ویژگیهای الغدیر(1)

نويسنده:غلامحسین زینلی
بحث از علامه امینی(ره) و اثر پر مغز و جاودانه‏اش، کتاب «الغدیر» و نمایاندن عظمتهای این اثر و پدید آورنده آن، آنچنانکه نه حقی از این اثر بی‏نظیر ضایع گردد و نه از آن مؤلف بی‏بدیل، الحق کاری است‏بس مشکل.
امینی، متفکر و پژوهشگری است عمیق، همه سو نگر و جامع الاطراف، که همه خوبیها و زیباییها و بایدهای یک نویسنده برجسته و ممتاز را در خود فراهم آورده است. و اگر او را در دایره تحقیقات و پژوهشهای دینی، جزء نوادر و نوابغ مسلم، به حساب آوردیم، سخنی به گزاف نگفته‏ایم. در چند دهه اخیر در اندیشه ارباب فرهنگ و ادب، در کشور ما و سایر بلاد اسلامی، دو واژه «امینی و الغدیر» با هم متلازم گشته‏اند، قدر و منزلت این اثر بزرگ و آن دانشمند کم نظیر، هنوز بر بسیاری از طبقات اجتماع ما، حتی طبقات تحصیل‏کرده و مراکز دینی پوشیده است.
آنها هم که با «الغدیر» آشنایند، غالبا اطلاعاتشان از حد کلیات فراتر نمی‏رود، و همین قدر می‏دانند که «الغدیر» اثر بزرگی است که توسط یکی از عالمان طراز اول اسلام و تشیع پدید آمده است. و اما اینکه این کتاب، پیام‏آور چه رسالتی است؟ و حول محور چه موضوعاتی بحث می‏کند؟ و چه معارفی، با چه سبک و ویژگیهایی در این کتاب طرح گشته است؟ بر بسیاری از مردم، بلکه بر بسیاری از طبقات تحصیل‏کرده و خواص نیز پوشیده مانده است، بنابراین هم «امینی‏» و هم «الغدیر» هنوز جایگاه واقعی خود را در جامعه ما پیدا نکرده و همچنان مهجور مانده‏اند.
امروز، در عصر انقلاب شکوهمند اسلامی، یکی از کارهای که باید به جد به آن پرداخته شود، معرفی این‏گونه دانشمندان و این‏گونه آثار است، تا نسل جوان با گذشته فرهنگی خود آشنا شوند، و الگوهای مناسب را بشناسند و از آن پیروی کنند. در این فرصت ما بر آنیم تا در حد وسع خویش، برخی از امتیازات و ویژگیهای این اثر بزرگ را بیان نماییم تا طبقات مختلف جامعه ما، بیش از پیش با «الغدیر» آشنا شده و از معارف بلند آن بهره‏مند گردند.
اکنون نظر خوانندگان گرامی را به مواردی از این ویژگیها جلب می‏کنم:

1- شاهکار ادبی:

بدون تردید «الغدیر» یکی از شاهکارها و متون معتبر و مستحکم ادب عربی است، و از این جهت‏با معتبرترین متون ادب عربی که توسط دانشمندان و ادبای عرب زبان پدید آمده است قابل مقایسه و برابری است، اهمیت این قضیه وقتی به خوبی روشن می‏شود که بدانیم نویسنده این اثر شگرف ، یک دانشمند غیر عرب و ایرانی و ترک زبان است. و نشانی است از استعداد، تلاش، کوشش، هوشمندی و نبوغ فرزندان ایران; [زیرا تا آنجا که ما اطلاع داریم نمونه‏های فراوانی از دانش‏پژوهان ایرانی را می‏توان سراغ گرفت که برای تحصیل علم دین به حوزه نجف‏اشرف، یا سایر حوزه‏های عتبات مقدسه هجرت نموده و در شعر و نثر و به طور کلی در ادب عربی سرآمد دانشمندان دوران خود گشته‏اند. و این واقعیتی است که خود دانشمندان عرب نیز به آن معترف‏اند، از جمله در برخی از تغریضهایی که بر «الغدیر» نوشته‏اند، آن را گامی بزرگ در جهت احیاء ادبیات عرب به شمار آورده‏اند.

