فراغت و بهره وری

نويسنده: لیلا علوی مقدّم




ویل دورانت(1)

وقت فراغت، چه وقتی است؟

اوقات فراغت، ساعاتی است که باید بدون اجبار، صرف اموری شود که شخص به آنها «تمایل» دارد و تا حد ممکن نباید با نفع اقتصادی همراه باشد یا منبع درآمدی برای شخص، محسوب گردد؛ بلکه باید به کسب تنوع، ایجاد سرگرمی، فراهم آوردن امکانات رشد فکری و جسمی در راستای تعالی و رسیدن به ارزش های معنوی منجر گردد. (2)
در ارائه یک تعریف علمی از «اوقات فراغت»، دکتر «جی، بی، نیش» در کتاب «فلسفه ی فراغت و تفریحات سالم»، این گونه اظهار نظر می نماید: «فراغت، مربوط به اوقاتی از زندگی انسان می شود که از کار کردن، آزاد است و در خواب هم نیست». (3)
دکتر غلامعلی افروز معتقد است که:
«منظور از اوقات فراغت، فرصت و زمانی است که انسان مسئولیت پذیر، هیچ گونه تکلیف یا کار موظفی را عهده دار نبوده، زمان در اختیار اوست که با میل و انگیزه ی شخصی به امر خاصی بپردازد. به دیگر سخن، فراغت، زمانی است که پس از به انجام رساندن کار و تکلیف موظّف روزانه، باقی مانده است و انسان، فرصت می یابد که با رغبت و علاقه و انگیزه ی شخصی، فعالیت یا برنامه ی خاصی را انتخاب و پیگیری نماید». (4)
اوژه «اوقات فراغت» را چنین تعریف می کند :
«منظور از اوقات فراغت، وقت صرف شده برای سرگرمی ها، تفریحات و فعالیت هایی است که افراد به هنگام آسودگی از کار عادی با شوق و رغبت، به سوی آنها رو می آورند». (5)
گروه بین المللی جامعه شناسی، تعریف زیر را از «اوقات فراغت» ارائه کرده است:
«وقت صرف شده برای مجموعه ای از اشتغالات، که فرد با رضایت خاطر، به قصد استراحت، یا برای تفریح و یا به منظور توسعه آگاهی ها یا فراگیری غیر انتفاعی و مشارکت اجتماعی، داوطلبانه و بعد از رهایی از الزامات شغلی، خانوادگی و اجتماعی به آنها می پردازد».(6)
دومازیه، (7) جامعه شناس فرانسوی و مؤلف کتاب به سوی تمدّن فراغت، معتقد است:
فعالیت های اوقات فراغت (فوق برنامه ) ،مجموعه فعالیت هایی است که شخص ، پس از رهایی از تعهدات وتکالیف شغلی، خانوادگی واجتماعی، با میل واشتیاق به آن می پردازد و غرضش استراحت ، تفریح ، توسعه ی دانش ، به کمال رساندن شخصیت خویش، به ظهور رساندن استعدادها وخلاقیت ها، و سرانجام، مشارکت آزادانه در اجتماع است. (8)
کن براون (جامعه شناس)، اضافه می کند که:
وقت فراغت صرفاً وقتی نیست که صرف کار نشود، بلکه فعالیت هایی مانند مسافرت برای کار، مراقبت شخصی، کارهای خانه، خرید، مراقبت از بچه و خوابیدن، همه از امور ضروری اند که اکثر جامعه شناسان، آنها را به عنوان «فراغت» نمی شناسند. (9)
اکنون با بررسی این تعاریف می توان به این نکات اشاره کرد:
1- در ارائه تعریف «اوقات فراغت» عده ای صاحب نظران به «ویژگی های اوقات فراغت» اشاره نموده و عده ای دیگر «اهداف اوقات فراغت» و گروهی «آثار و نتایج اوقات فراغت» را مورد توجه قرار داده اند.
2- از میان تعاریف ارائده شده، تعریف دومازیه تقریباً «جامع ترین تعریف برای اوقات فراغت» (10) است، که در آن، علاوه بر ویژگی های «اوقات فراغت» به کارکردها و نتایج آن نیز اشاره شده است.

