سیراب
آنک ز عمق فاجعه سیراب از عطش برگشت دل شکسته و بی تاب از عطش ای کوه، دل شکسته و بی تاب از چهای؟ با من بگو چگونه شدی آب، از عطش
شاعر: روح الله منصوری
آنک ز عمق فاجعه سیراب از عطش
برگشت دل شکسته و بی تاب از عطش
ای کوه، دل شکسته و بی تاب از چهای؟
با من بگو چگونه شدی آب، از عطش
خواهم سرود خون خدا را به روی خاک
خون گریههای مهر جهانتاب از عطش
ازعشق، این حقیقت عریان به نیزهها
از آب، این حقیقت نایاب، از عطش
از قلب داغدار تو ای زینب صبور
از چشمهای خستهی بی خواب از عطش
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}