نویسنده: محمد امین صادقی ارزگانی





 
سیری در اندیشه عرفانی امام خمینی (ره)
مردم با انگیزه‌های متفاوتی عبادت می‌کنند؛ در حدیثی از امام صادق (علیه‌السلام) آمده است:
«قومٌ عبدوا الله خوفاً، فتلک عبادة العبید؛ و قومٌ عبدوا الله طلب الثواب، فتلک عبادة الاُجراء؛ و قومٌ عبدوا الله حبّاً له، فتلک عبادة الأحرار، و هی أفضل العبادة»؛ (1) برخی مردم خدا را از روی ترس عبادت می‌کنند، این عبادت بندگان است؛ عده‌ای نیز به طمع پاداش عبادت می‌کنند که این عبادت مزدبگیران است؛ و بعضی از روی عشق و محبت نسبت به خدا عبادت می‌کنند، این عبادت احرار و آزاد مردان است که بهترین عبادت‌ها است.
گرچه عبادت با هر یک از این انگیزه‌ها ارزشمند و مقبول است، اما در مقام مقایسه، «تفاوت ره از کجا است تا به کجا» حضرت امام در مقام تشریح عبادت تاجرانه به نکته دقیقی اشاره کرده‌اند:
... سومی هم که عبادت می‌کند برای این است که به چیزی برسد (2) که کم نشود؛ چون می‌بیند دنیا پیری دارد؛ می‌خواهد به جوانی‌ای برسد که پیری نداشته باشد؛ و چون می‌بیند خوردنی‌های دنیا کم می‌شود، می‌خواهد به خوردنی‌هایی برسد که کم نشود؛ چون می‌بیند جماع دنیا بیش از چند لحظه طول نمی‌کشد، می‌خواهد به جماع پانصد ساله برسد؛ و چون می‌بیند خانه‌های دنیا خراب می‌شود، می‌خواهد به قصری برسد که خراب نشود؛ و چون می‌بیند که باغ دنیا خیلی از میوه‌ها را ندارد و خزان هم پیش هر بهارش هست، می‌خواهد به باغی برسد که میوه‌اش کال و ترش و تلخ و کرم‌زده نباشد و همیشه هم میوه داشته باشد. (3)
از نگاه حضرت امام این عده از عبادت کنندگان ممکن است از روی تفضل و ترحّم الهی وارد بهشت شوند، ولی این نوع عبادت‌ها را نمی‌توان عبادت برای خدا و تقرب الهی قلمداد کرد؛ ایشان در ضمن تحلیل مبسوطی می‌فرمایند:
"آیا شما با عمله‌ای که برای مزد کار می‌کند چه فرقی دارید؟... آیا این نماز شما برای نزدیکی به خداست، یا برای تقرب به زن‌های بهشت است؟... فاش بگویم، پیش عرفای بالله و اولیای خدا تمام این عبادات ما از گناهان کبیره است...‌ای عزیز! نمازی که برای خاطرخواهی زن باشد - چه زن دنیایی یا بهشتی - این نماز برای خدا نیست. (4)"
با توجه به این گونه بیانات، عمق و ژرفای عبادت احرار به خوبی به دست می‌آید و از این رهگذر دورنمایی از افق عبادت اهل بیت نیز روشن می‌شود.
امام خمینی درباره عبادت احرار می‌گوید:
"اشخاصی که عبادت می‌کنند سه قسمند: یکی مثل حضرت امیر (علیه‌السلام) است... وقتی که عبادت می‌کند چون مجذوب است و عاشق حضور حبیب است، هیچ چیزی نمی‌تواند او را از محبوب منع کند؛ چون در مقابل او چیزی نمی‌بیند و همه اشیاء را محو حُسن جمال او می‌بیند. (5)"
