مثل های فارسی – قسمت پنجم
مثل های فارسی – قسمت پنجم
مثل های فارسی – قسمت پنجم
زیر بال کسی را داشتن
س
با پنبه سر بریدن !!
با محبت و مهربانی، موجبات فلاکت کسی را فراهم آوردن.
از طریق لطف و محبت یا نرمی و ملاطفت به کسی زیان سخت وارد کردن.
دشمنی را زیر نقاب مهربانی و دوستی پنهان کردن.
مترادف : شتر را با نمد داغ کردن
سرت به کار خودت باشه !
سر بار، مال خر بردبار است !
سر خر باش، صاحب زر باش !
سیبی را که بالا می ندازی، تا پایین بیاد هزار چرخ می خوره !
سفره ی دل را پیش مردم باز کردن
ع
1) تعارفی است مهرآمیز یا از روی ادب، با کسی که عطسه کرده یا از گرمابه بیرون آمده است.
2) از سر مزاح، به کسی می گویند که اشتباهی خنده آور مرتکب شده یا شکستی (البته نه زیان بار) خورده است.
عمرش را داد به شما !
ک
در این امر دخالت نکن . انجام این امر یا حل این مشکل را به من واگذار : " تو کارت نباشه، من راجع به این قضیه با عمویت صحبت می کنم . " " به محمود بگو کارش نباشه، خودم این کار رو به سامان می رسونم. " " ما کارمان نباشه، جمشید خودش هوای کار را داره . "
م
آش همسايه روغن غاز دارد !
چيزی كه از آن ديگران چشمگيرتر است و گواراتر
مترادف :
" مرغ همسايه غاز است "
" مرغ همسايه، تخم غاز می كند ! "
" آفتاب همسايه، گرمتر است "
کتاب کوچه ج.1
می رم به آخور !
چندی بعد، باز شاه را هوس شاعری به سر افتاد و قطعه ای دیگر ساخت و نزد ملک الشعرا قرائت کرد. شاعر پس از شنیدن شعر برخاست و به راه افتاد. شاه شگفت زده پرسید: کجا می روی؟ ملک الشعرا جواب داد : به آخور قربان !
کتاب کوچه ج.1.
مرغ آمین
" مادره از جا در رفت و پسرش را نفرين كرد كه الهی داغت به دلم بماند !
-نگو مرغ آمين، در راه بود؛ پسره جلوی چشم مادره پرپر زد و مرد !! "
مرد را باریک الله می کشه، خر را سرباری !
کتاب کوچه .ج.4
مال کافر را می خورند، بالاش شمشیر می زنند
مثل شترِ بالای مناره (نردبان)
من می گم خواجه ام ، تو می گی (می پرسی) چند تا بچه داری ؟
مال بچه یتیم نیست !
ن
وادارم نکن اسرار یا حقایق را بگویم !!
ه
هیزم تر به کسی فروختن، کنایه از فریب دادن از قبیل: وفا نکردن به عهد، با حیله از قول و قرار شانه خالی کردن، گندم نمایی و جوفروشی، دو رویی کردن و همین که خر از پل گذشت بد لعابی کردن است. به عبارت دیگر این ضرب المثل در مورد کسی به کار می رود که بدون هیچ دلیلی در مقام دشمنی و ناجوانمردی برآید و کسی را که با او هیچ اصطکاک منافعی ندارد بکوبد و زیان و ضرر برساند. در چنین مورد گفته می شود: به فلانی هیزم تری نفروختیم که با ما دشمنی می کند.
اما ریشه و علت تسمیهء آن:
... همان طور که می دانیم هیزم همان چوب خشک سوختنی است که از چوب های غیر صنعتی و افتادهء جنگل ها و یا شاخه های بریده شدهء درختان باغ ها و بیشه ها به دست می آید و پس از مدتی رطوبت و آب های جمع شده در منافذش را در مقابل تابش خورشید از دست می دهد و برای سوخت آماده می شود.
هیزم وقتی خشک باشد هم خوب می سوزد و ایجاد حرارت می کند و هم ذره ای دود از آن متصاعد نمی شود تا چشم را آزار دهد و در و دیوار اطاق و آشپزخانه را سیاه و کثیف کند. در زمان های گذشته هیچ چیز به اندازهء هیزم تر اهل خانه را آزار نمی داد زیرا در آشپزخانه با هیزم تر غذای مطبوع به دست نمی آمد و در اطاق ها هم به جای آنکه گرمی دهد و از زکام و سرماخوردگی جلوگیری کند دودش به چشم، می رفت و تمام اشیاء و لوازم خانه را دودآلود می کرد.
شاید این سوال پیش آید که هیزم فروش به جای هیزم خشک چه اصراری داشت که هیزم تر بفروشد و سر وصدای مردم را در بیاورد؟ جواب سوال این است که تهیه و تدارک هیزم تر خرج زیاد نداشت و به محض آنکه از درخت قطع می شد به خریدار بی اطلاع، تحمیل می شد و تبدیل به پول می شد در صورتی که برای تهیهء هیزم خشک مجبور بودند شاخه های بریده را در محل وسیعی روی هم بچینند و مدتی طولانی صبر کنند تا رطوبتش را در مقابل حرارت خورشید از دست بدهد و برای سوخت، آماده گردد به همین جهات در زمان های قدیم هیزم فروش ها هزار حیله و نیرنگ به کار می بردند که هیزم تر بفروشند و با هزینهء کمتر، سود بیشتر ببرند ولی خریدار هیزم هم به دقت سر و ته چوب ها را وارسی می کرد و هزار قسم من بمیرم و ترا به خدا و جان مولا... نثار هیزم فروش می کرد تا هیزم تر نفروشد! و ساکنان خانه را به زحمت نیندازد در غیر این صورت اگر هیزم دود می کرد در دل، هیزم فروش را نفرین می کردند. اگر غذا خوب نمی پخت یا بوی دود می گرفت به عزیزان هیزم فروش دشنام می دادند! خلاصه هر ناکامی را به حساب هیزم فروش می گذاشتند که هیزم تر فروخته و موجب بروز آن حوادث گردیده...
" امثال و حکم * جلد دوم * مهدی پرتوی آملی "
هارت و پورت کردن !
هوای آن بالاها چطور است ؟!
ی
از سر مزاح، به كسی گويند كه بسيار می خورد يا نسبت به چيزی بسيار گرانبها و ممتنع الحصول، طمع كرده است.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}