صدا در سينه‌ها ساكت كه اينك يار مى‌آيد

ز راه شام و كوفه عابد بيمار مى‌آيد

غبار راه بس بنشسته بر رخسار چون ماهش

به چشم آيينه ايزدنمايى تار مى‌آيد

الا اى دردمندان مدينه با دو صد حسرت

طبيب دردمندان با دل تبدار مى‌آيد

الا اى بانوان اهل يثرب پيشواز آييد

كه زينب بى برادر با دل غمخوار مى‌آيد

بيا ام البنين با ديده گريان تماشا كن

كه اردوى حسينى بى سپهسالار مى‌آيد