نویسنده: روبم سسار فرنندیس
برگرداننده: حسن چاوشیان
ویراستار: محمد منصور هاشمی


 

 Messianism

نجات دهنده‎ای در راه است که نظم فعلی را دگرگون خواهد ساخت و حکمفرمایی رحمت و صلح جهانی را به جای آن خواهد نشاند. این ایده «منجی» برای دسته فرهنگ‌های برخاسته از تاریخ منطقه‎ی مدیترانه بسیار حیاتی است. منجی باوری از بین النهرین سرچشمه گرفت، ولی در بستر یهودیت، مسیحیت و اسلام به صورت‌های متفاوتی درآمد و در عصر مدرن نیز معناهای تازه‎ای کسب کرده است.
کتاب‌های انبیای عهد عتیق حاوی ویژگی‌های اساسی انتظار ظهور منجی است: محوریت خود این پیشگویی؛ نگرشی معطوف به عمل به جای نگرش نظر ورزانه؛ تحمل ناپذیر پنداشتن شرایط فعلی («اسارت» یا «تبعید»)؛ دیدگاه خطی به تاریخ که به موجب آن رنجبران و ستمدیدگان هر دوره‎ای هماهنگی را در گذشته و نجات و رستگاری را در آینده می‎جویند؛ ماهیت مشهود و جمعی دگرگونی موعود؛ گستراندن آن به حد و مرزهای جهانی که شامل حال همه‎ی مردم اعم از دوست و دشمن و همه‎ی طبیعت اعم از اهلی و وحشی و زمینی و آسمانی می‎شود؛ خویشاوندی میان منجی باوری و ادبیات آخرالزمانی متأخرتر که گذار پرعذاب از این جهان به آن جهان را به صورت نمادین بیان می‎کند؛ رستگاری و نجات به مثابه فتح و ظفر خارق‎العاده‎ای که از هر جهت ورای توانایی‎های بشری است؛ ماهیت شخصی معنای غایی واقعیت که بین حکومت آسمان و بی‌قراری بشر جای می‎گیرد؛ شخصی شدن کلمه و عمل رستگاری و نجات که با آمدن «مسیح» واقعیت می‎یابد.
در سنت یهودی آمدن «او» را در پایان تاریخ می‎دانند، وقتی که همه‎ی ملل به خدای بنی‌اسرائیل ایمان آورند. مسیحیان معتقدند که مسیح پیش از این به میان ما آمده است و هنوز هم به واسطه‌ی آیین‌های ربانی و موهبت‌های الهی در میان ما سکونت دارد. بنابراین بشر در درون به دو دسته‎ی ایمان و جهل، یا انکار و حضور او تقسیم می‎شود، و او اکنون در دوره‎ی انتقال از ظهور اول به ظهور دوم خود زندگی می‎کند، ظهوری که به همه‎ی تفرقه‎ها پایان خواهد داد.
در اسلام نیز بر عنصر پیشگویی این سنت تأکید می‎شود و در آن سابقه یهودی و مسیحی را بخشی از وحی می‎دانند که با ظهور محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) به نقطه‎ی نهایی خود می‎رسد. داوری جهانی در پایان تاریخ، دوباره مورد تأکید قرار می‎گیرد و در مبارزه‎های فعلی (جهاد یا جنگ مقدس) بین مؤمنان و کسانی که تسلیم یگانه خدای راستین نمی‎شوند، جلوه‌گر می‎شود. عنصر منجی باوری که در فرهنگ اسلامی عمومیت دارد، در مذهب شیعه رشد و گسترش خاصی یافته است.
عقل گرایی مدرن هر امر متعالی‎ای را به چالش کشید. از این رو نمادهای دینی به زبان درون ماندگار و علی الادعا مفهومی تفسیر شد. ولی انتظار منجی از یاد نرفت بلکه دوباره از نو تفسیر و در ایدئولوژی‎های مختص به مدرنیته ادغام شد و افق تاریخی «ملل»، «نژادها» و «طبقه‎های اجتماعی» را ترسیم کرد.
گسترش فرهنگ مدرن در سراسر پهنه‎ی گیتی، این افق را جهانی کرده است، افقی که به سنتهای محلی متنوعی تجزیه می‎شد. مسافران، مبلغان دینی، بازرگانان و انسان شناسان متوجه «جنبش‎های منجی باور» در میان سایر ملت‎ها و اقوام شدند، مثل «آیین کارگو» در ملانزیا یا «سرزمین خالی از شر» گورانی‎ها در امریکای لاتین. مفهوم منجی باوری چنان گسترشی یافته که عقایدی با ابعاد فراتاریخی و فرافرهنگی را نیز دربرمی‌گیرد. با این حال، این کاربرد تعمیم‌یافته‌ی اصطلاح منجی‌باوری در زمینه‎هایی استدلالی شکل گرفته که مسافران حامل آن هستند، مسافرانی با کوله باری از خاطره‎ها و آرزوها و انتظارات غربی.
منجی باوری، با همه‎ی بنیادی بودنش، هرگز کاملاً بر فرهنگی که بخشی از آن است غلبه نکرده است. قانون و سنت از یک طرف و تخیل و جادو از طرف دیگر همیشه نقطه‎ی مقابل بنیادینی برای منجی‌باوری و منجی‌طلبی فراهم ساخته است. روحانیان، قانونگذاران، بازرگانان و فیلسوفان به طور سنتی به پیشگویی بدگمان بوده‎اند. حتی امروز هم اکثر دانشمندان علوم اجتماعی، منجی باوری را با تعصب و سوگیری جدلی بررسی می‎کنند و نتایج مصیبت‌باری را خاطرنشان می‌کنند که ممکن است از وعده‎های افراطی رستگاری فوری نشئت بگیرد. این انتقاد به اندازه‎ی خود منجی باوری قدمت دارد.
منبع مقاله :
آوتوِیت، ویلیام، باتامور، تام؛ (1392)، فرهنگ علوم اجتماعی قرن بیستم، ترجمه‌ی حسن چاوشیان، تهران: نشر نی، چاپ اول