پزشک قلابی
پزشکی قلابی به دیدار بیماری رفت. تمام پزشکان شهر به مرد گفته بودند که گرچه درمان بیماری مرد طولانی خواهد بود، امّا خطری جانش را تهدید نمیکند. با اینهمه پزشک شیّاد به او گفت: «هر وصیتی داری بکن.
نویسنده: ازوپ
بازنویسی: اس. ای. هندفورد
برگردان: حسین ابراهیمی (الوند)
بازنویسی: اس. ای. هندفورد
برگردان: حسین ابراهیمی (الوند)
پزشکی قلابی به دیدار بیماری رفت. تمام پزشکان شهر به مرد گفته بودند که گرچه درمان بیماری مرد طولانی خواهد بود، امّا خطری جانش را تهدید نمیکند. با اینهمه پزشک شیّاد به او گفت: «هر وصیتی داری بکن. برای اینکه تا پس فردا بیشتر زنده نمیمانی.» و از پیش او رفت.
پس از مدّتی مرد از بستر بیماری برخاست و با آنکه هنوز رنگپریده و رنجور بود، شروع به راه رفتن کرد. پزشک قلابی بهمحض دیدن او گفت: «بامداد خوش، اهالی آن دنیا چهطورند؟»
مرد پاسخ داد: «آه، همه با نوشیدن آب گوارای فراموشی، روزگار خوشی دارند. فقط یک روز ”مرگ” و ”فرمانروای جهان مردگان” پزشکان جهان را بهشدّت تهدید میکردند. آن دو معتقد بودند این افراد مانع مرگ آدمیان میشوند و به همین دلیل داشتند فهرستی سیاه از اسامی آنها آماده میکردند. میخواستند اسم شما را هم توی آن فهرست بنویسند امّا من در برابر آنها زانو زدم و همچنانکه التماس میکردم تا اسم شما را از فهرست پزشکان حذف کنند، برایشان سوگند خوردم که هرکس شما را پزشک واقعی گفته، قصد فریب آنها را داشته است.»
هدف این حکایت، رسوا کردن شیّادان نادانی است که تنها آموختهی آنها زبانبازی و سخنان به ظاهر موجّه است.
منبع مقاله :
هندفورد، اس. اِی و دیگران؛ (1392)، افسانههای مردم دنیا (جلدهای 9 تا 12)، ترجمهی حسین ابراهیمی (الوند) و دیگران، تهران: نشر افق، چاپ سوم.
پس از مدّتی مرد از بستر بیماری برخاست و با آنکه هنوز رنگپریده و رنجور بود، شروع به راه رفتن کرد. پزشک قلابی بهمحض دیدن او گفت: «بامداد خوش، اهالی آن دنیا چهطورند؟»
مرد پاسخ داد: «آه، همه با نوشیدن آب گوارای فراموشی، روزگار خوشی دارند. فقط یک روز ”مرگ” و ”فرمانروای جهان مردگان” پزشکان جهان را بهشدّت تهدید میکردند. آن دو معتقد بودند این افراد مانع مرگ آدمیان میشوند و به همین دلیل داشتند فهرستی سیاه از اسامی آنها آماده میکردند. میخواستند اسم شما را هم توی آن فهرست بنویسند امّا من در برابر آنها زانو زدم و همچنانکه التماس میکردم تا اسم شما را از فهرست پزشکان حذف کنند، برایشان سوگند خوردم که هرکس شما را پزشک واقعی گفته، قصد فریب آنها را داشته است.»
هدف این حکایت، رسوا کردن شیّادان نادانی است که تنها آموختهی آنها زبانبازی و سخنان به ظاهر موجّه است.
منبع مقاله :
هندفورد، اس. اِی و دیگران؛ (1392)، افسانههای مردم دنیا (جلدهای 9 تا 12)، ترجمهی حسین ابراهیمی (الوند) و دیگران، تهران: نشر افق، چاپ سوم.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}