دانستنی هایی درباره روز نیایش(2)

نويسنده: سید محمد جواد مهری، الهام موگویی و طیبه چراغی و حکیمه مهدیه نجف آبادی

شانه‏های متلاطم امروز، از مرور اشک‏های حسین علیه‏السلام آمده است. گُلِ آوایی در رگانِ لحظه‏های دشت جاری است. هوای تب‏دارِ عشق از دلِ کلمات عرفات برمی‏خیزد. هر واژه، قطعه فراگیر شوق و دریایی پر از مرهم بر کویر دلتنگی‏ها است. عرفه، سرمایه معنویِ حاصل از سوز و گدازهای حسین علیه‏السلام است. بضاعت خیسِ دلدادگی و وصالِ در دسترس است. معبودا! پاره‏های دل ما را با حاضران در وادی آسمانی عرفات، قرین ساز و با قلم گرفتن بر خطاهای دیروز، این قطراتِ اُنس را رهتوشه فردای معادمان کن.

امام خمینی (رحمت ‏الله علیه) دعا و نیایش را منشأ حرکت و رهایی از ظلمت می‏داند و می‏فرماید: «توجه به مبدأ موجب می‏شود که انسان علاقه‏اش به خود کم شود و نه تنها مانع فعالیت نمی‏شود، بلکه فعالیت هم می‏آورد... . ادعیه انسان را از ظلمت نجات می‏دهد.» از نگاه استاد شهید مطهری رحمت ‏الله علیه ، نیایش راستین به مشاهده لطف الهی و تماس مستقیم با ذات حق تعالی خواهد انجامید. علامه محمدتقی جعفری رحمت ‏الله علیه نیز چنین می‏نگارد: «اگر می‏خواهید تمام شئون زندگیِ شما اصالتی به خود گرفته و قابل تفسیر بوده باشد، بروید دمی چند در حال نیایش باشید.» نکته قابل توجه اینکه هر چه میزان معرفت در انسان فزون‏تر باشد، پرواز در آسمان عرفان و نیایش سبکبال‏تر صورت می‏گیرد. امام حسین علیه‏السلام فاتح قلّه‏های نیایش، اوج عرفان و معرفت را در زمینه‏های حرکت و پویایی، تماس با حق و اصالت‏بخشی به زندگی در دعای پرنغز عرفه به نمایش گذاشته و با این شناخت والا، عالمیان را در حسرت عشقِ خود گداخته است.

نیایشْ‏گران پاک‏سیرت با سُرایش زمزمه‏ها و نجواهای جاودانه و واداشتن واژه‏ها به کُرنش رویاروی حق، خداپسندانه‏ترین زندگی و پربهاترین شیوه بندگی را برای خویش پی‏ریزی کردند:
دل گفت وصالش به دعا باز توان یافت عمری است که عمرم همه در کار دعا رفت
از دیرباز شاعران پارسای پارسی‏زبان، دیوان خویش را به زیور نیایش آراسته‏اند و «با نامِ بهترین سرآغاز» دیباچه سخن را از جنبه‏های درخشانِ مناجات معطّر ساخته‏اند. ابیاتی از این دست فراوانند:
حتی راز و نیاز به گونه نثر مسجّع نیز در ادبیات غنی و جذّاب ما توجه بسیاری از سوته‏دلان را به خود معطوف داشته است که با دلنوشته‏های پرگداز و ماندگار خواجه عبداللّه همراه شوند و بگریند که «الهی آن ده که آن به».

از کتاب‏های شریف روایی، سخنان گهربار و ارزنده پیشوایان دین در زمینه استجابت دعا به دست می‏آید که می‏توان فهرست‏وار تحت عناوین زیر به برخی از آنها اشاره کرد: شرایط استجابت دعا عبارتند از: شناخت خدا، عمل شایسته، غذای حلال و حضور قلب؛ موانع استجابت دعا عبارتند از: گناه و منافات داشتن با حکمت خداوندی؛ انواع اجابت دعا عبارتند از:به گونه ذخیره شدن، به صورت برآورده شدن در دنیا و از راه دفع بلا. سخن اساسی اینکه نیایش‏هایی که به استجابت نمی‏رسد، نمی‏تواند دلیلِ بیهوده بودن نیایش باشد؛ زیرا خودِ یاری‏طلبی و تقاضای مطلوب از بارگاه خداوندی، موجب نزدیکی به خداست که نوعی از کمال به شمار می‏آید.

