شاعر: سکینه سعیدی


کاش مانند لاله‌ها بودم
لاله‌ی سرخ کربلا بودم

کاش دور تو ای گل خورشید
مثل پروانه‌ای رها بودم

رود بر تشنگان جواب نداد
کاش یک قطره از وفا بودم

بوسه آب، آب پاک و زلال
برلب خشک تشنه‌ها بودم

حوله کوچک نسیمی بر
گونه داغ نینوا بودم

مثل سرباز کوچک و گمنام
در صف آبی خدا بودم

تیر بودم به قلب تیره شب
شعله در خرمن بلا بودم

برتنم زخم‌های قاسم بود
غنچه باغ مصطفی بودم

باز مثل غروب دلتنگم
مثل یک شعر خوب دلتنگم

غصه‌ات کرده دردلم خانه
تو گلی، من شبیه پروانه

من پر از برگ برگ پاییزم
در غمت اشک زرد می‌ریزم

کاش مانند لاله‌ها بودم
لاله‌‎ی سرخ کربلا بودم