شاعر: منصوره حسن خانی


سپید و سرخ کجا پر زدی کبوتر من؟!
کجا شکفته‌ای یاس پر پر من؟!
چقدر دامنم از عطر گریه‌ات خالی است
بهشت کوچک من! غنچه‌ی معطر من!
چقدر خالی گهواره را تکان بدهم
به شوق آنکه تبسم کنی برابر من!
بیا برای من از کوچ آفتاب بخوان
غزل سرای بهاران باغ باور من
شکوفه‌های لبت تا به خنده باز شدند
شکفت باغ بلور دلت برابر من
غریب و تشنه دو بال سپید وا کردی
درست سمت خدا پر زدی کبوتر من!