سیری در آثار عرفانی امام خمینی (ره)
هم افقی حقیقت پیامبر و اهل بیت با مشیّت الهی
هم افقی، بلکه اتحاد حقیقت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهمالسلام) با مشیّت الهی و صادر نخست، در شمار مسائل بنیادین شناخت اهل بیت (علیهمالسلام) با رویکرد عرفانی است. این مسأله در آثار عرفانی امام خمینی با زیبایی و دقت خاصی مطرح شده است. حضرت امام بر این باورند که تمام مراتب عوالم غیب و شهود، از تعینات مشیت و مظاهر آن هستند. به دیگر سخن، از نگاه عرفانی، مشیّت صادر اول است و سایر مراتب وجود، با مشیّت ایجاد شده اند. (1)
امام پس از تحلیل مبسوط بحث مشیت الهی، درباره هم افقی اهل بیت (علیهمالسلام) با مشیّت الهی بدین مضمون میگوید:
کسی که به مقامی رسیده که افق او با افق مشیّت یکی شده و آغاز و انجام جهان آفرینش به او است، همانا حقیقت محمدی و علوی - صلوات الله علیهما - است. (2)
در برخی از کلمات امام، فراتر از هم افقی، سخن از اتحاد میان حقیقت اهل بیت (علیهمالسلام) با مشیت الهی مطرح شده است:
برای اهل بیت (علیهمالسلام) مقام اطلاق مشیّت و برای سایر خلق مقام تعیّنات مشیّت است؛ زیرا وجودهای مقیّد، تنزّلات مشیّت مطلقه و مظاهر آن هستند. پس مقام ولایت مطلقه کلید سلسلهی وجود است که آغاز و انجام عالم به آن است؛ چنان که فرمود: «نحن صنائع الله، و الخلق صنائع لنا»، (3) گرچه واژه «لنا» در روایت، افادهی غایت میکند؛ یعنی این معنا را میرساند که اهل بیت (علیهمالسلام) غایت آفرینش میباشند، اما از آن جا که در واقع غایت و فاعل متحدند - به خصوص در فاعلهای قدسی که از کدورت ماده و عوارض آن منزّه است (4) - پس معلوم میشود که اهل بیت (علیهمالسلام) دارای مقام مشیّت مطلقه و سایر خلق، تعینات آنها هستند؛ لذا آنها به همگان قیّومیّت دارند. (5)
این سخن حضرت امام در برگیرندهی نکتههای بسیار عمیقی است که به اختصار مطرح میشود:
الف. توضیحی پیرامون «مشیّت»
با توجه به سخنان فراوانی که امام خمینی درباره «مشیّت» و هم افقی اهل بیت (علیهمالسلام) با مشیّت مطرح کرده اند لازم است درباره مفهوم «مشیّت» و کاربرد آن در آموزههای دینی، مطالبی مطرح شود؛ قرآن کریم درباره مشیّت میفرماید:(وَرَبُّكَ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ وَیَخْتَارُ)؛ (6) یعنی پروردگار تو هر چه را بخواهد میآفریند و بر میگزیند.
همچنین در دعای نورانی سحر امام باقر (علیهالسلام) میگوید:
«اللهم إنّی أسألک مِن مشیتک بأمضاها، و کلّ مشیّتک ماضیة»؛ (7) بارالها تو را میخوانم به آن مشیتی که مورد امضای تو است؛ گرچه همه مشیتهای تو امضا شده است.
امام صادق (علیهالسلام) نیز فرمود:
«خلق الله المشیّة قبل الأشیاء، ثمّ خلق الأشیاء بالمشیّة»؛ (8) خداوند مشیّت را قبل از همه اشیاء آفرید، سپس اشیاء را به واسطهی مشیّت خلق کرد.