از این بیان روشن می‌شود که عبادت احرار چون از شائبه خوف و طمع منزه است و از روی عشق و محبت انجام می‌گیرد، کامل‌ترین نوع عبادت است؛ به خصوص آن که به تعبیر برخی از ظُرفا «عبادت کردن مهم نیست؛ عاشق عبادت بودن و نماز را دوست داشتن مهم است». (6)
حال این پرسش مطرح است که آیا عبادات اهل بیت (علیهم‌السلام) هم سطح عبادات احرار است، یا فراتر از آن است؟
پاسخ این پرسش براساس اندیشه‌های عرفانی امام خمینی این است که گرچه عبادت احرار را می‌توان مرتبه‌ی نخست عبادت اهل بیت (علیهم‌السلام) دانست، اما اوج عبادت اهل بیت، بسی بلندتر از مرتبه‌ی عبادت احرار است؛ مراتب نهایی عبادت اهل بیت اساساً برای افراد عادی قابل درک نیست. این مسأله در کلمات حضرت امام چنین تصریح شده است:
"عبادت احرار که برای حبّ حق تعالی و یافتن آن ذات مقدس را اهل عبادت واقع می‌شود، و خوف از جهنم و شوق بهشت محرّک آن‌ها در آن نیست، اول مقام اولیا و احرار است. (7)"
و در جای دیگر می‌گوید:
"از برای آن‌ها مقامات دیگر است... حتی فرموده‌ی ائمه (علیهم‌السلام) که «عبادت ما عبادت احرار است، که فقط برای حبّ خداست نه طمع به بهشت یا ترس از جهنم است» از مقامات معمولی و اولی درجه‌ی ولایت است. (8) از برای آن‌ها در عبادات، حالاتی است که به فهم ما و شما نمی‌گنجد. (9)"
بنابراین عبادت احرار که اوج پرستش و عبادت سایرین است، نسبت به عبادت اهل بیت (علیهم‌السلام) مرتبه‌ی نخست محسوب می‌شود و قُلّه عبادت اهل بیت (علیهم‌السلام) بسی فراتر از عبادت احرار است؛ زیرا در عبادت احرار توجه به عبادت و عابد و معبود مطرح است، در حالی که مرتبه‌ی نهایی عبادت اهل بیت حتی از این گونه امور نیز منزّه است. حضرت امام در این باره می‌فرماید:
"عبادت احرار... اول مقام اولیا و احرار است و از برای آن‌ها مقامات و معارج دیگر است که به بیان نیاید و از حوصله خارج است. مادامی که نفس توجه به عبادت و عابد و معبود دارد، خالص نیست؛ باید دل خالی از اغیار گردد و در آن، غیر حق راهی نداشته باشد تا خالص باشد. (10)"
در تحلیل این دیدگاه عرفانی و الهی اگرچه ممکن است تفسیرهای دقیق‌تری هم وجود داشته باشد، ولی آنچه به نظر می‌رسد در چند نکته بازگو می‌شود:
نکته‌ی اول: عبادت احرار اگرچه براساس عشق و محبت انجام می‌شود، ولی عبادت عاشقانه، محصول و نتیجه‌ی فنا و محو در حضرت محبوب شدن است؛ در حالی که از نگاه عمیق عرفانی «در خدا گم شدن فنای اول است» (11) و این کمال میانه محسوب می‌شود؛ کمال نهایی انسان کامل فنای از فنا است که موجب «بقای بعد از فنا» و صحو بعد از محو می‌شود.
در واقع عبادت عاشقانه‌ی احرار به خاطر قطع آن‌ها از غیر است؛ لذا از روی ترس و طمع عبادت نمی‌کنند؛ در حالی که انسان کامل در پی «کمال انقطاع» است؛ در مناجات شعبانیه آمده است:
«إلهی هب لی کمال الانقطاع إلیک». (12)
این حقیقت در کلام مولانا چنین بازگو شده است:

 

در خدا گم شو کمال این است و بس *** گم شدن گم کن کمال این است و بس

مصرع اول این بیت ناظر به فنای اول، و مصرع دوم ناظر به فنای از فنا است. (13)
نکته‌ی دوم: عبادت احرار عاشقانه است و برای عشق وصال و رؤیت جمال محبوب انجام می‌گیرد؛ در حالی که عبادت انسان کامل نه تنها عاشقانه، بلکه شاهدانه است که بعد از وصال - که محصول شهود است - انجام می‌گیرد. به همین دلیل وقتی از امیرمؤمنان (علیه‌السلام) سؤال شد که آیا خدایی را که عبادت می‌کنی دیده‌ای؟ در پاسخ فرمود:
«لم أکن بالذی أعبُد رباً لم أره... لم تَرَه العیون بمشاهدة الإبصار، ولکن رَأته القلوب بحقائق الإیمان»؛ (14) من آن نیستم که خدای ندیده را عبادت کنم... ولی هرگز با چشم سر نمی‌توان او را دید، اما دل‌ها با حقایق ایمان او را می‌بینند.
نکته‌ی سوم: عبادت فرع معرفت است و معرفت کُنه ذات برای کسی میسور نیست. عده‌ای خداوند را از ورای اسماء جلال و خائفانه‌ی عبادت می‌کنند؛ احرار، خداوند را از ورای اسماء جمال و عاشقانه عبادت می‌کنند؛ اما انسان کامل از ورای اسم مبارک «الله» که جامع همه اسماء و صفات حق است خدا را عبادت می‌کند. امام خمینی در این باره می‌گوید:
فإنّ الحق بمقامه الغیبی غیر معبود؛ فإنّه غیر مشهود و لامعروف و المعبود لابدش و أن یکون مشهوداً أو معروفاً. و العبادة دائماً تقع فی حجاب الأسماء و الصفات، حتی عبادة الإنسان الکامل؛ إلا أنّه عابد اسم «الله» الأعظم، و غیره یعبدون سائر الاسماء حسب درجاتهم. (15)
با توجه به این کلام امام یکی از اسرار برتری عبادت اهل بیت بر عبادت احرار معلوم می‌شود؛ زیرا گرچه همگان خداوند را از فراسوی حجاب اسماء عبادت می‌کنند، اما انسان کامل خداوند را با اسم اعظم و سایرین - از جمله احرار - تنها از ورای اسماء خاصی خداوند را عبادت می‌کنند.
نکته‌ی چهارم: عبادت - و به ویژه نماز - در حقیقت پیمودن سفرهای چهارگانه (اسفار اربعه) است. امام خمینی با اشاره و به اجمال به این حقیقت پرداخته‌اند (16) و یکی از شاگردان ایشان در مقام تحلیل عرفانی کلام حضرت امام، فرموده است:
"نشانه‌ی آن که نماز، عصاره‌ی اسفار چهارگانه می‌باشد، این است که ارکان و افعال و اذکار و تحلیل و تحریم آن، گاهی از کثرت به وحدت سوق می‌دهد و زمانی در همان وحدت سرگرم است،‌ و گاهی از وحدت به کثرت بر می‌گردد، و سرانجام با دید وحدت، در کثرت می‌تند، که این همان «اسفار چهارگانه» است... یعنی به سوی خدا نیت کردن، و در اوصاف خدا تأمل نمودن، و به رسالت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شهادت دادن، و سرانجام رو به همه‌ی بندگان صالح کردن و به آن‌ها درود فرستادن نشانه‌ی سلوک‌های چهارگانه می‌باشد. (17)"
بنابراین عبادت در واقع سیر و سلوک انسان به سوی خداود است. این سیر و سلوک با رویکرد عرفانی در چهار مرحله و سفر تنظیم و تبیین شده است.

پی‌نوشت‌ها:

1. الکافی، ج 2، ص 84، ح 5؛ نهج‌البلاغه، حکمت 237.
2. آنچه در کلام امام خمینی به عنوان قسم سوم آمده، در روایت بالا به عنوان قسم دوم مطرح شده است.
3. تقریرات فلسفه امام خمینی، ج 3، ص 488.
4. شرح چهل حدیث، ص 73.
5. تقریرات فلسفه امام خمینی، ج 3، ص 487.
6. حکمت عبادات، ص 39.
7. شرح چهل حدیث، ص 326.
8. امام صادق (علیه‌السلام) ضمن بیان اقسام عبادت فرمود: «لکنی أعبده حباً له»، علل الشرائع، ج 1، ص 23، ح 8؛ الخصال، ج 1، ص 188؛ المیزان، ج 1، ص 35.
9. شرح چهل حدیث، ص 57.
10. همان، ص 326.
11. اسرار الحکم، ص 527.
12. مفاتیح الجنان، مناجات شعبانیه.
13. اسرار الحکم، ص 527؛ ممد الهمم در شرح فصوص الحکم، ص 56.
14. التوحید، ص 305.
15. تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، ص 116.
16. ر.ک: سرّ الصلوة، ص 114.
17. همان، مقدمه آیت الله جوادی آملی، ص 13-14.

منبع مقاله:
صادقی ارزگانی، محمد امین، (1387) سیمای اهل بیت (ع) در عرفان امام خمینی (ره)، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ اول.