28 آبان 1387 / 19 ذیقعده 1429 / 18 نوامبر 2008

عمليات نامنظم ظفر4 با رمز يا رسول الله (صلی الله علیه واله) در منطقه عملياتي استان دهوك در عمق دويست و پنجاه كيلومتري داخل خاك عراق انجام شد. هدف از ا جراي اين عمليات انهدام تأسيسات نظامي و اقتصادي دشمن بود كه نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي قرارگاه رمضان با همكاري معارضين عراقي آن را با پيروزي انجام دادند.
 با مرگ محمدشاه قاجار، ميرزا محمدتقي خان فراهاني معروف به اميركبير، تلاش زيادي براي به سلطنت رساندن ناصرالدين شاه به عمل آورد ودر نهايت با تدبير او، كار سلطنت، سامان يافت. از آن پس و همزمان با آغاز پادشاهي ناصرالدين شاه، اميركبير نيز به صدارت عظمي دست يافت و به رتق و فتق امور همت ورزيد. استقلال نظر و خدمات عمومي و به طور كلي، سياست داخلي و خارجي اميركبير كه در جهت منافع و مصالح كشور بود، در محيط دربار و اجتماع رجال و شاهزادگان و وابستگان و حقوق بگيران بيگانه، قابل قبول و مورد پسند نبود. اين افرادِ بانفوذ و قدرتمند كه از اقدامات اميركبير رنجيده بودند، براي متوقف كردن اميركبير دست به هر كاري زدند ولي چون او را مستقيم و مستقل يافتند، اتهامات زيادي را به صورت شايعه به او وارد ساختند. ناصرالدين شاه در ابتدا به اين بدگويي‏ها توجهي نمي‏كرد. اما توطئه، گسترده بود و اصرار در ترساندن شاه، ادامه يافت. كم‏كم ناصرالدين شاه كه هنوز بيست سال هم نداشت به امير سوءظن پيدا نمود و او را در 28 آبان 20 ( 1230 محرم 1268ق، 19 نوامبر 1851 م) از صدارت عزل نمود. اما در اين ميان بدگويي ديگران تا آنجا ادامه يافت كه شاه وحشت‏زده، با عزل امير از تمامي مقام‏ها، او را به كاشان تبعيد نمود. پس از مدتي فرمان قتل اميركبير نيز صادر شد و سرانجام امير را در بيستم دي ماه 1230 ش (18 ربيع‏الاول 1268 ق، 10 ژانويه 1852 م) در حمام فين كاشان به قتل رساندند. اميركبير مردي كاردان، باهوش، وطن‏دوست و باكفايت بود. در زمان صدارت خود خدمات شايسته و درخور تحسيني به ايران و ايرانيان نمود. وي منافع ملت را برهمه چيز مقدم مي‏داشت و هيچ گاه در مقابل اجانب سر فرود نمي‏آورد. مهم‏ترين اقدامات فرهنگي وي را مي‏توان تأسيس دارالفنون تهران نام برد. نكته تأسف‏بار اين است كه دارالفنون 13 روز پس از قتل اميركبير افتتاح شد.
استادعلامه حاج شيخ محمدجواد شرّي در حدود سال 1291 ش ( 1330 ق) در شهر صور در لبنان به دنيا آمد. پس از پشت سر گذاشتن دوران كودكي و نوجواني، به حوزه علميه نجف شتافت و درمحضر بزرگاني همچون حضرات آيات: سيدابوالحسن اصفهاني، محمدحسين غروي اصفهاني، ميرزاي ناييني، آقاضياءالدين عراقي وابوالحسن مشكيني، به مدارج بالاي علمي دست يافت. سپس به لبنان بازگشت و مورد علاقه علامه كبير، سيدشرف‏الدين عاملي قرار گرفت. محمدجواد شرّي پس از چندي براي نشر و گسترش معارف اسلام و ترويج مذهب اهل بيت (ع) راهي آمريكا شد و در شهر ديترويت در ايالت شيكاگو به سرپرستي و هدايت شيعيان و تاليف و تصنيف و خدمات مذهبي و سخنراني پرداخت واين كار بيش از چهل سال به طول انجاميد. او نخستين كسي بود كه نداي تشيع را در آمريكا به گوش همگان رسانيد و عزاداري امام حسين را در آن كشور رايج ساخت. علامه شرّي در حمايت از انقلاب اسلامي ايران در آمريكا نقش بسزايي داشت و سخنان وي در جريان تسخير لانه جاسوسي خطاب به كارتر در حمايت از ايران بسيار مشهور است. اين دانشمند فرزانه همچنين سالها به برنامه هفتگي اسلامي راديو آمريكا؛ ايجاد وحدت و روح همياري مشترك در ميان اعراب، آفريقايي‏ها و لبناني‏هاي ساكن غرب؛ تلاش در جهت لغو تعصبات مذهبي و تاسيس بيمارستان كودكان همت گماشت و خدمات درخوري را به انجام رساند. وي همچنين در سخنراني‏ها و تاليفات خود به زبان انگليسي، سبب ترويج دين و گرايش بسياري از مسيحيان به اسلام در آن ناحيه گرديد. از تاليفات او كه به زبان‏هاي عربي، فارسي و انگليسي منتشر شده‏اند مي‏توان اين موارد را نام برد: اميرالمؤمنين(ع) اسوه وحدت، شيعه و تهمت‏هاي ناروا، الخلافة في الدستور الاسلامي (انگليسي) و... سرانجام آن دانشمند خدمتگزار و مروّج صديق مذهب جعفري پس از عمري نزديك به 82 سال، در اواخر آبان 1373 سر به تيره تراب سپرد و به ديار باقي شتافت.
