وقف نامه ی شاه عباس
در این مطلب به وقف نامه ی شاه عباس و آنجه به حرم مطهر رسول خدا (ص) و امیرالمؤمنین (ع) وقف کرده است اشاره خواهیم کرد.
اشاره:
طبق سندی که ارائه می شود شاه عباس آنچه را که در تصرف مالکانه ی خود داشت، بر حرم مطهر رسول خدا (ص) و بر عتبه ی عالیه ی امیرالمؤمنین (ع) وقف کرد. رقبات موقوفه و شرایط وقف از این قرار است:
کاروانسرای واقع در صدر میدان نقش جهان یا قیصریه ی متصل به آن و کل بازار دور میدان و حمام واقع در حوالی آنکه تمام احداث کردهی واقف است؛ با این شرایط که نصف اصل اجارهی موقوفات، در وجه وظیفه و ارتزاق سادات بنی حسین، که در مدینه ساکنند، به شرط نداشتن وظیفه و سیور غال و مواجب و شیعه ی اثنی عشری بودن.
نصف دیگر را در وجه وظیفه و ارتزاق و مدد معاش ساکنان نجف اشرف، با همان شرایط، و نصف تمام شایع از جمیع خانات و املاک و اراضی و باغات و طواحین و جداول و اشجار و انهار و قنوات که در تصرف شرعی دارند، نصف آن در وجه وظیفه و ارتزاق و مدد معاش سادات بنی فاطمه به شرط شیعه بودن، و نصف دیگر که ربع اصل است، در وجه وظیفه و ارتزاق فقرا و مساکین اهل ایمان که تشیع آنها ظاهر باشد.
سبب آنکه کل مذکورات وقف شده به نصف قرارداد شده، این است که شاه عباس در آنها شریک باشد تا موجب رواج و آبادانی آنها باشد و بعد از فوت شاه، کل املاک و مستغلات، به طرقی که نصفش وقف شده، وقف باشد. سایر شرایط نیز در متن وقف نامه آمده است.
علیه و اولاده ائمة الاحد عشر / الذین هم صفوة الله من بین البشر / و حجتة علی اهل الوبر و المذر من غاب / منهم و من حضر سلاما دایما الی / یوم المحشر .
باعث بر تحریر این / صحیفهی صحیحهی شرعیة الأحکام / و المبانی و غرض از تنمیق این وثیقهی / ملیة الالفاظ و المعانی آنکه / چون به مضمون / آیهی وافی هدایة (و ما تقدموا لأنفسکم من خیر / تجدوه عند الله /) هو خیر و اعظم اجرا / فتح ابواب خیرات و نصب اسباب / صدقات جاریات موجب نجات و سمو / درجات است و (یوم یأتی بعض آیات ربک لا ینفع نفسا ایمانها لم تکن / آمنت من قبل او کسبت فی ایمانها خیرا) /... شاهد این مقال... لهذا همگی همت والا نهمت / و جملگی نیت خیر امنیت اعلی حضرت / پادشاه اسلام ملایک سپاه المؤید / بالنصر العزیز من عند الله خاک / آستانهی خیر البشر مروج مذهب / حق ائمة اثنی عشر غلام بااخلاص / حضرت امیرالمؤمنین حیدر، چاکر / عترت سید المرسلین حامی حوزة / الدین بسیفه و / سنانه / ناصر اهل الایمان بیده و لسانه صاحب / النسب الطاهر النبوی و الحسب الباهر العلوی / عباس بدان مصروف و معطوف است که / عامهی ارباب فقر و صلاح و کافهی اصحاب استحقاق وفلاح از روی فراغ بال / و رفاه حال به اداء مراسم طاعات / و قیام به وظایف عبادات و دعای / دولت قاهرهی ابدی الاتصال لا زالت / آمنة مشغول بوده باشند. پس رجاء / لعظیم الثواب و طلبا لجزیل الماب / یوم الحساب وقف صحیح شرعی نمود / و حبس مؤبد مخلد فرمودند قربتا الی الله / تا حین صدور هذا الوقف عنه / که در تحت تصرف مالکانهی خود داشتند / خالیا عن حق الغیر / و عن / کل ما یمنع صحة الوقف عنه و منه / بر حرم اشرف و مرقد مطهر ارفع اقدس / سید کونین و نبی ثقلین صاحب مقام قاب قوسین / اشرف الانبیاء و المرسلین و افضل الاولین / و الاخرین صلی الله علیه و آله اجمعین / و بر عتبهی علیه و روضهی قدسیهی سلطان سریر ولایت، دیباچه