نويسنده: عباس کوثري

 
«رأس» در لغت به معناي عضو معروف يعني سر است و «رأس الشهر» به معناي اول ماه و «رأس المال» سرمايه و اصل مال است. (1) جمع آن رؤوس است و گاه به رئيس نيز اطلاق مي‌شود. (2) کلمه رأس در قرآن کريم در دو معنا به کار رفته است.

کاربردهاي رأس در قرآن

1. سر

در آياتي از قرآن کريم کلمه‌ي رأس به معناي سَر آمده است: «وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْباً»، (3) «فَمَن كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ بِهِ أَذىً مِنْ رَأْسِهِ»، (4) «وَامْسَحُوا بِرُؤُوسِكُمْ» (5) و «قَالَ يَبْنَؤُمَّ لاَ تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَلاَ بِرَأْسِي». (6)
البته اين احتمال نيز وجود دارد که مقصود از «رُؤُوسُ الشَّيَاطِينِ» در سوره صافات، سرهاي شياطين باشد که به جهت تصوير زشت و چندش‌آوري که در ذهن انسان‌ها دارد، قرآن کريم شجره زقوم جهنم را به آن تشبيه کرده است و مي‌فرمايد: «أَذلِكَ خَيْرٌ نُّزُلاً أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ * إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً لِّلظَّالِمِينَ * إِنَّهَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ * طَلْعُهَا كَأَنَّهُ رُؤُوسُ الشَّيَاطِينِ»: (7) آيا [اين نعمت‌هاي بهشت] بهتر است يا درخت زقوم ما آن را مايه درد و عذاب ظالمان قرار داديم. آن درختي است که از قعر جهنم مي‌رويد. شکوفه آن مانند سرهاي شياطين است.
اين تفسيري است که در کشاف، تبيان و الميزان آمده است (8) و دليل آن اين است که تشبيه بايد به چيزي باشد که براي مخاطب آشناست و اين تصوير و توهم معمولاً در ذهن‌هاي انسان‌هاي عادي از سرهاي شيطان وجود دارد؛ بدين جهت حتي در عکس و تصويرهايي که از آنان ساخته مي‌شود، اين امر مشهود است، چنان‌که تصوير ذهني انسان‌ها از افراد شرور تاريخ به همين‌سان است. گفتني است دو احتمال ديگر در تفاسير ذکر شده که يکي مي‌گويد مقصود رؤوس مارهاي هول‌انگيز و کريه‌المنظر است و ديگري مي‌گويد منظور از آن درختي خشن و بدبو است که داراي شکلي بدمنظر است و به او «استن» گفته مي‌شود. (9)

2. سرمايه اصلي مال

خداوند متعال خطاب به رباخواران مي‌فرمايد: «فَإِن لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَإِن تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُؤوسُ أَمْوَالِكُمْ لاَ تَظْلِمُونَ وَلاَ تُظْلَمُونَ»: (10) اگر چنين نمي‌کنيد [و از خوردن ربا باز نمي‌ايستيد]، بدانيد خدا و رسولش با شما پيکار خواهند کرد و اگر توبه کنيد سرمايه‌هاي شما از آنِ شماست. پيامبر گرامي اسلام بعد از نزول اين آيه فرمود: «کُلُّ ربا مِن ربا الجاهليه موضوعٌ و اولُ رباً ضَعُه رِبا العباس بن عبدالمطلب»: تمام آنچه از ربا که از زمان جاهليت باقي مانده برداشتم و اولين ربايي را که برمي‌دارم رباي اموال عباس بن عبدالمطلب است. (11) به همين دليل کسي حق نداشت سودهاي ربوي خود را حتي از زمان جاهليت باز پس گيرد؛ پس قرآن کريم فرمود: اگر توبه کنند و اعتراف به تحريم ربا کنند، مي‌توانند از سرمايه اصلي خود بدون کم و کاست استفاده نمايند.

پي‌نوشت‌ها:

1. احمد فيومي؛ مصباح المنير؛ ج 1 و 2، ص 245.
2. حسين راغب اصفهاني؛ مفردات الفاظ القرآن؛ ص 372.
3. مريم: 4.
4. بقره: 196.
5. مائده: 6.
6. طه: 94.
7. صافات: 62-65.
8. محمود زمخشري؛ الکشاف؛ ج 4، ص 46.
9. همان. محمد بن حسن طوسي؛ التبيان؛ ج 8، ص 502. سيد محمدحسين طباطبايي؛ الميزان؛ ج 17، ص 140.
10. بقره: 279.
11. فضل بن حسن طبرسي؛ مجمع البيان؛ ج 1 و 2، ص 74.

منبع مقاله :
منبع‌مقاله: کوثري، عباس؛ (1394)، فرهنگنامه تحليلي وجوه و نظائر در قرآن (جلد دوم)، قم: دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، معاونت پژوهشي، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي، چاپ اول.