شاعر: راضیه بهرامی


هر غروب
نامت که می‌وزد
به دریا می‌اندیشم
و هیچ قایق شکسته‌ای
در ساحل
تداعی نمی‌شود،
گمان نمی‌کنم
آن گونه که می‌گویند
زنی در قبیله‌ات گریسته باشد
نه!
هرگز باور نخواهم نکرد
«کشتی شکست خورده‌ی توفان»
تو نیستی!