بهره وری چیست؟ بهره ور کیست؟

تعریف «بهره وری»: در مورد بهره وری، تعریف پذیرفته شده ای که مورد توافق همگان باشد تقریباً وجود ندارد؛ امّا در این جا به تعدادی از تعاریف معتبر، اشاره می شود.
استنیر می گوید: بهره وری، میزان و معیار عملکرد و یا قدرت و توان موجود در تولید کالا و خدمات است.
استیگل معتقد است که: بهره وری را می توان همان نسبت میان بازده و عملیات تولیدی مشخّص و معیّن دانست.
ماندل، اشاره می کند که: بهره وری به مفهوم نسبت بین «بازده تولید» و «واحد منابع مصرف شده» است که با یک نسبت مشابه در دوره ی دیگر، مقایسه می شود.
بهره وری برابر است با خارج قسمت خروجی (میزان تولید) بر یکی از (یا کلّ) عوامل تولید.
دیویس، تغییر به دست آمده در شکل محصول (در ازای منابع مصرف شده در مسیر تولید آن) را بهره وری می نامد. (11)
تعریف «بهره ور»: با توجه به تعاریفی که گذشت، یک سؤال اساسی مطرح می شود که: چه انسانی با چه ویژگی هایی می تواند یک فرد بهره ور باشد؟
سه ویژگی اساسی را برای یک فرد بهره ور می توان مورد شناسایی قرار داد.

الف) نارضایتی خلّاق:

رضایت ازوضع موجود پدیده ها و امور، باعث می شود که فرد، نسبت به تغییر دادن وضعیت آنها اقدامی نکند. نارضایتی خلّاق، یعنی همواره از زاویه ی نقد وضع موجود پدیده ها به آنها نگریستن و در جستجوی شکل برتر و بهتر آنها برآمدن .
نارضایتی خلّاق نسبت به دستاوردهای زندگی باعث می شود که ما همواره با خود، شعار زیر را زمزمه کنیم و بر اساس آن، عمل کنیم: «امروز بهتر از دیروز وفردا بهتر از امروز!».

ب) نگرش مثبت:

نگرش مثبت به معنای ندیدن «زشتی ها و نقص ها» و خوش بینی بسیار ودور از واقع بینی نیست؛ بلکه به معنای درست دیدن «نقص ها» برای دستیابی به راه های «رفع» آنهاست. آدمی آن گاه به رفع نقص و بهبود امور یا اصلاح دیگر افراد می اندیشد که بتواند به آن پدیده (شخص، چیز، روند)، با نگرشی مثبت نگاه کند. هر گاه فردی با تنفّر، انزجار و بدبینی با امور روبه رو شود، جریان اندیشه ی سازنده را نسبت به آن موضوع از دست می دهد و فرآیند بهره وری دچار رکود خواهد شد.

ج) خلّاقیت (توانایی تجسّم، پیش بینی و ایجاد ایده)

بهره وری در گرو اندیشه های نو برای بهبود «آنچه هست» و طراحی برای آینده است.(12)
راه کارهای متعدّدی برای پرورش استعداد و خلّاقیت وجود دارد؛ امّا در این جا تنها به یکی از آنها (13) اشاره می کنیم که می گوید:
خلّاقیت، نتیجه ی پاسخگویی به پرسش های زیر، در مواجهه با هر پدیده (شخص،چیز، روند برای تبدیل آن به پدیده ی بهتر و مطلوب تر است:
1- چه چیزی را می توان جایگزین کرد؟
2- چه چیزی را می توان با آن ترکیب کرد؟
3- چه چیز دیگری مثل این است؟
4- چرخش جدید؟ تغییر معنا، رنگ، صدا، رایحه، شکل، اندام؟ تغییرات دیگر؟
5- چه چیز بیفزاییم؟ زمان بیشتر؟ تکرار بیشتر؟ قوی تر؟ بلندتر؟ طولانی تر؟ ضخیم تر؟...
6- راه های جدید استفاده ازهمین که هست؟ کاربردهای دیگرش، اگر تغییراتی در آن داده شود؟
7- چه چیزی را حذف کنیم؟ چه چیزی را کم یا کوچک کنیم؟
8- جابه جا کردن اجزا و آرایش دوباره؟ الگوهای دیگر؟ (14)

