نویسنده: محمدرضا افضلی




 
او شفیع است این جهان و آن جهان *** این جهان زی دین و آن جا زی جنان
این جهان گوید که تو رهشان نما *** وآن جهان گوید که تو مهشان نما
پیشه‌اش اندر ظهور و در کمون *** اهد قومی انهم لا یعلمون
باز گشته از دم او هر دو باب *** در دو عالم دعوت او مستجاب
بهر این خاتم شد است او که به جود *** مثل او نه بود و نه خواهند بود
چون که در صنعت برد استاد دست *** نه تو گویی ختم صنعت بر تو است
در گشاد ختم‌ها تو خاتمی *** در جهان روح‌بخشان حاتمی
هست اشارات محمد المراد *** کل گشاد اندر گشاد اندر گشاد

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هم در این دنیا شفیع است و هم در آن دنیا. در این جهان به سوی دین و در آن جهان به سوی بهشت. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در دنیا می‌گوید: خداوندا، راه را به ایشان نشان بده و در آن جهان می‌فرماید: تو ماه جمالت را به ایشان بنما. کار آن حضرت در عیان این بود که بگوید: «پروردگارا، قوم مرا هدایت فرما که آنها نسبت به حق نادان‌اند». به برکت نَفَس گرم حضرت ختمی مرتبت، دو در گشوده شده است؛ یعنی سعادت دنیا و آخرت به روی مردمان باز شده است و دعای آن حضرت در دنیا و آخرت مقبول درگاه ایزدی است. آن حضرت بدان جهت خاتم پیامبران و رسولان شده است که در جود و بخشندگی، نه نظیری داشته و نه خواهد داشت. ای پیامبر، تو در گشودن مُهرها و قفل‌ها آخرین شخصی و هیچ‌کس نمی‌تواند بعد از تو این چنین در کنوز اسرار و گنج خانه‌های معارف را به روی مردم بگشاید. در جهانی که مردان الهی به مردم روح می‌بخشند، تو بسیار سخاوت‌مند و گشاده‌دستی. بنابراین، در گفتار و کردار و رفتار محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، گشایش در گشایش در گشایش است.

صد هزاران آفرین بر جان او *** بر قدوم و دور فرزندان او
آن خلیفه‌زادگان مقبلش *** زاده‌اند از عنصر جان و دلش
گر ز بغداد و هری یا ار زی‌اند *** بی‌مزاج آب و گل نسل وی‌اند
شاخ گل هر جا که روید هم گل است *** خم مل هر جا که جوشد هم مل است
گر ز مغرب برزند خورشید سر *** عین خورشید است نه چیز دگر
عیب چینان را ازین دم کور دار *** هم به ستاری خود ای کردگار
گفت حق چشم خفاش بدخصال *** بسته‌ام من ز آفتاب بی‌مثال
از نظرهای خفاش کم و کاست *** انجم آن شمس نیز اندر خفاست

در سنّت سنیه‌ی آن حضرت، گنجینه‌های فراوان و گران‌قدری از اسرار و فتوحات ربّانی نهفته است که اهلش از آن خبر دارند. کسانی که از سر صدق و صفا به پیامبر و آیین پاک او ایمان می‌آورند و به برکت جان و روح آن حضرت تولد دوباره پیدا می‌کنند، فرزندان معنوی او هستند. پیروان صدّیق پیامبر، خواه از بغداد و شهر هرات باشند و یا از شهر ری، جملگی صرف نظر از قالب‌های جسمانی‌شان، فرزندان او به شمار می‌روند. حدیثی هم از پیامبر نقل شده است که مؤید این نظر مولاناست: «انا من نور الله و المؤمنون منی». خداوندا، به مقام ستاریت قسم! عیب‌جویان را از این نفس پاک الهی که به فرزندان معنوی آن حضرت بخشیده‌ای، کور نما. حضرت حق فرمود: من چشم خفاش بدخوی را از مشاهده‌ی آفتاب بی‌همتا بسته‌ام. نه تنها خورشید را، حتی جمال ستارگان را نیز بر آنان پنهان داشته‌ام.
منبع مقاله :
افضلی، محمدرضا؛ (1388)، سروش آسمانی، قم: مرکز بین‌المللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، چاپ اول