صحیفهی امامت / و هدایت لامخصوص بتخصیص (انما ولیکم الله) المنصوص بتنصیص «من کنت مولاه فعلی مولاه» امیرالمؤمنین و امام المتقین ساقی / حوض الکوثر فی یوم الدین سلام علیه / و اولاده المعصومین. و آن همگی و تمامی و جملگی کاروانسرای واقع در صدر / میدان نقش جهان دارالسلطنهی اصفهان / مع قیصریهی متصل به آن و کل / بازار دور / میدان / مذکوره و حمام واقع در حوالی آن مشهور به حمام شاه واقع درحوالی آنکه جمیع آن احداث کردهی / کلب علی بن ابیطالب علیهالسلام / بندگان نواب کامیاب سپهر رکاب اعلی حضرت / واقع است خلد الله ملکه و اجری فی بحار / الخلود فلکه، و در متن صیغهی وقف، شرط / فرمودند که نصف حاصل اجارهی موقوفات / مذکوره در وجه وظییفه ی ارتزاق و مدد / معاش سادات عالی درجات بنیحسین (ع) که / در مدینهی مشرفه ساکن و عاکفاند ضبط نمایند / خواه مرد و خواه زن، به شرط آنکه / وظیفه و سیورغال و مواجب / نداشته و شیعهی اثنی عشری باشند / وشرط زن آنکه بیوه باشند / یا بکری که هنوز در حبالهی زوجیت / احدی / در نیامده باشد چون اختیار شوهر نماید دیگر / چیزی به او ندهند. و نصف دیگر را در وجه / وظیفهی ارتزاق و مدد معاش ساکنان / و متوطنان نجف اشرف صرف نمایند / خواه مردان و خواه زنان و شرط در مذکر / و مؤنث همان است که مذکور شد.
و ایضا / وقف صحیح شرعی نمود نواب ولایت / انتساب ابد الله دولته الی یوم الماب بر / مراقد مقدسه و مضاجع مطهره نبی الورا / و ائمة الهدی و البتول الزهراء و / بر حضرت خاتم الأوصیاء، علی و چهارده / معصوم علیهم اشرف الصلوة و اکمل التحیات / همگی و تمامی و جملگی نصف تمام شایع از جمیع / خانات و مستقلات و املاک و اراضی / و باغات و طواحین و جداول و اشجار / و انهار و قنواة که در تصرف / شرعی خود دارند / و / به عقود لازمهی شرعیه به ملکیت بندگان ایشان در ازمنهی مختلف درآمده، خواه در / شهر اصفهان واقع باشد خواه در موضع / دیگر، به تفصیل که در ظهر این صحیفهی / ملیه مرقوم شده و شرط فرموده / اند که نصف در وجه وظیفه / و ارتزاق و مدد معاش سادات بنی فاطمه / سلام الله علیها نمایند ذکورا کان / او اناثا به شرط آنکه شیعه باشند / و در زمان آن شرط که قبل از این / مذکور شده مقرر است. و نصف دیگر که ربع اصل باشد در وجه وظیفه / و ارتزاق و مدد معاش فقرا و مساکین / اهل ایمان و مستحقان که تشیع آنها ظاهر / باشد و معلوم باشد صرف نمایند خواه / مرد و خواه زن و خواه سید و / خواه عام. و سبب آنکه کل مذکورات وقف نموده بوده و به نصف قرار / داده / است که هرگاه بندگان نواب همایون خلد الله / ملکه و سلطانه در آنها شریک باشند / موجب زیادتی رواج و آبادانی خواهد شد / و نیز به وجه شرعی مقرر فرمودهاند که چون / بعد از عمر طویل، نوبت تولیت به دیگری / رسد، کل املاک و مستقلات مذکوره با / جمیع توابع و لو احق به طریقی که نصفش / وقف شده، کل آن وقف باشد بر نهجی که / آن نصف موقوفات مذکوره صرف / سادات و فقرا و مساکین باشد، نصف / دیگر صرف [...] و نیز شرط فرمودهاند / که بندگان ایمان پناه ابدیت ایام دولته / که آنچه حاصل موقوفات مذکوره شود / اولا صرف تعمیر و آبادانی و / ضروریات و زراعت و مصالح املاک / و سایر مایکون من هذا القبیل نمایند / مادام که احتیاج به تعمیر باشد به هیچ / احدی یک دینار / ندهند / که مانند گوشت خوک به آنها حرام باشد /.