ویژگی های اساسی «فراغت»

دومازیه در توضیح واژه ی «فراغت» در دایره المعارف علوم اجتماعی کوپر، چهار ویژگی اساسی برای فراغت، توصیف می کند:

الف) رها بودن از وظایف

فراغت، نتیجه ی انتخاب آزاد است. البته فراغت، همان آزادی نیست و اشتباه است اگر بگوییم وظایف، ابداً در هیچ بخشی از فراغت، وجود ندارد. با این حال، فراغت، آزاد بودن از دسته ی خاصی از وظایف را دربر می گیرد. در درجه ی اول، فراغت، رهایی از کار مزدگیرانه در محل کار است. فراغت، همچنین آزادی از مطالعه ای است که جزو برنامه های مدرسه است. همچنین فراغت، آزادی از وظایف اساسی ای است که توسط دیگر سازمان های اجتماعی (مانند: خانواده، اجتماع و مذهب)، تعیین شده اند.
دومازیه معتقد است که هنگامی که فعالیت فراغت، بخشی از کار شخصی (مانند ورزشکاران حرفه ای)، زندگی خانوادگی (گردش روز تعطیل) و یا وظایف مذهبی یا سیاسی (شرکت در یک اجتماع مذهبی یا تقویت حزب سیاسی) می شود، حتی اگر همان رضامندی قبلی را بدهد، ماهیت آن تغییر خواهد کرد.

ب) هدف و جهت مادّی نداشتن

برخلاف وظایف شغلی و خانوادگی و سیاسی، فراغت، هدف سودمندانه و مادی ندارد. اگر فراغت به وسیله اهداف تجاری، سودگرایانه یا ایدئولوژیکی کنترل شود، آن دیگر فراغت نیست. این چنین فراغتی تنها بخشی از ماهیت خود را حفظ می کند.

پ) احساس خشنودی

آنچه فعالیتی را به عنوان «فراغت» مشخص می سازد. جستجوی حالتی از رضایت است که دارای ماهیت لذّت جویی است. البته شادی صرفاً موضوع فراغت نیست؛ چون فرد می تواند در حال انجام وظایف اساسی اجتماعی نیز شاد باشد؛ امّا جستجو برای رضایت، خوشی وشادی، یکی ازویژگی های اساسی فراغت در جامعه ی جدید است و شرط اولیه ی فراغت، حالتی از رضایت است.

ت) تحقّق توانایی ها و رشد استعدادها

فراغت بایستی با تحقّق توانایی های بالقوه آدمی به صورتی آزادانه ارتباط داشته باشد. چنین هدفی، چه با نیازهای اجتماعی سازش پیدا کند و چه نکند، به خودی خود، هدف تلقّی می شود. (15)

کار کردهای اصلی «فراغت»

دومازیه سه کارکرد اصلی برای «فراغت» ذکر می کند:
1- رفع خستگی: فراغت به فرد، فرصت می دهد که خستگی کارها و تکالیف را از تن بیرون کند.
2- تفریح و سرگرمی: به وسیله سرگرمی، فضاهای جدیدی گشوده می شود که در آنها فرد می تواند از رنج روزانه ی یک سری وظایف محدود وعادی و نیز کارهای تکراری و محیط یکنواخت فرار کند، تا به رکود یا شکنندگی روانی دچار نشود.
3- رشد و تعالی شخصیت: فراغت، فرد را قادر می سازد تا از کارهای روزمرّه ی کلیشه ای که او را مجبور به پذیرش الزامات سازمان های اصلی اجتماعی می کنند، رهایی یابد، به کشف و اختراع و ابتکار دست بزند و اندیشه، محیط و افراد مرتبط با خود را متحوّل کند.
فراغت، در واقعی ترین مفهوم کلمه، هر سه ی این کارکردهای اساسی را برآورده ساخته، نیاز انسان را که با هر یک از آنها مرتبط است، ارضا می کند. (16)
بر همین اساس، از دیدگاه اکثر جامعه شناسان، اوقات فراغت، صرفاً وقتی نیست که فرد به کار مشغول نباشد؛ بلکه وقتی است که در آن، فرد از الزامات عملی آزاد باشد و فعالیتی است که فرد، آزادانه انتخاب می کند و موجب رشد استعدادها و آرامش و خشنودی او می گردد. (17)

