نگاهی به توطئه‏های دشمنان انقلاب اسلامی و امدادهای غیبی

نويسنده: حجة‏الاسلام عبدالکریم پاک‏نیا

سپیده سخن

در یکصد سال اخیر با طرح نهضت احیای فکر دینی در منطقه آفریقا، شبه قاره هند و منطقه خاورمیانه توسط اندیشمندان مصلحی همچون سید جمال الدین اسدآبادی، اقبال لاهوری، محمد عبده، کواکبی و دیگر شخصیت‏های متفکر اسلامی حرکات جدیدی به وقوع پیوست. این اندیشه انقلابی در ایران در نهضت تنباکو، انقلاب مشروطیت و نهضت ملی ایران به رهبری علماء و اندیشمندان دینی به ویژه چهره‏های ارزنده‏ای همچون میرزای شیرازی بزرگ، شهید شیخ فضل اللّه نوری، آیت اللّه کاشانی، شهید نواب صفوی و در نهایت در پدید آمدن انقلاب اسلامی ایران به رهبری بزرگ رهبر حرکت اسلامی در جهان معاصر ظهور یافت. گسترش شعاع حرکت‏های اسلامی در سراسر جهان، استکبار جهانی را بر آن داشت که برای مقابله جدّی با این حرکت‏های شتابنده و انقلابی که تمام منافع شان را در معرض خطر قرار داده است به مقابله و مبارزه برخیزد. چرا که سیاست استکبار جهانی چه در دوره نفوذ استعمار پیر انگلیس و یا در دوران سلطه آمریکا بر بخش عمده‏ای از مناطق جهان بر جلوگیری و خاموش نمودن شعله‏های انقلاب در سطح جهان استوار گردیده بوده و در طول قرنهای اخیر این سیاست آنان همچنان ادامه یافته است.
امّا همان گونه که خداوند متعال وعده داده است: «و لا یحیق المکر السیّ‏ء الّا باهله؛(1) نیرنگ‏های بد و اندیشه‏های زشت تنها دامان صاحبانش را می‏گیرد». همه توطئه‏ها و نقشه‏های شیاطین شرق و غرب به خودشان برگشته و نقش بر آب شده است. پرواضح است که این رویه و سنت الهی در ناکام گذاشتن اهل باطل تا زمانی ادامه خواهد یافت که ملت مسلمان ایران و متولیان نظام جمهوری اسلامی ایران با خلوص نیت در مسیر الهی گام بر می‏دارند امّا اگر خدای نخواسته روزی از این مسیر منحرف شوند و یا انگیزه‏های غیر الهی را در اقدامات خود مد نظر داشته باشند آنگاه دیگر نمی‏توان به امید امدادهای الهی چشم دوخت چرا که خداوند متعال می‏فرماید: «ان تنصروا اللّه ینصرکم و یثبّت اقدامکم؛(2) اگر آئین خدا را یاری کنید او هم شما را یاری خواهد کرد و گامهایتان را استوار می‏گرداند.» امّا خداوند متعال این وعده‏اش را مشروط به استواری در راه حق و صراط مستقیم قرار داده است و اگر از این طریق مسلمانان تخطّی کنند دیگر دست غیبی الهی بر سر آنان سایه افکن نخواهد بود خداوند متعال فرمود: «عسی ربّکم ان یرحمکم و ان عدتم عدنا؛(3) امید است پروردگارتان به شما رحم کند امّا هرگاه(از راه حق) برگردید ما هم (از اندیشه امداد و یاری شما) بر می‏گردیم.
همچنان که در مدت 25 سال گذشته شاهد بوده‏ایم دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامی ایران چه در داخل و چه در خارج لحظه‏ای از طرح‏های خائنانه و نقشه‏های شیطانی خود دست نکشیده‏اند و همواره اندیشه سقوط نظام اسلامی را در سر پرورانده‏اند.
اساساً ماهیت نظام اسلامی و ساختار تشکیلاتی جبهه کفر چنین اقتضاء می‏کند که مادامی که از اسلام و ارزشهای اسلامی در منطقه خاورمیانه بویژه کشور اسلامی ایران دفاع می‏شود دشمنان اسلام برای محو کامل آن از هیچ تلاشی فروگذاری نکنند زیرا با تحقق اهداف آسمانی دین مبین اسلام تمام سیاست‏ها و منافع جبهه کفر در خطر نابودی و در آستانه سقوط قرار می‏گیرد و به طور حتم نابودی دشمنان اسلام را بدنبال دارد به همین جهت خداوند به پیامبر عظیم الشأن خویش هشدار می‏دهد که: «لن‏ترضی عنک الیهود و لاالنّصاری حتّی تتبع ملّتهم؛(4) هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد مگر اینکه (بطور کامل) تسلیم خواسته‏های آنان شوی و از آئین آنان پیروی کنی!»