2- وحدت اسلامی:

علامه امینی، از جمله متفکران و مصلحانی است که ایده و اندیشه وحدت امت اسلامی را در سرلوحه کار خویش قرار داده، و این ایده، همواره ذهن پویای دانشور صلح‏اندیش ما را به خود معطوف داشته است، تا جایی که بازتاب این اندیشه را در سرتاسر کتاب «الغدیر» می‏توان مشاهده نمود.
او هر گاه سخن یا نوشته‏ای مشاهده می‏کند که در جهت‏خلاف فکر «وحدت امت اسلامی‏» گفته و یا نوشته شده باشد، بر می‏آشوبد و سخت از خود حساسیت نشان می‏دهد.
از دیدگاه صاحب الغدیر تنها رشته‏ای که می‏تواند امت اسلام را به یکدیگر پیوند دهد و آنان می‏توانند با چنگ زدن به آن در طریق سعادت آفرین وحدت اسلامی قرار گیرند، همانا تمسک به قرآن و عترت است. قرآن و عترت دو عضو هدایت‏گر و سعادت‏آفرین‏اند و به منزله دو بال‏اند برای هر مسلمانی که می‏خواهد در مسیر سعادت و کمال حرکت کند. و چنان که در حدیث ثقلین آمده است، پیامر گرامی، هدایت و سعادت امت اسلامی را تنها در پرتو پیروی از این دو مسیر می‏داند و بس. بنابراین اگر کسی بخواهد با تمسک به یکی از این دو در مسیر کمال حرکت کند، به سر منزل مقصود نخواهد رسید. در گذشته تاریخ نیز کسانی که اهل‏بیت(علیهم‏السلام) را رها کردند و خواستند راه سعادت را تنها در پرتو قرآن بپیمایند، راه به جایی نبرده و در انبوهی از انحرافات و مشکلات گرفتار آمدند. عنصر دیگری که از دیدگاه علامه امینی در مساله وحدت امت اسلامی نقش مهمی بر عهده دارد، عنصر «شناخت و آگاهی‏» است.
وحدت پایدار پیروان مذاهب اسلامی در صورتی میسر است که برخاسته از شناخت و آگاهی و درک متقابل پیروان مذاهب، از اعتقادات و باورهای مذهبی یکدیگر باشد، و «الغدیر» نیز دقیقا در راستای تحقق این عنصر وحدت‏آفرین، پدید آمده است.
از دیدگاه صاحب «الغدیر» عامل دیگری که در ایجاد وحدت اسلامی از نقش مهمی برخوردار است، حسن ظن و مراعات انصاف و حق‏جویی از یک سو، و پرهیز از سوءظن و بدگمانی و بی‏انصافی از سوی دیگر است.
اگر هر انسان عاقل و منصفی، در طرحی که «الغدیر» برای وحدت اسلامی ارائه می‏کند با بی‏طرفی بیندیشد، آن را به حال امت اسلامی سودمند و ضروری تشخیص داده و به عنوان پایه و اساس درستی برای تحقق وحدت اسلامی، خواهد پذیرفت، چنانکه جمع کثیری از دانشمندان اهل سنت پس از آگاهی از «الغدیر»، اقدام مرحوم امینی را مورد تایید قرار داده و بر آن صحه گذاردند.
متفکر و اندیشمند ما علامه امینی، اظهارنظرهای غیر محققانه، سطحی و جاهلانه و گاه مغرضانه برخی از دانشمندان و نویسندگان اهل سنت نسبت‏به تشیع را عامل مهمی در جهت تفرقه امت اسلامی به شمار آورده و آن را مخل وحدت اسلام می‏داند و راه از میان برداشتن این مانع را در آگاهی و شناخت درست آنان از منابع تشیع جستجو می‏کند.
یکی از اصلی‏ترین هدفهای «الغدیر» چاره‏اندیشی در جهت رفع سوءظن‏ها و ارائه راهی برای ایجاد تفاهم و اتحاد در میان امت اسلامی است.

3 - اثری بی‏بدیل:

از نخستین قرون اسلامی تا کنون، در دفاع از تشیع و حقانیت امام علی بن‏ابیطالب(ع) آثار و تالیفات فراوانی به رشته تحریر درآمده است ولی در میان همه این پژوهشها «الغدیر» از جایگاه رفیع و منزلت‏خاصی برخوردار است. و تا کنون از حیث محتوی و استحکام مطالب، ابتکار و نوآوری، جامعیت و تنوع موضوعات، و حجم و گستردگی کتاب، اثری که از هر حیث‏بتوان آن را با «الغدیر» قابل مقایسه دانست، نگارش نیافته است.
بدین لحاظ می‏توان گفت که «الغدیر» در نوع خود نمونه منحصر به فرد است.

4 - امین نقل:

از امتیازات «الغدیر» آن است که نویسنده دانشمند آن، در سراسر این کتاب بزرگ، جمله جمله و سطر سطر مطالب کتاب خود را به صدها و هزاران جلد از منابع فریقین و بخصوص، آثار معتبر دانشمندان اهل سنت مستند نموده است. نخست‏به نقل مطالب می‏پردازد، و با رعایت امانت و بدون هیچ‏گونه دخل و تصرفی، مطالب را از منابع معتبر اهل سنت نقل می‏کند، و پس از طرح مطلب، در صورت نیاز، از آن، در راستای اهداف خود استفاده می‏کند.
دقت و امانت کامل او در نقل، بگونه‏ای است که او را «امین نقل‏» لقب داده‏اند.

5 - آموزگار نقد و دانشگاه نقدشناس:

در کتاب پر ارج «الغدیر» «نقد»، از اهمیت و جایگاه ویژه‏ای برخوردار است، و اساسا می‏توان گفت‏شالوده «الغدیر» بر پایه «نقد و نقادی‏» پی‏ریزیی شده است، خواننده، هیچ فصل و مبحثی را در این کتاب بزرگ پیدا نمی‏کند، مگر اینکه یک یا چند نقد اساسی و آموزنده در آن وجود دارد.
مرحوم امینی این کتاب را با هدف اثبات یکی از اساسی‏ترین مسائل اعتقادی و سیاسی تشیع، یعنی مساله «امامت و ولایت‏»، بر اساس منابع مورد قبول خود اهل سنت تالیف نموده است، این رسالت‏بزرگ را با چنان دقت و قدرت و استحکام و هوشیاری، بانجام رسانده است که تعجب هر خواننده‏ای را برمی‏انگیزد.
در حول محور «نقد و نقادی‏»، می‏توان از ابعاد مختلفی در باره «الغدیر» سخن گفت، و «نقد» را از دیدگاه «الغدیر» و مؤلف دانشمند آن به اقسام مختلفی تقسیم نمود. مانند: نقد کتابهای منفی و تفرقه‏افکن، نقد شخصیتهای منفی، نقد نظریه‏های نادرست، نقد اجمالی، نقد تفصیلی و ... اینها و مواردی از این قبیل برخی از اقسام نقد است که در «الغدیر» به زیباترین شکلی مطرح است.
نکته مهم آن است که این نقدها، نه از سر خصومت و دشمنی، بلکه از سر صدق و صفا و با هدف متحد ساختن صفوف امت اسلامی صورت گرفته است.
بعنوان مثال اگر علامه امینی، شخصیت و عملکرد افرادی مانند عمروعاص و معاویه یا افکار و اندیشه‏های افرادی مانند: ابن‏عبد ربه، ابن حزم اندلسی، عبدالکریم شهرستانی، ابن‏تمیمه، و رشید رضا و ... را مورد نقد قرار می‏دهد، به خاطر آن است که در پرتو نقد، و با نشان دادن انحرافات موجود در اندیشه و عمل این اشخاص، چهره واقعی آنها را به جامعه اسلامی بشناساند، تا کسی فریب سخنان غرض‏آلود آنان را نخورد. علامه امینی(ره) پس از نقل و نقد مطالب تعدادی از آثار مغرضانه و سراسر اتهام برخی از پیشینیان اهل سنت می‏گوید:
«این بود نمونه‏هایی از یاوه‏سراییهای کتب قوم، بدون اینکه بخواهیم به طور کامل آنها را بررسی کنیم... تنها مقصود ما از نشان دادن این نمونه‏ها، توجه امت اسلامی به موجبات کینه‏توزی‏ها و دشمنی‏های آمیخته با روحیات گروهی دشمنان دغل باز اهل بیت(ع) و دنباله‏رویهای متعصب آنان است تا در قبال طایفه بزرگی از امت (شیعه اهل بیت)، به اینگونه کتب و نوشته‏های آلوده مانند باطل‏گرایان و گمراهان شتابزده‏ای که نام بردیم، اعتماد نکند. پیداست، وقتی خواننده، انگیزه خیانت آنان را بداند، او را می‏رسد که پیرامون مطالب موهن و بی‏اساس و نسبتهای ناروای آنان تحقیق بعمل آورد. » (1)
مرحوم امینی، شخصیت و افکار شمار زیادی از اینگونه افراد را با شیوه‏ای کاملا تحقیقی و عالمانه، و با تکیه بر ادله محکم و غیر قابل انکار، به نقد کشیده است، بگونه‏ای که اگر مؤلفان و نویسندگان آن کتابها امروز زنده بودند و نقدهای نیرومند علامه امینی را بر نوشته‏های خود می‏دیدند، از نوشته خود اظهار پشیمانی می‏کردند.
در این زمینه نیز «الغدیر» بمنزله آموزشگاهی است و «امینی‏» بمنزله آموزگاری که بهترین نوع «نقد» را به انسان می‏آموزد. رسم مرحوم امینی(ره) بر آن است که در نقد نظریات حریف، در مسائل مهمی که مورد اختلاف فریقین است، مانند مساله جانشینی پیامبر(ص) و مباحث مربوط به آن، هرگز بر منابع تشیع تکیه نمی‏کند، بلکه نقد خود را صرفا بر منابع گوناگون اهل سنت استوار می‏سازد تا اینکه سخن حق او ضایع نشده و مورد قبول مخاطب قرار گیرد.

6 - ویژگیهای نقد در الغدیر:

علامه امینی، در نقد آثار، شخصیتها و نظرات نادرست، دارای اصول و ویژگیهای خاصی است. برخی از آن ویژگیها عبارت است از:

الف: خستگی‏ناپذیری:

صاحب «الغدیر» کار خود را در نقد، بر پایه صبر و بردباری و متانت، بنا نهاده است. و سعی او بر آن است تا مساله مورد نظر را بصورت جامع و با همه ابعاد و زوایای آن، نقد و بررسی کند. و هیچ‏گاه در انجام رسالتی که در جهت‏بیان حقایق بر عهده دارد احساس خستگی نمی‏کند. بعنوان نمونه بنگرید به نقد و پاسخ ایشان به «عبدالله قصیمی‏» در بحث «سلسله دروغگویان و حدیث‏سازان‏».
«قصیمی‏» پس از اینکه رجال شیعه را متهم به جهل و دروغ‏سازی می‏کند، می‏گوید: «و در میان اهل سنت، کسی که متهم به دروغ‏سازی به خاطر دنیا و تقرب به اهل آن ... باشد وجود ندارد.» (2)
علامه امینی در پاسخ به ادعای قصیمی، اگر چند نمونه از دروغ سازانش که نامشان در منابع اهل سنت آمده و خود دانشمندان اهل سنت‏به حدیث‏سازی و دروغ‏پردازی آنها اعتراف و تصریح کرده‏اند را ذکر می‏نمود، برای اثبات بی‏اساس بودن ادعای آقای «قصیمی‏» کافی بود، ولی ایشان به این مقدار اکتفا نکرده و از تعداد 700 نفر با نام و نشان یاد کرده از رجال احادیث اهل سنت که به جعل حدیث و دروغ‏پردازی اشتغال داشته‏اند.
مرحوم امینی هم زمان با ذکر نام و نشان آن 700 نفر، شمار کثیری از دانشمندان بزرگ اهل سنت را نام می‏برد که به دروغ‏سازی این 700 نفر اعتراف نموده و احادیث وارده از طریق آنها را فاقد ارزش و اعتبار اعلام داشته‏اند». (3)

ب: استفاده از منابع مورد قبول اهل سنت:

«ایشان در تمامی موارد، نقدهای خود را بر منابعی استوار ساخته‏اند که مورد قبول مخاطبان اصلی «الغدیر» یعنی اهل سنت، است. و بر این اساس، باب هر گونه بهانه‏جویی را بر حریف بسته است‏».