و تولیت موقوفات مزبوره به نفس نفیس خود / تفویض فرمودهاند مادامت الدنیا مشرقة بنور / وجود الاشرف الا رفع لا زال مخلدا مؤبدا / الی یوم الرشاد و من بعد به هر کس که پادشاه وقت / باشد و تعیین وظایف و زیاد و کم آن / برای متولی منوط و مربوط است که فراخور / استحقاق و کثرت عیال مقرر دارد و حق / التولیه را بعد ازوضع مال و جهات و / اخراجات عشری مقرر فرمودهاند که همه ساله / متولی بحق السعی خود متصرف شود و اگر چیزی / زیاده بر عشر تصرف نماید، خون حضرت / امام حسین (ع) را خورده باشد و در قیامت شرمندهی / خدا و رسول و ائمهی هدی باشد. و از پادشاهان / التماس نمودند که چون نوبت تولیت به هر یکی / از ایشان رسد، زیاده بر مال و جهات واقعی / از موقوفات مزبوره / نگیرند / تا او نیز داخل خیر و ثواب باشد و در تعمیر و ترویج / و آبادانی و تنسیق نهاست جد و اجتهاد کرده و / فرموده نوعی فرمایند که عند الخالق و الخلایق / مأجور و مشکور باشند.
هذا ما عهدنا الیهم / و العهدة فی الدارین علیهم و بعد از آنکه اعلیحضرت / ظل الهی خلد الله ملکه ابدا متلفظ به صیغهی شرعیه / وقف کما هو طریقه شرعیا شدند، موقوفات / مزبوره را از ید تسلط مالکانهی خود بیرون / فرموده به تولیت شرعی قبض و جمیع / ما لابد من الشرایط و الارکان علی ما هو / المقرر فی شریعة المطهره علی صاحبها / و آله افضل التحیات و اکمل الصلوات / محقق گشت فصارت المزبورات ماثر / و المسطورات عن آخرها موقوفة وقفا / صحیحا لازما ثابتا ملخدا مؤبدا لا یباع و لا یوهب و لا یغیر و لا یبدل من الان (الی ان یرث الله الارض / و من / علیها و هو خیر الوارثین).
و بجمیع ذالک / وقع الاشهاد علی وفق الحق و نهج السداد / و بعد ذلک اعلی حضرت خاقان سلیمان شأن ابدت دولته / الی انقراض الزمان جمیع مسلمانان را ذکورا و اناثا مرخص فرمودند که در اراضی و املاک / و باغات و سایر مذکورات که بالمناصفه شریکاند / نماز بگزارند و در کل آنها وضو بسازند و غسل نمایند و احدی کر داشته باشد مرخص است / که هرگاه احتیاج داشته باشد بر آب نماید اما / هیچ احدی مرخص نیست که یک قطره از آن آبها به زراعت خود برد بدون جهت شرعی / و همین اصحاب حمامات مگر به حمامی که داخل / موقوفات باشد. و هر کس از پادشاهان وقت / که طمع در موقوفات مزبوره نمایند، یا به خلاف شرع / اقدس تصرف نمایند به غضب و سخط الهی / گرفتار شوند و در روز جزا نزد حضرت رسالت پناه / و ائمهی معصومین صلواة الله علیهم / شرمنده باشند. / تم تم تم فی سنة 1113 من الهجرة النبویة.
منبع:
میراث جاویدان
نویسنده: منوچهر ستوده
این مقاله در تاریخ 1403/8/7 بروز رسانی شده است
کاروانسرای واقع در صدر میدان نقش جهان یا قیصریه ی متصل به آن و کل بازار دور میدان و حمام واقع در حوالی آنکه تمام احداث کردهی واقف است؛ با این شرایط که نصف اصل اجارهی موقوفات، در وجه وظیفه و ارتزاق سادات بنی حسین، که در مدینه ساکنند، به شرط نداشتن وظیفه و سیور غال و مواجب و شیعه ی اثنی عشری بودن.