عرفات، منطقه‏ای خارج از محدوده حرم و در شرق مکه با مساحت حدود هجده کیلومتر مربع است. در شمال شرقی عرفات، جبل الرحمه (کوه رحمت) است که روایت شده رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله خطبه حجة الوداع را بر فراز آن ایراد فرمود. سرور آزادگان جهان، حسین بن علی علیه‏السلام دعای جاودانه خویش را در دامنه این کوه خواند. عرفات همچون رصدگاهی است که رو به بی‏نهایت نصب شده است و نیایش‏کنندگان، با دوربین‏های مختلفی آن بی‏نهایت را نظاره کرده‏اند. سلام بر عرفات، صحرای شورگستر سرشار از عشق که پذیرایِ نیایش‏های حسینی است و درود بر دل‏های کربلاییِ حاجیان که از زمزمه‏های اشکبارشان، آن بیابان، عطر بارانِ معرفت گرفته است.

عرفه و عرفات، تداعی‏بخش رحمت و آمرزش است. در روایتی، بزرگ‏ترین جُرم برای آن گروه از اهلِ عرفات در نظر گرفته شده که از عرفات باز می‏گردند و گمان می‏کنند مورد بخشش قرار نگرفته‏اند.
در این زمینه، متون روایی دریچه‏های روشن امید را چنین می‏گشایند که پس از گذشتِ ماهِ مبارک رمضان و آمرزیده نشدن شخص، او می‏تواند از فرصت روز عرفه با شرایط کامل آن برای آمرزش خویش بهره بَرَد. بر هیچ‏کس پوشیده نیست که این جایگزینی، بر مقام ویژه عرفه دلالت می‏کند.

بارها در نماز، دلاویز و سرمستِ توحید، خدا را بی‏نیاز خوانده‏ایم. روز عرفه نیز همه در کنار هم، هر یک به نوع و درجه‏ای سهیم بودن خود را در نیازمندی اشک می‏ریزیم. چه‏قدر عزیزند این نیازها. می‏توان از نَفَس‏های این خیلِ نیازمند، عزّت را استشمام کرد؛ عزّتی که تنها رو به درگاهِ اوست. کسی که دستان پُرِ عرفه را فراموش کند، محرومیتِ واقعی را ضمیمه خویش کرده است. هم از این روست که زینت عبادت‏کنندگان ـ امام سجاد علیه‏السلام ـ به سائلی که روز عرفه گدایی می‏کرد، فرمود: «وای بر تو! آیا در چنین روزی دست نیاز به سوی غیر خدا دراز می‏کنی. در چنین روزی برای کودکانِ در رَحِم امید سعادت می‏رود».

روز نهم ذیحجّة فرا رسیده است.اکنون وقت آن است که خود را طاهر کنی؛ چرا که خداوند تو را در این روز به عبادت و اطاعت خود خوانده است. «امروز شیطان، خوارترین و حقیرترین موجود است. روزی است که خداوند روزی و فضلش را برای بچه‏های درشکم نیز قرار می‏دهد».
پس بیا، هر چند پریشان و پشیمان باشی.آری جایگاه ناگفته‏ها، مقدس‏ترین کوچه اجابت است؛ کوچه‏ای از جنس عرفات. بیا و اشکی بریز که جانت موطن آن شود. در این سرزمین وقوفی کن و تنها سرمایه، یعنی سرشک دیده‏ات را سلاح خویش قرار بده و با تمام وجود لبیک بگو.