ج: رعایت ادب علمی:

مؤلف «الغدیر» در نقد اندیشه‏ها و افکار دیگران، همواره از متانت و ادب علمی سود می‏جوید، و هرگز سخنان یاوه و بی‏اساس دروغ‏پردازان، قلم او را از صراط مستقیم اعتدال خارج نمی‏سازد.

د: امانت در نقل:

وی در نقدهای خود می‏کوشد تا نخست‏سخن طرف را نقل نموده و آنگونه که مقصود خود نویسنده آن است‏به طرح سخن او بپردازد، بدون آنکه هیچ‏گونه دخل و تصرفی در آن روا داشته باشد و آنگاه به نقد آن می‏پردازد.
ه: در نقد شبهات، همواره، بیش از حد نیاز به القاءکننده شبهه پاسخ می‏دهد، حسن این اقدام این است که موجب می‏شود تا خواننده «الغدیر» بطلان شبهه، و نیز حقانیت پاسخ‏های صاحب «الغدیر» را با همه وجود باور کند، و در حقانیت تشیع، جای هیچ‏گونه شک و تردیدی برای او باقی نماند.

7 - نقد نقد:

«الغدیر» را افزون بر «نقد» «نقد نقد» نیز می‏توان به حساب آورد، چون نویسنده هوشمند آن، کتاب خویش را بگونه‏ای تالیف نموده است که اشکالات و نقدهای احتمالی مخالفین را پیشاپیش پاسخ گفته است. بنابر این اگر کسی به نقد «الغدیر» یا بخشهایی از آن بپردازد، پاسخ ناقد، در خود «الغدیر» موجود است، و نیاز به پاسخ و نقد تازه‏ای نخواهد داشت.
یکی از عللی که موجب شده تا «الغدیر» در طی بیش از نیم قرن که از انتشار نخستین جلدهای آن می‏گذرد، مورد نقد قرار نگیرد همین مساله است. چرا که نویسنده دانشمند «الغدیر» کوشیده است تا با بکار بردن اصول و روشهایی، این کتاب را بصورت اثری نقدناپذیر درآورد و باب هر گونه چون و چرا را بر حریف ببندد. وی برای تحقق این هدف، دست‏به اقداماتی زده که مواردی از آن چنین است:
1 - مثلا در مواردی که به روایات استفاده شده که ممکن است کسی بگوید: فلان روایت که امینی به آن استناد نموده ضعیف است، یا راوی ثقه نیست. مرحوم امینی هم صحت روایت و هم ثقه بودن راوی را اثبات نموده است، و آن را به تایید عده‏ای از صاحب‏نظران اهل سنت نیز رسانده است.
2 - یک حدیث را از طرق مختلف و با سلسله سندهای متعدد، نقل نموده تا جای هیچ‏گونه شبهه‏ای در صحت و واقعیت آن باقی نماند.
3 - در هر مورد، به ذکر یک دلیل اکتفا نمی‏کند، بلکه ادله فراوانی از دیدگاه‏های مختلف، برای اثبات مدعای خود اقامه نموده است که نمونه آن (در بحث در سلسله دروغگویان و حدیث‏سازان) گذشت.
4 - در نقل مطالب از متون و منابع اهل سنت، به یک یا دو کتاب اکتفا ننموده، بلکه به منابع متعددی استناد نموده، و گاه دهها و یا صدها دلیل برای اثبات مدعای خود ذکر می‏کند، و خواننده، وقتی به دقت آن را مورد مطالعه قرار دهد به صحت آن اطمینان حاصل خواهد نمود.

پی‏نوشتها:

1- الغدیر، ج‏3، ص 248 و ترجمه فارسی، ج‏6، ص 68.
2- الغدیر (ترجمه فارسی)، ج 10، ص 10.
3- بنگرید به الغدیر (ترجمه فارسی)، ج 10، ص‏113 -116.

منبع: ماهنامه کوثر