معاهده ارزنة الروم ميان نمايندگان ايران و عثماني درمكاني به همين نام امضا شد. دولت عثماني پس ازشكستهاي پي درپي درمقابل قواي ايران، ازدولت ايران تقاضاي صلح كرد و بدين ترتيب معاهده ارزنة الرّوم بين نمايندگان ايران و عثماني به امضا رسيد. به موجب اين قرارداد ايران ولاياتي را كه ازعثماني تصرف كرده بود به آن كشوربازپس داد و مرزهاي دوكشور به حالت سابق بازگشت. دولت عثماني نيزپذيرفت كه به حجاج ايراني آسيبي نرساند و بيش ازحقوق گمركي متعارف وجهي ازآنان مطالبه كند.
« كمالُ الدّين فارسي»، رياضيدان و فيزيكدان مسلمان ايراني درگذشت. فارسي ازعلماي بزرگ رياضي و فيزيك ايران و جهان اسلام درنيمه دوم قرن هفتم و اوايل قرن هشتم هجري قمري بشمارمي‎رفت. كمالُ الدّين فارسي درهرزمينه علمي مطالعه دقيق و بررسي‎هاي موشكافانه‎اي انجام داد و اگرچه عمرش كوتاه بود درهمان مدت اندك آثاري بديع دررياضيات و نورشناسي پديدآورد. مهمترين اثروي دررياضيات رساله‎اي تحت عنوان « تَذكِرةُ الاَصاب في بَيانِ التَّحاب» است كه درباره نظريه اعداد آن را نوشته است. مطالب اين كتاب بيانگراين نكته است كه كمال الدّين فارسي رياضيداني محقق، مبتكرو صاحب افكاربديع بوده است. همچنين فارسي نخستين كسي بود كه دستورمحاسبه اجزاي حاصلضرب دو عدد طبيعي را درحالت كلي بيان و اثبات كرد. ديگراثرفارسي« تَنقيحُ المَناظِر» نام دارد كه مؤلف آن را درتكميل كتاب «اَلمناظِراِبن هِيثَم» نوشته است.
پرنْسْ فرانْسْوا دوك دو لاروش‏فوكو، فيلسوف و نويسنده فرانسوي، در سوم مارس 1613م در خانواده‏اي اشرافي در پاريس به دنيا آمد. وي از دوران جواني وارد ارتش و سياست شد، اما پس از حضور در يكي از جنگ‏هاي داخلي از ارتش كناره گرفت. لاروش‏فوكو هم‏چنين پس از چند حضور ناموفق در عرصه سياست، از اين مقوله نيز دست كشيد و در پاريس، وارد محافل ادبي شد. وي سپس نخستين اثر خود را با نام خاطرات، منتشر كرد كه در واقع به نوعي بررسي وقايع سال‏هاي مياني سده هفدهم ميلادي فرانسه مي‏پرداخت. كتاب ديگر لاروش‏فوكو با عنوان تفكرات يا حِكَم، چنان مورد استقبال قرار گرفت كه در طي ده سال آخر عمر نويسنده، چهار بار تجديد چاپ شد. اين كتاب شامل بيش از پانصد حكمت و مثل است. بخشي از اين حكمت‏ها نمايش‏گر روح بشر است كه عقل حاكم بر آن از راه اصلي منحرف نمي‏شود، اما بخشي ديگر، نشان دهنده مواردي خاص از نظرهاست كه برمبناي آن فقط سودجويى باعث حركت و موتور محركه آدمي است و البته اقدامات اين گروه به صورت مخفي و با ظاهري آراسته و در عين رياكاري انجام مي‏گيرد. در اين ميان، با وجود برخي مخالفت‏ها، بسياري از اين امثال و حكم در محافل ادبي راه يافت و موجب سرگرمي گشت و اگرچه انديشه‏ها و نظريه‏هاي نويسنده، غالباً واقعيت عواطف انساني و ارزش حقيقي او را ناديده مي‏گرفت، قالبي كه لاروش‏فوكو براي بيان انديشه‏هاي خود برگزيده بود، به سبب به كار بردن بسيار به جا و متناسب كلمات و دقت در تكامل شيوه بيان كه ثمره كار مداوم و وسواس او بود، ستايش اين محافل را برانگيخت. كمتر درس انشا و شيوه نگارشي وجود داشت كه مانند امثال و حِكم، آموزنده باشد. در اين كتاب كه به كلمات قصار نيز شهرت دارد، لاروش‏فوكو به عنوان يك فيلسوف شكاكْ مطالبي عنوان كرده كه برخي از آن‏ها عبارتند از: آن كس كه خود را دوست مي‏دارد چاپلوس‏ترين مردم جهان است؛ همه ما به اندازه كافي توانايى تحمل بدبختي‏هاي ديگران را داريم؛ اعمال نيك ما، اغلب شديدتر از اعمال بدمان مورد مجازات واقع مي‏شود؛ عشق و عدالت فقط ترسي است از تحمل بي‏عدالتي‏ها؛ اگر ما موفق شده‏ايم كه بر عواطف خود غلبه كنيم، بيشتر به سبب ضعف عواطف است تا قدرت‏ها؛ تحمل خوش‏بختي بيش از تحمل بدبختي، نشانه فضيلت اخلاقي است و اغلب لجاجت ما ناشي از زبوني و تهوّرمان ناشي از بزدلي است. اين كتاب با عنوان شكوفه‏هاي جاويدان حكمت، به فارسي ترجمه شده است. فرانسوا لاروش‏فوكو در سال‏هاي پاياني عمر متحمل مصيبت‏هاي پياپي خانوادگي و بيماري شد و خود سرانجام در هجدهم نوامبر 1680م در 67 سالگي درگذشت.