نصف دیگر را در وجه وظیفه و ارتزاق و مدد معاش ساکنان نجف اشرف، با همان شرایط، و نصف تمام شایع از جمیع خانات و املاک و اراضی و باغات و طواحین و جداول و اشجار و انهار و قنوات که در تصرف شرعی دارند، نصف آن در وجه وظیفه و ارتزاق و مدد معاش سادات بنی فاطمه به شرط شیعه بودن، و نصف دیگر که ربع اصل است، در وجه وظیفه و ارتزاق فقرا و مساکین اهل ایمان که تشیع آنها ظاهر باشد.
سبب آنکه کل مذکورات وقف شده به نصف قرارداد شده، این است که شاه عباس در آنها شریک باشد تا موجب رواج و آبادانی آنها باشد و بعد از فوت شاه، کل املاک و مستغلات، به طرقی که نصفش وقف شده، وقف باشد. سایر شرایط نیز در متن وقف نامه آمده است.
متن وقف نامه
نقطه چین ها غیر قابل خواندن است و متن سند از جنگی که در کتابخانه ی مرکزی دانشگاه تهران موجود است، نقل شده الحمد لله الذی وقف کل حامد فی موقف / العجز عن اداء تحمیده و قصر کل / شاکر عن القیام بشکر احسانه و مزید تحمیده / علی ما وقف من احسانه من احبائه لا شاعة اصناف / الخیرات و نشکره علی ما لهم / من اولیائه لا ذاعة انواع المبرات / و نصلی علی اشرف الانبیاء و سید اهل الأرض و السماء / و شافع المشفع فی یوم الجزاء / و دیباجة صحیفة المظاهر الربانیة / و منبع رحیق الفیوض السبحانیه / صلی ا لله علیه و آله مصابیح / الاسلام و مفاتیح دار السلام / خصوصا / امیرالمؤمنین و امام المتقین نفس رسول / رب العالمین قسیم النار و السقر و صاحب اللواء / الأحد و الخیبر الذی من تولاه / فقد فاز و امن من کل خطر و من عاداه / فقد خاب و فی امه النظر سلام / اللهعلیه و اولاده ائمة الاحد عشر / الذین هم صفوة الله من بین البشر / و حجتة علی اهل الوبر و المذر من غاب / منهم و من حضر سلاما دایما الی / یوم المحشر .
باعث بر تحریر این / صحیفهی صحیحهی شرعیة الأحکام / و المبانی و غرض از تنمیق این وثیقهی / ملیة الالفاظ و المعانی آنکه / چون به مضمون / آیهی وافی هدایة (و ما تقدموا لأنفسکم من خیر / تجدوه عند الله /) هو خیر و اعظم اجرا / فتح ابواب خیرات و نصب اسباب / صدقات جاریات موجب نجات و سمو / درجات است و (یوم یأتی بعض آیات ربک لا ینفع نفسا ایمانها لم تکن / آمنت من قبل او کسبت فی ایمانها خیرا) /... شاهد این مقال... لهذا همگی همت والا نهمت / و جملگی نیت خیر امنیت اعلی حضرت / پادشاه اسلام ملایک سپاه المؤید / بالنصر العزیز من عند الله خاک / آستانهی خیر البشر مروج مذهب / حق ائمة اثنی عشر غلام بااخلاص / حضرت امیرالمؤمنین حیدر، چاکر / عترت سید المرسلین حامی حوزة / الدین بسیفه و / سنانه / ناصر اهل الایمان بیده و لسانه صاحب / النسب الطاهر النبوی و الحسب الباهر العلوی / عباس بدان مصروف و معطوف است که / عامهی ارباب فقر و صلاح و کافهی اصحاب استحقاق وفلاح از روی فراغ بال / و رفاه حال به اداء مراسم طاعات / و قیام به وظایف عبادات و دعای / دولت قاهرهی ابدی الاتصال لا زالت / آمنة مشغول بوده باشند. پس رجاء / لعظیم الثواب و طلبا لجزیل الماب / یوم الحساب وقف صحیح شرعی نمود / و حبس مؤبد مخلد فرمودند قربتا الی الله / تا حین صدور هذا الوقف عنه / که در تحت تصرف مالکانهی خود داشتند / خالیا عن حق الغیر / و عن / کل ما یمنع صحة الوقف عنه و منه / بر حرم اشرف و مرقد مطهر ارفع اقدس / سید کونین و نبی ثقلین صاحب مقام قاب قوسین / اشرف الانبیاء و المرسلین و افضل الاولین / و الاخرین صلی الله علیه و آله