انگیزه‏ها و ریشه‏های توطئه

خطر و تهدید که استکبار جهانی برای منافع خود از ناحیه حرکت اسلامی احساس می‏کرد با استقرار جمهوری اسلامی در ایران وضعیت دیگری پیدا کرد و آنچه کفر جهانی برای مقابله با آن جدّیت می‏کرد با اقتدار تمام در قالب یک نظام سیاسی در ایران متجلّی گردید.
دیری نپائید که این حرکت برق آسا از مرزهای ایران بیرون رفت و تمام کشورهای دنیا را در نوردید و با دمیدن روح امید و اطمینان به محرومان عالم، بیش از یک میلیارد مسلمان را تحت تأثیر قرار داد. به همین جهت جرج شولتر وزیر خارجه آمریکا گفت: «انقلاب اسلامی ایران خطرناک‏ترین دشمن مشترک تمدّن غرب در سراسر تاریخ آن است».(5) دشمن با بسیج نیروهای خود و با بهره‏گیری از امکانات بسیار گسترده راه کارهای جدید و پیشرفته‏ای را برای جلوگیری از گسترش حرکت اسلامی در جهان و سرکوب انقلاب در ام‏القرای آن یعنی ایران طرح ریزی نمود و به کمک عوامل داخلی و خارجی خود به مرحله اجرا گذاشت. استاد حسن التلّ اردنی از معروفترین نویسندگان مجله «الدستور» در مورد ریشه‏ها و علل توطئه‏های دشمنان انقلاب اسلامی می‏گوید: «رشد سریع ارزشهای انقلاب اسلامی در دیگر جوامع، غرب را ناچار به چاره جوئی و نشان دادن واکنش کرده است و ما این واکنش را در به راه انداختن جنگ هشت ساله علیه ایران و دیگر توطئه‏هائی که هر روزه در ایران راه می‏اندازد، می‏بینیم».
قبل از انقلاب اسلامی کشور ایران به عنوان یکی از حساسترین نقاط استراتژیک جهان در حوزه نفوذ غرب قرار داشت، زیرا بعد از پایان جنگ جهانی دوم به ویژه بعد از کودتای 28 مرداد 1332، با ریشه کن شدن آخرین بقایای نفوذ شوروی در ایران، غرب کاملاً نفوذ خود رادر این کشور گسترش داد. برژینسکی، مشاور امنیّتی دولت زمان کارتر در این مورد می‏گوید: «ایران مهم‏ترین پایگاه استراتژیک ما در خلیج فارس پس از خروج انگلیس از «شرق سوئز» به شمار می‏رفت تخلیه نیروهای انگلیسی از خلیج فارس خلأ قدرتی در این منطقه به وجود آورد و سیاست آمریکا در آن زمان پرکردن این خلأ با افزایش قدرت نظامی ایران در وهله اول و عربستان سعودی در مرحله بعد بود...»(6)
به این ترتیب در زمان پیروزی انقلاب اسلامی، به اعتراف سایروس ونس وزیر خارجه وقت آمریکا: «در واقع ایران جانشین طبیعی و منطقی قدرت نظامی روبه زوال انگلستان در خلیج فارس به شمار می‏آمد.»
طوفان انقلاب اسلامی، این پایگاه امن جهان غرب را به لرزه انداخت و تلاشهای مکرر و بی ثمر امپریالیسم غرب، برای شکست انقلاب و جلوگیری از فرجام پیروزمند آن به جائی نرسید. با پیروزی انقلاب و استقرار نظام نوپای جمهوری اسلامی، نظریه پردازان غرب به ارزیابی نشستند. سایروس ونس بر این باور بود که: «در ایران یک عامل، عمده ثبات در منطقه خلیج فارس به شمار می‏آمد. قدرت این کشور هم امنیت گذرگاه حیاتی خلیج فارس برای کشتی‏های بازرگانی و کشتی‏های نفت کش غرب را تأمین می‏کرد و هم سدّی در برابر مقاصد توسعه طلبانه شوروی به شمار می‏رفت.»(7)
بر این اساس از دیدگاه غربی‏ها ایران از دو جهت عمده برای آنان ارزش حیاتی داشت:

1ـ مهم‏ترین پایگاه استراتژیک غرب

2ـ نقش ایران در تأمین نفت و تضمین امنیت خلیج فارس به عنوان «انبار نفت جهان غرب» هرچند به خطر افتادن این محور به تنهائی کافی بود که ایران بعد از انقلاب اسلامی آماج سهم‏گین‏ترین توطئه‏ها قرار گیرد، امّا فرانسوا میتران، به عنوان نظریه پرداز سوسیالیسم ـ صهیونیسم و حلقه رابط میان امپریالیسم غرب و کمونیسم شرق به پدیده مهم‏تر در انقلاب ایران متوجه شد و بلوک شرق و غرب را متوجه خطر اساسی و تعیین کننده‏ای ساخت که قبل از وی غربی‏ها از آن غفلت داشتند، او دقیقاً دو روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در روز 24 بهمن 1357 به همفکران غربی و شرقی خود چنین هشدار داد: «انقلاب هائی از نوع انقلاب ایران، در کشورهای همسایه نیز روی خواهد داد، مسلمانان زیادی در اطراف ایران، در عراق و آسیای مرکزی، زندگی می‏کنند. انقلاب ایران رژیم‏های منطقه را با خطر سقوط مواجه خواهد کرد.»(8)
دکتر میشل جانسون در مقاله‏ای در نشریه «ژئوپولیتیکال استراتژیست» خطر رو به گسترش انقلاب اسلامی ایران را برای سیاستمداران جهان غرب چنین گوشزد نمود: بنیاد گرائی اسلامی(9) در سراسر جهان اسلام رشد قابل توجهی کرده است. از مراکش تا فیلیپین، اسلام در حال گسترش است و به موازات رشد اسلام، نفوذ و منافع غرب شدیداً تحت تأثیر آن قرار می‏گیرد. «بنیاد گرائی اسلامی نیروئی پویا، متنفذ و پرجنب و جوش است که قادر به مبارزه علیه منافع غرب در سراسر جهان اسلام است. جامعه مسلمین جهان از آن حالت ضعف و ناتوانی خود خارج شده و به یک قدرت بدل گردیده است».(10)

تبلیغات قوی‏ترین ابزار توطئه

از آنجائی که استحکام قدرتهای استکباری بر پایه تبلیغات، تسلیحات و اطلاعات پایه ریزی شده است و هر یک از این ابزارها به نوبه خود نقش مهمی را در تثبیت قدرتهای استکباری ایفا نموده‏اند. طبیعی است که دشمنان اسلام در مواجهه با پدیده حیرت‏انگیز انقلاب اسلامی ایران با تمام توان از این حربه‏های خود استفاده نمایند. امّا در این میان تبلیغات از اهمیت و کارآیی بیشتری برخوردار بوده است و حتی نسبت به آن دو رکن دیگر نقش زیربنائی و تعیین کننده دارد. این عامل مهم در طول تاریخ همواره در راستای تحکیم کفر جهانی و مقابله با حرکت‏های ضد استعماری و ضد استکباری به ویژه در جهت مقابله با اسلام به کار گرفته شده است.
پس از پیروزی انقلاب، استکبار جهانی با رهبری آمریکا بهره‏گیری از همه ابزارهای تبلیغاتی، هجوم گسترده‏ای را در سطح جهان اسلام بر علیه باورهای دینی و نظام جمهوری اسلامی به کار گرفت و علاوه بر بهره‏گیری از رسانه‏های خبری، صدها نویسنده معاند و مزدور در جهان غرب و اروپا را برای تخریب مبانی دینی استخدام کرده که جریان سلمان رشدی مرتد یکی از آنها بود.