روز عرفه را روز نیایش و مناجات با خالق هستی نامیده‏اند؛ چرا که سلاح و سپر بنده مؤمن، دعاست و خداوند دعا را عبادت قرار داده تا با آن، بلای نازل و غیر نازل برگردانده شود. انسان، با دعا به خدای خویش نزدیک‏تر می‏شود. عرفه نیز روز نیایش نامیده شده است؛ چرا که درهای رحمت الهی بر روی همه بندگان به ویژه گنهکاران گشوده است و همه گنهکاران در این روز، چشم امید خود را به خدای خود دوخته‏اند و از دنیا بریده و به خدا نزدیک می‏شوند. در این روز دعا به استجابت نزدیک است و هر ناامیدی، امیدوار بر در خانه الهی دست‏هایش را به دعا باز می‏کند.

عرفات مکانِ دعاست. در خبر است که خدای سبحان در این روز به ملائکه می‏گوید:«ای فرشتگان من، آیا بندگان و کنیزانم را می‏بینید که از گوشه و کنار دنیا، ژولیده موی و غبارآلوده آمدند. آیا می‏دانید چه می‏خواهند؟» فرشتگان عرضه می‏دارند از تو در خواست آمرزش دارند. پس خدای می‏فرماید: «شاهد باشید که من ایشان را آمرزیدم». نیز روایت شده که: گناهانی هستند که جز در عرفه و مشعر بخشوده نمی‏شوند. خدای تعالی فرمود: «وقتی از عرفات روانه شدید، در مشعر خدای را یاد آورید؛ زیرا شب مشعر، از شب‏های بیدار ماندنی است».

یکی از آداب روز عرفه، خواندن دعای این روز است که از لبان مبارک امام حسین علیه‏السلام جاری شد. حضرت در این دعا پس از حمد و ثنای خداوند متعال و ذکر نعمت‏های او، با حالت تضرع و خشوع از او می‏خواهد که:«ای خداوند، بر محمد و آل برگزیده او درود فرست و به عفو و گذشتت گناهان ما را بپوشان... برای ما ای خدا در این شب، بهره‏ای از هر خیری که میان بندگانت قسمت می‏نمایی قرار بده، به همراه نوری که به آن هدایت فرمایی، رحمتی که آن را بگسترانی، برکتی که آن را نازل کنی، عافیتی که می‏پوشانی و روزی‏ای که گسترده می‏کنی، ای مهربان‏ترین مهربانان».

خواستن از پروردگار و دعا نمودن، آدابی دارد که رعایت آن، ضمن ایجاد فضای معنوی، در برآورده شدن حاجت نیز مؤثر است. شایسته است دعا کننده، پاکیزه و با طهارت باشد و از بوی خوش استفاده کند. بعد به طرف قبله بایستد و صدقه دهد و بداند که خداوند فرموده است: «به من ایمان آورند (که دعایشان را اجابت کنم)، و به یقین بدانند که من بر برآوردن درخواستشان قدرت دارم.» رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله هم فرمود: خدای تعالی می‏فرماید: «هر کس مرا بخواند و بداند که سود و زیانش به دست من است، دعایش اجابت می‏شود».

شخصی از امام جعفر صادق علیه‏السلام پرسید: چرا دعا می‏کنیم، ولی اجابت نمی‏شود؟ امام فرمود: آیا نظر تو این است که خدای تعالی خلف وعده کرده است؟ گفت: خیر. حضرت فرمود: پس برای چه اجابت نمی‏شود؟ گفت: نمی‏دانم. فرمود: هر کس اطاعت اوامر الهی کند، پس او را از راه دعا بخواند، خدای تعالی اجابت می‏کند. مرد پرسید: راه دعا کدام است؟ فرمود: دعا را به ستایش و حمد خدای شروع می‏کنی و نعمت‏هایی را که به تو داده یاد آور می‏شوی، سپس شکرش می‏نمایی. آن گاه بر پیامبر و آلش درود می‏فرستی و سپس یادآور گناهانت می‏شوی و بدان اقرار می‏کنی و بعد از آنها استغفار می‏نمایی. این راه دعاست.

عرفات، سرزمین شناخت و نخستین سرزمین هبوط و صعود دوباره انسان است. سرزمین آدم و ابراهیم علیهماالسلام و محمّد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ، سرزمین تجلّی کامل جبرئیل بر پیغمبر. سرزمین برّ و برهوت، بی‏هیچ نشانه و ساختمانی. در اینجا انسان است و آسمان و زمین. عصر درخشنده بازگشت و توبه و انابه. در اینجا آدمی در هاله‏ای از عظمت و سکوت، الهام و معنویّت، اندیشه و تأمّل، راز و نیاز و مناجات، و دعا و عبادت محو می‏شود. پیغمبر فرمود: «الحَجُّ عرفه؛ حج همان عرفه است.» اما باید دانست که رسیدن به درگاه وصال حضرت حق، مکان و زمان نمی‏شناسد و در محدوده این دو نیست. ما نیز از زیر آسمان خداوند می‏توانیم به او برسیم؛ چرا که در عرفه، هر زمینی عرفات است.

عرفه روز دعا و روز نیایش و مناجات با پروردگار عالمیان است، دعائی که طبق فرموده علی(ع) همه هستی انسانهاست. اساساً انسان از خودش چیزی ندارد و در این عالم او فقط مالک دعاست. علی(ع) با اشاره به این معنی در دعای کمیل می‏فرماید: یا سریع الرّضا اغفر لمن لایملک الّا الدّعا؛(1) دعا تنها وسیله و ابزار در دست انسان است و او با همین سلاح می‏تواند به خواسته‏هایش برسد که همان سلاح انبیاء است. امام رضا(ع) فرمود: «علیکم بسلاح الانبیاء؛(2) بر شما باد که خود را به سلاح انبیاء مجهز کنید» و توضیح می‏داد که آن سلاح همان دعاست. امام حسین(ع) ناتوانترین مردم را کسی می‏داند که از دعا کردن عاجز باشد و می‏فرماید: اعجز النّاس من عجز عن الدّعاء؛(3) به همین جهت در روز عرفه گرچه روزه گرفتن مستحب است امّا به خاطر اهمیت آن فرموده‏اند که اگر روزه موجب ضعف می‏شود و از دعا کردن باز می‏دارد دعا خواندن بر روزه تقدم دارد.(4)
یکی از زیباترین و شیرینترین دعاها مناجات امام حسین(ع) در روز عرفه می‏باشد. آن‏حضرت در این دعای پرمحتوا و شیوا که در عصر روز عرفه و مناسبترین وقت دعا عرضه شده است، عالیترین مضامین توحیدی را در قالب کلماتی دلنشین بیان می‏کند. روح عرفان و معرفت در عرصه توحید الهی در فرازهای مختلف این دعا موج می‏زند و سالکان راه حقیقت را در طی مراحل سیر و سلوک استوارتر، مصمم‏تر و مشتاق‏تر می‏سازد. امام حسین(ع) این مناجات عاشقانه را در فضائی معنوی و در کنار کعبه مقدسترین جایگاه مسلمانان و با دلی پرسوز و چشمانی اشکبار قرائت کرده و به عنوان منشور جاویدان توحید برای اهل ایمان به یادگار گذاشته است.
به حقیقت می‏توان گفت که اگر از آن بزرگوار به غیر از همین مناجات سخن دیگری برای رسیدن به حق و معرفت الهی
به جای نمانده بود اهل عرفان و ایمان را همین کلمات عارفانه و حیاتبخش بس بود در حالی که دعای عرفه بخش اندکی از معارف بلند و اندیشه‏های عبادی، عرفانی، اجتماعی و سیاسی حضرت اباعبداللّه الحسین(ع) را به پیروان حقیقت جوی آن حضرت ارائه می‏کند.
حضرت آیت اللّه جوادی آملی در مورد این دعای دلنشین و انسان ساز می‏نویسد: مهمترین نیایشی که جنبه سیاسی، عبادی حج و زیارت را به خوبی تبیین می‏کند دعای عرفه عارف معروف در بین اهل معرفت و سیر شاهدان کوی شهود و شهادت، سالار جانبازان میدان نبرد توحید علیه طاغوت، و سرور پاکان و آزادگان، در ساحت فضیلت حضرت حسین بن علی(ع) است. این دعا هم دستور کفر ستیزی و راه طاغوت زدایی و رسم سلحشوری و سنت سرکوبی جنایتکاران را ارائه می‏کند و هم ستایش حکومت اسلامی و تقدیر دولت مکتبی و ظهور ولایت الهی را نشان می‏دهد و هم
تجلی هستی و ذات اقدس خداوند و ظهور گسترده و همه جانبه آن ذات مقدس و خفای هرچه غیر اوست در پرتو نور او و پی‏بردن به او از خود او به غیر او بها ندادن و غیر او را به او شناختن و ذاتش را عین شهود و مستغنی از استشهاد دانستن را تفهیم می‏کند.(5)

