گلگشتی در گلستان سعدی

نويسنده: سرور اسفندیار



قناعت در بیان سعدی

در اخبار دینی و سخنان بزرگان، ستایش‏های فراوانی از قناعت شده است. قناعت، در چند صفت پسندیده مانند بسنده کردن به مقدار کم از مال دنیا، درخواست نکردن و صبر بر تنگ‏دستی، ترک حرص و فزون‏خواهی ریشه دارد که هر یک، فضیلتی عالی و مایه کمال برای آدمی است.
پیامبر اعظم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در حدیثی می‏فرماید: «عزت مؤمن، در بی‏نیازی‏اش از مردم است و آزادگی و عزت، در قناعت نهفته است.» قناعت، نقطه مقابل حرص است. اگر انسان خود را به زیور قناعت بیاراید، نیکی‏های درونش فزونی می‏یابد و اگر از آن بی‏بهره بماند، به لغزش‏های فراوانی دچار خواهد شد.
شاعر بزرگ، شیخ مصلح الدین سعدی درباره قناعت چنین می‏سراید:
دلا گر قناعت به دست آوری
در اقلیم راحت، کنی سروری
اگر تنگ‏دستی، ز سختی منال
که پیش خردمند، هیچ است مال
ندارد خردمند از فقر عار
که باشد نبی را ز فقر افتخار
غنی را ز سیم و زر آرایش است
ولیکن فقیر اندر آسایش است
قناعت به هر حال اولی‏تر است
قناعت کند هر که نیک اختر است
ز نور قناعت برافروز جان
اگر داری از نیک بختی نشان

پیام متن:

به فرموده رسول اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله : «عزیز است کسی که قناعت کند و خوار است کسی که طمع ورزد».2

سعدی و روزگار جوانی

جوانی، دوران سلامت و استواری جسم و جان و لحظه‏های شکوفایی استعدادهای طبیعی روحی و معنوی است. امام علی علیه‏السلام در حدیثی گران‏قدر، با اشاره به اهمیت و جایگاه دوره جوانی در میان دیگر برهه‏های زندگی می‏فرماید:
دو نعمت است که قدر و قیمت آن را نمی‏شناسد، مگر کسی که آن را از دست بدهد: یکی جوانی و دیگری تن‏درستی و عافیت.
شیخ اجل سعدی، در باب جوانی و خجستگی و ارزش‏مندی آن، نکته‏ها و سروده‏های بسیاری دارند، چنان‏که در زمینه بهره‏گیری در روزگار جوانی گفته است:
جوانا، ره طاعت امروز گیر
که فردا، جوانی نیاید ز پیر
فراغ دلت هست و نیروی تن
چو میدان فراخ دست، گوئی بزن
قضا، روزگاری ز من در رُبود
که هر روزی از وی، شبی قدر بود
من آن روز را قدر نشناختم
بدانستم اکنون که دَرْباختم

پیام متن:

اراده محکم و کوشش بسیار در بهره‏گیری فرصت جوانی، شرط اساسی خوشبختی و موفقیت آدمی است.

عقل و خرد در دیدگاه سعدی

سعدی، عقل و خرد را پدیده‏ای بس ارزش‏مند و لازم می‏شمارد. به عقیده او، در نهاد آدمی، خیر و شر و نور و ظلمت با هم است و تنها در سایه درایت و تدبیر و بهره‏گیری خرد پویاست که می‏توان بر بدی‏ها و ظلمت چیره شد. پیامبر اعظم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در فضیلت عقل فرمود: «همه خیرات، به وسیله عقل به دست می‏آید».
سعدی در این‏باره می‏گوید:
وجود تو شهری است پر نیک و بد
تو سلطان و دستور دانا، خرد
رضا و ورع، نیک‏نامان حُرّ
هوا و هوس، رهزن و کید پر
تو را شهوت و حرص و کین و حسد
چو خون در رگانند و جان در جسد
هوا و هوس را نماند ستیز
چو بینند سرپنجه عقل تیز
رئیسی که دشمن سیاست نکرد
هم از دست دشمن ریاست نکرد

پیام متن:

عقل و خرد، چونان مشعلی فروزان است در دست انسان، که راه او را از بیراه و خوبی را از بدی بر او می‏نمایاند و سرانجام، او را به سرمنزل سعادت می‏رساند.

کلامی از سعدی درباره اهل غرور و عجب

سعدی برای آشکار کردن خودپسندی برخی از اهل عبادت به عمل خویش و زبان گشودن ایشان به طعن و توبیخ دیگران، در گلستان همیشه بهارش می‏گوید:
یاد دارم که در ایام طفولیت، متعبد بودم و شب‏خیز و زاهد و پرهیزکار. شبی در خدمت پدر رحمت اللّه‏ علیه نشسته بودم و همه شب چشم بر هم نگذاشتم و با قرآن مأنوس بودم. عده‏ای گرد ما خفته بودند، به پدر گفتم: یکی از اینان سربرنمی‏دارد تا مناجات و نمازی به‏جا آورد، چنان خواب غفلت بر آنان چیره شده که گویی مرده‏اند. پدر گفت: تو نیز اگر بخفتی، به از آنکه در پوستین خلق افتی.
نبیند مدعی جز خویشتن را
که دارد پرده پندار در پیش
گرت چشم خدابینی ببخشند
نبینی هیچ‏کس عاجزتر از خویش