تنوّع کارکرد و گستردگی فعالیت های اوقات فراغت

در چارچوب کارکردهای کلّی سه گانه ای که برای اوقات فراغت برشمردیم ، کارکردهای جزئی متنوّعی نیز قابل شناسایی اند که می توان هر کدام از آنها را سرفصلی برای فعالیت های اوقات فراغت (فوق برنامه) قرار داد، از جمله:

1) کسب اعتماد به نفس

روان شناسان می گویند: «هر نوع فکر و خیالی این گرایش را در خود دارد که به صورت یک واقعیت خارجی جامه ی عمل بر تن کند و عملی گردد. بنابراین می توان گفت نگرش واندیشه ای که هر فرد درباره ی خودش دارد، به زندگی او هویت می بخشد و نوع رفتار وشیوه ی زندگانی اش را بر روی این کره ی خاکی تعیین می کند.
صاحب نظران بر این عقیده اند که یأس انسان بعد از هر شکست، به مراتب، تأثیرات ویرانگرش بیشتر از خود شکست است. کسی در برابر شکست، تسلیم می شود که به توانایی ها و نیروهای درونی خویش ایمان ندارد. برای ایجاد روحیه ی خودباوری و تلقین مثبت در خویش، ابزاری لازم است تا بتوان با استفاده از آن، به این روحیه ی شکوفاگر رسید. بهترین ابزار و بستر برای ایجاد انگیزه و روحیه ی خودباوری، فعالیت های اوقات فراغت اند که شخص در جریان آنها می تواند در کمال آرامش و آسودگی، نیات درونی خویش را به منصه ی ظهور برساند و به تمرین ایجاد و تقویت این روحیه بپردازد.

2) یافتن درک سیاسی

در برنامه های اوقات فراغت، به مخاطبان کمک می شود تا دریابند که: کیستند، چه دارند و چه می توانند باشند، چگونه باید خویشتن سازی کنند، چگونه در مقابل هجوم های فرهنگی وایدئولوژی های استعماری مقاومت کنند و چگونه از آنها انتقاد علمی به عمل آورند، چگونه مسائل سیاسی را تجزیه و تحلیل کنند، چگونه فرهنگ های مختلف را مورد ارزیابی قرار دهند، چگونه فرهنگ موجودشان را در صورت مطلوب نبودن، به فرهنگ مطلوب تبدیل کنند و آن را کمال بخشند، و...

3) راهیابی تدریجی به فضاهای اقتصادی

جوان و نوجوان، در جهان پرشتاب کنونی و بویژه در شرایط دشوار جوامع در حال توسعه، ناگزیر از این است که پس ازسنوات تحصیل، خیلی زود به بازار کار و تولید، وارد شود. چنین جوانی، چنانچه در سال های پیش توانسته باشد در اوقات فراغت خود به حرفه ای یا فعالیتی اقتصادی یا علمی نزدیک شود و در سطوحی خود را و توانایی های خود را بیازماید، در هنگام ورود به بازار کار، نیروی انسانی آزموده (ماهر) خواهد بود. بماند که این گونه کارآموزی ها و کسب مهارت ها کمک بزرگی به رشد اقتصادی کشور نیز هست.

4) شناخت مقتضیات زمان

از آن جا که معمولاً متون درسی و آموزش های رسمی و نظام اداری کشورها از تحوّلات روز جهانی فاصله دارند. فعالیت های فوق برنامه هستند که وظیفه ی به روز کردن اطلاعات و توانایی های شهروندان را به عهده دارند. همچنین اطلاع یافتن از مباحثات و مجادلات علمی و فرهنگی میان روشنفکران ملّت ها و فرهنگ های مؤثر جهانی و نیز تجهیز نمودن خویشتن به فرهنگ خودی، فقط در اوقات فراغت، ممکن است.