امام در نخستین فرازهای دعا بعد از حمد و ثنای الهی و شمارش صفات جمیل حضرت حق می‏فرماید: هو للدّعوات سامعٌ و للکربات دافعٌ و للدّرجات رافعٌ و للجبابرة قامعٌ فلا اله غیره؛او نیایش دعا کنندگان را می‏شنود و گرفتاری‏هایشان را رفع می‏کند و درجات آن را بالا می‏برد و جبّاران و ستم‏گران را ریشه کن و سرکوب می‏سازد چرا که هیچ معبود حقی به غیر از او نیست.
حضرت ابا عبداللّه ستم گران را به عنوان مهمترین مانع راه سعادت و توحید بیان می‏کند و تا فرهنگ ظلم و ستم و قدرت بیداد حاکم باشد مردم نخواهند توانست به سوی کمال قدم بردارند. برای همین یکی از سنت‏های الهی در طول تاریخ مجازات ستم پیشه‏گان بوده است. قرآن در این زمینه می‏فرماید: فلمّا نسوا ماذکّروا به فتحنا علیهم ابواب کلّ شی‏ءٍ حتّی اذا فرحوا بما اوتوا اخذناهم بغتةً فاذا هم مبلسون؛(6) هنگامی که «ستمگران نعمتها و اندرزهای ما را» فراموش کردند ما نخست درهای نعمت را به رویشان گشودیم و آنان کاملاً خوشحال شده (و به آن دل بستند) امّا ناگهان (حال) آنها را گرفتیم و همگی مأیوس و ناامید شدند. فقطع دابر القوم الّذین ظلموا؛(7) و به این ترتیب دنباله زندگی ستم پیشگان بریده شد. به گفته صائب تبریزی:
بی تردید اگر انسانها مقام و موقعیت خویش را در برابر آفریدگار هستی دریابند و با کمال بندگی به آن اعتراف کنند هرگز از موازین و حدود الهی پافراتر نخواهند گذاشت و به حقوق دیگران نیز بی‏اعتنائی نخواهند کرد شناخت مقام عبودیت در مقابل حضرت رب الارباب و رعایت حدود آن بنده را به مقامات عالی انسانی نائل کرده و او را به اوج افتخار خواهد رسانید.
حضرت امام حسین(ع) در بخش دیگری می‏فرماید: «اللّهم انّی ارغب الیک و اشهد بالرّبوبیّة لک مقرّاً بانّک ربّی و الیک مردی ابتدأتنی بنعمتک قبل ان اکون شیئاً مذکورا؛ خداوندا! من مشتاق تو هستم و به ربوبیت تو گواهی می‏دهم بارالها! من اقرار می‏کنم که تو پروردگار منی و بازگشت من به سوی تو خواهد بود. خداوندا (تو آنقدر مهربان و رئوف هستی که) قبل از آنکه من چیزی قابل ذکر باشم مرا نعمت وجود و هستی بخشیدی!». حضرت علی(ع) نیز در این زمینه مقام بندگی را تبیین کرده و آنرا بالاترین افتخار انسانی قلمداد می‏کند و می‏فرماید: «الهی! کفی بی عزّاً ان اکون لک عبدا و کفی بی فخراً ان تکون لی ربّا؛(8) خدایا این عزت و شکوه مرا بس که عبد تو باشم و این افتخار و سعادت مرا کافی است که تو پروردگار من باشی».