از اینگونه آیات و روایات استفاده میشود که واژه مشیّت ریشه در معارف زلال قرآن و اهل بیت (علیهمالسلام) دارد. همچنین از کلام امام صادق (علیهالسلام) به دست میآید که مشیّت الهی همان چیزی است که در عرفان امام خمینی از آن به «صادر نخست» تعبیر شده است؛ حضرت امام در مقام تبیین معنای عرفانی حدیث یاد شده میگوید:
برای این حدیث شریف هر کس به حسب مسلک خود، توجیهی نموده و ظاهرتر از همه... این است که مراد از «مشیت» مشیت فعلیه است که عبارت از «فیض منبسط» است. و مراد از «اشیاء» مراتب وجود است که تعینات و تنزلات این لطیفه است. پس معنی حدیث چنین شود که خدای تعالی مشیت فعلیه را که ظلّ مشیت ذاتیهی قدیمه است بنفسها و بیواسطه خلق فرموده و دیگر موجودات عالم غیب و شهادت را به تبع آن خلق فرموده. (9)
ایشان در جایی دیگر با طرح حدیث «مشیّت» چنین میگوید:
"مشیّت را که عبارت از همان ظهور اول باشد، بنفسه خلق کرده است؛ یعنی بیواسطه است؛ همهی چیزهای دیگر به مشیّت واقع شده است. (10)"
همچنین در جای دیگر، از «مشیت» به ولایت مطلقه محمدی و علوی یاد کرده و بدین مضمون گفته است:
از مشیّت مطلقه به فیض مقدس، رحمت واسعه، ولایت مطلقهی محمدی و مقام علوی تعبیر میشود. (11)
با توجه به این آموزههای دینی و تفسیرهای عرفانی باید گفت: مشیّت الهی عبارت است از حقیقتی که در اصطلاح عرفا از آن به صادر نخست، فیض مقدس و... یاد میشود. از نگاه امام خمینی، مقام مشیّت فعلیهی مطلقه، احاطهی قیومیّه به جمیع موجودات مُلکی و ملکوتی دارد و همه موجودات از یک نظر تعینات آن، و از نظر دیگر مظاهر آن هستند. (12)
حضرت امام، مشیت مطلقه را به حسب مراتب و مقامات، به نامهای مختلفی چون فیض مقدس، وجود منبسط، نفس رحمانی، مقام محمدی و علوی و... یاد کرده است. (13) ایشان معتقدند که مشیت مطلقه دارای دو مقام است:
برای مشیت مطلقه دو مقام است: یکی مقام بیتعیّنی و بیظهوری (که تعیّن و ظهوری برای آن نیست) و دیگر، مقام کثرت و تعیّن است که به صورت خلق و امر (عالم غیب و شهادت = جسمانی و مجردات) ظاهر شده است. با توجه به مقام اول، مرتبط به حضرت غیب، یعنی فیض اقدس است که ظهوری ندارد؛ و با توجه به مقام دوم، ظهور همه اشیاء است، بلکه همه اشیاء ظهور مشیّت مطلقه هستند. (14)
ب. تحلیل هم افقی اهل بیت (علیهمالسلام) با مشیّت الهی
هم افقی اهل بیت (علیهمالسلام) با مشیت الهی و صادر نخست در چند محور قابل طرح و تحلیل است:1. با توجه به اینکه از نگاه امام خمینی، حقیقت محمدی و علوی و به تبع آن حقیقت وجود اهل بیت (علیهمالسلام)، تعبیر دیگری از مشیت مطلقه، صادر نخست، نَفَس رحمانی، فیض مقدس، ولایت کلیه و... است؛ (15) همچنین اهل بیت (علیهمالسلام) دارای مقام اطلاق مشیت، و سایر موجودات در حد مقام تعین مشیت قرار دارند؛ (16) و نیز با توجه به این که موجودات مقیّد، تنزل مشیت مطلقه و مظاهر آن هستند و همه عوالم نظام خلقت به نحوی ظهور و جلوهی مشیت الهی است و پیامبر و اهل بیت (علیهمالسلام) هم افق با آن مشیت میباشند؛ میتوان چنین نتیجه گرفت که در عرفان امام خمینی همه موجودات، پرتوی از حقیقت وجود مقام ختمی و اهل بیت (علیهمالسلام) میباشند.