5) تفریح و گردش وسرگرمی

سرگرمی، تفریح و گردش، در واقع، پاسخی است صحیح و منطقی به نیازها و غرایز درونی انسان و زمینه ای است برای ارتقای فکری و انبساط خاطر و تخلیه ی روحی و روانی. همان گونه که انسان به پرورش جسمی نیازمند است، به تفریح سالم نیز نیازمند است تا بتواند از این طریق، به آرامش روحی و فکری برسد.

6) تحرّک جسمی و حفظ ورزیدگی

یک ضرب المثل قدیمی است که می گوید: «عقل سالم در بدن سالم است». اگر بدن بخواهد سالم بماند، باید فعالیت های متنوّع و مطابق با وضعیت عمومی و مقتضیات سن انجام دهد. پرداختن به انواع فعالیت های ورزشی که به عنوان یکی از ضرورت های انکارناپذیر برای سلامت انسان مطرح است، در زمان اوقات فراغت، میسّر است. به عقیده ی کارشناسان، کم تحرّکی و نپرداختن به فعالیت های تحرک زا می تواند عواقب وخیم جسمی و روانی و بویژه افسردگی روحی به جا بگذارد. بماند که ورزش و نرمش صحیح و برنامه ریزی شده، در ایجاد روحیه ی نشاط و شادابی و اعتماد به نفس، فوق العاده مؤثّر است.

7) رسیدن به آرامش

فعالیت هایی که انسان در اوقات فراغت انجام می دهد، چون ازروی میل و با اشتیاق است و شخص در این راه، انگیزه ی لازم و آزادی کامل برای انتخاب نوع فعالیت را دارد، به همین خاطر، نوعی احساس رضایت و تمدّد اعصاب را در پی دارند.
معمولاً در افرادی که در کار و اشتغال روزانه ی خود انگیزه و رغبت لازم را ندارند وازروی اجبار و اکراه به انجام آن می پردازند، به مرور زمان، نوعی ناراحتی روانی و عصبی و نیز عدم رضایت و دلزدگی ناشی از کار مداوم و یکنواخت به وجود می آید که شایسته است جهت رفع این معضل- که در خارج از محیط کار و اشتغال و بر روی روان انسان نیز اثرات سوء و گاه مخرّب برجای می گذارد- اقدام لازم و مقتضی انجام دهند. بهترین اقدام در این زمینه، روی آوردن به فعالیت های متنوّع اوقات فراغت، مطابق ذوق و سلیقه ی شخصی است، تا بعد از یک تمدّد اعصاب و راحتی روان، مجدداً تمرکز اعصاب یافته، به کار و فعالیت بپردازند.

8) بهداشت روانی

برای یک زندگی سعادتمندانه، سلامت جسمانی و سلامت روانی لازم و ملزوم یکدیگرند. برای تأمین بهداشت روانی، فعالیت های متعددی را باید به انجام رساند، از جمله فراهم آوردن شرایط لازم برای تخلیه ی برخی از فشارهای روانی که در دوره ی اشتغال به کار به انسان وارد می شوند. اگر انسان در طول دوره اشتغال، مجبور به تحمّل شرایط و اشخاصی باشد که برای او آزار دهنده اند، در دوره ی فراغت می تواند ناراحتی های حاصل از تحمّل آنها را به اشکال گوناگون، از جمله هم صحبتی با افراد مورد علاقه ی خویش تخلیه کند. اگر فرصت لازم برای تخلیه ی چنین فشارهایی فراهم نشود، ممکن است تحمّل طولانی مدّت آنها به نوعی، تعادل روانی انسان را تهدید کند.
بررسی های متخصصان تربیت بدنی نشان داده است که بسیاری از ناراحتی های جسمی (مانند: اسهال، یبوست، ناراحتی های معده، کوفتگی عضلات، سردرد و ناراحتی های پوستی)، ریشه ی روانی(از قبیل: ترس، خشم، نگرانی و ناامیدی) دارند. از آثار و نتایج فعالیت های اوقات فراغت، جبران صدمات جسمی و روانی ناشی از هیجانات مداوم کار و نیز رهانیدن انسان از کسالت ناشی از یکنواختی انجام وظایف روزانه است.