فريدريش آنتوان مُسمِر روان‏شناس آلماني، در 23 مه 1734م در نزديكي بال در اتريش به دنيا آمد. وي پس از طي دروس متوسطه، در رشته پزشكي با درجه دكتري از دانشگاه وين فارغ التحصيل شد و به طبابت پرداخت. مسمر در جريان معالجه، روشي را برگزيد كه در جريان آن، با استفاده از خواص آهن‏رباي معمولي و سپس با كمك مغناطيس حيواني، با لمس كردن بيمار با دست، بيمار را درمان مي‏كرد. روش ابداعي مسمر سر و صداي زيادي برپا كرد تا جايى كه او را از وين اخراج كردند. از اين رو در سال 1778م به پاريس رفت و كار خود را ادامه داد. روش درماني مُسمر كه امروزه به هيپنوتيزم معروف است با تلقين بيمار همراه بود و گه گاه نتايجي در معالجه بيماران حاصل مي‏گشت. قواعد علم مسمريسم در كليات بر اصول مانيه‏تيسم استوار است كه شامل نيرويى در بدن انسان و برخي از حيوانات است كه اصل و ذات آن ناپيداست اما به واسطه اثرها و خاصيت‏هايى كه دارد، پي به وجود آن برده‏اند. به عبارت ديگر، موجي است كه از بدن انسان خارج مي‏شود و از يكي به ديگري اثر مي‏كند. در اين راستا، اين موج در شرايط و حالات خاصي قادر به جذب و دفع مي‏باشد. مركز اين نيرو بيشتر در چشم است و كساني كه داراي اين نيرو مي‏باشند مي‏توانند ديگران را تحت تاثير قرار دهند و آن‏ها را مطيع اراده خود سازند و يا به خواب مغناطيسي ببرند. يكي از راه‏هاي استفاده از هيپنوتيزم يا خواب مصنوعي، درمان برخي بيماري‏هاي رواني است. فريدريش مسمر سرانجام در هجدهم نوامبر 1815م در 81 سالگي درگذشت.
در حالي كه امريكا پس از استقلال پاناما، امتياز حفر كانال پاناما را از آن خود كرده بود، بر اساس قراردادي كه در 18 نوامبر 1903 با دولت تازه تأسيس اين كشور امضاء نمود، شرايطي را به دولت پاناما تحميل كرد كه نفع فراواني براي خود و ضررهاي متعددي براي پاناما به همراه داشت. حق بهره‏برداري دائمي از كانال و كنترل بيش از يكهزار و دويست كيلومتر مربع در طرفين اين كانال از طرف امريكايى‏ها، از موارد عمده اين شرايط بودند. با اين وصف از سال 1918م كه امريكا براي نخستين بار، نيروي نظامي خود را به اين منطقه اعزام كرد، اختلافاتي بين امريكا و پاناما روي داد. در سال‏هاي دهه 1960م تشنج در روابط امريكا و پاناما بر سر مسئله كانال بالا گرفت و روابط سياسي دو كشور نيز مدتي قطع شد. درنهايت در سپتامبر 1977م پس از مذاكرات طولاني بين مقامات دو كشور، قرارداد ديگري بين دو كشور منعقد شد كه به موجب آن، امريكا تا روز اول ژانويه سال 2000 م به كلي منطقه كانال پاناما را تخليه كرده و اداره امور كانال را به پانامايي‏ها واگذار نمايد.(ر.ك: 1 ژانويه)


معرفي سايت مرتبط با اين مقاله


تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله