تکنولوژی تحقيق و پژوهش

نويسنده:رمضان علی تبار فيروزجايی

آيين استادی
اشاره:

در شماره‏ى گذشته مطالبی پيرامون قلمرو و گسترده‏ى پژوهش های دينی و انواع پژوهش های دينی و روشن تحقيق آنها درج گردید در اين شماره نظر شما خواننده‏ى گرامی را به مطالبی ديگر در اين رابطه جلب می کنيم.
معارف
همانگونه که در شماره‏ى پيشين گفته شد، پژوهش های دينی همانند ديگر پژوهش ها، بر اساس يک مراحل نظام مند انجام می گيرد؛ چرا که پژوهش در درجه‏ى اول يک فرآيند دارای سازمان و نظام است که مراحل مختلف و به هم پيوسته ای دارد و موفقيت در هر مرحله، منوط به موفقيت در مرحله‏ى پيشين است. مراحل اساسی يک پژوهش دينی عبارتند از:
1. مسأله پژوهشي
اولين و مهمترين مرحله در هر پژوهش، انتخاب و شناخت مسأله پژوهشی است. چنانچه پيش تر گفته شد، واژه‏ى «مسأله» (problem) به چيزی اطلاق می شود که برای ما ناشناخته و مجهول باشد. از آنجا که امور ناشناخته همواره برای ما نوعی دشواری يا مشکل ايجاد می کند، به مسأله «مشکل» نيز گفته می شود. گاهی به جای واژه مسأله، سؤال نيز به کار برده می شود؛ زيرا مواجهه با امور ناشناخته در ذهن ما سؤالاتی به وجود می آورد. به مسأله پژوهشي؛ «موضوع» نيز گفته می شود.
در امر پژوهش و تحقيق، مسأله، غير از سؤال و پرسش است؛ چون پرسش لزوماً مسبوق به مطالعه‏ى نظام مند نيست؛ بلکه مواجهه با امر مبهمی است که پاسخ آن را فراموش کرده باشيم يا اصلاً امر مشکلی نباشد و ابهام آن صرفاً به مقام يادگيری متعلق است؛ در حالی که مسأله، معضله و مشکله ای است که نيازمند و پاسخ نيازمند پژوهش است، نه آموزش.
مسأله برخلاف پرسش، به همراه دو مطالعه نظام مند است: مطالعه سابق برای طرح مسأله و مطالعه‏ى لاحق که سبب حل آن می گردد. از اين رو حل مسأله نوعاً بايد به توليد علم ختم شود؛ در حالی که يافتن پاسخ يک سؤال، لزوماً به توليد علم نمی انجامد. به عبارت ديگر اگر به پرسش ها و ابهاماتی که برای خودمان و يا ديگران مطرح می شوند دقت کنيم، می توانيم آنها را به دو دسته‏ى کلی تقسيم نماييم. تفاوت اصلی اين دو گروه، در اين است که برخی از پرسش های ما به خاطر جهالت و بی اطلاعی به وجود می آيند؛ يعنی چون چيزی درباره‏ى يک موضوع نمی دانيم، آن را می پرسيم تا در آن باره اطلاع کسب کنيم. اين گونه پرسش ها را اصطلاحاً «سؤال» می ناميم. اما برخی از پرسش ها هستند که بر اثر دانايی و اطلاعات قبلی ما ايجاد می شوند. به عبارت ديگر، تا وقتی درباره‏ى يک موضوع چيزی نمی دانيم و يا اصلاً به آن موضوع توجه نداريم، پرسشی هم در رابطه با آن به ذهنمان نمی رسد؛ ولی همين که کليه‏ى اطلاعات موجود درباره‏ى آن مطالب را به دست آورديم، تازه در تحليل ها و مقايسه ها و کشف ارتباطات مربوط به آن موضوع، پرسش های جديدی برايمان مطرح می شود. اگر بتوانيم پاسخ اين پرسش ها را با پرسيدن از ديگران و يا مطالعه و استفاده از منابع، به دست آوريم، معلوم می شود که اين پرسش ها نيز بر اثر جهالت ما و با نقص در اطلاعاتمان ايجاد شده و در واقع، ما «سؤال» داشته ايم. اما اگر پاسخ پرسش های جديد ما، نزد هيچ کس و در هيچ جا وجود نداشته باشد، ما با دغدغه و مشکلی مواجه می شويم که خودمان بايد به دنبال حل آن باشيم. اين گونه پرسش ها را اصطلاحاً «مسأله» می گوييم.
برای مثال، تا زمانی که کسی به افتادن اشيا به سمت پايين توجه نمی کرد، هيچ پرسشی نيز در اين رابطه مطرح نبود. اما-آن گونه که مشهور است- وقتی نيوتون به اين موضوع توجه کرد، و اطلاعات جامع خود را در کنار آن قرار داد، اين پرسش برای او مطرح شد که چرا يک سيب وقتی از درخت جدا می شود، به جای حرکت به سمت پايين به سمت دیگری حرکت نمی کند؟ اينجا بود که يک «مسأله» برای او مطرح شد. مسأله ای که پاسخ آن را کسی نمی دانست و او در هيچ کتاب و منبعی نمی توانست راه حل و پاسخ آن را بيابد. دقيقاً در چنين جايی است که تحقيق و پژوهش، نقش خود را پيدا می کند.
تفاوت مسأله با موضوع در کليت و عدم کليت است. از ويژگيهای مسأله پژوهشي، جزيی و محدود بودن دامنه و قلمرو آن است. در حالی که موضوع، امری کلی و گسترده بود و خود دارای مسايل فراوانی است.حرکت محقق در تحقيق بايد عمقی و طولی باشد نه سطحي؛ لذا هر اندازه، شعاع يک مسأله محدودتر و جزيی تر باشد، عمق پژوهش نيز بيشتر خواهد شد. با توجه به آنچه گفته شد، مسأله پژوهشی بايد دارای سه ويژگی اساسی باشد:
1- مجهول بودن؛
2- مشکل بودن؛
3- محدود و جزئی بودن.
البته گاهی در کتب و منابع روش تحقيق به جای عنوان مسأله پژوهشی عنوان موضوع تحقيق به کار می رود که هر دو عنوان ياد شده به معنای چيزی است که تحقيق و پژوهش درباره‏ى آن انجام می گيرد.
بنابراين تفاوت اساسی با يکديگر نداشته و مراد همان مسأله معينی صورت می گيرد و عنوان "مسأله پژوهشي" اين واقعيت را به طور شفاف منعکس می نمايد؛ از اين رو در مقاله‏ى حاضر عنوان "مسأله پژوهشي" را بر عنوان "موضوع تحقيق" ترجيح داده ايم.
در مورد مسأله پژوهشی مراحلی بايد مدنظر قرار گيرد که به شرح ذيل می باشد:
ـ انتخاب مسأله‏ى پژوهشي؛
ـ منابع کشف مسأله‏ى پژوهشي؛
ـ تجزيه و تحليال مسأله (تبديل مسأله‏ى کلی به مسأله‏ى پژوهشي)؛
ـ تعيين مسأله پژوهشي؛
ـ ارزيابی اوليه از مسأله‏ى انتخاب شده؛
ـ شناخت و بيان مسله پژوهشي. (تعريف مسأله‏ى مورد نظر، شناخت اهداف، ابعاد و پيشينه‏ى مسأله)

الف) انتخاب مسأله پژوهشي

مهمترين و اولين مرحله در اجرای يک پژوهش، انتخاب مسأله‏ى پژوهشی است و تمام فعاليت های محقق و پژوهشگر بر پايه آن شکل می گيرد. در هر رشته ای مسائل و موضوعات بسياری وجود دارد که نياز به پژوهش دارد، اما هر پژوهشگری بايد بر اساس ملاک و معيارهايی دست به انتخاب بزند و مسأله پژوهشی مناسبی برای پژوهش خود انتخاب کند. هر مسأله ای برای هر پژوهشگری و در هر زمان و مکانی مسأله‏ى مناسبی نيست.(2)
در انتخاب مسأله‏ى پژوهشی اصول و ويژگی هايی بايد مورد توجع جدی محقق و پژوهشگر قرار گيرد که در اينجا به برخی از مهمترين آنها اشاره خواهيم کرد:

يک) تناسب با توانايی پژوهشگر

دانش و مهارتهای تخصصی محقق، در شناسايی و صورت بندی مسأله پژوهشی و انجام دادن پژوهش، نقش بسزايی دارد و بدون داشتن شناخت و تخصص لازم و کافي، نمی تواند پژوهش را به انجام برساند. از اين رو لازم است قبل از انتخاب موضوع خاص توانايی خود را بسنجد و در صورت توانايی و قدرت علمي، به پژوهش بپردازند. (3)
وقتی از محقق خواسته می شود درباره‏ى مسأله ای که چندان بدان علاقه و دلبستگی ندارد پژوهش ارائه دهد، بالطبع او نيز بيشتر به رضايت سفارش دهنده می انديشد تا فرآيند و برايند کار خويش و به همين دليل تحقيقات سفارشی کنترل شده غالباً مصنوعی و ناقص است؛ زيرا همه‏ى همت و استعداد محقق را به خود معطوف نمی کند.(4)
همچنين پژوهشگری که تسلط کافی به زبان بيگانه ندارد نبايد موضوعاتی را انتخاب کند که منابع مهم آن موضوعات به زبان بيگانه نگارش يافته است.

دو) نو و بديع بودن

از ويژگی های مسأله پژوهشي، نو بودن آن است؛ چرا که هدف پژوهش، شناخت يک امر ناشناخته يا حل يک مشکل حل نشده است و در صورتی به فعاليت علمی ما پژوهش گفته می شود که مسأله‏ى پژوهشی مسأله ای باشد که تاکنون کسی پيرامون آن پژوهش نکرده باشد يا اينکه اگر پژوهشی انجام گرفته، به صورت کامل انجام نگرفته و برخی از جنبه های مسأله هنوز مجهول باشد. در غير اين صورت دوباره کاری و تکراری شده و موجب اتلاف وقت گشته و هزينه هايی بی فايده در بر خواهد داشت. البته در مواردی که هدف از پژوهش، تمرين و يادگيری يا نقد و بررسی يا انجام پژوهش به روش جديد باشد، بررسی شده قديمی که بر مبنای آن زمان، مورد تحقيق قرار گرفته است، می تواند مجدداً مورد پژوهش قرار گيرد.(5)
پژوهشی که در شيوه، سمت و سو و يا در پرداخت آن، نوآوری نباشد، تکرارگويی و بيهوده سرايی است. بر هر نوشته و تحقيقی هر چند در شکل ارائه اش بايد نسيمی از ابتکار وزيده باشد؛ يعنی حتی اگر تأليفی سراپا پس گفته های ديگران باشد، اما به هنگام و در جای خود احيا شود، حظی از ابتکار در او است.(6)