9) خودسازی معنوی

نماز، تفکر در آسمان و زمین و آفاق و انفس، تدبّر در کلام خدا و پیشوایان معصوم، حضور درجماعات مسلمانان، عمل به سفارش های دین درباره ی انجام دادن مستحبّات و ترک مکروهات، دعا، ذکر، محاسبه ی اعمال، مراقبت از نفس، آموختن معارف دین و اخلاق، کسب نشاط برای عمل به واجبات و ... همه و همه در اوقات فراغت، ممکن اند.

10) تجدید قوا

فعالیت در قالب برنامه هر قدرهم لذت بخش باشد، باز خستگی هایی به دنبال خود دارد. بخشی از این خستگی، خستگی جسمانی است که معمولاً با استراحت (از جمله خواب) برطرف می شود. بخش دیگری از این خستگی، خستگی روانی است که معمولاً به دلیل مواجهه ی مستمر با یک محرّک به وجود می آید. انسان، وقتی به شکل مستمر با محرّک واحدی سر و کار داشته باشد، به لحاظ روانی از آن خسته وخواستار تغییر شرایط می شود. این خستگی بسیار مضر است و گاه ممکن است موجب دوری دائمی فرد ازچیزی شود.
اشباع، یک پدیده روان شناختی است که می تواند موجب ترک کامل یک رفتار شود. در چنین مواردی ضروری است فرد، جهت دوری از تکرار تنوّع در کار ایجاد نماید. بهترین کاری که شخص می تواند در چنین مواقعی به انجام برساند، برنامه ریزی برای فراغت است، تا از این طریق، قوای جسمانی خود را بازسازی کند و بتواند هم از نظرجسمانی و هم از نظر روحی و روانی برای شروع مجدّد کار، آماده شود. از این طریق، هم ضریب موفقیّت و کارآمدی فعالیت وی افزایش می یابد. و هم خللی در میزان انگیزه و ذوق و شوق وی برای انجام دادن آن فعالیت مستمر، ایجاد نگردد.

11) کسب ضریب بالای موفقیّت در آموزش

مقیّد شدن و اجبار درفعالیت جسمی و روحی، باعث کاهش بازده (راندمان) کار می شود و شخص، همیشه خویش را در حصار، احساس می کند. اکثر قریب به اتّفاق دانش آموزان ودانشجویان، چنین حالتی را در زمان تحصیل دارند. وجود انواع و اقسام فعالیت های آموزشی در زمینه های فرهنگی ، مذهبی، هنری، تربیتی، فنّی و ... در برنامه های اوقات فراغت، باعث می شود که این اوقات، در واقع، نقش زمان حضور در کلاس های رسمی را ایفا کنند. با این تفاوت که شخص در این زمان، با میل و رضایت خاطر و علاقه ی خویش در سر کلاس های آموزشی حضور می یابد. به همین خاطر، چون این فعالیت ها و زمان استفاده از آنها مطابق سلیقه و ذوق وی اند باعث افزایش ضریب یادگیری حرفه و آموزش می شوند.

12) داشتن برنامه برای تعطیلات

تعداد کلّ روزهایی که در طول سال با تعطیلی مواجه می شویم، چند ماه است، که این همه فرصت و زمان اوقات فراغت، نیاز به برنامه ریزی و تأمل بیشتر دارد. ملّتی موفق و خوش بخت است که حداکثر بهره برداری و استفاده را از زمان ببرد و فرصت ها را غنیمت بشمارد و برای لحظه لحظه ی اوقات، دارای برنامه ی مدوّن و کارشناسی شده باشد.

