نویسنده: محمدرضا افضلی




 
نیل تمییز از خدا آموخت است *** که گشاد آن را و این را سخت بست
لطف او عاقل کند مر نیل را *** قهر او ابله کند قابیل را
در جمادات از کرم عقل آفرید *** عقل از عاقل به قهر خود برید
در جماد از لطف عقلی شد پدید *** وز نکال از عاقلان دانش رمید
عقل چون باران به امر آن جا بریحت *** عقل این سو خشم حق دید و گریخت
ابر و خورشید و مه و نجم بلند *** جمله بر ترتیب آیند و روند
هر یکی ناید مگر در وقت خویش *** که نه پس ماند ز هنگام و نه پیش
چون نکردی فهم این را ز انبیا *** دانش آوردند در سنگ و عصا
تا جمادات دگر را بی‌لباس *** چون عصا و سنگ داری از قیاس

رود نیل، جدا کردن اهل حق و اهل باطل را از خداوند آموخته است که راه این گروه سبطیان را در دریا گشود و نجاتشان داد و راه آن گرو قبطیان را بست و هلاکشان نمود. لطف خداوند، نیل را خردمند و هوشیار می‌کند و قهر خداوند، قابیل را احمق می‌کند. حماقت قابیل این بود که نتوانست خیر و صلاح خود را تشخیص دهد، پس مرتکب قتل برادر شد. خداوند از روی فضل و کرم خود در نهاد جمادات عقل و هوش پدید آورده است و نیز به واسطه‌ی قهرش، عقل و هوش را از عاقلان سلب کرده است. به واسطه لطف و کرم الهی در جمادات عقل و هوش آفریده شده است و به سبب قهر و عقاب او، علم و دانش از خردمندان محو و زایل می‌گردد. به امر حضرت حق، عقل و هوش مانند باران بر جمادات فرو بارید، اما عقل خردمندان همین که با قهر الهی مواجه می‌شود، می‌گریزد؛ یعنی بر اثر قهر الهی، عقول دانایان زایل می‌گردد. ابر و خورشید و ماه و ستارگان به صورت منظم می‌آیند و می‌روند. هیچ یک از آنها ظاهر نمی‌شود مگر در وقت معینِ خود، به طوری که از آن وقت معیّن، نه تأخیری می‌کند و نه تعجیل. مضمون ابیات به آیات 38 تا 40 سوره «یس» اشاره دارد. چرا که این نکته را از پیامبران درک نکردی، در حالی که انان حتی به سنگ و عصا نیز دانش و معرفت بخشیده‌اند تا سایر جمادات را آشکارا با سنگ و عصا مقایسه کنی؟

طاعت سنگ و عصا ظاهر شود *** وز جمادات دگر مخبر شود
که ز یزدان آگهیم و طائعیم *** ما همه نی اتفاقی ضایعیم
همچو آب نیل دانی وقت غرق *** کو میان هر دو امت کرد فرق
چون زمین دانیش دانا وقت خسف *** در حق قارون که قهرش کرد و نسف
چون قمر که امر بشنید و شکافت *** پس دو نیمه گشت بر چرخ و شتافت
چون درخت و سنگ کاندر هر مقام *** مصطفی را کرده ظاهر والسلام

خلاصه کلام این که طاعت و خدمت سنگ و عصا آشکار می‌گردد و از اطاعت و خدمت سایر جمادات خبر می‌دهد. جمادات می‌گویند: ما از حضرت حق آگاه هستیم و فرمان‌برداری و طاعت او کنیم و ما هیچ کدام بر حسب تصادف پدید نیامده و بیهوده و عبث آفریده نشده‌ایم. چنان که حق تعالی در آیه ی 115 سوره «مؤمنون» عبث بودن خلقت را نفی می‌فرماید. جمادات می‌گویند: ما را مانند آب نیل بدانید که به هنگام غرق کردن، فرعونیان و موسویان را از هم تمیز دادیم. همه ما (جمادات) مانند زمین عاقل و دانا هستیم که فرمان خداوند را در فرو بردن قارون با شناخت اطاعت کردیم. ما جمادات مانند ماه هستیم که چون امر خدا را شنید، با شتاب بر فراز آسمان شکافته شد. در این جا به معجزه شق‌القمر که مستند به آیه‌ی نخستین سوره «قمر» و روایات کثیری از صحابه است، اشاره شده است. ما جمادات مانند درخت و سنگ هستیم که آشکارا در هر مکان بر پیامبر مصطفی(صلی الله علیه و آله و سلم) درود و سلام می‌فرستادند. بیهقی و دالائل النبوه از امام علی(علیه السلام) نقل می‌کند: «کنا مع رسول‌الله بمکة فخرج فی بعض نواحیها، فما اسقبله شجر و لاجبل الا قال له السلام علیک یا رسول‌الله و أنا أسمعه»؛ ما همراه پیامبر در مکه بودیم که آن حضرت به یکی از نواحی آن دیار رفت. هیچ درخت و کوهی با او برخورد نمی‌کرد، جز آن که بدو سلام می‌دادند و می‌گفتند: «السلام علیک یا رسول‌الله» و من سلام آنان را می‌شنیدم.
منبع مقاله :
افضلی، محمدرضا؛ (1388)، سروش آسمانی، قم: مرکز بین‌المللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، چاپ اول