گرفت. وی مرجع مطلق شیعه در عصر خود بود. او شاگردان بسیاری تربیت کرد و تألیفات بسیاری از خود به جای گذاشت که از مهمترین آنها کتاب جامع احادیث شیعه )حدود 20 جلد) است. در سال 1340هـ.ش به جوار رحمت حق واصل و در مدخل مسجد اعظم قم مدفون گردید،
3-آخوند ملامحمدکاظم هروی خراسانی از بزرگترین فقیهان و اصولیان متأخر است. کتاب کفایةالاصول او پس از رسائل شیخ متداولترین و معتبرترین کتاب اصولی است و همچون رسائل مدار بحث و تحقیق و شرح و تعلیق در حوزههای علمیه است. به لحاظ درک محضر حکیمان ارجمندی چون مرحوم ملاهادی سبزواری، مرحوم حکیم جلوه و مرحوم ملاّحسین خوئی از علم معقول نیز حظّی وافر داشت و بیش از اسلاف خود مطالب معقول را در اصول داخل نمود. در فقه و اصول از محضر شیخ انصاری، آقا سیدعلی شوشتری، علاّمه شیخ راضی و میرزای شیرازی، رضواناللّه علیهم، استفاده نمود. حلقه درس او بزرگترین و پرنشاطترین درس نجف بود. تعداد شاگردان او را تا سههزار نفر نیز نوشتهاند. برخلاف بسیاری از اقران خود در امور سیاسی نیز دخالت مینمود و بالاخره نیز بهطور مشکوکی در سحر روزی که قرار بود به قصد دفاع از مرزهای اسلام و جنگ با نظامیان روس عازم ایران شود، وفات نمود. پس از کتاب کفایه او، حواشی او بر رسائل و مکاسب شیخ از مشهورترین تألیفات اوست
4-اصولی متبحّر و مجتهد مقتدر عصر ناصری، حاج میرزا محمدحسن آشتیانی در 1243 یا 1248هـ.ق در آشتیان به دنیا آمد. عمده تحصیلات خود را در نجف اشرف انجام داد و از محضر شیخ انصاری بهره فراوان برد. پس از رسیدن به اجتهاد به تهران آمد و حوزه درس تشکیل داد. در ماجرای جنبش تنباکو رهبری نهضت در تهران و بلکه ایران را عهدهدار بود. معروفترین اثر او بحرالفوائد است که در شرح رسائل استاد خود شیخ انصاری نگاشته است. در سال 1319هـ.ق در تهران وفات یافت و در نجف اشرف در مقبره مرحوم شیخ جعفر شوشتری دفن گردید
5- میرزا موسی فرزند میرزاجعفر و او فرزند میرزا احمد همگی از عالمان نامدار دیار خود بودند. پس از تحصیل مقدمات در تبریز به نجف اشرف رهسپار شد و از محضر مرحوم شیخ انصاری و مرحوم آیتاللّه سیّدحسین کوهکمری استفاده نمود. پس از اجتهاد به زادگاه خود مراجعت کرد و در آنجا زعامت و مرجعیت یافت. چند اثر ارزشمند تألیف نمود که مشهورتر از همه کتاب اوثقالوسائل است که شرحی است بر کتاب رسائل شیخ. این عالم جلیل در سال 1305 یا 1307هـ.ق در تبریز وفات یافت
6-فقیه، اصولی و حکیم متألّه مرحوم حاج شیخ عبدالحسین رشتی در سال 1292هـ.ق در کربلای معلّی به دنیا آمد. سالها در تهران از محضر میرزای آشتیانی بهرهمند بود. پس از مهاجرت به نجف به حلقه درس مرحومان آخوند خراسانی و آقاسید محمدکاظم یزدی و شیخالشریعه اصفهانی پیوست. شرح وی بر کفایةالاصول از بهترین آثار علمی اوست. او در سال 1373 چشم از جهان فرو بست و در وادیالسلام مدفون شد
7-از بزرگان فقها و اصولین در عصر خود و از شاگردان خاص مرحوم میرزای شیرازی و مرحوم میرزای آشتیانی بود. تألیفات متعددش حکایت از مقام علمی ارجمند او دارد. کتاب مصباحالفقیه او از کتب درسی استدلالی، و مرجع استفاده عالمان پس از اوست. از وی حاشیهای بر مکاسب و حاشیهای بر رسائل به نام الفوائد الرضویه علی الفراید المرتضویه نیز به یادگار مانده است. وفات این فقیه بزرگ در سال 1322هـ.ق اتفاق افتاد و در سامرّا، در رواق عسکریین، علیهماالسلام، دفن گردید
8-در سال 1230هـ.ش در شهر دزفول دیده به جهان گشود. سالیان متمادی در اصفهان متوطن و در مدرسه جدّه کوچک به تدریس دروس سطح اشتغال داشت. در ادبیات عرب بسیار متبحّر بود. در مدت 88 سال عمر بابرکت خود علاوه بر تدریس و تحقیق بجز تعلیقه یادشده بر »قطع« رسائل، کتاب نورالانوار را در منطق و کتاب کشّاف الغایة در حاشیه بر تهذیبالمنطق به رشته تحریر درآورد. او در سال 1318هـ.ش چشم از جهان فروبست و در تکیه سیّدالعراقین تخت پولاد اصفهان به خاک سپرده شد
میراث جاویدان
این مقاله در تاریخ 1402/11/9 بروز رسانی شده است
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}