اميد بيهوده
زاغچهاي گرسنه روي درخت انجيري فرود آمد امّا متوجّه شد که انجيرها هنوز نرسيدهاند. زاغچه به انتظار رسيدن انجيرها روي شاخهاي نشست. روباهي متوجّه او شد و ماجرا را از او پرسيد. روباه وقتي پاسخ زاغچه را
نويسنده: ازوپ
بازنويسي: اس. اي. هندفورد
برگردان: حسين ابراهيمي (الوند)
بازنويسي: اس. اي. هندفورد
برگردان: حسين ابراهيمي (الوند)
زاغچهاي گرسنه روي درخت انجيري فرود آمد امّا متوجّه شد که انجيرها هنوز نرسيدهاند. زاغچه به انتظار رسيدن انجيرها روي شاخهاي نشست. روباهي متوجّه او شد و ماجرا را از او پرسيد. روباه وقتي پاسخ زاغچه را شنيد به او گفت: «اگر فقط به اميد متّکي باشي، در اشتباهي. چنين اميدي نهتنها شکم تو را سير نميکند، بلکه موجب فريب تو نيز ميشود.»
منبع مقاله :
هندفورد، اس. اِي و ديگران؛ (1392)، افسانههاي مردم دنيا (جلدهاي 9 تا 12)، ترجمهي حسين ابراهيمي (الوند) و ديگران، تهران: نشر افق، چاپ سوم
منبع مقاله :
هندفورد، اس. اِي و ديگران؛ (1392)، افسانههاي مردم دنيا (جلدهاي 9 تا 12)، ترجمهي حسين ابراهيمي (الوند) و ديگران، تهران: نشر افق، چاپ سوم
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}