شاعر: ژوليده نيشابورى

هوس هرجا نهد پا را تمنّا مى‌شود پيدا

 چنانكه اسم هر كس از مسمّا مى‌شود پيدا

به دنيا دل مبند اى دل كه دنيا جاودانى نيست

 كه معيار على از ترک دنيا مى‌شود پيدا

در اين دنيا بكن كارى كه بتوان بهره بردارى

 كه قدر عمر ما در روز عقبا مى‌شود پيدا

ز سيما پى توان بردن كه در طينت چه مى‌باشد

 بلى هرجا كه صورت هست، معنا مى‌شود پيدا

به زور و زر مناز اى دل كه حق فرموده در قرآن

 مقام و ارزش انسان ز تقوا مى‌شود پيدا

مشو از مرگ خود غافل كه بهر بردنت اى دل

اگر پيدا نشد امروز، فردا مى‌شود پيدا

مكن سرپيچى از حظّف على و آل چون فردا

 تو را خطّ امان از حبّ مولا مى‌شود پيدا