نویسنده: محمدرضا افضلی




 
قطب شیر و صید کردن کار او *** باقیان این خلق باقی خوار او
تا توانی در رضای قطب کوش *** تا قوی گردد کند صید وحوش
چو برنجد بینوا مانند خلق *** کز کف عقل است جمله زرق حلق
ز آن که وجد حلق باقی خورد او است *** او نگه دار ار دل تو صیدجو است
او چو عقل و خلق چون اعضا و تن *** بسته عقل است تدبیر بدن
ضعف قطب از تن بود از روح نی *** ضعف در کشتی بود در نوح نی
قطب آن باشد که گرد خود تند *** گردش افلاک گرد او بود
یاری ای ده در مرمه کشتی‌اش *** گر غلام خاص و بنده گشتی‌اش
باریت در تو فزاید نه اندرو *** گفت حق ان تنصروا الله تنصروا

انسان کامی و ولیّ واصل، واسطه‌ی افاضات الهی به خلق است. هر کس که از حیث روحی و کمال معنوی به انسان کامل نزدیک‌تر باشد از فیض بیشتری مستفیض می‌گردد. تا می‌توانی در راه خشنودی انسان کامل تلاش کن تا او نیرومند گردد و به کار صید اسرار و معارف مشغول گردد. سالکان، ریزه‌خوار خوان نعیم روحی و معنوی انسان کامل و عارف واصل هستند. اگر قلبت صیاد طعمه‌های معنوی است این نکته را به خاطر بسپار و تا می‌توانی انسان کامل را خشنود کن. قطب یا انسان کامل و ولیّ خدا کسی است که بر مدار حقیقت خود که حقیقت‌الله است، بگردد، نه بر اطراف معبودهای آفل. به قول «ابن عربی»، جمیع عالم از قوای روحانیه تا قوای جسمانیه بر محور حقیقت انسان کامل می‌گردند و تا وقتی که انسان کامل در عالم باشد، عالم محفوظ خواهد ماند. یاری کردن تو به او، توان تو را می‌افزاید نه توان او را؛ چنان که پروردگار در آیه‌ی 7 سوره‌ی «محمد» می‌فرماید: اگر خدا را یاری کنید، یاری می‌شوید» (یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ ینْصُرْكُمْ وَیثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ).
منبع مقاله :
افضلی، محمدرضا؛ (1388)، سروش آسمانی، قم: مرکز بین‌المللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، چاپ اول