این نتیجه مستند به روایات متعددی است که حضرت امام به برخی از آنها استناد کرده اند؛ (17) از جمله در زیارت جامعهی کبیره آمده است: «بکم فتح الله، و بکم یختم»، (18) امام خمینی با اشاره به این فراز نورانی گفته است:
مشیت خود کلید غیبالوجود است و در زیارت جامعه آمده است: «خدای به توسط شما آغاز کرد»؛ زیرا افق وجودی ائمهی معصوم، موافق افق مشیت الهی است. (19)
این حقیقت در روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) چنین بیان شده است:
خداوند، من و علی را از نور خود، و آسمان و زمین و عرش و کرسی و لوح و قلم و بهشت را از نور من و اهل بیت من آفریده است. (20)
2. محور دیگر از هم افقی اهل بیت (علیهمالسلام) با مشیّت الهی، مربوط به مشیّت فعلی حق تعالی است؛ از دیدگاه امام خمینی، اهل بیت (علیهمالسلام) دارای مقام اطلاق مشیت الهی (21) و محو و فانی در توحیدند؛ به همین دلیل خواست و مشیّت خداوند، درخواست و مشیّت آنها تجلّی کرده است. این مسأله در آموزههای دینی نیز آمده است؛ از جمله امام صادق (علیهالسلام) فرمود:
"«اخترنا من نور ذاته وفوّض إلینا اُمور عباده؛ فنحن بإذنه ما نشاء، و نحن إذا شئنا شاء الله، و إذا أردنا أراد الله»؛ (22) خدا ما را از نور ذات خود اختیار کرد و امور بندگانش را به ما تفویض نمود؛ پس ما به اذن او هرچه بخواهیم انجام میدهیم، و هرگاه ما بخواهیم خدا نیز میخواهد، و هرگاه اراده کنیم او نیز اراده میفرماید."
3. در خصوص هم افقی اهل بیت (علیهمالسلام) با صادر نخست باید گفت که در برخی آموزهها و معارف دینی به این نکته اشاره شده که اولین مخلوق، روح رسول خدا و امیرمؤمنان و ارواح سایر اهل بیت بوده است؛ این روایات (23) به تعیّن عقلی روحانیت آنها، یا همان مشیّت مطلقه و رحمت واسعه اشاره دارد؛ زیرا نخستین ظهور، مربوط به ارواح مقدسهی پیامبر و اهل بیت بوده است. (24) در روایتی آمده است:
«إنّ الله إذ لا کان؛ فخلق الکان و المکان، و خلق الأنوار، و خلق نور الأنوار الذی نورت منه الأنوار، و أجری فیه من نوره الذی نوّرت منه الأنوار و هو النور الذی خلق منه محمداً و علیاً، فلم یزالا نورین أولین إذ لا شیء کوِّن قبلهما»؛ (25) خداوند بود آنگاه که بودی نبود؛ پس او کون و مکان را آفرید و نورها و نور نورها را همه نورهای دیگر از آن نورانی اند، آفرید، و در آن نورها از نور خود جاری ساخت که نورها همه از او منوّر شدند، و آن نور جاری همان است که محمد و علی - سلام الله علیهما - از آن آفریده شدند؛ پس همواره آن دو، انوار اولیه بودند؛ زیرا هیچ چیز پیش از آنها موجود نشده بود.»