اجمعین / و بر عتبهی علیه و روضهی قدسیهی سلطان سریر ولایت، دیباچه صحیفهی امامت / و هدایت لامخصوص بتخصیص (انما ولیکم الله) المنصوص بتنصیص «من کنت مولاه فعلی مولاه» امیرالمؤمنین و امام المتقین ساقی / حوض الکوثر فی یوم الدین سلام علیه / و اولاده المعصومین. و آن همگی و تمامی و جملگی کاروانسرای واقع در صدر / میدان نقش جهان دارالسلطنهی اصفهان / مع قیصریهی متصل به آن و کل / بازار دور / میدان / مذکوره و حمام واقع در حوالی آن مشهور به حمام شاه واقع درحوالی آنکه جمیع آن احداث کردهی / کلب علی بن ابیطالب علیهالسلام / بندگان نواب کامیاب سپهر رکاب اعلی حضرت / واقع است خلد الله ملکه و اجری فی بحار / الخلود فلکه، و در متن صیغهی وقف، شرط / فرمودند که نصف حاصل اجارهی موقوفات / مذکوره در وجه وظییفه ی ارتزاق و مدد / معاش سادات عالی درجات بنیحسین (ع) که / در مدینهی مشرفه ساکن و عاکفاند ضبط نمایند / خواه مرد و خواه زن، به شرط آنکه / وظیفه و سیورغال و مواجب / نداشته و شیعهی اثنی عشری باشند / وشرط زن آنکه بیوه باشند / یا بکری که هنوز در حبالهی زوجیت / احدی / در نیامده باشد چون اختیار شوهر نماید دیگر / چیزی به او ندهند. و نصف دیگر را در وجه / وظیفهی ارتزاق و مدد معاش ساکنان / و متوطنان نجف اشرف صرف نمایند / خواه مردان و خواه زنان و شرط در مذکر / و مؤنث همان است که مذکور شد.
و ایضا / وقف صحیح شرعی نمود نواب ولایت / انتساب ابد الله دولته الی یوم الماب بر / مراقد مقدسه و مضاجع مطهره نبی الورا / و ائمة الهدی و البتول الزهراء و / بر حضرت خاتم الأوصیاء، علی و چهارده / معصوم علیهم اشرف الصلوة و اکمل التحیات / همگی و تمامی و جملگی نصف تمام شایع از جمیع / خانات و مستقلات و املاک و اراضی / و باغات و طواحین و جداول و اشجار / و انهار و قنواة که در تصرف / شرعی خود دارند / و / به عقود لازمهی شرعیه به ملکیت بندگان ایشان در ازمنهی مختلف درآمده، خواه در / شهر اصفهان واقع باشد خواه در موضع / دیگر، به تفصیل که در ظهر این صحیفهی / ملیه مرقوم شده و شرط فرموده / اند که نصف در وجه وظیفه / و ارتزاق و مدد معاش سادات بنی فاطمه / سلام الله علیها نمایند ذکورا کان / او اناثا به شرط آنکه شیعه باشند / و در زمان آن شرط که قبل از این / مذکور شده مقرر است. و نصف دیگر که ربع اصل باشد در وجه وظیفه / و ارتزاق و مدد معاش فقرا و مساکین / اهل ایمان و مستحقان که تشیع آنها ظاهر / باشد و معلوم باشد صرف نمایند خواه / مرد و خواه زن و خواه سید و / خواه عام. و سبب آنکه کل مذکورات وقف نموده بوده و به نصف قرار / داده / است که هرگاه بندگان نواب همایون خلد الله / ملکه و سلطانه در آنها شریک باشند / موجب زیادتی رواج و آبادانی خواهد شد / و نیز به وجه شرعی مقرر فرمودهاند که چون / بعد از عمر طویل، نوبت تولیت به دیگری / رسد، کل املاک و مستقلات مذکوره با / جمیع توابع و لو احق به طریقی که نصفش / وقف شده، کل آن وقف باشد بر نهجی که / آن نصف موقوفات مذکوره صرف / سادات و فقرا و مساکین باشد، نصف / دیگر صرف [...] و نیز شرط فرمودهاند / که بندگان ایمان پناه ابدیت ایام دولته / که آنچه حاصل موقوفات مذکوره شود / اولا صرف تعمیر و آبادانی و / ضروریات و زراعت و مصالح املاک / و سایر مایکون من هذا القبیل نمایند / مادام که احتیاج به تعمیر باشد به هیچ / احدی یک دینار / ندهند / که مانند گوشت خوک به آنها حرام باشد /.