13) تمرین حیات اجتماعی

یکی از مهم ترین ویژگی های فعالیت های اوقات فراغت، انجام دادن برنامه های گروهی و دسته جمعی است که خود، عاملی است برای زندگی اجتماعی ورشد اجتماعی و نیز در این فعالیت هاست که انسان با جمع، آشنا می شود و دوستانی تازه پیدا می کند و از زندگی فردی و تنهایی خویش، رهایی می یابد. همان طور که می دانیم، زمینه سازی رشد انسان، در شکل گرفتن به موقع بعد اجتماعی وی است.

14) ارتقای مهارت های شناختی

اوقات فراغت، مناسب ترین فرصت ها برای توسعه ی مهارت های شناختی (مطالعه، پژوهش، پرسشگری، سخنرانی، و گفتگو و ...) و شکوفایی استعدادها هستند؛ زیرا هنگامی که فرد براساس علاقه و انگیزه ی شخصی (بدون داشتن اجبار و وظیفه ی رسمی) بخواهد در زمینه های متنوّع فعالیت داشته باشد، مسلماً تلاش او در چنین شرایط مطلوب و خوشایند ذهنی و روانی، از یک طرف در تأمین بهداشت جسمی و روانی وی مؤثر خواهد بود و از طرف دیگر، موجب فراگیری های پایدار در او خواهد شد.

15) بازشناسی و بازسازی شخصیّت

اوقات فراغت از دو جهت در تعالی بخشیدن به شخصیت، نقش دارند: اوّلاً اوقات فراغت به عنوان مناسب ترین فرصت به انسان این امکان را می دهند تا رفتار فردی و اجتماعی خود را مورد ارزیابی و ارزشیابی قرار داده، با آرامش خاطر، نسبت به خصوصیات اخلاقی، رفتاری و ..ی خود به تفکر بپردازد و نقاط قوّت و ضعف خود را دریابد ؛ ثانیاً اوقات فراغت- از آن جهت که فرصت مناسبی برای ظهور و رشد و شکوفایی استعدادها و توانایی ها و خلّاقیت ها و نوآوری های فردی هستند-، می توانند در تعالی بخشیدن به شخصیت فرد، مؤثر و مفید باشند.

16) آموختن فرهنگ عمومی

عدّه ای از صاحب نظران بر این عقیده اند که فعالیت های اوقات فراغت، درنهایت، موجب رشد و توسعه فرهنگی در جامعه خواهند شد.
در اثر فعالیت های سالم، از جمله: کتاب خوانی، فعالیت های هنری، شرکت کردن در اردوهای جمعی، انجام دادن فعالیت های جسمانی و ورزشی، انجام دادن فعالیت های فوق برنامه ی عملی وذوقی و ... نه تنها از فرصت های بیکاری و بعضاً تمایل به بزهکاری های اجتماعی کاسته می شود، بلکه فرهنگ عمومی اشاعه می یابد و توسعه ی فرهنگی ونشاط و سرزندگی در جامعه افزایش خواهد یافت.