سه) معين تو مشخص بودن

مسأله‏ى پژوهشی بايد صريح و بدون ابهام بوده و حد و مرز مشخصی داشته باشد؛ در غير اين صورت قابليت پژوهش نخواهد داشت. بسياری از مسائلی که در نتيجه‏ى مواجهه با امور ناشناخته در ذهن ما پديدار می شوند، شکلی جامع و کلی دارند؛ يعنی گر چه در ظاهر يک مسأله به نظر می آيد ولی در واقع مسأله ای بسيار گسترده و جامع است، به گونه ای که مسائل بسيار زيادی را در خود جای داده است. به عنوان نمونه، موضوعاتی نظير نماز، روزه، ايمان، عدل، امامت، انسان و... بسيار کلی هستند و مسايل زيادی در آنها وجود دارد؛ لذا اينگونه موضوعات قابليت پژوهشی علمی را ندارد. تبديل مسأله کلی به مسأله‏ى پژوهشی يا مسأله‏ى مشخص از جمله اقداماتی است که بايد در اين مرحله انجام گيرد. مثلاً در موضوع "ايمان: مسأله "نقش ايمان در کاهش افسردگي" از مسائل معين و مشخص بوده که قابليت تحقيق و پژوهش علمی را دارد.
به ديگر سخن، مسأله پژوهشی می تواند ابعاد متعددی داشته باشد و پژوهشگر نيز با محدوديت های مختلفي، همچون توان علمی محدود، فرصت زمانی معين و... مواجه است و همچنين از ويژگی های يک پژوهش مطلوب، پراکنده گويي، کلی گويي، خلط مباحث و برخورداری پژوهش از عمق و ژرفای لازم، بايد حيطه و قلمرو مسأله با ضميمه کردن قيد يا قيودی به آن، مشخص شود.(7)

چهار) مورد علاقه پژوهشگربودن

فرايند پژوهش، مستلزم کوشش مستمر و همه جانبه است و تنها کسانی می توانند با تمام وجود به فعاليت بپردازند که به مسأله‏ى پژوهشی علاقه مند باشند.(8)

پنج) متناسب با امکانات و شرايط

برای انجام هر نوع پژوهشی نيازمند امکانات و شرايطی هستيم، مثلاً در زمينه پژوهش های اسناد و مدارکی مثل پژوهش های دينی و تاريخي، نيازمند منابع و متونی است که بتواند از طريق آنها اطلاعات لازم را جمع آوری کند يا در پژوهش های آزمايشي، پژوهشگر نيازمند ابزار و تجهيزاتی برای آزمايش است.

شش) دارای اهميت و اولويت پژوهشي

مسأله پژوهشی بايد ارزش و اهميت پژوهش را داشته باشد يا به عبارت ديگر، حاصل پژوهش ثمره ای داشته باشد و بتواند پاسخگوی يکی از نيازهای اجتماعی يا علمی باشد. ممکن است مسأله‏ى پژوهشی موضوعی جديد باشد، ولی دارای اولويت پژوهشی نباشد. از اين رو صرفاً عواملی همچون جديد بودن، ارضای حس کنجکاوی و علايق شخصي، نمی تواند عواملی کافی برای انتخاب يک موضوع باشند. بنابراين علاوه بر عوامل مذکور، عوامل ديگری مانند نيازهای جامعه، ضرورت ها، توقعات، انتظارات و ترجيح تعهدات اجتماعی بر علايق شخصي، که در اثبات اولويت پژوهشی يک موضوع دخيل هستند نيز بايد توجه نمود. به عنوان نمونه، تمامی اثار استاد شهيد مطهری از جمله نوشته هايی است که رفع نيازهای فکری جامعه‏ى اسلامی و پاسخگويی به پرسش ها و رعايت اولويت پژوهشی در آنها مورد توجه قرار گرفته است.(9)
با توجه به اهميت انتخاب مسأله‏ى پژوهشی و لزوم دقت در آن، مناسب است به برخی نکات مهم ديگر در اين زمينه اشاره کنيم تا در انتخاب مسأله دچار خطا نشويم:
ـ مسأله ای را بدون تحليل جنبه های مختلف آن، شتاب زده انتخاب نکنيم.
ـ قبل از انتخاب مسأله پژوهشي، روش اجرای تحقيق را مشخص نماييم.
ـ بدون مطالعه منابع مرتبط با موضوع مورد نظر، اقدام به انتخاب مسأله پژوهشی ننماييم.(10)

ب) منابع کشف مسأله پژوهشي

برای انتخاب و کشف مسأله‏ى پژوهشي، منابع متنوع و فروانی وجود دارد که در ادامه، به برخی از منابع متعارف و قابل دسترس اشاره خواهيم نمود:

1- زندگی تحصيلی و اجتماعي

تجارب زندگی تحصيلی يا اجتماعی می تواند يکی از مهم ترين منابع کشف مسأله‏ى پژوهشی باشد. مثلاً يکی از مسائل را که در دوران تحصيل مطرح می شود و در هيچ کتابی برای آن پاسخ مناسبی نيافته باشد، به عنوان مسأله‏ى پژوهشی اوليه انتخاب می کند که در واقع يک مسأله‏ى علمی است يا يکی از مشکلات، شبهات و سؤالاتی را که در اين زمينه در اجتماع مطرح و در حد دانش و توانايی پژوهشگر است به عنوان يک مسأله‏ى پژوهشی مطرح کند.

2- منابع و متون علمی و پژوهشي

يکی از راه های کشف مسأله يا مسائل پژوهشي، رجوع به منابع و متون علمی و پژوهشی رشته خود است که اين منابع سرشار از دلالت ها و نشانه های مسأله يابی هستند، می تواند مسأله مورد علاقه خود را کشف نمايد. بعضی از اين منابع عبارتند از:
- منابع و متون پژوهشي: رساله های علمی موجود و مقالات مختلف از اين قبيل می باشند، به ويژه اينکه در پايان رساله های علمی و در برخی مقالات، مسائل پيشنهادی زيادی وجود دارد که محقق می تواند يکی از مسائل متناسب با علاقه و نياز خود را انتخاب نمايد.
- کتب و منابع درسی هر رشته: با مطالعه کتب و منابع درسی خويش، موضوعات و مسائل زيادی را استخراج نمايد، به ويژه در صورتی که با مطالعه آنها رخنه هايی که در زمينه‏ى آن موضوع علمی وجود دارد پيدا نمايد.
- منابع و متون اطلاع رساني: کتاب نامه ها، نمايه ها، چکيده‏ى پايان نامه ها، مجلات علمي، مجلات نمايه اي، از جمله منابع اطلاع رسانی هستند می توان در زمينه‏ى جستجوی مسأله‏ى پژوهشی بهره جست.

3- مراکز تحقيقاتی و پژوهشي:

برخی از مراکز پژوهشي، وظيفه‏ى شناسايی نيازهای پژوهشی تعيين اولويت های پژوهشی در زمينه های مختلف را بر عهده دارند با رجوع به آن مراکز و آشنايی با نيازهای پژوهشی آنها و با توجه به تخصص خويش، می توان موضوع و مسأله‏ى متناسبی را برای تحقيق و پژوهش برگزيد.

4- رجوع به اساتيد و پژوهشگران

در استفاده از منابع ديگر می توان از اساتيد و ديگر پژوهشگران نيز کمک گرفت. در صورتی که نتوان از ديگر منابع کمک گرفت، ناچار بايد به اساتيد و پژوهشگران رجوع شود. البته بايد سعی شود در انتخاب مسأله، کمتر از ديگران کمک گرفت؛ زيرا مسأله يابي، خود يکی از فعاليت های پژوهشی است که بايد پژوهشگر با آن آشنا شود.

پی نوشت ها:

1- طرقي، مجيد، درسنامه روش تحقيق، ص52.
2- همان، ص58.
3- ر.ک: همان.
4- بابايي، رضا، پيش شرط های پژوهشی در علوم ديني، ص98.
5- طرقي، پيشين، ص59.
6- بابايي، پيشين، ص65.
7- مهدی زاده، حسين، راهنمای پژوهش نامه نويسي، ص64.
8- طرقي، همان، ص60.
9- ر.ک: مطهري، مرتضي، عدل الهی (مقدمه کتاب)، ص16-17.
10- ر.ک: غلامرضا، روش تحقيق با رويکردی به پايان نامه نويسي، ص20.

منبع: ماهنامه معارف