امام حسین(ع) از والاترین نعمتهای الهی پرورش در فضای عطرآگین توحیدی و حکومت الهی می‏شمارد. چرا که یکی از مؤثرترین عوامل تربیتی و تأثیرگذار در شخصیت انسانی محیط و جامعه ایست که در آن گام می‏نهد. هر فردی که در خانواده‏ای و محیطی سالم به دنیا آمده و پرورش می‏یابد شایسته است که اوّلاً از خداوند متعال و ثانیاً از والدین و دست اندرکاران و مربیان و عوامل به وجود آورنده چنین جامعه و فضای سالم سپاسگزار و ممنون باشد. چرا که اگر این بستر مناسب برای رشد صحیح شخصیت انسانها فراهم نمی‏شد معلوم نبود که سرنوشت آنان چگونه بوده و به کجا منتهی می‏گشت. به همین جهت انسانهای حق شناس همواره از خداوند متعال و پدر و مادر و مربیان و عواملی که موجب شده‏اند آنان در فضائی آکنده از کمالات و معنویات رشد یافته و نفس بکشند شکرگزاری می‏کنند. حضرت با تبیین این واقعیت می‏فرماید: «لم تخرجنی لرأفتک بی ولطفک لی و احسانک الیّ فی دولة ائمة الکفر الّذین نقضوا عهدک و کذّبوا رسلک لکنّک اخرجتنی للّذی سبق لی من الهدی؛ بارالها! از نشانه‏های لطف و احسان تو بر من اینکه مرا در فضای حکومت سردمداران کفر و شرک به دنیا نیاوردی آنانکه عهد تو را شکسته و پیامبرانت را تکذیب کردند بلکه مرا در عصر هدایت و روزگار معرفت (توسط پیامبر خاتم(ص)) به وجود آوردی!».

سپاس و شکر به درگاه حضرت حق از جمله خصلت‏های اولیاء الهی و بندگان شایسته است. پیشوای سوم در مقام سپاس و قدردانی از نعمتهای فراوان الهی می‏فرماید: «فایّ نعمک یا الهی احصی عدداً و ذکراً ام ایّ عطایاک اقوم بها شکراً و هی یا ربّ اکثر من ان یحصیها العادّون او یبلغ علماً بها الحافظون؛ بارالها! کدامیک از
نعمتهای فراوان ترا می‏شود ذکر کرده و به شمار آورد. یا کدامیک از بخششها و عطایای بی‏حد ترا می‏شود سپاس گفت در حالی‏که حساب آنان از دست حسابگران و آمار نگاران بیرون است.» امام در فراز دیگری به ناتوانی بندگان در ادای شکر و سپاس الهی پرداخته و عرضه می‏دارد: «لوحاولت و اجتهدت مدی الاعصار و الاحقاب لو عمّرتها ان اؤدّی شکر واحدةٍ من انعمک ما استطعت ذلک الّا بمنّک الموجب علیّ به شکرک آنفاً جدیداً؛ خداوندا! اگر من در طول عصرها و قرنها عمری داشته باشم و تلاش کنم که شکر یکی از نعمتهایت را بجای آورم نخواهم توانست مگر به عنایت و فضل تو که آن هم نیز شکری جدید لازم دارد.»
و سعدی این مضمون را چه زیبا سروده است:

امام بعد از اشاره به نعمتهای بی‏حد و حصر الهی و ناتوانی بندگان در شکرگزاری از آن به درخواست‏های مشروع خویش پرداخته و شیوه دعا کردن و از خدا خواستن را به ما می‏آموزد. مقام خشوع و خضوع در مقابل حق، سعادت و نیک بختی بر اساس تقوا و طاعت، سرنوشت مبارک و خوشایند، کسب رضایت حق، غنای در نفس، یقین قلبی، اخلاص در عمل، روشنائی و بینائی بصیرت در دین، بهره‏مندی از اعضا و جوارح، یاری در مقابل ستم گران، پیروزی بر دشمنان و اجابت دعاها بعنوان چشم روشنی، رفع غم و غصه، پوشیدن عیبها، بخشش گناهان، خوارکردن وسوسه گران و شیاطین، آزادی ذمّه از حقوق دیگران، عطای بهترین و عالیترین درجه اخروی و دنیوی بخشی از خواسته‏های حضرت اباعبداللّه (ع) از درگاه حضرت پروردگار در این دعا می‏باشد.
حضرت در این فرازهای از دعای عرفه علاوه بر چگونه خواستن و چه چیزهائی را از خدا خواستن، به ما می‏فهماند که آنچه را که نیاز دارید از درگاه ربوبی بخواهید به زبان بیاورید چرا که این از شرایط و آداب دعا است و به اجابت نزدیکتر می‏باشد. امام صادق(ع) فرمود: «انّ اللّه تبارک و تعالی یعلم ما یرید العبد اذا دعاه، ولکنّه یحب ان تبث الیه الحوائج فاذا دعوت فسمّ حاجتک؛(10) خداوند تبارک و تعالی آنچه را که در دل دارید می‏داند امّا دوست دارد که آنرا بر زبان بیاورید و نیازهایتان را به درگاهش اطلاع دهید. پس هرگاه دعا می‏کنید نیازها و خواسته‏های خود را یک به یک بشمارید».

امام در این مناجات آن چنان عاشقانه و عارفانه سخن می‏گوید که دل هر حقیقت جوی عارف را به شوق آورده و به سوی خداوند جلب می‏کند. آن حضرت با زیباترین واژه‏های انسانی راز و نیاز می‏کند و عالیترین ارتباط عرفانی را به نمایش می‏گذارد: «ایکون لغیرک من الظّهور ما لیس لک حتی یکون هو المظهر لک، متی غبت حتّی تحتاج الی دلیلٍ یدلّ علیک و متی بعدت حتّی تکون الآثار هی الّتی توصل الیک؟(11)؛ معبودا! آیا برای غیر تو ظهوری هست که برای تو نیست تا آن تو را آشکار و ظاهر سازد؟ خدایا! تو کی غائب بوده‏ای که تا نیاز به راهنما و دلیلی باشد که به سوی تو رهنمون گردد؟ و کی دور بوده‏ای تا نشانه‏ها و آثار بندگان را به تو رساند؟».
امام در این فراز معرفت و رسیدن به خدا را بوسیله ذات مقدّسش بیان می‏کند و برهان صدیقین را به انسانهای خداجوی و حکمای سعادت طلب آموزش می‏دهد. و این همان از خدا به خدا رسیدن است و مقام سلوک و وصول و شهود ورود به وادی ایمن الهی را به سالکان حقیقت نشان می‏دهد امام سجاد(ع) نیز با اشاره به این سخن در دعای ابوحمزه ثمالی می‏فرماید: «و انّک لاتحتجب عن خلقک الّا ان تحجبهم الاعمال دونک؛(12) خدایا! تو از مردم پنهان نیستی اعمال و آرزوها آنان را از تو جدا کرده است».

پى‏نوشت ها:

1. مصباح المتهجد، ص 850.
2. الدعوات راوندی، ص 18.
3. بحارالانوار، 90، ص 294.
4. بحارالانوار، ج 94، ص 123.
5. صهبای حج، ص 428.
6. سوره انعام، آیه 44 و 45.
7. الامام علی (ع)، ص 140.
8. کلیات سعدی، ص 1058.
9. تفسیر نورالثقلین، ج 2، ص 552.
10. اقبال الاعمال، ج 2، ص 74، مستدرک الوسائل، ج 10، ص 23 ؛ مفاتیح الجنان، اعمال روز عرفه.
11. مصباح المتهجد، ص 583.

ماهنامه گلبرگ، ش47
ماهنامه گلبرگ، ش59
ماهنامه گلبرگ، ش82
ماهنامه پاسدار اسلام، ش195
ماهنامه پاسدار اسلام، ش196
ماهنامه پاسدار اسلام، ش289
www.askquran.ir