17) شکوفایی خلّاقیت ها

خلّاقیت یعنی نوآوری انسان. در این زمینه تفکر را، به تفکر «همگرا» و «واگرا» تقسیم می کنند. تفکر همگرا تلاشی است برای حل مسئله با روش های سنّتی و آموخته شده، در حالی که تفکر واگرا تفکّری است مبتنی بر روش های نو و تازه. در تفکّر همگرا اندیشه صرفاً روی مسئله متمرکز می شود. در حالی که در تفکّر واگرا اندیشه بر پدیده های جانبی و حتی دور از مسئله نیز تمرکز پیدا می کند.
جهت تأمین فضای لازم برای رشد خلّاقیت، لازم است فرد در شرایطی قرار گیرد که ضمن مواجه شدن با مسئله به دنبال یافتن راه حل آن باشد. دومازیه، جامعه شناس فرانسوی، معتقد است که یکی از اهداف و نتایج فعالیت های اوقات فراغت، به ظهور رساندن استعدادها و خلّاقیت های فرد است. (18) دنیس کیور- که مطالعات زیادی در زمینه ی اوقات فراغت انجام داده است- می گوید: اوقات فراغت، فرصتی به فرد می دهند تا انرژی خود را آزاد کند و به خلّاقیت و خود شکوفایی نایل شود. (19)
برخی کارکردهای دیگر برنامه های اوقات فراغت (فعالیت های فوق برنامه)، عبارت اند از: سیر و سفر در سرزمین ها و عبرت گرفتن از تاریخ پیشینیان، شناخت طبیعت و حفظ آن و بهره گیری از آن، تحکیم خانواده و صله ی رحم و تعمیق پیوندهای خویشاوندی، رویکرد به هنر و هنرآموزی و لذّت بردن از آثار هنری، آموختن کمک های اوّلیه ی پزشکی و فوریت های امدادی و بهداشت فردی و اجتماعی، آشنایی با حقوق فردی و اجتماعی و آیین شهروندی و نظام مدنی، شناخت آسیب های اجتماعی (که عمدتاً تاشی از بهره ی صحیح نگرفتن از اوقات فراغت اند) و راه های مصون ماندن از آنها، دیدن آموزش های دفاع نظامی وغیر نظامی (بسیج نظامی، امدادی، بهداشتی وفرهنگی)، شادی آفرینی و برگزاری آیین ها (جشن ها، همایش ها ومراسم سوگواری)، فعالیت های خیریّه ی اجتماعی در محلّه ومدرسه و دانشگاه و شهر، و ...(20)
در پایان، همان جمله ی نخست این نوشتار را تکرار می کنم که: تمدّن، محصول اوقات فراغت ملّت هاست...

پي نوشت ها :

1. تاریخ تمدّن، ویل و آریل دورانت، تهران: انقلاب اسلامی، ج 1، ص 38(مقدّمه).
2. «چگونگی گذراندن اوقات فراغت»، باقر یوسفی، فصل نامه ی مدیریت در آموزش و پرورش، ش 13، ص 77.
3. همان جا.
4. «هنگامه های فراغت، زمینه ساز بهداشت روانی و بستر خلاقیت ها»، غلامعلی افروز،پیوند، ش 142 (تابستان 1370)، ص 124.
5. «خانواده و ضرورت توجه به اوقات فراغت فرزندان»، علیرضا عصاره،پیوند، ش 225(تابستان 1377)، ص 30.
6. «چگونگی گذراندن اوقات فراغت»، ص 77.
7. فرهنگ علوم اجتماعی، آلن بیرو، ترجمه: باقر ساروخانی، انتشارات کیهان، ص 203.
8. «خانواده و ضرورت توجه به اوقات فراغت فرزندان»، ص 30.
9. فرهنگ علوم اجتماعی، ص 204.
10. بنگرید به: جامعه شناسی فراغت، مجید زاهدی اصل، دفتر همکاری حوزه ودانشگاه، جزوه ی 31، ص 5.
11. پژوهشی در اوقات فراغت (ویژه ی معلمان)، حسینعلی کوهستانی و علی اصغر خلیل زاده، مشهد: تیهو، ص 113-114.
12. همان، ص 119-120.
13. این روش، به عنوان مدل scammper که نام اختصاری آن است، شناخته می شود.
14. «هنگامه های فراغت...»، ص 128-129؛پژوهشی در اوقات فراغت، ص 120-121.
15. جامعه شناسی اوقات فراغت، فرنگیس اردلان، تهران: دانشکده ی علوم اجتماعی دانشگاه تهران، 1354، ص 2 (نقل از : همشهری، سال هفتم، ش 2878، صفحه ی اجتماعی).
16. فرهنگ علوم اجتماعی، ص 203.
17. همان، ص 204-205.
18. «چگونگی گذران اوقات فراغت»، ص 77.
19. همان، ص 81.
20. یک منبع بسیار سودمند برای آشنایی با کارکردهای متنوع برنامه ها ی اوقات فراغت، کتاب جوانان و تجربه ی زندگی در اوقات فراغت است که از سوی «سازمان ملی جوانان» تهیه و توسط نشر اسپید (تهران/1379) منتشر شده است. در این کتاب، فهرستی از صدها فعالیت فوق برنامه به صورت دسته بندی شده، به جوانان و نهادهای مدنی مرتبط با آنان ، معرفی شده است.

منبع: مجله ی حدیث زندگی