مقدمه اي بر تفسير قرآن (قسمت اول)
مقدمه اي بر تفسير قرآن (قسمت اول)
مقدمه اي بر تفسير قرآن (قسمت اول)
نويسنده: علامه سيد علي کمالي دزفولي (رحمت الله عليه)
تفسير
به هر حال، معني جامع تفسير «پرده برداشتن» از چيزي قرآن است، به طوري که هيچ چيز از آن مبهم و نامفهوم نماند. اگر چه دروازه ي ورود به تدبر و انديشه در قرآن همين فهم آغازي، ابتدايي و بي پرده ي آن است، اما در بسياري جاها، متن قرآن محتاج به تفسير است و ترجمه به تنهايي کفايت نمي کند. با مثالي از قرآن اين مطلب روشن تر مي شود. در آيه ي «الرحمن علي العرش استوي» [طه/ 5]، عرب زبان کم اطلاع از تفسير يا خواننده ي ترجمه ي آن چه بسا گمان کند که خداوند رحمان روي عرش استقرار جسماني يافت و براي او شبهه پيدا مي شود که حرف «علي» افاده ي تمکن و نوعي نشستن مي کند. حال آن که خداوند منزه از زمان و مکان، محل، جهت و امثال آن است و در اين شبهه باقي خواهد ماند؛ به ويژه زماني که با عقايد فرقه ي منحرف «مجسمه» مواجه شود. ولي چون به تفسير مراجعه کند، پي خواهد برد که منشأ اين شبهه لغت است. لغت «استوي» هم به معني استقرار جسماني و هم به معني استعلاء. ترفع و تصرف معنوي است، چنانچه در شعر عرب آمده است:
يعني جانب بشر بر عراق مسلط و چيره شد، بي آن که جنگي واقع يا خوني ريخته شود. پس استوي در آيه ي مذکور به معني استعلاء، برتري و تسلط معنوي است. پيغمبر (ص) فرمود: «ان القرآن ذو وجوه فاحملوه علي احسن الوجوه. » يعني: «قرآن معاني گوناگوني دارد. آن را بر بهترين صورت معنايي آن حمل کنيد.»
قابل فهم بودن قرآن
مصونيت قرآن از تحريف
ناگفته نماند که در ميان علماي اماميه و عامه، افرادي يافت مي شوند که معتقد به کم شدن از قرآن موجود هستند، اما در هر دو فرقه، کسي قائل به ازدياد قرآن نيست. به هر حال، متأسفانه معتقدان به کم شدن از قرآن، با ديدن چند روايت آحاد (1) و شاذ (2)، به کلي نصوص قرآن و عمل اميرالمؤمنين (ع) و ائمه ي معصومين (ع) را که همگي بر قرآن موجود صحه گذاردند، ناديده گرفتد و تا آن جا افراط کردند که مورد تکفير گروهي ديگر از علماي فرقه ي خود قرار گرفتند. بديهي است، که اگر قرآن موجود با قرآن نازل شده بر پيغمبر اکرم (ص) اختلافي داشت، اوجب واجبات بر اميرالمؤمنين (ع) به هنگام خلافت ظاهري، اعلان و تصحيح اين ضايعه بود.
جمع قرآن
پس از وفات پيغمبر اکرم (ص)، خليفه ي اول ـ ابوبکر ـ به فکر انجام اين کار افتاد. محور کار را زيد بن ثابت قرار داد، اما او در آغاز از دست زدن به اين کار مهم ابا کرد، به اين گمان که فراهم ساختن قرآن بدعت است. براي ثبت هر آيه، آن را از روي همان فيش هاي مکتوب در زمان پيغمبر (ص) مي نوشتند، اما براي اطمينان افکار عمومي، براي ثبت آيه مي بايد دو شاهد بر استماع آن از پيغمبر (ص) گواهي مي داد. به هر حال، اين نسخه ي قرآن پس از جمع و تدوين در خانه ي حفصه، همسر پيغمبر (ص)، حفظ مي شد و چندين سال وضع به همين منوال بود.
وقتي فتوحات اسلام گسترش يافت، حذيفه بن يمان، صحابي پيغمبر در ارمنستان، متوجه شد که اختلاف قرائات تا به جايي رسيده که ديگر خطرناک است، پس با شتاب خود را به مدينه رساند و به عثمان، خليفه ي سوم، هشدار داد، در اسرع وقت اين ضايعه را مهار کند و از اين همه اختلاف در قرائت جلوگيري به عمل آورد. عثمان قبول کرد و چند تن از صحابه را با زيد بن ثابت براي اين کار مأمور ساخت. مصحف موجود نزد حفصه، و ديگر نسخه هاي شخصي را نيز فراهم آوردند. در مجموع، با مطابقت مصحف موجود و شهادت شهود و اطلاعات به دست آمده، «قرآن امام» يا «مصحف عثماني» را جمع آوري و نامگذاري کردند. سپس پنج نسخه از آن استنتاخ شد و چون در آن نسخه ها، بعضي اختلاف قرائات به صورت نسخه ي بدل ثبت شده و فاقد اعراب و به روايتي نقطه بودند، براي جبران، با هر نسخه از آن قرآن، يک نفر قاري آشنا به اعراف و نقطه به شهرهاي بزرگ اسلامي، يعني شام، کوفه، مصر، يمن، مکه و مدينه فرستادند و باقي نسخه هاي متفرق را از بين بردند تا منشأ اختلاف نشوند.
در باب قرائات خواهد آمد که چرا يکباره نتوانستند، قرآن را با آن که از آسمان به بيش از يک قرائت نازل نشده بود، بر يک قرائت بنويسند و نيز خواهيم گفت، در چه زماني آن همه اختلاف در قرائت قرآن متروک شد؛ چنان که بحمدلله، در حال حاضر ميلياردها قرآن در شهرهاي اسلامي، همه ـ به جز اندکي ـ با قرائت واحد در دسترس مسلمانان هستند و اين هم از اعجاز پيغمبر (ص) است که وعده داده بود، همه ي زبان ها قرائت واحد را ياد خواهند گرفت.
پي نوشت :
1. خبر واحد است که در برابر خبر متواتر از اعتبار چنداني برخوردار نيست.
2. نادر، کمياب.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}