نويسنده: ازوپ
بازنويسي: اس. اي. هندفورد
برگردان: حسين ابراهيمي (الوند)

 
آورده‌اند که زئوس جانوران را در برابر چشمان انسان مي‌ساخت و آن‌ها را با توانايي‌هاي گوناگون از زور گرفته تا سرعتِ دويدن و پريدن، مجهز مي‌کرد. انسان هم‌چنان که در برابر زئوس برهنه ايستاده بود گله کرد که چرا او به هيچ‌يک از آن توانايي‌ها مجهز نشده است. زئوس به او گفت: «چرا از آن‌چه به تو داده شده است قدرداني نمي‌کني؟ از ميان موهبت‌ها، قوي‌ترين، سريع‌ترين، بزرگ‌ترين و تواناترين آن‌ها در زمين و آسمان، يعني موهبت خرد، به تو بخشيده شده است.»
آن گاه انسان فهميد که چه موهبت گران‌بهايي به او داده شده است و با سپاس و ستايش زئوس را ترک کرد.
گرچه خداوند، نعمت خرد را به همه‌ي انسان‌ها هديه داده است امّا برخي از چنين موهبت و امتيازي بي‌خبرند و به موجوداتي که از ويژگي انديشه و تفکّر بهره‌اي ندارند، حسادت مي‌ورزند.
منبع مقاله :
هندفورد، اس. اِي و ديگران؛ (1392)، افسانه‌هاي مردم دنيا (جلدهاي 9 تا 12)، ترجمه‌ي حسين ابراهيمي (الوند) و ديگران، تهران: نشر افق، چاپ سوم.