امام خمینی در تحلیل عرفانی این حدیث، در ذیل این فراز که «و هو النور الذی خلق منه محمداً و علیاً» بدین مضمون میفرماید:
مراد آن است که از نورالانوار که وجود منبسط است - و از آن به حقیقت محمدی و علوی نیز یاد میشود - نور مقدس محمد و علی - سلام الله علیهما - خلق شده است و این عبارت به آنچه درباره ارواح پیامبر و اهل بیت و هم اُفقی آنها با صادر اول گفتیم تصریح دارد. (26)
دیدگاه امام درباره هم افقی پیامبر و اهل بیت (علیهمالسلام) نه تنها در جهت تفسیر عمیق عرفانی از آموزههای دینی است، بلکه با مبانی عرفانی نیز کاملاً هماهنگ و همسو است؛ زیرا بزرگان اهل عرفان بر این باورند که خداوند سبحان هنگامی که اراده نمود عالم را خلق کند، از آن ارادهی مقدسه، حقیقتی پدید آمد که از آن به «هباء» تعبیر میشود. (27) و نخستین موجودی که در مقام «هباء» زمینهای برای پذیرش یافت، حقیقت محمدی بود که از او به «عقل» تعبیر میشود. بنابراین حقیقت محمدی، آغاز آفرینش عالم و در واقع تجلی نخست عالم خلقت است.
نزدیکترین شخص به حقیقت محمدی نیز، علی بن ابیطالب است که امام عالَم و سِرّ همه انبیا است. (28) به همین دلیل گفته اند:
مراد از «عقل اول» نور خاتم انبیا، بلکه مراد از همه عقول مجرده، ارواح ائمه (علیهمالسلام) است؛ زیرا ارواح آنها که مُدرِک کلیاتند نخستین صادر هستند. (29)
این حقایق عرفانی، ریشه در آموزههای دینی دارد؛ از جمله امام باقر (علیهالسلام) فرمود:
«إنّ الله أول ما خلق، خَلَق محمداً و عترته الهداة المهتدین، فکانوا أشباح نورٍ بین یدی الله»؛ (30) خداوند در اولین خلقت، محمد و عترت رهنما و هدایت شده او را آفرید، و آنها در پیشگاه خداوند به صورت سایهی نور و پیکرهای نورانی وجود داشتند.
پینوشتها:
1. ر.ک. شرح دعاء السحر، ص 98.
2. ر.ک: همان، ص 100.
3. «ما اهل بیت، پروردهی خدا و مردم پروردهی دست ما هستند»؛ نهجالبلاغه، نامه 28.
4. الحکمة المتعالیه، ج 2، ص 270.
5. ر.ک: التعلیقة علی الفوائد الرضویه، ص 56-57.
6. قصص (28): 68.
7. مفاتیح الجنان، دعای سحر، ص 304.
8. التوحید، ص 339، ح 8.
9. تفسیر سوره حمد، ص 16.
10. همان، ص 120.
11. ر.ک: شرح دعاء السحر، ص 17-18.
12. ر.ک: شرح چهل حدیث، ص 598.
13. ر.ک: مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه، ص 45.
14. ر.ک: همان، ص 45-46.
15. ر.ک: التعلیقة علی الفوائد الرضویه، ص 86.
16. ر.ک: همان، ص 56.
17. ر.ک: همان، ص 56-57.
18. من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 615.
19. تفسیر سوره حمد، ص 197.
20. بحارالانوار، ج 40، ص 44، ح 81.
21. ر.ک: التعلیقة علی الفوائد الرضویه، ص 56.
22. بحارالانوار، ج 26، ص 14.
23. کمالالدین و تمام النعمه، ص 255، ح 4.
24. ر.ک: مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه، ص 61.
25. الکافی، ج 1، ص 512، ح 9.
26. ر.ک: مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه، ص 63.
27. «هباء» همان حقیقتی است که گاهی از آن به وجود منبسط یاد میشود.
28. الفتوحات المکیه، ج 2، ص 227.
29. الکافی، ج 4، ص 287، ح 10.
30. همان، ج 2، ص 328، ح 10.
صادقی ارزگانی، محمد امین، (1387) سیمای اهل بیت (ع) در عرفان امام خمینی (ره)، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ اول
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}