خشن‏ترین چهره‏های توطئه

در اینجا به خشن‏ترین چهره‏های توطئه استکبار جهانی که در چهار واژه خلاصه می‏شود می‏پردازیم: کودتا، تجزیه، ترور و تجاوز
یکی از کودتاهای شاخص که توسط استکبار جهانی بر علیه انقلاب اسلامی تدارک دیده شد کودتای نوژه بود. کودتایی که نمونه‏های بسیار کوچکتر آن رژیم‏های بسیاری را در سراسر جهان سرنگون کرده است. به جرأت می‏توان ادّعا کرد، که کودتای آمریکائی 28 مرداد سال 1332 در ایران در مقایسه با کودتای نوژه بازی کودکانه‏ای بیش نبود، کودتای نوژه در تاریخ 18 تیرماه 1359 خنثی شد.
تجزیه و یا حداقل ایجاد آشوب‏های جدائی طلبانه، یکی دیگر از چهره‏های اصلی توطئه‏های استعماری و نواستعماری است. با اوج‏گیری انقلاب اسلامی، انواع طرح‏های تجزیه طلبانه توسط سازمان‏های جاسوسی و امنیتی «سیا» و «کا،گ، ب» مورد بررسی قرار گرفت این چهره توطئه در محور به هم پیوسته‏ای اکثر استان‏های مرزی و حاشیه‏ای کشور را در بر می‏گرفت: از ترکمن صحرا تا کردستان، از خوزستان و منطقه ایل قشقایی (فارس، بوشهر، و بخشی از هرمزگان) تا بلوچستان و آذربایجان.
این توطئه‏ها هم علی رغم تلاشهای زیاد عوامل خارجی و داخلی آمریکا به نتیجه‏ای نرسید، و ملت مسلمان ایران در پرتو عنایت حضرت ولی عصر (عج) شاهد امدادهای غیبی بودند.
در ادامه توطئه‏ها استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا همزمان با آشوب‏های مختلف پرده دیگری از توطئه هایش را به نمایش گذاشت و به فاصله‏های اندکی یاران امام(ره) و پیروان اسلام ناب محمدی (ص) را آماج حملات ناجوانمردانه تروریسم کور خویش قرار داد. حربه ترور در چنان مقیاس وسیعی علیه انقلاب به کار گرفته شد که در هیچ نقطه جهان همانند و نظیر نداشت. توجه به بخشی از فهرست گسترده و زنجیره‏ای ترورهای دشمنان در ماه‏های اول انقلاب می‏تواند ما را به این حقیقت واقف سازد که، چه طور این توطئه‏های ناجوانمردانه می‏توانست در مدت کوتاهی هر نظام نوپائی رااز پای درآورد، برخی از ترورهای کور دشمنان عبارت بودند:
ترور سرلشگر ولی اللّه قرنی، نخستین رئیس ستاد کل ارتش جمهوری اسلامی ایران (3/2/1358) ترور آیت اللّه مطهری، نخستین رئیس شورای انقلاب و برجسته‏ترین نظریه پرداز انقلاب اسلامی (11/2/1358) ترور حاج طرخانی(7/4/1358) ترور حاج مهدی عراقی و پسرش(4/6/1358) ترور آیت اللّه قاضی طباطبائی اولین شهید محراب (12/8/1358) ترور آیت اللّه مفتح (27/9/1358) شهادت آیت اللّه بهشتی و 72 یار امام (7/4/1360) و بسیاری از ترورهای دیگر... دشمن با طرح و اجرای این نقشه‏های جنایتکارانه استکبار جهانی و با غفلت تمام از مددهای غیبی و الطاف الهی، به انتظار سقوط جمهوری اسلامی ایران لحظه شماری می‏کرد.
پس از این ترورهای ناجوانمردانه، مجله «تایم» چاپ آمریکا نوشت: «بهشتی می‏رفت تا مردی پرقدرت شود و در سن 52 سالگی امید اصلی برای تداوم انقلاب اسلامی بود.»(11)
نشریه دیگر آمریکائی «واشنگتن استار» با خوشحالی و ذوق زدگی نوشت: با مرگ بهشتی، روحانیت حاکم، تواناترین استراتژیست و سازمانده خود را از دست داده است و دیگر کسی وجود ندارد که بتواند جانشین او شود، ایران در حال حاضر با فقدان سازماندهی و آگاهی سیاسی روبروست.(12)