پیام متن:

در حدیثی از امام سجاد علیه‏السلام می‏خوانیم: «خدایا مرا بر بندگی خود رام کن و عبادتم را به سبب خودپسندی تباه مساز».2

تأثیر هم‏نشین و محیط در بیان سعدی

سعدی، هم‏نشین و محیط هم‏نشینی را دو عامل اثرگذار بر اخلاق و رفتار آدمی می‏داند و در گلستان خویش، بارها این نکته را یادآور شده است. از آن جمله بیت‏های معروف زیر است:
گِلی خوش‏بوی در حمام روزی
رسید از دست محبوبی به دستم
بدو گفتم که مشکی یا عبیری
که از بوی دلاویز تو مستم
بگفتا من گِلی ناچیز بودم
ولیکن مدتی با گُل نشستم
کمال هم‏نشین در من اثر کرد
وگرنه من همان خاکم که هستم

پیام متن:

1. محیط اجتماعی یا خانوادگی، در شکل‏گیری رفتار، اخلاق و منش انسان تأثیر دارد.
2. هرچه محیط پاک و منزه و هم‏نشین، عاقل و رستگار باشد، زمینه رشد و تعالی آدمی فراهم می‏شود.

سعدی و پرهیز از ظاهربینی

ظاهربینی معمولاً سبب قضاوت اشتباه درباره دیگران می‏شود. بسیاری از انسان‏ها با اعتماد به ظاهر دیگران، شخصیت آنان را پیش‏بینی می‏کنند و بدین ترتیب برخی را کم‏سواد و برخی را باسواد، بعضی را ارزش‏مند و بعضی دیگر را کم ارزش می‏انگارند. سعدی در این‏باره حکایت می‏کند:
مَلِک‏زاده‏ای را شنیدم که کوتاه بود و حقیر و دیگر برادران، بلند و خوب‏روی. پدر به کراهت و تحقیر با او رفتار می‏کرد، اما پسر بسیار زیرک و آگاه بود. روزی به پدر گفت: ای پدر، کوتاه خردمند، به که نادان بلند؛ نه هر چه به قامت مهتر، به قیمت بهتر.
آن شنیدی که لاغری دانا
گفت باری به ابلهی فربه
اسب تازی اگر ضعیف بود
همچنان از طویله‏ای خر به
پدر بخندید و ارکان دولت پسندیدند و برادران به جان برنجیدند.

پیام متن:

معیار قضاوت درباره دیگران باید رفتار و درون مایه‏های آنان باشد، نه امور ظاهری و بی‏ارزش.

بیزاری سعدی از دورویی و ریاکاری

سعدی حکایت می‏کند:
زاهدی مهمان پادشاهی بود. چون به طعام بنشستند، کمتر از آن خورد که عادت او بود و چون به نماز برخاستند، بیش از آن کرد که خواست او بود تا ظن شایستگی در حق او زیادت کنند. چون به منزل خویش آمد، سفره خواست تا تناولی کند. پسری صاحب هوش داشت. گفت: ای پدر، در مجلس سلطان طعام نخوردی؟ گفت: در نظر ایشان چیزی نخوردم، که به کار آید. پسر گفت: نماز را هم قضا کن که چیزی نکردی که به کار آید.
ای هنرها گرفته بر کف دست
عیب ‏ها برگرفته زیر بغل
تا چه خواهی خریدن ای مغرور
روز درماندگی به سیمِ دغل

پیام متن:

از پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نقل است: «خداوند، عمل بنده‏ای را که ذره‏ای ریا در آن باشد، نمی‏پذیرد».2

سخن‏چینی در کلام سعدی

سخن‏چینی، از خصلت‏های ناپسندی است که دوستی افراد را از میان می‏برد و نفرت و تفرقه و دشمنی را جای‏گزین می‏کند. دین مقدس اسلام نیز این صفت رذیله را به شدت نکوهش می‏کند، چنان‏که حضرت علی علیه‏السلام می‏فرماید: «بدترین شما، سخن‏چینان و تفرقه‏اندازان میان دوستان هستند».
سعدی، شاعر سخن‏دان هم در کلام خود، این عمل را نکوهیده می‏داند و فرد سخن‏چین را هیزم‏آور میدان معرفی می‏کند و می‏گوید:
میان دو کس جنگ، چون آتش است
سخن‏چین بدبخت، هیزم‏کش است
کنند این و آن خوش دگرباره دل
وی اندر میان ، کوربخت و خجل
میان دو تن ، آتش افـروختن
نه عقل است و خود، در میان سوختن

پیام متن:

سخن‏چینی به حکم آنکه از بین برنده دوستی‏ها و پدید آورنده دشمنی‏هاست، از شمار صفات ناپسند و زشت است.
منبع: سایت حوزه