و تولیت موقوفات مزبوره به نفس نفیس خود / تفویض فرمودهاند مادامت الدنیا مشرقة بنور / وجود الاشرف الا رفع لا زال مخلدا مؤبدا / الی یوم الرشاد و من بعد به هر کس که پادشاه وقت / باشد و تعیین وظایف و زیاد و کم آن / برای متولی منوط و مربوط است که فراخور / استحقاق و کثرت عیال مقرر دارد و حق / التولیه را بعد ازوضع مال و جهات و / اخراجات عشری مقرر فرمودهاند که همه ساله / متولی بحق السعی خود متصرف شود و اگر چیزی / زیاده بر عشر تصرف نماید، خون حضرت / امام حسین (ع) را خورده باشد و در قیامت شرمندهی / خدا و رسول و ائمهی هدی باشد. و از پادشاهان / التماس نمودند که چون نوبت تولیت به هر یکی / از ایشان رسد، زیاده بر مال و جهات واقعی / از موقوفات مزبوره / نگیرند / تا او نیز داخل خیر و ثواب باشد و در تعمیر و ترویج / و آبادانی و تنسیق نهاست جد و اجتهاد کرده و / فرموده نوعی فرمایند که عند الخالق و الخلایق / مأجور و مشکور باشند.
هذا ما عهدنا الیهم / و العهدة فی الدارین علیهم و بعد از آنکه اعلیحضرت / ظل الهی خلد الله ملکه ابدا متلفظ به صیغهی شرعیه / وقف کما هو طریقه شرعیا شدند، موقوفات / مزبوره را از ید تسلط مالکانهی خود بیرون / فرموده به تولیت شرعی قبض و جمیع / ما لابد من الشرایط و الارکان علی ما هو / المقرر فی شریعة المطهره علی صاحبها / و آله افضل التحیات و اکمل الصلوات / محقق گشت فصارت المزبورات ماثر / و المسطورات عن آخرها موقوفة وقفا / صحیحا لازما ثابتا ملخدا مؤبدا لا یباع و لا یوهب و لا یغیر و لا یبدل من الان (الی ان یرث الله الارض / و من / علیها و هو خیر الوارثین).
و بجمیع ذالک / وقع الاشهاد علی وفق الحق و نهج السداد / و بعد ذلک اعلی حضرت خاقان سلیمان شأن ابدت دولته / الی انقراض الزمان جمیع مسلمانان را ذکورا و اناثا مرخص فرمودند که در اراضی و املاک / و باغات و سایر مذکورات که بالمناصفه شریکاند / نماز بگزارند و در کل آنها وضو بسازند و غسل نمایند و احدی کر داشته باشد مرخص است / که هرگاه احتیاج داشته باشد بر آب نماید اما / هیچ احدی مرخص نیست که یک قطره از آن آبها به زراعت خود برد بدون جهت شرعی / و همین اصحاب حمامات مگر به حمامی که داخل / موقوفات باشد. و هر کس از پادشاهان وقت / که طمع در موقوفات مزبوره نمایند، یا به خلاف شرع / اقدس تصرف نمایند به غضب و سخط الهی / گرفتار شوند و در روز جزا نزد حضرت رسالت پناه / و ائمهی معصومین صلواة الله علیهم / شرمنده باشند. / تم تم تم فی سنة 1113 من الهجرة النبویة.
منبع:
میراث جاویدان
نویسنده: منوچهر ستوده
این مقاله در تاریخ 1403/8/7 بروز رسانی شده است
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}