در همان ایام امید دنیای استکباری به سقوط جمهوری اسلامی ایران آنچنان بالا گرفت که مجله نیوزویک از قول بنی‏صدر نوشت: فقط دو تن از مقامات مهم در دستگاههای دولتی باقی مانده‏اند، فقط یک انفجار دیگر و از آن پس همه چیز تمام می‏شود. آری فقط دو نفر رجائی و باهنر.
امّا بزودی دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی به شکست‏های خود در طرح این چهره توطئه نیز اقرار نمودند. آنان با این حال دست از توطئه‏های خشن بر نداشتند و علاوه بر ترور رهبران شاخص نظام اسلامی، تیم‏های ترور آمریکائی، در کوچه‏ها و خیابانها مردم عادی را هدف قرار دادند و حتی کار را به جائی رساندند که در روز عاشورای حسینی (ع) در حرم مطهر رضوی(ع) زائران و عاشقان امام رضا(ع) را به خاک و خون کشیدند.
جالب توجه است که شیطان بزرگ، ملت مسلمان ایران را که چنین بیرحمانه آماج حملات تهاجم تروریستی قرار گرفتند به عنوان تروریست معرفی می‏کند! خانم فلوارالؤئیز نویسنده برجسته آمریکائی که اندیشه‏ها و مقالات او بر عملکرد سیاستمداران آمریکا تأثیر به سزائی دارد، چنین می‏نویسد: «برداشت حکومت ما از تروریسم این است که اگر کسی در برابر ادعاهای ما قد علم کند، تروریست بالفطره است و چنین آدمی وقتی مورد حمله ما قرار می‏گیرد باید به حقانیت این حمله، بسان یک کیفر آسمانی اذعان کند! حمله ما به این چنین فردی شامل قوانین حقوقی مربوط به جنگ نمی‏شود، زیرا این کار ما یک جنگ نیست، بلکه یک «جهاد مقدس صلیبی» است. به نظر ما تروریست کسی است که در مقابل حملات ما از خود دفاع کند.»
با اشغال لانه جاسوسی آمریکا در ایران توسط «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» در 13 آبان 1358، آمریکا حیثیت جهانی خود را در معرض ضربه‏ای شدید و حقارت‏آمیز و شکستی بسیار بی‏سابقه احساس کرد و از آن روز به بعد به تکاپو افتاد تا راه چاره‏ای برای اعاده حیثیت و آزادی گروگانهای خود بیابد. امّا هنگامی که آمریکا هرگونه امید و سازش با رهبری انقلاب را از دست داد به فکر توطئه تجاوز نظامی افتاد آمریکا در بخش اول این توطئه که به «ماجرای طبس» معروف شد توسط نیروی معنوی و غیبی خداوند متعال گرفتار آمد او که هیچگاه به مخلیه‏اش آن قدرت مافوق بشری را راه نداده بود به صورت شگفت‏انگیز در محاصره طوفان شن قرار گرفته و به رسواترین وجهی شکست خورد.
بخش دوم طرح تجاوز، حمله گسترده نظامی به ایران از طریق کشور عراق بود. این حمله در 31 شهریور 1359 با تعرض ارتش عراق به خاک ایران و حمله هواپیماهای آن به 10 پایگاه هوائی ایران آغاز گردید. ولی با استقامت و پشتکار رزمندگان اسلام در طولانی‏ترین جنگ قرن، بعد از 8 سال دفاع افتخارآمیز با پیروزی ملت مسلمان ایران و شکست توطئه گران خاتمه یافت و به این ترتیب یکی از طولانی‏ترین نبردهای تاریخ معاصر جهان که سه برابر جنگ جهانی اول و دو برابر جنگ جهانی دوم و یک و نیم برابر جنگ آمریکا و کره بود، به پایان رسید. از ویژگیهای این نبرد این بود که به عنوان یکی از نمونه‏های نادر در تاریخ، دو ابر قدرت با هماهنگی کامل از مهاجم پشتیبانی می‏کردند و دیگر اینکه در این نبرد از هر سلاح و ابزاری برای سرنگونی نظام اسلامی استفاده شد.(13)

سایر چهره‏های توطئه سیاسی:

در شیوه سیاسی تهاجم دشمن بر دو حرکت استوار بود:
1ـ چهره‏شناسی و چهره سازی
2ـ تأثیر بر افکار عمومی.
در این دو حرکت دشمن تلاش می‏کند عناصر سیاسی را که گرایش به نظام داشته یا در داخل نظام مسئولیتی دارند امّا ماهیت تفکر انقلاب و مبانی اندیشه نظام را باور ندارند، مورد شناسایی قرار دهد و سپس در جهت تأثیرگذاری آنها روی افکار عمومی تلاش نماید.
در نظام اسلامی ایران دشمن در موارد متعددی از این شیوه استفاده کرده است که به دو نمونه از اوائل انقلاب اشاره می‏کنیم گرچه در سالهای بعد نیز این توطئه همچنان ادامه داشته است:
1ـ حمایت از دولت موقت
2ـ حمایت از بنی صدر مهره هدایت شده دشمن.
در این دو مورد دشمن با چشم امید به این چهره‏ها نگاه می‏کرد، امّا لطف الهی و اقدامات به موقع حضرت امام خمینی(ره) و دستگاههای مربوطه و درک صحیح مردم از شرائط زمان، توطئه دشمنان انقلاب خنثی گردید.
از شیوه‏های رائج دشمن برای براندازی، بهره‏گیری از محاصره اقتصادی است. تا کنون قدرتهای استکباری بارها از اهرم محاصره و تحریم اقتصادی برای از پا درآوردن نظام اسلامی استفاده کرده‏اند. آمریکا در این زمینه با تصویب قوانین فرامرزی، توقیف دارائی‏های ایران در بانک‏های آمریکا و سایر رویه‏ها فروگذاری نکرده است.
شیوه جاسوسی از خطرناک‏ترین روش‏ها برای براندازی و انحراف حرکت‏های انقلابی است. آمریکا برای این منظور کارهای بسیاری انجام داد که مهم‏ترین آنان در تسخیر سفارتخانه آن کشور نمایان گردید که به عنوان لانه جاسوسی لقب گرفت و بعدها هم چندین مورد عوامل جاسوسی وی شناسایی و شبکه‏های جاسوسی آنان منهدم گردیده است.
این شیوه یکی از مؤثرترین و بدترین روش‏های براندازی است. که متأسفانه هم اکنون علیه انقلاب اسلامی در حال اجراست. تهاجم فرهنگی بر خلاف دیگر توطئه‏ها و حملات بویژه تهاجم نظامی که با سرو صدای شدید و به صورت علنی و محسوس می‏باشد بسیار تدریجی، و نامرئی است.
گستردگی، جاذبه و کشش، برخورداری از امکانات وسیع، طولانی بودن و نفوذ عمیق در جوانان، از جمله ویژگیهای تهاجم فرهنگی است.
در این جبهه فرهنگی نیز اگر متولیان نظام اسلامی و مردم مسلمان ایران خود را در پناه عمل به اصول و ارزشهای الهی قرار دهد و با خلوص نیت از حضرت حق مدد طلبد و با آگاهی و هوشیاری کامل با توطئه‏های فرهنگی برخورد کند از سوی قدرت لایزال الهی و عنایات اهل بیت (ع) برخوردار خواهد گردید و بار دیگر نقشه‏های دشمنان انقلاب اسلامی بی‏نتیجه و عقیم خواهد ماند.
امّا اگر دنیاگرایی، تجمل گرایی، تبعیض و ناعدالتی، فساد اخلاقی و اقتصادی و سیاسی دامنگیر جامعه اسلامی و مسئولین آن گردیده و ارزشهای الهی به بوته فراموشی سپرده شود در آن صورت ممکن است دشمنان تدریجاً در ارکان نظام تسلط یافته و نقشه‏های خائنانه خود را به اجرا بگذارند. زیرا خداوند متعال با هیچ کس عقد اخوّت نبسته است هر کس به عهد خود با خدا وفا کند او را یاری می‏کند و هرکس عهد خود را شکسته و از مسیر حق خارج شود هلاکت و نابودی او حتمی خواهد بود خداوند با آن همه ارزش و احترامی که بر پیامبر اسلام (ص) قائل است و در سرتاسر قرآن آن حضرت را با عبارات دلنشین می‏ستاید امّا باز هم در مورد آن حضرت می‏فرماید: «و لو تقوّل علینا بعض الاقاویل لاخذنامنه بالیمین، ثمّ لقطعنا منه الوتین؛(14) اگر او (پیامبر اکرم(ص)) سخنی دروغ به ما نسبت دهد با دست توانای خود او را می‏گیریم و رگ قلبش را قطع می‏کنیم.

پي نوشت :

1. سوره فاطر، آیه 43.
2. سوره محمد، آیه 7.
3. سوره اسراء، آیه 8.
4. سوره بقره،آیه 120.
5. انقلاب اسلامی و توطئه، ص 73.
6. راه انقلاب، ج 1، ص 282.
7. توطئه در ایران، ص 105.
8. انقلاب اسلامی و توطئه در دهه نخستین، ص 13.
9. اطلاعات، 25/11/1357.
10. بنیاد گرائی اسلامی، واژه ایست که در نوشتار بین المللی برای ارجاع به پدیده انقلاب جهانی اسلام رواج یافته است ؛ بنیادگرائی بازگشت به اصول کهن و اولیه مذهب با باری سنّت گرایانه و جزم اندیشانه را می‏رساند.
11. کودتای نوژه، ص 21.
12 و 13. کودتای نوژه، ص 48، 49.
014. انقلاب اسلامی و تهدیدات، ص 24.
15. سوره الحاقه، 44 ـ 46.

منبع: http://www.sajed.ir